هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: خوش قیافه ترین بازیگر در فیلم های هری پاتر
پیام زده شده در: ۱۸:۴۷ دوشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۹
#1
سدریک دیگوری



Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۱۶:۳۶ دوشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۹
#2
سابقه ی عضویت در گروه مرگخواران؟

متاسفانه افتخار مرگ خواریت را نداشتم با این حال از ترانسیلوانیا به درگاه لرد امده ام و اماده ام جان فشانی کنم.ای ارباب من راه زیادی را طی کرده ام.
سابقه ی عضویت در محفل؟
هرگز و ابدا.ارباب این چه سوالی است که می پرسید من ریشه مرگ خواریت دارم واجداد من همگی اسلایترینی بوده اند.کلاه گروه بندی هرگز به شک نیفتاده که من اسلایترینی نیستم.من هرگز یک گریفندوری فاسد نمی شوم.
مهم ترین تفاوت بین دو جبهه ی سیاه و سفید؟

ارباب جبهه ی سیاه شما هستید. اما جبهه ی سفید در این دنیا ی جادوگری وجود ندارد.

نظر شما درباره کچلی و جادوگران کچل؟

جادوگران کچل بسیار زیبا هستند و معلوم نمی شود که پیرند یا جوان وانگار عمر جاودان دارند مثل شما.

بهترین و مناسب ترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟

کاری نداره. بینی شو بگیری می میرد.در بسیاری از موارد دیده شده که با فوت کردن نیز می توان ان ها را کشت.

در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی(مار محبوب ارباب)خواهید داشت؟

رفتار خوب.
به نظر شما چه بلایی سر موها و دماغ لرد سیاه آمده است؟
خوب انسان عاقل وقتی زیاد فکر کند مو هایش میریزد.بینی هم برای تنفس بهتر.

یک نمونه از کارهای بی رحمانه و سنگدلانه و سیاهانه خود را شرح دهید.
برادر هاگرید(گراوپ)را با طلسم اواداکداوارا کشتم.هاگرید با گریه پا به فرار گذاشت.
نظر خود را بصورت کاملا خلاصه درباره این واژه ها بین کنید:
ریش:به دامبلدور می یاد.
طلسم های ممنوعه:اگه یه محفلی این را انجام بده می ره ازکابان.
الف دال:حرف اختصار


قربان چشمان لرد سیاه
دراگومیر دسپارد

دراگومیر عزیز

همونطور که به خودتونم گفتم هنوز برای شما خیلی زوده.شما هنوز هیچ تجربه ایفای نقشی ندارین.بهتره کمی فعالیت کنین و با جو ایفای نقش آشنا بشین.بعد اگه مایل بودین میتونین درخواست مرگخوار شدن بدین.

تایید نشد.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۲ ۱۸:۱۴:۲۴


Re: بهترین نویسنده ایفای نقش
پیام زده شده در: ۲۱:۱۰ پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۹
#3
آنتونین دالاهوف


ویرایش شده توسط دراگومیر دسپارد در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۱۸ ۲۱:۱۲:۱۵


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۵۷ پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۹
#4
نام:دراگومیر
نام خانوادگی: دسپارد
نوع چوب دستی:چوب پر ققنوس
گروه:اسلایترین
توضیحات کوتاه:
دراگومیر دسپارد یکی از یاران لرد ولدمورت (اسمشو نبر) است که از ترانسیلوانیا امده است و یکی از طرفداران نقطه نظرات لرد تاریکی است.
یکی از خاطراتش(با راستگویی):
در جنگل ممنوعه قدم می زدم که ناگهان غول چاقی را دیدم ریشش تا شکمش می رسید!!و متوجه شدم که این غول فقط عرضی رشد میکند:lol2:
اما از مشخصاتش بگذریم .او به من تنه ای زد و من سریعا چوب پر ققنوس را دراوردم و این ورد را تکرار کردم :((اکسپلیارموس)).موجود زشت(که بعد ها متوجه شدم هاگرید بوده) به عقب رانده شد.ناگهان شخصی را صدا زد که تا ان زمان نام چنین شخصی به گوشم نخورده بود:((گراوپ.بیا برادر عزیزم.این مردک فکر می کند کیه؟؟؟))شخصی چاق همانند برادر احمقش.
او را با طلسم ((اواداکداوارا)) کشتم.حقش بود.هاگرید گریه کنان پا به فرار گذاشت.ناگهان لرد سیاه از طریق نشان مرگ خواریت روی دستم به من پیغام رساند که کار مهمی دارد.پیش جناب والا(لرد سیاه)رفتم. ایشان از من می خواستند که هاگوارتز(همان مدرسه بیخود) را تسخیر کنم.من هم با شجاعت گفتم:((چشم سرورم.فقط بگذارید کار دامبلدور را خودم تمام کنم.))ولدمورت گفت:((باشه اما با پاتر کار دارم.))ما سعی خود را کردیم اما مهم تلاش بود.

دیوانه نگاه لرد ولدمورت
دراگومیر دسپارد


تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۰ ۱۰:۱۳:۲۸


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۹:۱۲ پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۹
#5
تک شاخ - ممنوعه - تیر کمان - سانتور - هاگرید - اسب - حمله - تسترال - دفاع - جنگل
حس نفرت تمام وجودش را پر كرده بود ... نميدانست چرا بايد اين درس را با وجود همچون معلمي بخواند ؛ غولي دورگه و خون كثيف !!
هاگريد تعدادي تسترال وحشي و زشت آورده بود و اظهار ميداشت كه اينها ناز و زيبا هستند و هيچ آسيبي به كسي نميرسانند !
اصلا چه چيز باعث شده بود اين غول كثيف به خود اجازه دهد تا بچه ها را تا وسط جنگل ممنوعه ببرد ؟ جايي كه حيواناتي وحشي و كثيف مانند سانتور ها در آن ميزيستند ؛ جايي مخوف كه سال پيش لرد والا ولدمورت در آن ديده شده بود ...
خوب به ياد داشت روزي را كه كوييرل با بدني كه با لرد بزرگ تقسيم كرده بود به خوردن خون نقره اي رنگ اسب تك شاخ مي پرداخت ...
شيهه اي در فضا پيچيد و بچه ها سر خود را برگرداندند تا ببينند صدا از كجا نشات ميگيرد ... چند سانتور تيركمان به دست روبروي بچه ها ايستاده بودند و هر آن امكان داشت به سوي آنها حمله ور شوند ... در نظر دراكو راهي براي دفاع وجود نداشت اما هاگريد همچنان ميگفت : اوه اينها خطرناك نيستند بچه ها !

پایان


لطفا تاییدش کنین PLEASE

تایید شد!
باید کوتاه تر مینوشتی، ولی اینقد قشنگ و جالب نوشته بودی که نتونستم تایید نکنم.


ویرایش شده توسط دراگومیر دسپارد در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۱۸ ۱۹:۴۴:۳۶
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۱۸ ۲۰:۰۶:۴۱






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.