هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۸:۵۳:۳۷ شنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۳
#1
سلام کلاه جان

طاعات و عباداتت قبول درگاه مرلین

من رو به ریون بفرست تا سری به گروه نازنینم بزنم . ممنونم


arAm EsSa


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۴۶:۱۲ شنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۳
#2
نام و نام خانوادگی: ارگ کثیف
لقب : ارگ بم
جنسیت :هیم \ هی
سن : سه جلی دو سال کوچکتر از مرلین
فرزند : فاقد فرزند ، دور ریز زیاد داشتم
رده ی خونی : اصیل پرومکس ، از مادر سوا از پدر جدا
نام گروه : ریونکلاو عزیزم
چوبدستی : بدنه ای از گوشت راهب های تبتی با ریشه ای از پشم زیر بغل حرمله ، 23 سانت خالص
جارو : فوبیای ارتفاع !
توانایی : درک کردن ساحره های بلُند و بلَند و مشکی و کوتاه
تایپ شخصیتی : onenightstand
ویژگی ها : دورفی آزاده ، بشدت بد بو با ریش های پرپشت و اسرارامیز
علاقه مندی : ساحره ها
تنفرات : تمیزی خط قرمز منه
حیوان خانگی : شپش
پاترنوس : کلپسه
ظاهر : بنده از افسانه ها برگشتم به این دیار

حسی بسیار زیبا و غریب دارم که بعد از سال ها در اینجا می نویسم ، لطفا من رو اکسپت کنید برم به گروه نازنینم ریون سر بزنم . با تشکر

انجام شد!
خوش برگشتید.


ویرایش شده توسط گودریک گریفیندور در تاریخ ۱۴۰۳/۱/۱۱ ۱۹:۱۴:۰۹

arAm EsSa


پاسخ به: آزکابان
پیام زده شده در: ۱:۳۵ چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۲
#3
نام و نام خانوادگی: ارگ کثیف ، ملقب به ارگ بم

نام پدر: هاشم ، ابو سعید ، غلام
نام مادر: پریچهر

نام دو تن از افراد مورد اعتماد همراه با نشانی دقیق: اصغر تاس باز ، اسدماشالله چاقه

یا نظرتان را در مورد عبارات زیر به طور خلاصه بگویید یا باهاشان جمله بسازید یا ادامه اش را کامل کنید یا یک بلایی سرش بیاورید دیگر:

چیز: ی شده؟
برف: ها میکنیم بخار میاد
قسطنطنیه: پس دیکتش این شکلیــــه !!
ارتش آزادی بخش ایرلند شمالی شعبه ی جن های شورشی: اره درسته
کلاه گروه بندی: جوراب گروه بندی

مجازات مورد نظر شما برای خس و خاشاک چیست؟
انشالله پشت در های بسته با عزمی سیخ و خلوص نیتی عریان باهاشون مذاکره خواهیم کرد

آیا شما هم معتقدید که سلطه‌ی زوپس نمادی از آستاکبار جهانی بر سر ملت آزاده‌ی جهان می‌باشد و باید به دوره‌ی علامت دادن با آتش بازگردیم؟ توضیح دهید.(3 نمره!)
سوال طولانی بود اولشو یادم رفت

آیا از پر کردن این فرم خسته شدید؟ قطعا !


arAm EsSa


Re: چرا اسنیپ اونقدر راحت کشته شد؟حتی یک مقدار هم مقاومت نکرد؟!!چرا؟!!
پیام زده شده در: ۲۳:۱۷ شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۰
#4
کاملا مشخصه .. اگر اسنیپ مقاومت میکرد ، ولدمورت درجا خودش میکشتش و دیگه نیمه جون نمی موند تا به هری خاطراتشو بده و همه ما انگشت به عع می موندیم !!

وگرنه خود ولدمورتم می تونست با اواداکاداورا درجا کار اسنیپ و بسازه ولی رولینگ طوری مرگ اسنیپ ترتیب داد که نیمه جون بمونه تا حقیقت مشخص بشه .. وگرنه با مرگ اسنیپ حقیقت برای همیشه مخفی می موند !


arAm EsSa


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۰:۴۹ سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۰
#5
1.

1. دو قاشق میوه خوری از عرق زیر بال کفتر کاکل به سر وای وای !!
2. پوست موز
3. اشک خر سفید با خال خالای خال خالای !
4. دو فنجون اورانیوم غنی شده
5. تــــــــــــــــــــــف .. غذر می خوام ، یعنی کمی از اب دهنمون رو میریزیم داخل پاتیل !!


2.

لردولدمورت در حالی که پایین ردای بسیار بلندش رو به دست گرفته بود و پاهای بی مو و سفیدش نمایان شده بود به حیاط پشتی خانه ریدیل رسید .. در انجا ارگ بر روی چهار پایه کوچکی درکنار دیگ بزرگی رفته بود و مشغول هم زدن و تف انداختن داخل دیگ بود !

لرد ولدمورت : تموم نشد این معجون توهم؟! تا بدم بریزن تو لوله های اب محفلی ها خیلی طول میکشه .. جون بکن نصفه !!

- اخخخخخخخخ توووووعــــــــــــــف .. تمومه ارباب یک نیگا بندازین ببینین رازی هستین , به اندازه صد سال توهم کل محفل معجون درس کردم؟!

لرد خودش را به دیک نزدیک کرد و تا کمر در دیگ خم شد اما همین که خواست مایع داخل پاتیل را بو کند ردایش زیر پایش گیر کرد و با سر به داخل پاتیل پرت شد !

- خاک بر سرم .. شد !!

2 ساعت بعد

ارباب ارگ را بغل کرده بود و با تمام وجود خود را به او میمالید و ریشهایش را داخل دهانش مزه مزه میکرد !

لرد : فدات شم .. فرشته ی من .. هلو .. خانومم !!
ارگ: ارباب ، تصدق سر کچلت .. این لامصبا ریشن ، ریشه ی هویج که نچسبوندم ، کوتا بیا !
لرد : به من بگو تام عزیزم .. می خوای منم به تو بگم جری؟!
ارگ: من مذکرم مرد حسابی .. چرا حرف زور میزنی ، شک داری بیا ثابت کنیم !

لرد در حالی که یک شاخه گل صورتی را داخل ریش های ارگ جا ساز میکرد با اشتیاق گفت :

- صورتی چقدر بهت میاد .. لباس عروستم می خوای صورتی باشه فدات شم؟!

ارگ :

10 سال بعد

ارگ با لباسی صورتی روی روی مبل نشسته و دو تا بچه تو بقلش دارن ریشاشو میجون و یک بچه هم روی پاهاش در حال خوابیدنه .. مرگخوار ها هم با ردا هایی صورتی در حال تمرین طلسم های گل و بل بل هستند !

ناگهان لینی از در میپره داخل و فریاد میزنه :

- من بلاخره رسیدم ،عجب ماموریتی بود..وااااای اینجا رو ببین این نی نی ها از کجا !

ارگ : بچه هامن!
لینی : به فرزند خوندگی قبول کردین؟
ارگ : نه ، بچه های خودمن !
لینی : اما تو که نمی تونی ، مردی!
ارگ : وقتی زور بالا سرت باشه بچه که سهله ، دایناسورم از توت در میاد !

و اینگونه بود که این زوج خوشبخت تا اخر عمر با یکدیگر به خوبی و .. البته خیلم خوب نبود ولی به هر حال زندگی کردند ...


ویرایش شده توسط ارگ کثیف در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۱۸ ۰:۵۴:۳۲

arAm EsSa


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۳:۳۶ دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۰
#6
1- اگر شما حواستان به کلاس بود، بفرمایید آن دانش آموزِ فوق الذکر که بود ؟!

یکی از دانش اموزان کلاس بود !! ( خود حضرت حق هم نفهمید کی بود خواهر من .. مگه من بروسلی ام !؟)


2- آیا میتوان گفت " رافائل نادال " یک چماق زن ( مدافع) خوبی خواهد شد ؟!


همین طوری نمی توان نظر داد ، بستگی دارد به اینکه شبها به پهلو می خوابه یا به اون پهلو .. همچنین باید دید زیر شلوار از لباس زیر استفاده میکنه یا خیر !

3- در مورد پروفسور! جسیکا پاتر ( ینی من ، استادتون ) چه میدانید ؟!

اها حالا شد ، به این میگن استاد اهل حال .. شمارمو یاداش کن !!

4- نام 4 خطای عمده در فیلم را بیان کنید !!

من چون گوییدیچ خیلی دوس دارم از همه دقیق تر نگا کردم ، واسه همین چیزای رو فهمیدم که هیچکی نفهمید !

1. سرخگون کلا پنچل بود !
2.داور موهای پاشو زده بود .. چه چیزیم بود لامصب .. بازیو میگم !
3. مک بون از اول تا اخر بازی دستش تو شرت ورزشی کریچر بود .. شایعه شده جن بازه !!
4. خانوم معلم دامنش به میز گیر کرده بود رفته بود بالا .. راستشو بخواین گوییدیچ جذابیتشو از دست داده بود تو اون لحظه ، فکرم یه جای دیگه بود ... لامصب !!


arAm EsSa


Re: جادو رو به خاطر خودش مي خواي يا به خاطر هري ؟
پیام زده شده در: ۰:۳۰ جمعه ۲۹ مهر ۱۳۹۰
#7
بخاطر هرمیون می خوام !


ویرایش شده توسط ارگ کثیف در تاریخ ۱۳۹۰/۷/۲۹ ۰:۳۱:۵۶

arAm EsSa


Re: سپر مدافعت چه شکلیه؟
پیام زده شده در: ۱۴:۵۸ چهارشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۰
#8
یک خر لاغر که عبایی صورتی روی بدنش بسته شده !


arAm EsSa


Re: تنبیه سرای هاگوارتز
پیام زده شده در: ۱:۴۲ یکشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۰
#9
گراوندور ( مثلا رنگو وارنگ )

ماریه تا : چرا باب ، مگه میشه بین اون همه ریونی هیچکدوم درس نخونه!
زنوف : همه که مث ما نمیشن !

ارگ با دس محکم به پشت زنوف میزنه و میگه : والا ... به نظر من باید همگی بشینیم با هم فکرامونو بریزیم رو هم یه یه نتیجه ای برسیم !

لینی که با این حرف امید گرفته بود گفت : این شد یه پیشنهاد خوب ، خب ...

اما در همین لحظه ارگ بلند میشه و و با چهره ای مصمم شروع میکنه به دور شدن از ملت ریون!

- کجا داری میری ؟!
- دس شویی اینجا تمرکز ندارم !

لونا شروع به صحبت کرد و حواس همه رو از ارگ به سمت خودش جلب کرد : اینو ولش کنید .. بیاید ببینیم از چه راهایی میشه یه جزوه پیدا کرد؟!

زنوف با لحنی اندیش مندانه گفت : من که میگم اگر گریفیا ننوشته باشن ، دیگه هیچ راهی وجود نداره !
ارنولد : تموم شد رفت !
ماریه تا : مگه میشه !
لینی فریاد زد : تو نظری نداری ارگ ؟
ارگ : قررررررررتــــــــــــــــــ... !
لینی : گویا مخاله !

لونا با مشت محکم روی میز کوبید و گفت : حتما توی اون تالار یک جزوه هست ، من مطمئنم !

زنوف سری تمان داد و گفت : ما ذهناشون رو بررسی کردیم ، امیدی نیست !
ارنولد : تموم شد رفت !

لینی در این لحظه برقی از چشاش رد شد ، منوش رو محکم روی میز کوبید و گفت :
- ارزشش رو داره ما باید ، حتما واسه یک بارم که شده تالار گریف رو بگرید.. مگه نه ارگ؟

- قررررتــــــــــــــ... قررررررتـــــــــــــــــــــ... تالاپ !

لونا با خوشحالی رو به جمع کرد و گفت : خب پس تصویب شد ، من و لینی و زنوف و ارگ همین امشب میریم و یه نگاهی به تالارشون میندازیم !

ارگ با شنیدن اسم خودش از دست شویی بیرون میاد و فریاد میزنه:
- چرا من ؟

ملت :
لینی : اه .. دوباره!

ارگ نگاهی به پایین میندازه و میگه : اوه .. باز یادم رفت شلوارمو بکشم بالا!


ویرایش شده توسط ارگ کثیف در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱۶ ۲:۲۰:۱۰
ویرایش شده توسط ارگ کثیف در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱۶ ۲:۲۷:۲۷

arAm EsSa


Re: جدی ترین رقیب هری پاتر چیه؟گرگ و میش یا دارن شان یا...؟
پیام زده شده در: ۲۳:۲۵ شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۰
#10
این سوال اصلا از بیخ باطله ..

دارن شان به مراتب خیلی سطحش بالاتر از کتاب هری پاتر کلیشه ای بود یا گرگ و میش ابکی !

!!!!


arAm EsSa






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.