هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: دوست داري با جادو چيكار كني؟
پیام زده شده در: ۱۴:۳۱ شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۸
#1
ادمایی که بام دشمن بدن و منفجر می کردم


امضا ندارم


Re: دفتر ناظران انجمن جادو و جادوگری
پیام زده شده در: ۱۴:۲۹ شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۸
#2
سلام من می خواستم یک تاپیک بزنم و توی اون یک میز گرد تشکیل دهیم که سیاها و سفیدا توی اون با هم مذاکره کنند در مورد بحث های متفاوت


امضا ندارم


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۱۷:۲۹ چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۸
#3
نام : یوان ابر کومبی

1-سابقه ی عضویت در گروه مرگخواران ؟

ارباب اگر شما ما رو تایید کنید اون وقت سابقه پیدا می کنیم

2-سابقه ی عضویت در محفل ؟

به هیچ وجه

3-مهم ترین تفاوت بین دو جبهه ی سیاه و سفید ؟

از زمین تا اسمون فرق دارن سیاه سرور شاه قدرت و در دست داره اون ها در مقابل سیاه قابل مقایسه نیستند

4-آیاحاضر به اطاعت محض از دستورات لرد سیاه هستید؟آیا حاضرید جان خود را در راه ارباب فدا کنید؟

بله شما فقط فرمان دهید

5-نظر شما درباره کچلی و جادوگران کچل؟کچلی والایی می اورد قدرت می اورد البته نه هر کچلی کچلی مثل ارباب بزرگ نه مثل ادم های معمولی مثل ارباب بزرگ

6-بهترین و مناسب ترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟

ادم های منگل به درد نخور اینها فقط کافیه چهره ی ما رو ببینن از وحشت سکته می کنن میمیرن

7-در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی(مار محبوب ارباب)خواهید داشت؟

رفتاری با ملایت و مهربانانه

8- به نظر شما چه بلایی سر موها و دماغ لرد سیاه آمده است؟لرد به علت اینکه با ادم های دیگر فرق دارند و بالاترند مو و دماغ ندارند مگرنه همه مو و دماغ دارند اما ادم ها نمیتوانند دماغ نداشته باشند

9-یک نمونه از کارهای بی رحمانه و سنگدلانه و سیاهانه خود را شرح دهید

بد نویسی و اذیت کردن یک محفلی و نوشتن نامه های الکی به ان و چند نفر دیگر

10-نظر خود را بصورت کاملا خلاصه درباره این واژه ها بین کنید:

ریش : چیزی بسیار زشت و خجالت اور

الف دال : دشمنه دیرینه و پست فترت البوس دامبلدور

امید وارم مرا بپذیرید ارباب


شما اصلا پست ایفای نقش ندارین.هنوز زوده.فعلا بهتره کمی تجربه کسب کنین.پست بزنین.با جو و حال و هوای انجمنا آشنا بشین.

تایید نشد.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۸/۱۲/۱۴ ۴:۰۶:۴۸

امضا ندارم


Re: هری پاتر یک کتاب کاملا سیاسی است !؟!؟
پیام زده شده در: ۱۷:۰۲ چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۸
#4
هی پاتر کتاب سیاسی نیست به علت اینکه در ان نه به کشور یا شخص خاصی بد گویی شده نه اینکه در کشور خاصی اتفاق افتاده بیشتر داستان هری پاتر در هاگوارتز مکانی است که خیالی و غیر ممکن استاما تنها چیزی که در کتاب رعایت نشده وجود نداشتن خدا در داستان زیرا تنها کار ها به دست خود هری و جادوگران اداره می شه و انها ابر قدرتند در صورتی که خدا از همه برتر است تازه اگر هم سیاسی باشد کاملا سیاسی نیست بخش کوچکی از ان سیاسی می باشد چون بیشتر داستان ماجراجویی است و نویسنده پی بد گویی از دولت ها کشور ها و اشخاص مهم نبوده است


امضا ندارم


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۱۰ سه شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸۸
#5
به نام خدا

نام : یوان ابرکومبی

گروه : گریفندور

سن :43

قد :176

چوب : از جنس درخت سپیدار انعطاف پذیر 22 اینچ موی جن

خصوصیات :لاغر به صورتی که اگر باد بیاید از روی زمین بلند می شود بد اخلاق دوست دار جادوی محو کردن ادم بی زور و پولدار که اگر هر چیز را بخواهم ده تا می خرم وسط سرش طاسه قد متوسط و صورت چروک و در هم برهم با مو های کوتاه و سیاه و سفید و حسود و نفرت انگیز و ادمی بسیار ناقلا و دوستدار هری پاتر

تایید شد!


ویرایش شده توسط malfoyman در تاریخ ۱۳۸۸/۱۲/۱۱ ۱۶:۴۷:۰۵
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۸/۱۲/۱۱ ۱۸:۳۹:۰۳

امضا ندارم


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۴:۲۰ دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۸
#6
خاموش - عجيب - وفادار - اسرار آميز - درياچه - سوار - شباهت - زمزمه - ظاهر - گروه

خاموشی خاموشی تنها چیزی که در وجود انسان به گونه ای اسرار امیز و وحشتناک نقش می بندد کودکی که زمزمه های عجیبی داشت از دریاچه ای خارج شد نا امید سر گردان وحشت در چشمان او ظاهر شد گروه عجیبی پشت سر او اهنگ وحشتناکی را می خواندند ان ها میخواستن مرا به گروه خود ببرند و مرا هم وفادار کنند صدای عجیب لا بلای گلها را فرا گرفته بود دریاچه به خروش افتاد سواری از دور دست تازاند دیگر چیزی را ندیدم تنها محبت او را در سینه ام حس کردم اما دیگر بیدار نشدم تا او را ببینم

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۸/۱۲/۱۰ ۱۶:۴۰:۰۳

امضا ندارم


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۴:۲۵ شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۸
#7
به نام خدا


خاموش - عجيب - وفادار - اسرار آميز - درياچه - سوار - شباهت - زمزمه - ظاهر - گروه


در شبی خاموش هری پاتر تنها در گوشه ای از دریاچه نشسته بود سواری به هری نزدیک می شد سوار از افراد وفا دار ولدمرت بود زمزمه ای زیر لب داشت که میگفتمن نمی دانستم من نمیدانستم کنجکاو شدم و ناگهان دیدم ولدمرت در جلوی ان ظاهر شد سریع به مدرسه رفتم و با دامبلدور به انجا رفتیم که ناگهان دامبلدور فهمید سوار شباهت زیادی به پدر هری دارد و ولدمرت با لهنی عجیب به او می گوید که باید خود را به جای پدر هری جابزنی و هنگامی که باور کرد نابودش کنی گروه او را هم نابود کن دامبلدور با وردی اسرار امیز ان سوار را نابود و مرا به غلعه باز گرداند و من از ان مرگ حتمی نجات داد

دوست عزیز پستهایی که تایید شدند رو بخون و به سبک اونها بنویس. لازمم نیست از تمام کلمات استفاده کنی. موفق باشی


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۸/۱۲/۹ ۱۹:۵۶:۴۸

امضا ندارم


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۵:۱۰ پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۸
#8
به نام خدا
با نام خدا اغاز می کنم

خاموش - عجيب - وفادار - اسرار آميز - درياچه - سوار - شباهت - زمزمه - ظاهر - گروه

ناگهان در شبی تاریک و خاموش سوار وفادار قلعه ای متروکه به طرف هری امد و با زمزمه ی ارام دریاچه ای اسرار امیز به هری نشان داد هری که می ترسید در ذهن خود فکر می کرد که ان مرد کیست هری سرش را بالا اورد و ناگهان در ان حال که به مرد می نگریست ناگهان متوجه شد که مرد شباهت زیادی به پدرش دارد در همان لحظه گروه گریفندور که به دنبال هری می گشت رسیدند مرد ناگهان غیب شد دامبلدور به هری نگاهی کرد و گفت می دانم او پدرت بود هری از ان شب فهمید که پدرش زنده است و تنها راه ازاد کردن پدرش نابود کردن ولدمرت است

تایید نشد!


ویرایش شده توسط malfoyman در تاریخ ۱۳۸۸/۱۲/۶ ۱۵:۱۲:۰۱
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۸/۱۲/۷ ۱۲:۲۳:۰۹

امضا ندارم


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۴:۱۹ پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۸
#9
به نام خدا وند

خاموش - عجيب - وفادار - اسرار آميز - درياچه - سوار - شباهت - زمزمه - ظاهر - گروه

هوا خاموش بود سوار وفادار قلعه ی متروکه ای به سمت هری امد وزر ل چیز عجیبی را زمزمه میکرد او شباهت زیادی به هاگرید داشت ولی هاگرید نبود ارام ارام پس از مدتی پیش من رسید
و به من گفت به کنار دریاچه برو ناگهان وقتی در اب نگاه کردم شکل اسرار امیزی ظاهر شدکه شباهت زیادی به دورسلی ها داشت گروه ما از دور امد سوار دور شد و من فهمید که ان پدرم بوده پس من امیدوار شدم که پدرم زنده است


امضا ندارم






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.