هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: بازي هري پاتر و جام آتش
پیام زده شده در: ۱۹:۴۵ دوشنبه ۲۱ آذر ۱۳۸۴
#1
سلام به همه بچه هایی که بازی رو تا آخرش رفتن من بازی رو تا مرحله 1000 تو رفتم ولی اونجا که سدریک رو بستن به درخت منه بیچاره توسط اون دوتا موجود من در اوردی همش کشته می شم لطفا بگین چجوری میشه از دست اون دوتا نمی دونم چی!راحت شد من می خوام برم مرحله آخر پیش ولدمورت


تصویر کوچک شده


Re: نقد فيلم هري پاتر و جام آتش
پیام زده شده در: ۲۱:۰۷ جمعه ۱۸ آذر ۱۳۸۴
#2
اون شخص قد کوتاه که ارکستر رو رهبری می کرد و تو فیلم 3 هم بود همون پرفسور فلیت ویک خودمون بود.منم اولش نشناختمش گریمشو کامل عوض کرده بودن.درجواب padme هم باید بگم نسبت به 3 فیلم قبلی بهتر بود ولی نسبت به کتاب نه !ما از این ایراد می گیریم آخه این یعنی چی هری وقتی از توی قدح میاد بیرون به دامبلدور بگه قبل از اومدن به مدرسه تو خوابش پیش ولدمورت پسر کراچ رو دیده؟؟؟؟این آخه درسته؟یا اونجایی که دامبلدور هری رو هول میده تا ازش بپرسه اسمش رو تو جام انداخته یا نه؟؟؟ یا اصلا مرگ پسر کراچ رو با دیوانه سازها نشون نداد.ولی جاهای قشنگی هم توش بود.


تصویر کوچک شده


Re: نقد فيلم هري پاتر و جام آتش
پیام زده شده در: ۲۰:۰۳ پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۴
#3
خوب راستش این فیلم از 3تای قبلی بهتر بود ولی چند تا اشکال داشت .اولش پسر کراچ رو نشون داد که ضد حال بود بعد اصلا معلوم نشد جام جهانی چطوری شد در حالی که می تونستن تو 5 دقیقه بازی رو نشون بدن وتمومش کنن .جایگاه ویژه مسابقه مثل داربست های خیابون بود در حالی که می تونستن اینو تو یک ورزشگاه درست وحسابی بگیرن .با صحنه مدرسه اصلا حال نکردم یک دفعه همه چی قاطی پاطی بود.ولی ورود بچه ها جالب بود .بارتی بیشتر شبیه اوا خواهر افتاده بود تا با کلاس با اون صدای زیرش.من نفهمیدم کارکاروف تو اون اتاق چکار کرد؟اونی که جام توش بود.اون صحنه انتخاب هری با بازی افتضاح دامبلدور تو اتاق اساتید منو واقعا نا امید کرد.صحنه مرگ کراوچ نبود واین خیلی بد بود .از همه ضایع تر اونجاییش بود که هری به دامبلدور می گه که کراچ تو جام جهانی اون علامت رو فرستاده هوا!!!!اون ولدمورت اصلا باحال وترسناک بازی نکرد .من که اصلا نترسیدم!البته جاهای قشنگش یکی اونجایی بود که مودی وریتا وارد شدن ونبدیل شدن دراکو به راسو والبته اون قسمت اژدها و کلاس اسنیپ .بازی هری ورون وهرمیون مودی وریتا اسکیتر هم عالی بود.


تصویر کوچک شده


Re: اگر جادوگر بودی چه قدر تغییر می کردی؟
پیام زده شده در: ۱۹:۵۲ یکشنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۴
#4
وای این خیلی با حاله!راستش اگه من یک ساحره بودم اول از همه سعی می کردم جانور نما شدن رو یاد بگیرم بعد غیب وظاهر شدنو وبعدم سیر دلم پرواز می کردم با جاروی پرنده .البته کلی جادوی سیاه خفن یاد می گرفتم البته بجز برای دفاع خودم والبته چزوندن چند نفر ازش استفاده نمی کردم البته یک قلم پاسخگو هم می گرفتم برای امتحانام.ولی بیشتر حال می کردم جهانگردی کنم .


تصویر کوچک شده


Re: اگر جادوگر بودی چه قدر تغییر می کردی؟
پیام زده شده در: ۱۹:۵۲ یکشنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۴
#5
وای این خیلی با حاله!راستش اگه من یک ساحره بودم اول از همه سعی می کردم جانور نما شدن رو یاد بگیرم بعد غیب وظاهر شدنو وبعدم سیر دلم پرواز می کردم با جاروی پرنده .البته کلی جادوی سیاه خفن یاد می گرفتم البته بجز برای دفاع خودم والبته چزوندن چند نفر ازش استفاده نمی کردم البته یک قلم پاسخگو هم می گرفتم برای امتحانام.ولی بیشتر حال می کردم جهانگردی کنم .


تصویر کوچک شده


Re: شبیه بودن 80% کتاب هری پاتر با ارباب حلقه ها
پیام زده شده در: ۱۹:۳۷ یکشنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۴
#6
ببینین من کتاب ارباب حلقه ها رو نخوندم بجز فصل اول کتاب اولش رو!ولی احساس می کنم فیلمش با کتابش نباید زیاد فرق داشته باشه عکس هری پاتر! من شخصا نمی تونم وجه تشابه خاصی در هردو اینا پیدا کنم بجز همون یک شیطان ویک پسر بچه که باید اونو از بین ببره وآخرش خودش ودوستش تنها می مونن!مرگ دامبلدور و گاندولف اصلا شبیه هم نیست !ما شخصیت اسنیپ نداریم وکلا من فکر نکنم رولینگ دامبلدور رو بر گردونه مثل فیلم های هندی!


تصویر کوچک شده


Re: هدف دراکو چه بود ؟ کشتن دامبلدور يا ورود مرگخواران ؟
پیام زده شده در: ۱۰:۳۷ جمعه ۸ مهر ۱۳۸۴
#7
نقل قول:

مينا لوپين نوشته:
ماموريت دراكو كشتن دامبلدور بوده براي اينكه در فصل دوم كتاب كه نارسيسا مياد از اسنيپ كمك بگيره در مورد ماموريت دراكو اينجوري مي گه"حتي خود لرد سياه هم نتونست"
ولدمورت چه كاري نمي تونه بكنه(كشتن دامبلدور)
((((((((((((((((((((((تنها كسي كه از او مي ترسيد)))))))))))))))))))


اونچه که مسلمه اینه که هدف مالفوی کشتن دامبلدور بوده وبقیه هم دلایل درستی رو آوردن همین مطلب بالا یا همون عهد اسنیپ!ولی چرا مالفوی اصلا این کارو قبول کرد؟مالفوی آدم بی کله ایه!عکس پدرش اون می خواست قدرت نمایی کنه وبگه من مرگخوارم وبرای لرد سیاه خودشو عزیر کنه تا معروف بشه از طرفی خود لرد سیاه واسنیپ می دونستن که مالفوی عمرا بتونه دامبلدورو بکشه وگرنه اون همه مرگ خوار نمی فرستادن تو هاگوارتز .پس ظاهرا وظیفه مالفوی کشتن دامبلدور بوده ولی همون طور که اسنیپ تو فصل دوم به مادر دراکو می گه لرد سیاه می دونه که این کار مالفوی نیست ومی خواد آخرش من این کارو انجام بدم (تا مطمن بشه که اسنیپ بهش دروغ نگفته وطرفدار دامبلدور نیست)پس در واقع هدف مالفوی باز کردن راه اسنیپ وآوردن مرگخوارا بوده تا به راحتی کارشو انجام بده از طرفی هم لرد سیاه می خواد پدر دراکو رو تنبیه کنه وزجر بده تا دیگه براش زرنگ بازی در نیاره وبرای در رفتن از وظیفه کشتن دامبلدور که اولش کار پدر مالفوی بوده نره وخودشو توی وزارت خونه گیر بندازه که بره زندان وقصر در بره.


تصویر کوچک شده


Re: به نظر شما R.A.Bه جوری جاودانه ساز رو برداشته که این همه بلا سرش نیومده؟
پیام زده شده در: ۲۲:۱۴ دوشنبه ۴ مهر ۱۳۸۴
#8
واقعا سوالت خیلی باحال وجالبه برای خود منم این سوال پیش اومده .ببینید دامبلدور می گه ولدمورت اون مایع سمی رو اونجا گذاشت که بعدن بفهمه کی اینکارو کرده چون اون شخص نمی میره ولی خیلی ضعیف می شه وبه احتمال زیاد راب اونو برداشته و بعد اونقدر ضعیف شده که به راحتی به دست افراد لرد سیاه کشته شده چون مثل کارکاروف قدرت دفاع یا فرار نداشته .البته رولینگ اطلاعات بیشتری به ما نداده.


تصویر کوچک شده


Re: بررسی فصول ترجمه شده از کتاب هری پاتر و شاهزاده نیمه خالص توسط خانم سمیه گنجی
پیام زده شده در: ۲۱:۵۳ دوشنبه ۳ مرداد ۱۳۸۴
#9
ببینین من کل کتاب ششم رو خوندم ویک بار هم سعی کردم یک ترجمه تمیز از اون رو بنویسم .تازه اونجا بود که فهمیدم اون چیز ی که ما از کتاب می فهمیم با نوشتن خود داستان متفاوته یک دیکشنری یک سری اطلاعات خام به ما میده وما با توجه به نوع داستان می تونیم حتی برای یک لغت یک جمله بنویسیم تا منظور رو برسونیم با وجود اینکه خانم گنجی زحمت زیادی کشیدن وجای تشکر داره وخیلی کلمات رو بدون سانسور نوشته ولی من ترجمه خانم اسلامیه رو برای روان بودن وقابل فهم بودن ترجیح میدم.


تصویر کوچک شده


Re: خاطره!!
پیام زده شده در: ۱۴:۵۷ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
#10
خوب حالا که صحبت از خاطره شد منم یک خاطره دارم .اولش من به طور اتفاقی دو فیلم هری پاترو دیدم وبعدش شنیدم که اصلا هری پاتر کتاب است و اسم کتاب سومش برام جالب بود یک دفعه منو گرفت که برم کتابشو بخرم .وقتی کتاب سوم رو خریدم خیلی خوشم اومد وعصر از سرراه دانشگاه رفتم کتاب 4 خریدم ویادمه که زمستون بود و برف میومد تا ساعت5/4صبح اونو خوندم و وقتی صبح رفتم کتاب 5 رو بخرم فروشندش چهاش چهارتاشده بود وبه من گفت شما همونی نیستی که دیروز اومدی؟ گفتم چرا.گفت بابا خداییش خیلی کتاب خونی! نتیجه این شد که منه بیچاره تموم پول تو جیبی هفته ام در عرض 2روز بابت 5 سری کتاب هری پاتری پرید! ومجبور شدم به قول معروف کمی مساعده بگیرم!

خاطره بعدیم اینکه کتاب 5 رو بردم دانشگاه تا بین کلاس بخونم ولی طاقت نداشتم وسر کلاس هم شروع کردم به خوندن.اتفاقا اون روز سیستم عامل داشتم واستاده هم از اونایی بود که می گفت وقتی من توضیح می دم چیزی ننویسین وبه من گوش بدین وبعد بنویسین. ولی هرچی استاده می گفت اصلا نمی فهمیدم وقتی ازم پرسید زمان بندی راند رابین چی می گفت .مثل بز نگاش کردم وحواسم به این بود که آقای ویزلی مرده یا نه!نتیجه اینکه اسمم رو پرسید وگفت حواسم کجاست وچی من خونم.منم گفتم امتحان میکرو دارم .اونم گفت اگه می خوام به خوندنم ادامه بدم بهتره برم بیرون منم همین کارو کردم تا بقیه داستانو بخونم ونتیجه اینکه پایان ترم یک عدد 5/9تمیز (جاتون خالی) گرفتم!


تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.