هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: حماسه ی گرگ و میش (The Twilight Saga)
پیام زده شده در: ۱۲:۴۹ پنجشنبه ۹ دی ۱۳۸۹
#1
نقل قول:

Hermione Granger Shadowsong نوشته:
ما می خواهیم در مورد این سری کتاب و فیلم بحث کنیم و راز موفقیت استفنی مه یر، نویسنده ی آمریکایی این سری را کشف کنیم.

با تشکر


از نظر من بزرگترین رمز موفَقیَتش (اگه تصوَر کنیم موفَقیَتی داشته)، مغز تهی دخترای نوجوون آمریکاییه... همین و بس...


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


Re: نقد فیلم هفتم - قسمت اول!
پیام زده شده در: ۲۲:۵۹ چهارشنبه ۸ دی ۱۳۸۹
#2
نقل قول:

آگوستوس پای نوشته:
خب... بدون حاشیه میرم سر اصل مطلب...

من با خوندن این تاپیک وسوسه شدم که برم و فیلم هفتو تهیه کنم و ببینم که ای کاش این کارو نکرده بودم!


من که گفتم اگه طاقت دارید، حتماً تا کیفیت قابل قبولی نیومده، فیلم رو نگاه نکنید.
چون این فیلم اصولاً فیلم تاریکیه و نورپردازی ضعیف فیلم هم مزید بر علَت شده تا کسایی که کیفیت پرده ای رو می بینن، عملاً اکثر سکانس های فیلم رو نمی تونن به درستی ببینن.

نقل قول:

آگوستوس پای نوشته:
والا من بعد از دیدن قسمت اول این فیلم تا یک ساعت توی شوک بودم...اصلا دهنم باز مونده بود!

10-15 دقیقه اول فیلم جالب و زیبا ساخته شده بود بطوریکه فرد رو کنجکاو می کرد تا بقیه ماجرا رو ببینه. با این حال رفته رفته که از سکانس های اول فاصله میگرفتیم، به نظرم رسید که انگار فیلمو روی دور تند گذاشتن!!!

جلوه های زیبایی که متاسفانه با سرعت وحشتناکی از جلوی چشم ببینده عبور میکردند، باعث میشد که تماشاچی فرصت هضم تصویر و رخداد را نداشته باشه!

ورود به خانه گریمولد، آشکار شدن راز ریگولوس بلک، ماجرای کریچر، ورود لوپین به خانه و درخواست همکاری، رفتار رون و قهر او، دیدن حامی اسنیپ، ورود به ذهن لرد ولدمورت و... همه و همه کاملا عجولان به تصویر کشیده شده بود یا اصلا ذکر نشده بود!

در کل با دیدن این فیلم آه از نهاد من یکی که در اومد!!! حیف اون بازیگرا، حیف سوژه ها و....

اگه کسی کتابها رو نخونده باشه، محاله بتونه از این فیلم چیزی بفهمه!!!


نه، دیگه این طوری ها هم نیست... فیلم با انتظارات بالای ما فاصله ی زیادی داره، ولی بعد از 6 فیلم قبلی، دیگه باید هممون این موضوع رو یاد گرفته باشیم که فیلم ها رو با استانداردهایی که در ذهن خودمون براش تعیین کردیم، قضاوت نکنیم...

شما هم به قول خودت هنوز توی شوکی، مطمئن باش یه مدَت که بگذره، خیلی بیشتر می تونی با فیلم رابطه برقرار کنی و ازش بیشتر خوشت میاد...

در مورد سرعت فیلم هم با در نظر گرفتن همه ی شرایط، نمی شه زیاد انتقاد کرد... شما این رو هم در نظر بگیر که اتَفاقات کتاب هفتم هم همین مشکل سرعت رو داشتن (البتَه نه در این حد) و بعضی قسمت ها کشدار و خسته کننده بود و بعد یهو سرعت اتَفاقات به شدَت بالا می رفت...

در مورد این نکته هم که "اگه کسی کتابها رو نخونده باشه، محاله بتونه از این فیلم چیزی بفهمه!!!" هم باید بگم که خوب این مشکل مختص این فیلم نیست و تقریباً تمام فیلم های هری پاتر (بیشتر این آخری ها) از این مشکل رنج می بردن...

اینم چند تا دلیل می تونه داشته باشه که قطعاً مهم ترینشون اینه که کتاب های هری پاتر دارای خیلی نکات ریزی هستن که می تونن مستقیماً تو داستان تاثیر داشته باشن که مسلَماً امکان گنجوندن همشون تو یه فیلم 2/5 ساعته وجود نداره، در عین حال شخصیت های دوست داشتنی خیلی زیادی هم تو کتاب ها وجود داره که حذف سکانس های مربوط به اون ها (مثل ورود لوپین به خانه ی گریمولد و درخواست همکاری) می تونه یه قشری از طرفدارها رو ناراضی کنه...
اگه قرار بود داستان های هری پاتر کامل و عالی به تصویر کشیده بشه، باید از روی کتاب ها سریال می ساختن، نه فیلم... یا تو خوش بینانه ترین حالت به یک فیلمنامه نویس و یک کارگردان خارق العاده نیاز بود که خوب هیچ کدوم از این شرایط تو فیلم های هری پاتر وجود نداشت...

در کل بجای اینکه هی سعی کنین از زاویه ی مقایسه با کتاب ها، فیلم ها رو نقد کنین، سعی کنین از فیلم ها به همین سبکی که هستن، لذَت ببرین... مطمئن باشید می تونید...

پ.ن: ایشالله ده بیست سال دیگه با بچَه هامون سریال 200 قسمتی هری پاتر رو می بینیم که دیگه نگرانی ای هم بابت حذف شدن صحنه های مورد علاقه مون نداشته باشیم...


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


Re: نقد فیلم هفتم - قسمت اول!
پیام زده شده در: ۱۸:۲۲ شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹
#3
نقل قول:

ДLɬ نوشته:
این حرف رو قبول ندارم که موسیقی فیلم نسبت به فیلم های قبلی هری پاتر خیلی قوی تر شده.


علی جان، منظور من رو اشتباه فهمیدی...
من گفتم:
نقل قول:
موسیقی متن این سکانس هم بر عکس بیشتر موسیقی های دیگر فیلم، بسیار زیبا بود.

منظورم این بود که این سکانس، یکی از معدود سکانس هایی تو فیلمه که از موسیقی متن عالی بهره می بره...
اتَفاقاً این فیلم به نظر من در مجموع یکی از ضعیف ترین موسیقی های متن رو در سری فیلم های هری پاتر داشت... کار کنراد پوپ نسبتاً خوب بود، ولی الکساندر دسپلت کار جالبی ارائه نداد...
الکساندر دسپلت به هیچ وجه به پای استاد جان ویلیامز که موسیقی متن سه فیلم اول رو ساخت، نمی رسه... من خودم به شخصه خیلی ناراحت شدم که جان ویلیامز همون طور که شایعه شده بود، موسیقی متن فیلم آخر یعنی هری پاتر و یادگاران مرگ (قسمت دوم) رو نمی سازه و کار باز دست الکساندر دسپلت سپرده شده...

البتَه با کلَیت حرفات در مورد موسیقی متن موافقم...

در مورد سکانس بعدی هم بعداً نظرمو مفصَل می گم...


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


Re: نقد فیلم هفتم - قسمت اول!
پیام زده شده در: ۱۶:۲۰ شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹
#4
خوب، من هرچقدر منتظر موندم اوَل بقیه بیان نظر بدن، بعد من نظرمو بگم، هیچ خبری نشد... پس خودم نظرم رو در مورد سکانس دوم فیلم می گم:

خوب اگه درست یادم باشه، این صحنه با یه کلوزآپ (نمای نزدیک) از روزنامه ی پیام امروز تو دستای هرماینی (هرمیون) شروع می شه، اکثر تیترهای روزنامه نمایانگر جنایاتیه که مرگخوارها انجام دادن و در همین ابتدای کار، بیننده رو به شرایط جدید دنیای جادوگری آگاه می کنه...
بعد برای اوَلین بار در سری فیلم های هری پاتر، هرماینی رو در اتاقش تو خونه ی والدین مشنگش مشاهده می کنیم، در حالی که غم و ناراحتی در تمام وجوه صورتش منعکس شده... مادر هرماینی اونو برای نوشیدن چای به طبقه ی پایین صدا می کنه.

در صحنه ی بعدی عمو ورنون و دادلی رو می بینیم که با عجله مشغول چیدن وسایل و چمدان هایشان در پشت ماشینشان هستند و دادلی به ورنون می گه: من هنوز نمی فهمم که چرا ما باید اینجا رو ترک کنیم؟ و ورنون جواب می ده: چون اینجا دیگه برای ما امن نیست. در همین حین هری رو می بینیم که از پنجره ی اتاقش نظاره گر رفتن دورسلی هاست... حالا این که دورسلی ها چطوری خودشون به این نتیجه رسیدن که اینجا دیگه براشون امن نیست و خودشون به تنهایی و بدون فشار محفلی ها دارن خونه ی عزیزشون رو ترک می کنن هم جای سوال داره. و این سوال هم وجود داره که دورسلی ها بدون کمک محفلی ها به کجا خواهند رفت که امن تر از خونه شون باشه؟

در صحنه ی بعدی نمایی از بارو (پناهگاه) رو می بینیم، سپس رون رو در مقابل بارو می بینیم که به نقطه ای در دوردست ها زل زده و خانم ویزلی و جینی رو هم در داخل بارو می بینیم که در همین حال اگه درست یادم باشه، خانم ویزلی رون رو برای خوردن شام به داخل دعوت می کنه... شکل ظاهری ساختمان بارو به نظرم تغییر کرده بود که البتَه این موضوع با توجَه به اون سکانس افتضاح آتش گرفتن بارو در فیلم ششم، توجیه پذیره.

در صحنه ی بعد، دوباره هرماینی رو می بینیم که به طبقه ی پایین و پیش پدر و مادرش رفته که در حال دیدن برنامه ای در مورد زیبایی های استرالیا هستند (یتس در اینجا می خواسته به صورت غیرمستقیم، به این حقیقت موجود در کتاب که هرماینی والدینش رو به استرالیا می فرسته تا در امان باشن، اشاره کنه.) سپس هرماینی رو می بینیم که جادوی Obliviate (فراموشی) رو روی والدینش اجرا می کنه و خودش رو از تمام عکس های خانوادگی حذف می کنه. این صحنه به نظر من یکی از به یادماندنی ترین صحنه های فیلمه و در واقع، آمادگی هرماینی برای فدا کردن همه چیزش در راه هری و عمق دوستیش با اون رو رو نشون می ده. (نکته ی جالب در مورد این صحنه اینه که تمام عکس های بچگی هرماینی در این سکانس، عکس های واقعی از بچگی خود اما واتسون (بازیگر نقش هرماینی) هستند.)

صحنه ی بعد در این چرخه، دوباره خونه ی دورسلی هاست... خاله پتونیا به حالتی مضطرب در ماشین نشسته و ظاهراً به چیز نامعلومی فکر می کنه... دادلی و عمو ورنون هم با کمی نگاه کردن به اطراف سوار ماشین می شن و هری رو می بینیم که از خونه بیرون اومده و رفتن دورسلی ها رو تماشا می کنه... هیچ کلمه ای بینشون رد و بدل نمی شه... بزرگترین مشکل کلَ این سکانس در اینجا نمود پیدا می کنه... نه اون حالت دو به شک بودن خاله پتونیا برای گفتن چیزی به هری به خوبی نمایش داده می شه، و نه مهم تر از اون، صحنه ی پشیمانی دادلی و گفتن این جمله به هری که تو جون منو نجات دادی... بار عاطفی این صحنه می تونست خیلی بیشتر باشه، فقط اگه استیو کلاوز، فیلمنامه نویس این فیلم، این صحنه رو بیشتر شبیه کتاب می کرد...

و در پایان این سکانس، هرماینی رو می بینیم که خونه شون رو ترک می کنه و پا به دنیای خطرناک بیرون می ذاره...

به نظر من به طور کلَی این صحنه یکی از زیباترین صحنه های فیلم بود که به خوبی از پس القای اون حسَ ترک بقیَه ی دنیا توسط سه دوست (هری، رون و هرماینی) و آمادگی شون برای تنها شدن بر اومد. (گرچه بهتر از این هم می تونست باشه.)

موسیقی متن این سکانس هم بر عکس بیشتر موسیقی های دیگر فیلم، بسیار زیبا بود. (نکات جالب در مورد موسیقی متن این قسمت، یکی نام اون، یعنی Obliviate (فراموشی) بود که کلَ این سکانس رو می شد با همین یه کلمه توصیف کرد و نکته ی دیگر هم (اگه درست یادم مونده باشه)، وجود تم اصلی موسیقی فیلم های هری پاتر یعنی Hedwig’s Theme یا همون تم هدویگ به صورت جزیی در این آهنگ بود.)


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


Re: بهترین نویسنده بحث های هری پاتری (خارج ایفای نقش)
پیام زده شده در: ۱۶:۱۱ شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹
#5
از اونجایی که تو این چند وقته که من تو سایت عضو شدم، تقریباً هیچ کس خارج از ایفای نقش در مورد هری پاتر بحث نمی کنه، انتخاب های زیادی برای رای دادن وجود نداره...

با این وجود، من به خاطر این پست زیبا و کامل (با وجود کوتاه بودن) هم که شده، به ДLɬ رای می دم...


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


Re: نقد فیلم هفتم - قسمت اول!
پیام زده شده در: ۱۱:۴۹ شنبه ۱۳ آذر ۱۳۸۹
#6
خوب، فکر کنم بهتر باشه بریم سراغ نقد سکانس بعدی...
پس بگین که نظرتون در مورد سکانس نمایش هرماینی، هری و رون در خانه هایشان و خداحافظی هرماینی و هری با خانواده شون چی بود؟
صحنه ای که هرماینی خودشو از تمام خاطرات خانوادگیشون حذف می کرد، چه طور بود؟ آیا اضافه کردن این صحنه به فیلم (که به این شکل در کتاب نبود)، کار درستی بود؟ نظرتون در مورد خداحافظی هری با دورسلی ها چی بود؟ و ...

----------------------------------------------

ضمناً یا فقط در مورد سکانس تعیین شده و یا اگر خواستید، فقط در مورد کلَ فیلم نظر بدید... لطفاً جلو جلو سکانس ها رو نقد نکنید که فقط باعث به هم خوردن نظم تاپیک می شه...


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


Re: نقد فیلم هفتم - قسمت اول!
پیام زده شده در: ۱:۴۲ شنبه ۱۳ آذر ۱۳۸۹
#7
نقل قول:

ДLɬ نوشته:
به نظر من سکانس اول فیلم خیلی خوب و مناسب فیلم برداری شده بود. به حالت صورت و نگاه بیل نایی در نقش وزیر جادوگران نگاه کنید. حرکت ابروها و لب رو منظورمه. همون صحنه اول که دوربین روی صورتش متمرکز شده. وقتی که دوربین کمی از صورتش فاصله می گیره و صحبت کردن وزیر محکم تر میشه در صحنه ای لرزش کامل رو در نگاه و تکان های سر بازیگر نقش اسکریم جیور می بینیم که حالت ترس و مطمئن نبودن رو در عین شجاعت و محکم بودن برای بیننده به ارمغان میاره. تصوری که در کتاب هم از اسکریم جیور داشتیم با توجه به توصیف های رولینگ همین چهره بود. محکم و زجر کشیده که با گریمی که روی صورت بیل نایی انجام شده بود یک خستگی و تجربه در صورتش نشان داده می شد که کمک میکرد تا در همین آغاز فیلم بدانیم که اسکریم جیور نسبت به فاج خیلی محکم تر هستش هرچند عدم اطمینان و ترس در پشت سخنرانی های محکمش دیده می شد اما مبارز و مدافع جامعه جادوگرا در برابر ولدمورت نشون میداد. به نظر من حالت سرسختی و حتی عصبی بودن رو این بازیگر به شکل فوق العاده ای منتقل کرد. از نظر من گریم این شخصیت بسیار خوب و کاملا متناسب با اونچه که در کتاب تصورش رو میکردم بود. روشی رو هم که برای فیلم برداری انتخاب کردن جالب بود. متمرکز بودن در نخستین صحنه روی صورت اسکریم جیور جالب و ابتکاری بود. اولش هیچ فکر نمی کنیم که داره برای خبرنگاران و بقیه سخنرانی میکنه. تصور اولیه صحبت با یک جمع چند نفره است یا صحبت با یه نفر.
این از سکانس اول.


با تشکَر از علی عزیز... خدا رو شکر بالاخره یکی پیدا شد که بفهمه نقد کردن یعنی چی...

تا حدَ زیادی با نطرات علی موافقم... تقریباً همه چیز رو به خوبی توضیح داد و دیگه نیازی به تکرارشون از طرف من نیست... فقط چند تا نکته می مونه که مایلم به توضیحات علی اضافه شون کنم:

1- تا جایی که یادم میاد، این سکانس آغازین فیلم، هیچ موسیقی متنی نداشت و به نظر من این طوری ناگهانی پرتاب شدن به داخل فیلم بدون موسیقی متن، زیاد جالب نبود و برای خود من به عنوان یه بیننده یه کم آزاردهنده بود...

2- برای کسی مثل ما که کتاب های هری پاتر رو خوندیم و کاملاً با شرایط دنیای جادوگری اون آشناییم، وجود اون همه خبرنگار و عکَاس برای سخنرانی اسکریمجیور غیر طبیعیه... برای جامعه ای که رسانه هاش تقریباً محدود به یه روزنامه ی Daily Prophet (پیام امروز) و مجلَه ی مضحکی به نام Quibbler (طفره زن) هست، وجود اون همه خبرنگار و عکَاس هیچ توضیح منطقی ای نمی تونه داشته باشه...

3- این نکته، یه نظر شخصیه... به نظر من بازیگر اسکریمجیور خوب انتخاب شده بود، ولی عالی نبود... یه جورایی با اسکریمجیوری که من موقع خوندن کتاب تصوَر می کردم، فرق داشت... می تونستن بازیگر دیگه ای رو انتخاب کنن که بیشتر شبیه یه شیر پیر (توضیح کتاب) باشه...

----------------------------------

بازم می گم...
از نظر بقیَه ی اعضا هم کاملاً استقبال می شه... چه نظر در مورد این سکانس، چه نظر در مورد کلَ فیلم...


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


Re: جدی ترین رقیب هری پاتر چیه؟گرگ و میش یا دارن شان یا...؟
پیام زده شده در: ۱۰:۱۸ چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۹
#8
بدون شک نه گرگ و میش، نه پرسی جکسون و نه دارن شان حتَی قدرت رقابت با هری پاتر رو هم ندارن...
95% طرفدارای گرگ و میش دخترهای نوجوان و بعضاً جوان هستند... فکر نمی کنم بحث بیشتری لازم باشه...
پرسی جکسون هم به نظر من خیلی کار داره تا بتونه با هری پاتر مقایسه بشه... صرف قاطی کردن افسانه های باستانی با داستان نمی تونه داستان رو جدَاب کنه...
دارن شان هم که صرفاً یه سری کتاب ویژه ی بچَه های زیر 12 ساله... ممکنه هیجان داشته باشه، ولی باز یه کتاب کودکان زیر 12ساله.... فیلمی هم که از روش ساخته شد، حتَی یک دهم کم فروش ترین فیلم هری پاتر هم فروش نکرد و از نطر اکثر منتقدین، داستان آن مختص به گروه سنَی 7 تا 12 سال بود و برای افراد بزرگسال تر جذَابیتی نمی تونست داشته باشه...

------------------

تنها سری کتابی که قدرت رقابت با هری رو داره، ارباب حلقه هاست...
گرچه به نظر من، با وجود اینکه جوَ فوق العاده ای تو کتاباش وجود داره، هنوز به پای جادوی دنیای رویایی و در عین حال ملموس هری پاتر نمی رسه... دنیایی که تا آخر دنیا هم می شه در چارچوب آن، فن فیکشن های فوق العاده نوشت...


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


Re: نقد فیلم هفتم - قسمت اول!
پیام زده شده در: ۲۰:۲۳ یکشنبه ۷ آذر ۱۳۸۹
#9
نقل قول:

لودو بگمن  نوشته:
اهم!
لازم به ذکره که شما میتونید راجع به هر چیزی از فیلم که خواستین نظر بدین و مجبور نیستین چیزی که بعضی دوستانو گفتن بگید!


من کسی رو مجبور به گفتن چیز خاصَی نکردم.
فقط حرفم این بود که بیاید یه ذرَه، فقط یه ذرَه ی خیلی کوچولو بحثو تخصَصی تر کنیم.
ولی برای بار هزارم به این نتیجه رسیدم که همچین انتظاراتی از اعضای یه سایت یا فروم ایرانی داشتن زیادی رویاپردازانه ست...
تا کی می خوایم همچین نظراتی بدیم:
نقل قول:
همه ی صحنه ها قشنگ بود فقط خیلی سریع بود من این فیلم 3 بار تو سینما دیدم خیلی خوبه ولی اگه یکی کتابو نخونده باشه سخته بفهمه

آخه واقعاً شما روتون می شه اسم همچین پست هایی رو بذارین نقد... حدَاقل اسم تاپیکو عوض کنید و به جای "نقد فیلم هفتم - قسمت اول!" بذارید "چت در مورد فیلم هفتم - قسمت اول!"...

اصلاً همه کاملاً بی خیال پست من بشید...
بیاید نظرای یکی دو خطَی در مورد فیلم دو ساعت و نیمه بدید و دلتونو خوش کنید که دارید فیلم رو نقد می کنید... من قصد توهین به کسی رو ندارم، ولی یه بچَه ی 5 ساله فیلم رو کاملتر نقد می کرد...
واقعاً واسه خودمون متاسَفم...


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


Re: نقد فیلم هفتم - قسمت اول!
پیام زده شده در: ۱۶:۰۶ جمعه ۵ آذر ۱۳۸۹
#10
خوب واضحه که اوَلین سکانسی که روش بحث می کنیم، سکانس آغازین فیلمه...
پس بگین که نظرتون در مورد سخنرانی روفوس اسکریمجیور، وزیر سحر و جادو برای رسانه ها و جامعه ی جادوگری چی بود؟
اصلاً به نظرتون انتخاب این سکانس به عنوان سکانس آغازین فیلم درست بود؟ آیا روفوس اسکریمجیور همون طوری بود که شما موقع خوندن کتاب تصوَرش می کردین؟ و ....

--------------------------------

خواهش می کنم اگه فیلم رو دیدید، خنثی نباشید و بیاید و تو بحث شرکت کنید... مگه ما چیزیمون از خارجی ها کمتره...
حدَالامکان نظرتون رو کامل بگید، ولی اگه نظرتون کوتاهه، همون رو هم ابراز کنید، بهتر از اینه که اصلاً تو بحث شرکت نکنید...


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.