هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: .:. تولد هشت سالگی سایت جادوگران(غیر رسمی) .:.
پیام زده شده در: ۲۲:۱۰ چهارشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰
#1
درود !

نگفتم آقا ؟ نگفتم ؟!

آخرشم همین آرشام باید میومد تا این جشن حل بشه! خدا خیرش بده هرکی فکر جادوگرانو دوباره تو کله ی مسعود انداخت

خب هماهنگی ها از قبل انجام شده .. هرکی خواست میتونه بیاد " به شرطی که عضو بوده باشه ! " گرچه نمی دونم اینو باید بپرسم یا نه که میشه مهمان هم با خودمون بیاریم مسعود مثه سالهای قبل یا نه !؟ .. البته از قبل جوابتو میدونم .


خب دیگه .. آدرس هم که سرراست و ضایع ست دیگه ! از هرجای کشور که نگاه کنی برج سفید- آبی رو به چشم بصیر خودتون میتونید ببینید . . .

منتظریم . .


Life.. is a Beautiful Lie!

چی فکر میکردیم! چی بشه!
[b]
من خودم طنز فراوان گفته ام
رفته ام در زÛ


Re: .:. تولد هشت سالگی سایت جادوگران(غیر رسمی) .:.
پیام زده شده در: ۱۸:۰۶ یکشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۰
#2
آرشام !!

دقیقا سر به زنگاه؟! اومدی

باو این کاری که من الان دارم میکنمو شما ملت فسیل باید بکنینا !! مسعود جان .. جدی جدی بهت امید دارم، یه کاری بکن، آقا بیا این تاپیکو خودت بگردون.. کاری بود روی منم حساب کن.


ملت بگمن و وزیر و اینا هم که اعلام آمادگی کردن، دیگه چی میخوایم؟! دسترسی به شونصد نفر هم که داریم تا مسعودو داریم ...

دلم لک زده بود واسه این جمله :

جـــــــــــادوگــــــــــران ، تـــــــولــــــــدت مــبــــارک


ملت، بیاین اعلام آمادگی کنین که دیر شد !!


Life.. is a Beautiful Lie!

چی فکر میکردیم! چی بشه!
[b]
من خودم طنز فراوان گفته ام
رفته ام در زÛ


Re: .:. تولد هشت سالگی سایت جادوگران(غیر رسمی) .:.
پیام زده شده در: ۲۰:۱۷ شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۰
#3
اهم .. اهم ..

در جهت فعالیت های مستمر !!

چون نمی تونم امشب بیام ...

پیشاپیش سال جدید و تبریک میگم ... و همینطور تولد جادوگرانو ..


چه خفن !! تو سالی که قراره همه مون بمیریم، تولد سایتمون با تحویل سال تو یه روز میوفته !!


.:. تبریک به همگی .:.


Life.. is a Beautiful Lie!

چی فکر میکردیم! چی بشه!
[b]
من خودم طنز فراوان گفته ام
رفته ام در زÛ


Re: .:. تولد هشت سالگی سایت جادوگران(غیر رسمی) .:.
پیام زده شده در: ۲:۱۵ پنجشنبه ۸ دی ۱۳۹۰
#4
آلبوس، پدرم ، حالا شما تو چشمای من نگاه کن!

بله! من پیگیر این قضیه بودم چون واقعا واسم مهم بود، چیزی که در موردش صحبت میکنم آخرین چت ما بود که بنده هیج در مورد این قضیه صحبت نکردم و چت ما کاملا دوستانه و شخصی بود ( در رایطه با افسانه ها بود فکر میکنم! یادت میاد؟! ) که وقتی داشتی میرفتی با لبخند گفتی برو تاپیک جشنو بزن! من دقیقا همون شب این تاپیکو زدم که تاریخش برابر با قدمته همین تاپیکه !!

بله! یکشنبه 4 دی!! ساعت همچین یه ربع به یازده .. منکه آرشیوشو ندارم، شما اگه داری بدون سانسور کپی کن اینجا ملت هم ببینن شاد شن.. بفهمن ما بیرون از اینجا خیلی هم دوستانه صحبت میکنیم و صحبتامون مثل این تاپیک حالت تحکم برانگیز!!! ندارن!

اما این مسائل چه ربطی به بقیه داره ؟! من بحثم چیزه دیگه س!! میگم شما که داری به کارای مدیریتت رسیدگی میکنی و لطف میکنی اشتباهات بنده رو گوشزد میکنی، یه کمکی هم به منی که به امید حرف شما اومدم به ملت یه حرفی زدم بده بگو چیکار کنم؟!!

سرت شلوغه؟ قبول دارم.. گفتی آخرای دی سرت خلوت میشه.. منم قبول کردم! خب وسط این حرفا هم بیا و نظر خودتو اعلام کن ( یا حداقل یه اس به من بده بگو سامی من میگم اینو بگو ) تا منم دستم خالی نباشه !!

بعله ! اومدم یه حرفی زدم، پاشم وایسادم.. ولی از دوستام توقع کمک دارم!! خواهشا کنار توضیحات مدیریتیتون.. به فکر دل ما کاربرای عادی هم باشید!!


آلبوس جان! ما که با هم دعوا نداریم! می خوایم یه کاری انجام بدیم که همه توش خوشحال باشن.. حالا اگه شما بابت حرفی از من رنجیدی.. من جلوی همه ی این ملت از شما ریش سفید سایتمون عذر می خوام.

بیا کمکم دیگه!


Life.. is a Beautiful Lie!

چی فکر میکردیم! چی بشه!
[b]
من خودم طنز فراوان گفته ام
رفته ام در زÛ


Re: .:. تولد هشت سالگی سایت جادوگران(غیر رسمی) .:.
پیام زده شده در: ۱۷:۲۳ چهارشنبه ۷ دی ۱۳۹۰
#5
بای کوئین

وااااه !! چه چیزایی.. باو! من خودم از مستشارات پلیس فتا م!

آقا شایعه نکنین الکی!

خب، قراره به امید مرلین برگزار بشه این جشن.. حالا کی ِ شو شما باید تعیین کنید دیگه !! باو ملت 11 شدااا !! نمی رسیما !!

با این تفاسیر و تفاصیلی که در حال مشاهده س.. جشن میوفته واسه هفته ی آینده.. گرچه.. با سنگ اندازی ها و آنتی همکاری هایی که آلبوس جان میکنن.. فکر نمی کنم اصلن برگزار بشه!!




»»» افشا سازی «««


»» باو! هی میاین میگین بارتی.. کار به جایی رسیده که ایوان هم اومده میگه بارتی! جدی جدی همه فکر میکنن من مسئول برگزاری جشنم!! این آلبوسو میبینین ؟! به من پی ام داد . . گفت برو تاپیکشو بزن. منم واسه اینکه حال کنین و به این نتیجه برسین که عمل انجام شده س و روش حساب کنین.. خالی بستم که خودم هاستم!!

الانم از آلبوس خبری نیس! نه میگه چه کنیم!! نه میگه با کی هماهنگ کنیم !! نه میاد بریم کارای رستورانو حل کنیم . . تازه به جای همکاری پوست موز میندازه زیر پامون!!!

خلاصه اینکه ملت ..

در حال حاضر بارتی مونده و حوضش !!

آلبوسو نمی دونم.. اما اگه تولد میخواین.. یکی دو نفر از بچه های پایه!! به من پخ بدن تا شماره مو بدم و با هم در ارتباط باشم.. یه روزو هماهنگ کنیم.. پاشیم بریم کاراشو حل کنیم. ( به این فکر کنید " شاید این آخرین جشن تولد سایت باشه .. آخرین شانس ما برای با هم بودن! " )

نمی خواستم اینا رو اینجا بگم .. اما متأسفانه دارم کم کاری میبینم که اصلن با روحیه و شخصیتم سازگار نیست! حتی اگر این جشن تشکیل نشه، من به همون چند نفر دوستام زنگ میزنم یه جایی دور هم جمع شیم و به افتخار جادوگران یه چیزی دور هم بخوریم.


حالا دیگه میل خودتونه..


فعلنده !


Life.. is a Beautiful Lie!

چی فکر میکردیم! چی بشه!
[b]
من خودم طنز فراوان گفته ام
رفته ام در زÛ


Re: .:. تولد هشت سالگی سایت جادوگران .:.
پیام زده شده در: ۱۸:۲۶ دوشنبه ۵ دی ۱۳۹۰
#6
آلبوس ؟! ! چی میگی تو؟!

خودت تو مسنجر گفتی امسال خودت میای پس رسمیه !!

اصن تو کی هستی!! اینجا حرف من ملاکه !!

آقا من میگم !! رســـــــــــــــــــــــمـــیـــه !!!


خو کجائین ؟!

بیاین بگین دیگه باو .. میرم نصف به نصف زنگ بزنم !!

به قول یکی ..

فعلنده !


Life.. is a Beautiful Lie!

چی فکر میکردیم! چی بشه!
[b]
من خودم طنز فراوان گفته ام
رفته ام در زÛ


.:. تولد هشت سالگی سایت جادوگران(غیر رسمی) .:.
پیام زده شده در: ۲۲:۴۲ یکشنبه ۴ دی ۱۳۹۰
#7
سلام به همگی

خب.. در آستانه ی کریسمس هستیم .. از همه ی مسیحیای عزیز خواهش می کنم بنده رو هم دعا بفرمایند زودتر خوب شم

غرض از مراحمت !

بعد از کلی التماس و خواهش و مخ زنی و اینا .. تصمیم گرفتیم که تولد امسالو بصورت کاملا رسمی برگزار کنیم.

از اونجا که مدیریت اعظم ( کوئیرل هم گفتیم بیاد ) هم تشریف میارن، مهمونی کاملا رسمیه !

خب، هنوز هیچی رو مشخص نکردیم!

زمانش که همون 11م دی هستش.. که با نظر اعضا عقب و جلو میشه که همه بتونن بیان. از همین الان بگم .. احتمالا همون پنج شنبه یا جمعه میوفته !

محلشم سعی میکنیم جایی بندازیم که هم مشهور باشه هم سر راست که همه بتونن راحت پیداش کنن و بیان ! ترجیحا میندازیم همون بوف تو صادقیه !!


شایعاتی که هنوز تأئید نشدن هم : حضور لرده !! حضور عله پاتر هستش ، حاجی و مسوت و اینا هم که کلا پایه ن میان !

آلبوسکمون هم هست .. بیاین ریشاشو نخ به نخ می کنیم اونجا! ( آلبوس وای به حالت این پست ویرایش بشه ! )


با اجازه از بزرگترا .. هاست امسال بنده هستم .. بنده رو هم که میشناسید، نمی شناسید ؟! خو حالا خواهید شناخت. ..

خب دیگه ، منتظرم..

بیاین نظر بدین ببینیم کی و کجا باشه که زودتر بریم واسه رستوران !


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۰/۱۰/۶ ۲۲:۳۷:۵۹

Life.. is a Beautiful Lie!

چی فکر میکردیم! چی بشه!
[b]
من خودم طنز فراوان گفته ام
رفته ام در زÛ


Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۳:۰۴ پنجشنبه ۳ آذر ۱۳۹۰
#8
سلام

آقا مثل اینکه سایت تو ارسال ایمیل فعالسازی مشکل داره، چندتا از دوستان من که به تازه گی عضو شده ن می خوان اکانتشونو فعال کنن اما متأسفانه هرچی درخواست میل فعالسازی میدن، ارسال میشه، اما دریافت نمیشه!!

این موضوع درباره ی ایمیل فراموشی رمز عبور هم صادقه .

لطفا پیگیری کنید.

احترامات


Life.. is a Beautiful Lie!

چی فکر میکردیم! چی بشه!
[b]
من خودم طنز فراوان گفته ام
رفته ام در زÛ


Re: كلبه سپيد (ماجراهاي دامبلدور و خانواده)
پیام زده شده در: ۱:۲۰ پنجشنبه ۳ آذر ۱۳۹۰
#9
فرد که به زور جلوی خودش را گرفته بود به محض پایان یافتن حرفهای دامبلدور منفجر شد: بز؟!

مالی که ظرف پودینگ را روی میز صبحانه میگذاشت به پسرش چشم غره ای رفت که باعث شد خنده در گلوی فرد خشک شود و مشغول ریختن پودینگ در بشقابش شد.

- بله می گفتم، متأسفانه آّبرفورث هنوز بخاطر قضیه ی خواهرم از دست من شاکیه.. می خوام کاری کنید کارستون..!

- جرج با شیطنت پرسید: کدوم قضیه؟!
جینی از زیر میز لگدی به جرج زد و رو به جمع گفت : به نظر من بهتره یه جشن بگیریم، منو هری هم کلوچه میپزیم... مگه نه هری!؟
و دستش را روی دست هری گذاشت و با حالت پرسشگرایانه ای به هری نگاه کرد.

هری که سرخ شده بود زیرچشمی نگاهی به دوقلوهای ویزلی انداخت که زیرزیرکی میخندیدند و با صدای آرامی گفت: ..آ..آره!

- میشه ما هم از فشفشه های جدیدمون تو جشن استفاده کنیم ؟!
آلبوس نگاهی موشکافانه به دوقلوها انداخت و گفت: اگه خطری ایجاد نمیکنه، مشکلی نداره!

فرد و جرج رو به یکدیگر لبخندی زدند و دوباره مشغول صبحانه شدند.

رون: حالا چی شد که اون بز مرد؟! اونکه از عمه موریل هم سالم تر بود!!
- اهم.. اهم.. من دیگه میرم سر کار.

- کجا میری ریموس؟ الآن که خیلی زوده! تازه هنوز نصف صبحونه تو نخوردی!
- ممنون مالی، تا بعد!

ملت: این یهو چش شد ؟!!

آلبوس: در حقیقت کسی که به اون بز حمله میکنه و باعث میشه اون بمیره.. ریموس بوده!

فلور قاشق را از دهانش بیرون کشید و گفت: واو ! چه دراغماتیک ( به لحجه فرانسوی! )

- خب دیگه بسه صبحونه خوردن، الان رومیزی رو هم میخورین، پاشین برین مقدمات جشنو آماده کنین.. کریچر، بیا این ظرفارو جمع کن بیارشون تو آشپزخونه..


Life.. is a Beautiful Lie!

چی فکر میکردیم! چی بشه!
[b]
من خودم طنز فراوان گفته ام
رفته ام در زÛ


Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۶:۳۴ پنجشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۰
#10
آسپ، اگه روی لینک درباره ما زیر هیدر سایت کلیک کنی، توضیح داده که سایت در تاریخ 11م دی ماه 1382 تأسیس شده، البته یکی دو سال بخاطر مطابقتش با مناسبت های هجری زودتر یا دیرتر برگزار شد، اما امسال سعی میکنیم تو همون تاریخ برگزار کنیم .. امیدوارم!







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.