هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (carlian2011@yahoo.com)



Re: بدترين فيلم هري پاتر
پیام زده شده در: ۲۲:۲۰ سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰
#1
به نظر من فیلم 6 چون خیلی به حاشیه پرداخته بود


ریش مرلین بالای سر من است لطفا قبل از انجام طلسن این ریش را بکشید


Re: اثر گذار ترین شخصیت کتاب روی زندگیتون کی بود؟و چرا؟
پیام زده شده در: ۰:۵۰ سه شنبه ۸ آذر ۱۳۹۰
#2
به نظرمن سه نفر
اول آلبوس دامبلدور چون که واقعا دانا و عالم بود

دوم سیریوس به خاطر اینکه در حقش خیلی ظلم شد

سوم سوروس چون شخصیتی مرموز و در عین حال به دلیل اینکه همیشه مراقب هری بود قابل احترام داشت


ریش مرلین بالای سر من است لطفا قبل از انجام طلسن این ریش را بکشید


Re: چه كسي باعث مرگ سيريوس شد؟!!
پیام زده شده در: ۱۸:۴۰ سه شنبه ۱ آذر ۱۳۹۰
#3
به نظر من تقصیر هری ، سیریوس و این برادر زاده ی ما البوس بود


ریش مرلین بالای سر من است لطفا قبل از انجام طلسن این ریش را بکشید


Re: یک سوال مطرح کنید و متناسب با هر یک از گروههای هاگوارتز به آن جواب دهید
پیام زده شده در: ۱۷:۱۸ سه شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۰
#4
اگه یه روز بهتون بگن تو جوخه بازرسی کار کنین چی میگین؟

گریفیندور: بروبابا حال داری عمرا

اسلیترین : اگه توش خون اصیل ها باشن و ارباب بگه حتما

ریونکلاو: خب به نظر من خوبه کار کردن در جوخه

هافلپاف: اول باید مشورت کنم اگه به صلاح بود صد در صد


ریش مرلین بالای سر من است لطفا قبل از انجام طلسن این ریش را بکشید


Re: کی, کِی, کجا؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۷:۲۱ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۰
#5
کی؟ برادرزاده پرسیوال


ریش مرلین بالای سر من است لطفا قبل از انجام طلسن این ریش را بکشید


Re: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۱۵:۵۸ شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۰
#6
1. مهمترین انگیزه شما برای عضویت در الف دال چیست ؟
تقویت مهارت های جادویی


2. فکر میکنید اگر به عضویت الف دال در بیایید،چه کمکی میتوانید به این گروه بکنید ؟
میتونم به عنوان یه مبارز عمل کنم


3. در صورت مواجه شدن با یک دشمن بیگانه (یک مرگخوار و یا یک جوخه ای) چه عکس العملی نشان میدهید ؟
سعی میکنم اونو دستگیر کنم نشد میکشمش

4. آیا حاضر به فدا کردن جان خود برای این گروه هستید ؟
مرگ در راه حق ارزومه

5. به نظر شما بزرگترین هدف گروه الف دال چیست ؟
حمایت از مظلومان

6. اگر یکی از یاران و دوستان وفادار شما خیانت کند و به عضویت مرگخواران در بیاید،چه رفتاری نشان میدهید ؟
با هاش دیگه رابطه برقرار نمی کنم


7. نظر خود را درباره کلمات زیر بیان کنید :

ریش: ته ریش خوبه !

طلسم های ممنوعه: عذابی دردناک

الف دال: حق

ارباب تاریکی: دیوونه


ویرایش شده توسط آنزیا دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱ ۱۶:۰۷:۲۰

ریش مرلین بالای سر من است لطفا قبل از انجام طلسن این ریش را بکشید


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۳۲ شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۰
#7
آنزیا دامبلدور

گروه گریفیندور

مشخصات: موهای بور چشم هایی ابی چوب دستی درخت گز با ریسه ی ازدها
معرفی:آنزیا دامبلدور در سال 1899 به دنیا امد در دره گودریک مانند تمام خانواده ی دامبلدور ها زندگی میکرد سال ورود به مدرسه 1910 بود در سال 1949 اولین برادر زاده ی خویش البوس را دید به دریافت نشان درجه دو مرلین نایل شدد سال ها در فرانسه بود تا اینکه با اوج گیری قدرت ولدمورت به انگلیس برگشت و در محفل ققنوس به عضویت در آمد


تایید شد!


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱ ۱۵:۴۳:۰۲

ریش مرلین بالای سر من است لطفا قبل از انجام طلسن این ریش را بکشید


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۰۵ شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۰
#8
البوس دامبلدور

گروه گریفیندور

مشخصات: رنگ مو نقره ای فام، رنگ چشم ابی، دارای نشان درجه یک مرلین ، عضو ویزگاموت جنس چوب جادو ترکه ی درخت البالو با موی تک شاخ

دامبلدور در درهٔ گودریک که محل زندگی گودریک گیریفندور بوده است زمانی که کوچک بود پرسیوال دامبلدورپدرش به دلیل حملهٔ وحشیانه به سه مشنگ جوان دستگیر و محکوم به حبس ابد در ازکابان شد او در یازده سالگی وارد مدرسهٔ علوم و فنون جادوگری هاگوارتز شد در اوایل به دلیل سوء شهرت پدرش بار زیادی را بر دوش می کشید ولی پس از چند ماه شهرت خود او از سوء شهرت پدرش پیشی گرفت او بهترین دانش آموزی بود که مدرسهٔ هاگوارتز به خودش دیده بود به طوری که زمانی که به هجدهمین سالگرد تولدش نزدیک می شد درهاله ای از افتخاروسربلندی هاگوارتز را ترک گفت-سرپرست دانش اموزان دانش اموز ارشد برندهٔ جایزهٔ بارنابس فینکلی برای طلسم اندازی استثنایی اش نمایندهٔ جوانان بریتانیایی در وینزنگاموت برندهٔ مدال طلای مقالهٔ ابتکار آمیز همایش بین‌المللی کیمیاگری در قاهره از افتخارات اوست


این شناسه داده نمیشه. لطفا از لیست شخصیت ها یک شخصیت دیگه رو انتخاب کنید.


ویرایش شده توسط کاترین لیلیث در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱ ۱۵:۰۸:۳۳
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱ ۱۵:۱۱:۲۳

ریش مرلین بالای سر من است لطفا قبل از انجام طلسن این ریش را بکشید


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۰:۳۸ شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۰
#9
خورشید در پشت درختان جنگل غروب می کرد ،و رخسار خود را از دید پنهان می نمود .خش خش برگ های پائیزی در محوطه ی جنگل طنین انداز شده بود. به کلبه ای رنگ و رو رفته رسید. به داخل قدم گذاشت ،چوب های خشک کلبه در زیر پاهایش جیر جیر میکرد.آن قدر خسته بود، که یارای مقابله با خواب را نداشت، به خواب رفت .
صبح روز بعد ؛با صدای جیر جیر چوب های کلبه از خواب پرید. به چیزی که میدید اعتماد نداشت. امکان نداشت ،خودش اون جادوگر را کشته بود .بالاخره لب به سخن باز کرد و پرسید: چگونه ..... این جارو پیدا کردی؟
جادوگر با پوزخندی جواب داد :اون قدر هم زرنگ نیستی، ردپاتو دنبال کردم. از کوه ها و دشت ها گذشتم، تا به این جا رسیدم .
ناگهان نور خیره کننده ای فضای کلبه را در بر گرفت .طلسم شومی به او برخورد کرد ، و او دستان مرگ را دید که برای در آغوش گرفتنش باز بودند .
اری این پایان کار گرگینه ای بود که جادوگران را میکشت.


تایید شد!
روی متنتون خوب کار کردین.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱ ۱۰:۴۵:۲۷
ویرایش شده توسط کاترین لیلیث در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱ ۱۰:۵۰:۰۰
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱ ۱۳:۱۸:۳۷

ریش مرلین بالای سر من است لطفا قبل از انجام طلسن این ریش را بکشید


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۵:۱۴ جمعه ۳۱ تیر ۱۳۹۰
#10
خورشید در پشت درختان جنگل غروب می کرد و رخسار خود را از دید پنهان می نمود خش خش برگ های پائزی در محوطه ی چنگل مانندطنین انداز شده بود به کلبه ای رنگ و رو رفته رسید به داخل قدم گذاشت چوب خشک کلبه در زیر پاهایش جیر جیر میکرد یارای مقابله با خواب را نداشت به خوای رفت .
صبح روز بعد با صدای جیر جیر چوب های کلبه از خواب پرید به چیزی که میدید اعتماد نداشت امکان نداشت خودش اون جادوگر را کشته بود بالاخره لب به سخن باز کرد و پرسید چگونه ..... این جارو پیدا کردی؟
جادوگر با پوزخندی جواب داد :اون قدر هم زرنگ نیستی ردپاتو دنبال کردم از کوه ها و دشت ها گذشتم تا به این جا رسیدم
ناگهان نوری خیره کننده فضای کلبه را در بر گرفت طلسمی شوم به او برخورد کرد و او دستان مرگ را دید که برای در آغوش گرفتنش باز بودند .
اری این پایان کار گرگینه ای بود که جادوگران را میکشت


بین جملاتتون علائم نگارشی ( ! ؟ ، ؛ . ) وجود نداره و تنها در انتهای پاراگراف ها از این علائم استفاده کردین. غلط های املایی ای هم تو متنتون وجود داره که با یک بار خوندن از روی پست برطرف میشه.

کلمات مشخص شده هم باید رنگی/بولد یا با علامتی جدا شده باشن. میتونین همین متن رو اصلاح کنید و دوباره بفرستین یا باز هم تلاش کنید.


تایید نشد!


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۳۱ ۱۵:۳۱:۱۵

ریش مرلین بالای سر من است لطفا قبل از انجام طلسن این ریش را بکشید






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.