هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: خوابگاه هاي گريفيندور
پیام زده شده در: ۰:۳۳ دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۹
#1
خوابگاه دختران:

-استر تمومش کن!
-نه ، اگه دله پس باید...

بومب!!!

جسی: این دیگه صدای چی بود؟؟انگار یه چیزی تو تالار منفجر شد!
آبر: اه ، چه بوی گندی راه افتاده.زود برین ببینین چه خبره.

چند دقیقه بعد تالار عمومی

کل تالار رو آب لجن مانندی گرفته بود و تقریبا همه ی مبل ها نابود شده بودند.بچه ها که از در خوابگاه وارد تالار شدند در حالت شوک قرار داشتند و چشم ها بسوی تنها موجود زنده ی آنجا ، هری ، خیره شد.
-ببین چه گندی زده شده!!!
هری خوشحال کنار شومینه ، تنها جای تقریبا سالم تکیه داده و به شاهکارش نگاه می کنه:
- می خواست جمعتون کنم راهی بهتر از این...
آبر که داشت از شوک می آمد بیرون و به فضا عادت می کرد متوجه هری شد ،ناگهان منفجر شد و رو به او کرد و گفت
: چی؟؟؟ راهی بهتر از این پیدا نکردی؟!چطور جرئت کردی هر خبری که میخواستی بدی ،هر کی هستی باش ولی من الان مدیر این تالارم!حرف هم حرف منه!
هری:
جسی: حالا بی خیالش، باید یه فکری به حال درست کردنش بکنیم فیلچ بدبختمون کنه.باید قبلش یه فکری بکنیم.
سارا: همه چی وحشتناکه، این غیر قابل باوره.هری چطور تونستی؟!
آلیشیا جلوی فاضلاب رفت و گفت : اینجا خیلی مشکوکه. خیلی هم بزرگه باید مواضب باشیم که یه وقت خطرناک نباشه.
استر: نه بابا فاضلابه دیگه چی میتونه توش باشه بجز... !
هری گفت: راستش یه چیزایی تو هاگوارتز هم مشکوکه!
ناگهان انگار هری متوجه چیزی شد و به سرعت از تالار خارج شد طوری که هیچ کس متوجه نشد ، خطری که بچه ها رو تهدید می کرد....
استر: فکر کنم بوی گندش قبلش کارمونو بسازه، وردی که بینی مونو بی حس کنه یادم رفته.
-اول باید یه فکری برای تالار کنیم، مثل اینکه الان داریم تو فاضلاب راه می ریم.
جیمز: الان دیگه می تونم نهنگامو بیارم اینجا تا محیط جدید رو تجربه کنند
آبر به سمت دیوار پشتی رفت و گفت: هی بچه ها ! انگار فاضلاب اینجا رو خراب کرده و یه قسمتشو کنده، ولی پشت دیوار انگار یه چیزیه!
سارا: هری کو؟! غیبش زد یهو...
آبرزیر لب گفت: اینجا واقعا مشکوکه.یه اتفاقی واسه تالار می افته.
ناگهان آلیشیا فریاد زد و گفت : پایین گودال فاضلاب یه چیزیه؛ مثل دریچست!
بقیه:

....
ببخشید بد بود ، سعی می کنم رول نویسیم خوب شه فقط بیشتر صرف فعالسازی یود!


ویرایش شده توسط آلیشیا اسپینت در تاریخ ۱۳۸۹/۳/۳۱ ۰:۴۹:۴۴
ویرایش شده توسط آلیشیا اسپینت در تاریخ ۱۳۸۹/۳/۳۱ ۰:۵۵:۴۳


Re: تولد شش سالگی سایت جادوگران-جمعه-بیستم آذر
پیام زده شده در: ۱۵:۳۳ پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۸
#2
می تونیم همراه هم بیاریم ؟ ( پول ورودیشو می دیم. ) و اینکه جشن محدودیت سنی نداره ؟ ( منضورم بچه سه ساله نیست بالای 13 ، 14 سالو می گم.



Re: گفتگو با ناظرين انجمن كينگزكراس
پیام زده شده در: ۲۲:۲۷ جمعه ۳ مهر ۱۳۸۸
#3
سلام

لیست شخصیت ها مشکل داره . شخصیت هایی مثل گرابلی پلنک، هاگرید و خودم و خیلی های دیگه در حالی گرفته شدند ، جز شخصیت های گرفته نشده هستند. درستش کنید لطفا.
مورد دوم هم اینکه کلمات بازی با کلمات رو عوض کنید. خیلی وقته عوض نشدند.

ممنون



Re: خوابگاه هاي گريفيندور
پیام زده شده در: ۰:۴۰ دوشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۸۸
#4
مونتی که گویی از فرمانبرداری اعضا داشت لذت می برد گفت:
- خوبه. حالا همگی سرود جمهوری ا ... چیزه ببخشید سرود هاگوارتز رو با هم بخونید.
بچه ها دیگه واقعا به سلامت عقلی مونتی شک کرده بودند و همینطور هاج و واج به هم دیگه نگاه می کردند. بالاءخره جسی جرئت به خرج داد و گفت :
- ا... راستش مونتی ما که سرود هاگوارتز رو بلد نیستیم ، نه اینکه بلد نباشیما ولی خوب الان یادمون رفته.
- چی گفتین؟!! چطور سرود رو بلد نیستین ؟ مگه شما دانش آموز این مدرسه نیستین؟
تایبریوس که دید اوضاع خیلی خیطه به طرف مونتی آمد و گفت:
- ا... عزیزم تو الان یه کم خسته ای . می خوای بریم یه آب کدو حلوایی بخوریم. تو هنوز صبحونه هم نخوردی.
- خوبه ولی دلم آب کدو حلوایی نمی خواد بهتره برین کاپوچینو با کیک درنا بخوریم .
سپس با خشم به بقیه چشم دوخت و گفت: بعدا حسابتون رو می رسم.
تایبر:

یک ربع بعد:

تایبریوس وارد تالار شد و به جمع بقیه که دور شومینه جمع بودند،یوست.
سارا پرسید: مونتی چی شد؟
تایبر گفت: فعلا سرشو تو اتاق اساتید گرم کردم. نمی دونم چش شده. انگار دیوونه شده. حرفای عجیب غریب می زنه.
- اما این دیشب که حالش خوب بود. هر اتفاقی که افتاده همین دیشب موقعی که ما خواب بودیم ، شده.
تایبر که فکرش را نمی کرد در اوایل نظارتش یه دفعه همکارش دیوونه شده باشد ،رو به بچه ها کرد و گفت :
- مثل اینکه فعلا باید بااش بسوزیم و بسازیم.
بقیه:
در همین حال که بچه ها داشتند برای بدبختی خودشان آه می کشیدند ، مونتی وارد تالار شد ، روی صندلی مخصوصش نشست ، روبه بچه ها کرد و گفت:
- می خوام از الان همکاری ام رو با گروه اسلیترین اعلام کنم. هر کی ام همکری نکنه ، با یه اردنگی شوت می شه بیرون



Re: شما كدوم قديس رو انتخاب مي كنيد؟چرا؟
پیام زده شده در: ۲۳:۳۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۸
#5
شنل نامرئی . چون خیلی خوبه آدم بعضی موقعا ناپدید بشه. ابر چوبدستی خطر مرگو داره. سنگ زندگی هم بدرد نخوره چون فایده نداره آدم با یه مرده زندگی کنه. شنل به نظر من بهترینه.



Re: بهترین عضو تازه وارد
پیام زده شده در: ۰:۳۶ شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸
#6
من اوایل عضویت نارسیسا تو سایت بودم. رولاش همیشه خوب بوده و هست.

رای من:
نارسیسا مالفوی



Re: خوابگاه هاي گريفيندور
پیام زده شده در: ۱۷:۱۶ چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۸
#7
ولدمورت میگه: اشکالی نداره که ما فعلا همینجا راحتیم
ملت:
- شوخی کردم . مونتی مث اینکه ما فعلا اینجا موندنی شدیم. باید یه فکری به حال تغییر دکور اینجا بکنیم.

دقایقی بعد ، دفتر ناظرین:

- حالا چی کار کنیم؟
جیمز در حالی که با یویوش بازی می کرد گفت:
من نمی فهمم . اصن چرا باید بیان گریفندور . مگه این کچل خودش خوابگاه نداره.
- من نمی دونم حالا که مرلینگاهشون کلا تخریب شده باید بزاریم یه چند روزی اینجا بمونند تا به فکر یه مرلینگاه جدید بیوفتن .
-

تالار:

محفلیا دور هم جمع شدند. جیمز هم میاد پیششون. دامبلدور میگه:
- جیمز سیریوس پاتر اگه این مرگخوارا شرشونو کم نکنن هم تو و هم کل خاندانتو از محفل اخراج می کنم
-

چند رو ز بعد:
جیمز با عصبانیت به مونتی گفت :
- اینا دیگه واقعا دارن غیر قابل تحمل می شن . این کچله امروز ورداشته تمام روتختی ها رو سبز کرده. تو یه مرگخواری پس یه فکری بکن.
مونتی گفت:
- مگه این محفلیا چه گلی به سر ما زدن . دامبلدور با این آواز خوندنش برامون خواب نذاشته
-دیگه خسته شدم
-
ناگهان صدای وحشتناکی بلند شد و آلیشیا دوان دوان وارد شد و گفت:
نصف خوابگاه دخترا رفت رو هوا .

------------------------------------------
اگه بده ببخشید اولین رولم بود . اگه به سوژه لطمه زده می تونین پاکش کنید.



Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۰:۱۱ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
#8
-از ميان انواع بيماري هاي ماگلي سكته را شرح داده و بگوييد چگونه ميشود افراد را سكته داد؟! هشت عامل را نام ببريد .... 12 امتياز
اهم... سكته ضايعات ناگهاني درعملكرد مغز مي باشد كه به دليل انسداد يا پارگي عروق منتهي و يا دروني مغز پديد مي آيد و اغلب منجر به نمايان شدن عوارض وخيمي از قبيل عدم هماهنگي و تعادل و نيز سبب تكلم نا مفهوم مي گردد كه اين بستگي به ناحيه صدمه ديده در مغز دارد . همچنين سكته را به يك عارضه مغزي و يا مغزي عروقي نيز تعبير مي كنند .
طنز نبود ولی کامل بود دیگه


عوامل :
1. خالی کردن یک پارچ آب با دمای -30 درجه بر روی کسی که در خواب عمیق فرو رفته باشد ( البته مقدار دما به فرد مورد نظر بستگی داره . استاد مارج شما می تونید تا دمای 100- درجه روی کسی که دوسش ندارید آب بریزید البته در اون صورت اون که آب نیست یخه و اگر از فاصله ی 5 متری پرتاب کنید طرف علاوه بر سکته،ضربه مغزی هم می کنه و درجا می میره.
2.پاره کردن کتابای هری پاتر یه هری پاتریست خفن.
3. پستای یه خطی بزنین تا ناظرین رو سکته بدید
4. بلاک سایت جادوگران
5.قلقلک دادن کف پا به مدت 10دقیقه به وسیله قلم پر
6. اگه دانشجوی هنر هستید تابلوی دوستتون رو که دو ماه روش زحمت کشیده بود پاره کنید.
7. داشتن یک منو ی مدیریت برای کاربران
8. انتخاب ولدمورت برای نظارت خانه گریمولد

2. چهار مورد از ويژگي هاي خانوم نوريس را نام ببريد كه باعث سكته دادن ريپر شد.... 8 امتياز

ادا و اطوارخانم نوریس
چشمای خانم نوریس که تا به عمق وجود ریپر نفوذ می کرد
ریپر از خانم نوریس خواستگاری کرده بود ولی نوریس به اون چنگ انداخته بود و پنجه های خانم نوریس باعث سکته دادن ریپر شد
ریپر برقی در دهان نورس دید و فهمید اون انگشتر مارجه و از ترس اینکه مارج گمشدن انگشتر رو تقصیر خودش بندازه سکته کرد

3. عمه مارج چرا سكته كرد؟ .... 10 امتياز

در گوشه ی عکس کلنل برق چشمان یک ساحره دیده شد و از ضربه ی خیانت کلنل سکته کرد



Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۲:۴۱ یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۸
#9
تاریخچه ی ساخت هاگوارتز را در 4 الی 5 خط بر روی کاغذ پوستی بنویسید.

بیش هزار سال پیش هیچ مدرسه ای برای تحصیل دانش آموزان وجود نداشت به همین دلیل گودریک گریفندور ، جادوگری سرشناس ، تصمیم گرفت مدرسه ای برای تحصیل علم جادوگری بسازد. او این پیشنهاد رو با دوستانش سالازار اسلیترین ، هلگا هافلپاف و روونا ریونکلا در مبان گذشت و آنها نیز قبول کردند و تصمیم گرفتند مدسه ای دور از چشم مشنگا بسازند. هلگا، گودریک، روونا و سالازار بعد از ساخت مدرسه هر کدام یک گروه برای خود تشکیل و چهار حیوان را نماد گروه های خود کردند.


دو مورد از اختلاف های گریفیندور و زنش را بنویسید .

1- گریفندور یه آدم خشن بود در حالی که زنش یه آدم پروانه ای بود.

2- گودریک همیشه دیر میومد خونه و همچنین چون با داشتن بچه نیز مخالف بود زنش تو خونه از تنهایی دق می کرد.


روونا ریونکلا مرد بود یا زن ؟ با دلیل!

زن بود چون مجسمه نیم تنه ریونکلا تو تالار ریون یه زن بود نه یه مرد! تازه روونا خیلی باهوش بود مردا اصلا هوش بالایی ندارن.


3 تا از مدیر های سابق هاگوارتز را نام ببرید .

آرماندو دیپت ، فینیاس نایلجوس ، سوروس اسنیپ

کلاس و تکالیفش از این به بعد چطوری باشه ؟

همینجوری خیلی خوبه . بعضی موقعا هم تکلیف غیر رول مثل الان بدین عالیه .

سوال تستی :
مشکل اصلی اسلایترین با زنش؟

گزینه 4 .

هیچ کس حاضر نبود زنش بشه



Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۰۲ چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۸
#10
نام و نام خانوادگی : آلیشیا اسپینت
گروه : گریفندور
چوبدستی : چوب درخت گیلاس با ریسه قلب اژدها
سپر مدافع : خرگوش
اصل و نصب : دو رگه
توضیحات : اطلاعات زیادی درباره زدگی او در دسترس نیست. او در هاگوارتز به عنوان بازیکن مهاجم در تیم کوییدیچ گریفندور بازی می کرده. او همچننین جز ارتش دامبلدور نیز بوده است.


-------------------------------------------------------
جینی ویزلی در لیست شخصیت ها جز شخصیت های گرفته نشده بود . اگر امکانش هست جینی ویزلی را قبول کنید.اگر نه در صورت کامل بودن معرفی شخصیتم آلیشیا رو قبول کنید.

دوست عزیز این شخصیت (جینی ویزلی) گرفته شده و متاسفانه در لیست اشتباه وارد شده.

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۳۱ ۱۶:۴۵:۵۸






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.