هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: عضویت در کوییدیچ
پیام زده شده در: ۲۱:۳۹ جمعه ۲۴ خرداد ۱۳۹۸
#1
کسی دروازه بان نمیخواد؟

همچنین از لحاظ مالی میتونم به تیمم کمک کنم.


The world is quiet here


پاسخ به: انجمن تفرقه بین دو جبه ی سیاه و سفید
پیام زده شده در: ۱۴:۴۴ جمعه ۲۴ خرداد ۱۳۹۸
#2
- هر لوازمی رو که ما برای اینجا و برای شما ارباب میخریم، قبل از رسیدن به مقصد غیب میشن. بعد از کلی تحقیق فهمیدیم که کار ایشونه.


بلاتریکس: مرررررگ حقشه لرد من


- خانم لسترنج چرا این همه خشونت. فعلا زندانیش کنین تا یک تصمیم به درد بخور براش بگیرم. و به کارای بدش فکر کنه


مرگخواران :


دامبلدور موضوع رو عوض میکنه: این نوشیدنی آتشین چقد خوشمزه س.


مرگخواران با شک به یکدیگر نگاه میکنند و با چشم اتاقی مخفی را نشان میدهند.

- با اجازه ارباب ما باید به کاری رسیدگی کنیم.

دابلدور از خدا میخواهد که آنها بروند تا با خود کمی فکر کند.

در اتاق مخفی :


The world is quiet here


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱:۰۶ پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۸
#3
نام: آستوریا نی (nèe) گرینگراس / آستوریا مالفوی

تولد: 1982 در بریتانیای کبیر

مرگ: 2019

گروه: اسلیترین (شخصیت. خودم هنوز بدون گروه هستم)

مشخصات ظاهری:
رنگ مو: قهوه ای
رنگ پوست: روشن
رنگ چشم: سبز
لاغر اندام و قد بلند

ویژگی های اخلاقی:
صبور - مهربان - معروف به شیرینی - آرام

پاترونوس: نامشخص

چوبدستی: نامشخص

وضعیت خون: خالص

وضعیت تاهل: متاهل

خانواده:
دافنه گرینگرس (خواهر)
دراکو مالفوی (همسر)
اسکورپیوس مالفوی (پسر)

خلاصه زندگینامه:
در خانواده گرینگراس متولد شدم به هاگوارتز رفتم و به اسلیترین پیوستم. دو سال از خواهرم دافنه و دراکو مالفوی کوچکتر هستم. در دومین جنگ جادوگران شرکت داشتم بعد از اون با دراکو مالفوی ازدواج کردم و صاحب پسری به نام اسکورپیوس هایپریون مالفوی شدیم.
خانواده ام در گروه 28 تقدیس شده عضو هستند و من در اعتقادات اصیل زاده ها بزرگ شدم ولی برخلاف این عقاید هستم و به پسرم هم این ها رو تحمیل نکردم.
اجداد من بخاطر طلسم زندگی عمر کوتاهی دارند که من هم به این طلسم دچار شدم و همین باعث مرگم شد.


تایید شد.
لطفا حواست باشه که برای ورود به سایت از شناسه کاربری Astoria.Greengrass استفاده کنی.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۲۳ ۱۱:۳۰:۲۳

The world is quiet here


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۲۳:۲۹ سه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۸
#4
سلام کلاه جان.
من شخصیت آرومی دارم و معمولا بیشتر کارامو تنهایی انجام میدم.
آدم فعالی هستم و تقریبا تو هرزمینه ای میتونم کار مفیدی انجام بدم.
خیلی رو استقلالم حساسیت دارم و اصلا نباید کسی منو محدود کنه.
آدم جدی ای هستم و میدونم که در آینده قراره کارهای بزرگی انجام بدم.
معمولا رو انتخابایی که میکنم پافشاری زیادی دارم و گروهی که میخوام داخلش باشم، اسلیترین هستش؛ با توجه به شخصیتی که انتخاب کردم. و اگه ظرفیتش تکمیله، صبر میکنم تا جایی برام باز بشه.

ممنون بابت وقتی که میذاری کلاه عزیز


ویرایش شده توسط Astoria Greengrass در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۲۱ ۲۳:۳۸:۲۲
ویرایش شده توسط Astoria Greengrass در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۲۱ ۲۳:۴۰:۱۰

The world is quiet here


پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۱۶:۴۱ سه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۸
#5
تصویر شماره ۶:

[صدای گریه]
"اون نباید اینکارو میکرد.. اون نباید..."
میرتل با کنجکاوی سرش را از بالای در دستشویی بالا می آورد تا ببیند چه کسی اینگونه گریه میکند. ناگهان دراکو مالفوی را میبیند که دستش را به دیوار تکیه داده است و شانه هایش میلرزند. دو دستی دهان خود را میگیرد تا دراکو متوجه حضور او نشود.
مالفوی دست خود را به سمت جیب ردای سبزرنگش میبرد و نامه ای را درمیاورد. عکسی داخل آن دیده میشود. میرتل کمی نزدیکتر میرود تا بتواند عکس را ببیند. گریه ی دراکو شدت میگیرد و فریادی از سر درماندگی سرمیدهد. با صدای فریاد دراکو میرتل میترسد و جیغی میکشد.
-استیوپفای
دراکو با ترس و چشمانی که از اشک جایی را نمیبیند، به سمت میرتل برمیگردد. تا او را میبیند سریع از آنجا بیرون میرود. میرتل کاغذی را میبیند که از جیبش می افتد. همان نامه! آن را برمیدارد:
سلام دراکو. عکسو خوب ببین. دیدی؟ خب حالا میتونی بین مامان جونت و مرگخواری یکیو انتخاب کنی. فکر نکن که میتونی نجاتش بدی. و برای خودتم بهتره که کسی ازین موضوع خبردار نشه. تو که نمیخوای همه به عنوان یه ترسو که از پس خودش برنمیاد بشناسن، میخوای؟
بهتره عاقلانه تصمیم بگیری.
لرد ولدمورت

میرتل بار دیگر عکس را نگاه میکند. ولدمورت درحال شکنجه مادرش و تهدید او به مرگ است...

خوب بود... بعد از اینکه دیالوگ هات تموم میشن، دوتا اینتر بزن. پاراگراف هات هم که تموم میشن دوتا اینتر بزن. و خب... یادت باشه، میرتل روحه، نمیتونه دست بزنه به چیزی، دستش رد میشه از بین کاغذ نامه.
با اینحال، مطمئنم مشکلاتت با ورود به ایفای نقش رفع میشن.

تایید شد!

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۲۱ ۲۰:۳۰:۳۶
ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۲۱ ۲۰:۳۱:۳۵

The world is quiet here






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.