هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: ستاد پیوز
پیام زده شده در: ۱۳:۵۹ دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۸
#1
پیوز عزیزم از اونجایی که من و تو سالیان دراز با هم مسنجر ترکوندیم آَشنا هم هستیم خداییش بیانیه هاتم از بقیه بهتره و کلا از دکوراسیون صورتت خوشم میاد و اصلا دلم می خواد وزیر شی و کلا ADMIN هم هستی
»»»»»»من حمایتمو از تو کاندیدای بوقی اعلام می کنم«««««««


>>>>>>>پیوزی حمایتت می کنم تا آخر خط <<<<<<<
تصویر کوچک شده


Re: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۰:۱۹ دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۸
#2
اینجانب کورمک مک لاگن در خواست دارم تا از یکی از بد اخلاق ترین افراد سایت به نام آّبرفورث برای دویل با بنده تقاضا کنید.

با تشکر از خودم و آبرفورث

دوست عزیز متاسفانه درخواست شما توسط آبرفورث دامبلدور رد شد.
موفق باشید.


ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۲۹ ۱۱:۰۲:۳۶
ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۲۹ ۱۱:۰۳:۲۷

>>>>>>>پیوزی حمایتت می کنم تا آخر خط <<<<<<<
تصویر کوچک شده


Re: ستاد پیوز
پیام زده شده در: ۰:۱۰ دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۸
#3
سلام

1 راست میرم سر اصل مطلب

1-شما اصلا در خودتون توانایی وزیر شدن رو دیدید؟اگه بله لطفا دلیلم بگید

2-اگه وزیر شدی چی کار می خوای بکونی

در کل امیدوارم موفق باشی آقای ADMIN


>>>>>>>پیوزی حمایتت می کنم تا آخر خط <<<<<<<
تصویر کوچک شده


Re: کدام مترجم کتاب های هری پاتر را بهتر ترجمه کرده است؟
پیام زده شده در: ۰:۰۵ دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۸
#4
خوب من ویدا اسلامیه رو به همه ترجیه میدم چون هم کارشو بلد بود هم هری رو دوست داشت و با اون زندگی میکرد.
تازه مترجما ی دیگه اصلا خوب ترجمه نکرده بودن .من ترجمه ی اونا رو در سطحی ندیدم که به اسم ترجمه کتاب هری پاتر گداشت چون هری پاتر از سری کتابشو هایی است که برای ترجمه هم نیاز به دنبال کردن داستان از اول را دارد.


>>>>>>>پیوزی حمایتت می کنم تا آخر خط <<<<<<<
تصویر کوچک شده


Re: پارک جادوگران
پیام زده شده در: ۱۹:۰۴ چهارشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۸
#5
نیم ساعت بعد
مورفین یه گوشه از پارک وایستاده و هی چپ و راستشو نگاه می کنه.
-سلام

-شلام،شما؟

-منو بیژن فرستاده کور ممدم

-تو که میبینی؟

-زود باش گرد تخک داکسیا رو بده دارم تلف می شم؟

-میشه 10 گالیون

مورفین پول می گیره و با خوش حالی می گه

-مرلین بده برکت.
و بعد در حالی که چپ و راستشو نگاه میکنه گرد تخم داکسو می چپونه کف دست کور ممد و میگه:

-هیپو گریف دیدی ندیدیا.اشا تو مورفین نیمیشناسی.

-خیالت راحت!تو یه جوونه از خماری دز آوردی تا آخر عمر مدیونتم

-چاکریم.

صبح روز بعد
مورفین از خواب پا می شه و می خواد بره سر چار راه که می فهمه یمکی گیج می زنه.
میفهمه وقتشه!اکه بهش نرسه تا ظهر تلف می شه . از یه طرفم دلش نمیاد جنس های خودشو خرج خودش کنه(بعد از ما توع احترامم اره!)
ییهووو سرش گیج می خوره و شپلق!!(افکت پهن شدن)

تصمیم می گیره بره در خونه مونتی( ) تا جنسای او نو دود کنه
پس عزم سفر میکنه وراه میفته
.....
-----------------------


>>>>>>>پیوزی حمایتت می کنم تا آخر خط <<<<<<<
تصویر کوچک شده


کلاس طلسم های باستانی فوق پیشرفته
پیام زده شده در: ۱۴:۳۳ چهارشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۸
#6
1- با بررسی نوشته های تاریخی در کتاب های جادوی سیاه، قدرتمند ترین جادوگر سیاه، زندگینامه ی جادوگران تاریخ، نگاهی به جادوی سیاه در تاریخ و شرارت های جادوگران، پنج شرارت دوران کودکی murder kambron را بنویسید. ( 5 امتیاز)

4سالگی>> خفه کردن دختر همسایه توسط اسباب بازی
توضیح:در آن روز murder kambron به همراه دختر همسایه در بازی کردن بو ده اند که نا گهان موردور عصبانی و عرو سک خود را درون دهان هم بازی خود کرده.و بعد با شادی از مادر خود می خواهد که بیاید و ببیند که او چه کار جالبی کرده است.(بر اساس گفته کتاب مادر این کار را اتفاقی پنداشته و هنگامی که موردور با خون آشام ها ان عمل را انجام می دهد به ذات او پی میبرند.)
8 سالگی>> سوزاندن کودکان 3 یا 4 ساله در آتش یا غرق کردن آنها در دریا.
توضیحات:به خاطر داشتن قدر ت جادویی بالا او با استفتده از طلسم فرد را ابتدا بیهوش و سپس در در یا یا اتش می انداخته است.
10سالگی>>انجام طلسم آواداکداورا بر روی دوستش.
شب هنگام نا گهان موردور احساس می کند که اید یه نفرو بکشد پس از خواب بیدار شده و تنها کسی که در دم دست می بیند هم اتاقی پلید و شرور خود را با طلسم کروشیو آزار و سپس با بریدن سر او وی را میکشد.(دوست او شب را در خانه ی آن ها می گذرانده و دختر هم بوده(فکر بد نکن)
11سالگی>> دریدن سینه ی هم کلاسیش به خاطر این که او را مسخره کرده است.
هنگامی که هم کgاسی وی او را بخاطر گرفتن نمره ضعیف مسخره میکرد با ناخن سینه ی او را و محتویات بدن اورا بر روی میز معلم گذاشت
13 سالگی>>قتل عام 3 مشنگ در ملا عام
او آن سه مشنگ را دزدیده ودر جلوی خامه ی خود به روش مشنگی دار زد.
=====================================
2- معنی جمله ای را که روی دیواره ی خانه ی murder kambron دیده شده است را بنویسید. ( 5 امتیاز)
مرگ آخرین ایستگاه من نیست.
با بدن فرد دیگری بر خواهم گشت.
=====================================
3-عکس نشان داده شده، کدامیک از جنایت های murder kambron را توصیف می کند؟ توصیف صحنه ی جنایت و ماجرای جنایت به عهده ی شماست. (20 امتیاز)
بفرمایید اینم لینک


>>>>>>>پیوزی حمایتت می کنم تا آخر خط <<<<<<<
تصویر کوچک شده


Re: برج وحشت....!
پیام زده شده در: ۱۴:۳۰ چهارشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۸
#7
تکلیف!
در یک شب طوفانی زنی که صورت خود را کامل پوشانده بود با عجله به طرف مسافر خانه ی گودارد حرکت می کرد.
نا گهان در مسافر خانه باز شد و توجه تمام مسافر ها به زنی که وارد آنجا میشد جلب شد.زن با عجله و به طور مرموزانه به سمت میزی که در گوشه ی مسافر خانه قرار داشت رفت.
پیشخدمت:خانوم چیزی میل دارین
موردور:یه بشقاب جیگر خام برم بیار.
پیشخدمت:به روی چشم
موردور دور شدن پیشخدمت را نگاه می کرد و در افکار خودش غرق شد
--فلاش بک---
مردی داشت به سرعت در کوچه ای تاریک میدوید و با نگرانی پشت سسرش را نگاه میکرد ناگهان نوری از یکی از چراغ ها ساتع شد و چهره ی زنی را که چشمانی به سفید ماست(چیزی بهتر برای تشبیه پیدا نکردم!)و قلبی به سیاهی شب داشت را نمایان کرد. زن نا گهان با یک حرکت خود را غیب و در مقابل مرد ظاهر کرد چوبدستی اش را در آورد و آماده اجرای طلسم شد که ناگهان مرد به خود آماد و به سرعت خود را غیب کرد
--پایان فلش بک--
پیشخدمت:خانوم!حالون خوبه
موردور:خب آره جای این حرف ها سفارش من را بیار.
پیشخدمت:بفرمایید!
او با عصبانیت شروع به خوردن کرد و او فرصت مناسبی می گشت که کار نیمه تمام خود را انجام دهد. چشمش در بین مسافرانی که دور میز ها نشسته بودند می چرخید که نا گهان حرکات زنی توجه او را جلب کرد زنی مو بور داشت با آب و تاب زیاد با مردی که ته ریشی داشت گپ میزد.
موردور:آره!مرده خودشه.
ناگهان شو و شعف در قلبش زبانه زد.
منتظر فرصت بود تا آن مرد را به قتل برساند .
بعد از نیم ساعت.
مرد از جایش بلند شد و به طرف در پشتیه سالن راه افتاد که نا گهان موردور هم از جا بر خواست
می توانست مزه ی خون این مرد را در زیر دهانش حس کند.
در سالن پشتی را باز کرد.

سالنی قدیمی با پنجره های کوچک و دیوار های سفید .
مرد هنوز در ابتدای راه بود که بازگشت و موردور را دید که نقابش را از چهره برداشته و به سمت او هجوم می آورد.
مرد:نهههههه!
موردور:از دستم در رفتی1آقای تام هگن!هیچکس این کارا تا حالا نکرده بود. سزای عملتو میبینی.
و با یورشی سریع به سمت مرد سینه ی مرد را درید.
مرد:آی!نهههههههههه
موردر لبهایش را بر روی سینه ی مرد که پر از خون بود گداشت و مقداری از خون او را مزمزه کزد و سپس از پنجره فرار کرد.
=====================================


>>>>>>>پیوزی حمایتت می کنم تا آخر خط <<<<<<<
تصویر کوچک شده


Re: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۲۳:۰۹ سه شنبه ۱۶ تیر ۱۳۸۸
#8
1- قول بدهید به طور کامل به ارتش وفا دار بوده و هرگز خیانت نکنید.
قول میدم
2-قول بدهید در همه حال پشتیبان و همراه ارتش داملبلدور باشید.
چقدر قول قول میکنی دم شدم
3- در صورت مشاهده یکی از دست نشانده های آمبریج چه واکنشی از خود نشان میدهید؟
هیچی یکی می خوابونم تو گوشش
3- چه چیز را برای صبحانه ترجیح می دهید؟
عسل
4- برای الف دال چه آرزویی دارید!
موفقیت
5- لینک یکی از بهترین پستهایتان را بنویسید.(*شماره ی پست خود را حتما ذکر کنید.)
به کلاس گرابلی مراجعه کن فعلا حال لینک کذاشتن ندارم

حال نداری؟ یعنی چی؟
تایید شدی
خوش اومدی کورمک جا، امیدوارم موفق باشی


ویرایش شده توسط پروفسور گرابلی پلنک در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۶ ۲۳:۱۱:۲۵

>>>>>>>پیوزی حمایتت می کنم تا آخر خط <<<<<<<
تصویر کوچک شده


Re: كلوپ شطرنج جادويی
پیام زده شده در: ۲۰:۵۳ سه شنبه ۱۶ تیر ۱۳۸۸
#9
سلام
[b]شرمنده که من این پست را می زنم ولی خواستم 1 خبر بدم بسی مهم[/b]

مرگخواران محترم و مکرم لطف کردن و بوسیله یک پست ارزشی می خواهند کلوپ ورزشی ای که به اصطلاح در دست ماست را با زور از ما بگیرند.از دوستان شطرنج باز تقاضا می شود تا پایان راه ما را در این جنگ همراهی کنید.
لینک تاپیک

همیشه شطرنجی باشید




من منظور این پست رو نفهمیدم!
یعنی چی؟کجا؟


ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۶ ۲۲:۱۳:۰۸

>>>>>>>پیوزی حمایتت می کنم تا آخر خط <<<<<<<
تصویر کوچک شده


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۸:۴۵ سه شنبه ۱۶ تیر ۱۳۸۸
#10
1: - بصورت یک مقاله طنز یا جدی در مورد یک جانور محافظ یا متکلم نوشته ای بنویسید.این جانور میتواند ساخته ذهن شما هم باشد. توضیحات خود را کامل و جامع ارائه نمایید تا امتیاز بهتری نصیبتان شود(در مورد محل زندگی، ظاهر، اخلاقیات و...)(25 امتیاز)

نا م حیوان:تایگرزارد

این حیوان بیشتر در مناطق بیابانی و کم آب و علف یافت می شود. از این رو بهترین زیست گاه برای این حیوان مصر و به طور کلی سرزمین آفریقاست.بر طبق آخرین آمار A.M.F(وزارت کل قاره آفریقا) و E.M(وزارتخونه مصر) تعداد این موجودات در حال کاهش و نزدیک به انقراض است. از این رو در سال 1997 طی یک قرار داد بین المللی به محوریت مصر شکار و به خدمت گرفتن و استفاده از این موجود غیر قانونی و مجازات متخلف 20 سال حبس در آزکابان است.
نام این حیوان از دو کلمه ی تایگر و لیزارد(ببر و مارمولک) گرفته شده است که از روی شکل ظاهری این حیوان و توسط اکتشاف خان جادوگر هندی که در سال 200 قبل از میلاد مرلین صورت گرفت.
(البته در آن زمان نام این حیوان تایگر و لیزارد بده است و در سال 1799 توسط خانوم هیلاری گاف به تاگرزارد که مخفف اسم این دو است تغییر یافت)
همان گونه که گفتیم بالا تنه ی این حیوان به شکل ببر و پایین تنه ی آن به شکل مارمولک است. و این حیوان از دو پا همراخ پنجه و از یک دم مارمولک تشکیل شده است.
این حیوان هم چنین از عقاب تیز بینی و از شیر شجاعت و قدرت و از شتر پلک های قوی را به ارث برده است.بسیاری از جاو گرا معتقدند که این حیوان در واقع متعلق به مشنگ هاست و طی یک جادو قدرت تکلم و هوش انسان را بدست آورده است.
این حیوان بیشتر از نقره های جن ساز و کلا از وسایلی که توسط جن ها درست شده است مراقبت میکند. به همین خاطر اینموجودات با جن ها همزیست و بر خی از عادات آن ها را دارند.
و در کل موجودات پلیدی و هوشی سرشار دارند. و به انسان ها کمتر اعتماد کرده و در صورت مشاهده اغلب اونها را می کشد.
اما این موجود افسانه ای تنها خدمت گذار افرادی است که قلبی پاک و بی گناه داشته باشند.
با توجه به گفته های کاشف خان (خط های بالا معرفی کردم)برای بر قراری ارتباط کلامی با تایگرزارد بایستی شمعی خاموش را در دست گرفته و به سمت او بروید تا این موجود (که هوشش با اینکه هم سطح انسان است اما محدود به دیده های شما است)با دیدن شمع خاموش متوجه شود که شما از او در خواتی دارید.این گونه بود که <برد خیت> در سال 1425 با در دست گرفتن یک شمع یک تاگرزارد را کشت ولی چون در آن زمان این موجود را برخی شیطانی می پنداشتند به برد خیت جایزه هم دادند.
پایان

=====================================

2 - چه کسانی و چگونه میتوانند از موجودات محافظ استفاده کنند؟(5 امتیاز)

موجودات محافظ اکثرا موجوداتی هستند که برای استفاده از آن ها باید ویژگی هایی داشته باشیم مثلا:قدرت تجزیه و تحلیل ، قدرت واقع بینی ، و حتی قدرت کشتار و قتل عام را داشته باشند تا بتوانند از این موجودات محافظ استفاده کنند
و برای چگونگی استفاده هم بایستی گفت که اکثر محافظ ها موجوداتی شکاک و دارای سطح هوش بالا و پر توقع هستند.پس فرد جادو گر باید سعی و تلاش کند در ابتدا خواسته های محافظ را بر آورده و سپس از او برای کار محافظت بهره گیرد.


ویرایش شده توسط کورمک مک لاگن در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۶ ۱۹:۳۷:۲۶
ویرایش شده توسط کورمک مک لاگن در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۱۶ ۱۹:۳۹:۲۳

>>>>>>>پیوزی حمایتت می کنم تا آخر خط <<<<<<<
تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.