هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (گودریک.گریفندور)



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۳:۰۷ دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴
#1
با سلام خدمت همه مدیران گرامی
یه سوال و درخواستی داشتم خدممتون...
میخواستم ببینم میتونم شناسه قبلیم رو پس بگیرم؟
هرمیون داریم توی سایت اما خیلی وقته فعالیت خاصی نکرده....
میخواستم ببینم اگه میشه شناسه قبلیم رو باز کنین و دسترسیمو بدین...
باتشکر

والا ایشون همین امروز تو سایت بودن و آخرین پستشون تو تالار خصوصی یه هفته از روش نمی گذره.نمیشه گفت فعالیتی ندارن یا فعال نیستن.پس در کمال تاسف تایید نشد.


ویرایش شده توسط دراکو مالفوی در تاریخ ۱۳۹۴/۱/۳۱ ۲۳:۱۹:۰۲
ویرایش شده توسط سیوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۴/۲/۱ ۲۰:۳۲:۳۱


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۴۰ دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۳
#2
البته فلچر...فقط میخواستم ببینم اگر شخصی که الان شناسه هرماینی و داره به هر دلیلی اونو از دست داد من میتونم شناسه قبلیمو داشته باشم؟
........................................................................................................

نام:دراکو مالفوی

گروه:اسلیترین

چوبدستی: چوب درخت زالزالک - هسته از موی تک شاخی با 10 اینچ طول و بسیار انعطاف پذیر

جارو: میخوام یکی جدید بگیرم

ظاهر: صورتی کشیده و سفید ، موهای کوتاه و روشن که همیشه مرتب و ژل زدس ، بیشتر اوغات اخمو و ردای مشکی میپوشد

اخلاق:بیشتر اوغات عصبانی هست، در حال پز دادن و همیشه از اعضای پر جنب و جوش و اعتصابی اسلیترین هست ، مغرور و دمدمی مزاج و فکر میکنه از هر کروم از همکلاسی هاش قوی تره.

خلاصه ی زندگی وفعالیت:دراکو مالفوی به عنوان تنها فرزند خانواده مالفوی در خانه اربابی مالفوی ها بزرگ شد؛ خانه مجللی در ولتشایر که قرن ها در اختیار خاندان او بوده است. از زمانی که او توانست صحبت کند، برای خودش واضح بوده که به طور سه برابری خاص است: اولا به عنوان یک جادوگر، دوما به خاطر اصالت و خون خالص و سوما به خاطر اینکه عضوی از خانواده مالفوی است. سالروز تولد او 5 ژوئن است و نام کوچک او از اژدها و هسته چوبدستی اش که از موی تک شاخ است، می آید.



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۳:۳۶ دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۳
#3
با سلام...
راستش من قبلا با شناسه هرماینی عضو شده بودم اینم لینکش:هرماینی.گرنجر
من رمز عبورم رو فراموش کردم و متاسفانه الفیاس ایمیلی که اول داشتم رو با دسترسی یکی از مدیران چون فکر مبکرد ممکنه شناسم هک بشه با یک ایمیل دومم عوض کرد...و من نمیتونستم وارد اون ایمیلم بشم و درخواست رمز عبور جدید بدم...قبلش هم درخواست داده بودم که شناسمو برای چند ماهی ببندن تا برگردم...بعدش من با این شناسه عضو شدم و در بازی با کلمات و نمایشنامه نویسی پست زدم و تایید شد....میخواستم ببینم میتونم شناسه قبلیمو پس بگیرم یا باید برا شخصیت دیگه ای در گریفندور درخواست بدم....منتظرم
ممنون...

درود
با توجه به این که در حال حاضر شخصیت هرماینی گرنجر توسط کس دیگه ای گرفته شده، شما باید با یه شخصیت دیگه وارد بشید. در نتیجه باید با همین شناسه ای که ساختین، یه معرفی شخصیت انجام بدید و وارد ایفا بشید.


ویرایش شده توسط گودریک.گریفندور در تاریخ ۱۳۹۳/۴/۲۳ ۱۰:۳۰:۱۰
ویرایش شده توسط گودریک.گریفندور در تاریخ ۱۳۹۳/۴/۲۳ ۱۰:۳۲:۰۵
ویرایش شده توسط ماندانگاس فلچر در تاریخ ۱۳۹۳/۴/۲۳ ۱۴:۲۰:۱۵


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۰:۵۶ شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۱
#4
نام:سدریک دیگوری

رنگ مو:قهوه ای

رنگ چشم:خاکستری

تاریخ تولد: 1977 ، لندن ، انگلستان

قد:185 سانتی متر

گروه:هافلپاف.

فرزند آموس دیگوری

جادوگر اصیل زاده و خون پاک

صمیمی ترین دوست او چو چانگ بود.

سدریک یکی از محبوب ترین و خوش قیافه ترین دانش آموزان هاگوارتز بود که هر دختری آرزوی دوستی با او را داشت.او در گروه هافلپاف درس میخواند و علاوه بر این این که توانست دانش آموز ارشد این گروه شود،مدتی به عنوان جستجوگر تیم کوییدچ این گروه فعالیت می کرد،او حتی برای مدتی کاپیتان این تیم هم شد.سدریک تنها جستجوگریست که توانست در رقابت با هری زودتر از او گوی زرین را بگیرد،البته هری در آن مسابقه و قبل از این که سدریک توپ را بگیرد به دلیل حضور دیوانه ساز ها در زمین از حال رفت.هری و سدریک در سال چهارم برای مدتی رقیب عشقی هم بودند زیرا هر دو چو چانگ را دوست داشتند البته هیچ کدام این مسئله را به دیگری نگفت به همین دلیل این قابت زیاد جدی نشد.اصلی ترین رقابت هری با سدریک،که رقیب دیرینه اش در همه ی زمینه ها بود از کوییدیچ گرفته تا عشق،رقابت در مسابقات مهم سه جادوگر بود.سدریک به عنوان نماینده اصلی هاگوارتز انتخاب شد و تا آخرین مرحله با هری هم امتیاز بود.هری و سدریک با وجود رقابت شدیدشان در این مسابقه کمک های زیادی را به هم کردند.حتی در آخرین مرحله قرار شد که با هم جام را بگیرند تا هر دو برنده شوند ولی جام رمزتاز بود و آنها را به قبرستانی برد.سدریک قدی بلند با موهایی مشکی و چشمانی خاکستری و بینی ای قلمی داشت.

سدریک در 24 جون 1995 یعنی شبی که آخرین مرحله مسابقه سه جادوگر برگزار می شد به همراه هری هم زمان به جام رسیدند به همین دلیل تصمیمی گرفتند جام را باهم بگیرند،ولی جام رمزتاز بود و آنها به قبرستانی رفتند،در آن قبرستان پیتر پتی گرو او را به دستور ولدمورت و با چوبدستی ولدمورت در مقابل دیدگان هری و در حالی که فقط هفده سال داشت،کشت.




----
پس هافلپاف رو ترجیح دادید ! بسیار خب دوست عزیز !
خیلی به ایفای نقش جادوگران خوش آمدید ! امیدوارم اوقات خیلی خوب و خوشی را در دنیای جادویی و هری پاتری سپری کنید !
یه زودی دسترسی ایفای نقش شما داده خواهد شد.
تایید شد !




ویرایش شده توسط ریگولوس بلک در تاریخ ۱۳۹۱/۵/۱۴ ۱۳:۰۴:۵۷
ویرایش شده توسط گودریک.گریفندور در تاریخ ۱۳۹۱/۵/۱۴ ۱۵:۴۰:۳۲
ویرایش شده توسط ریگولوس بلک در تاریخ ۱۳۹۱/۵/۱۴ ۱۹:۵۵:۲۷
ویرایش شده توسط ریگولوس بلک در تاریخ ۱۳۹۱/۵/۱۴ ۱۹:۵۷:۳۴


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۳:۲۶ پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۱
#5
هری:خانم یک چایی بردار بیار
جینی:باشه اقا شما داستانو بگو
هری پس از اینکه گلوشو صاف کرد نگاهی به تمام حظار انداخت که اینهئ شترمرغ بهش زل زئه بودند و رون که عین برج زهر مار بغلش بود.بعداز اینکه دوباره صداشو صاف کرد شروع کرد به سخن گفتن:
ـ اهم اهم . خوب بر میگردیم به نزده سال قبل که من و لرد باهم جنگیدیم ...
که ناگهان جینی میپره وسط حرفش و با شوق میگه .انارو که میدونیم برو سراغ مبارزه.
هری میخواست چماقشو برداره که دید بده جلو همه زنشو بزنه پس ارام و متین گفت: خانم مگه نگفتم برو چایی بیار.جینی سرشو که اینهو لبو سرخ شده بود انداخت پایین وبه سمت اشپز خانه رفت.
هری نگاه عاقل اندر سفیه ای به جینی انداخت و ادامه دا :
ـ خو کجا بودیم . اهان وقتی من و لرد با هم روبه رو شدیم من فقط 6سال اموزش دیده بودم و فهمیدم که نمیتونم لرد رو شکست بدم پس فقط سعی کردم که از خودم دفاع کنم تا اینکه نویل اخرین هوکراکس رو نابود کرد ...
نویل: هه ه منو میگه ها منو میگه
هری پوزخندی میزن و ادامه میده :
ـ و اینجوری دش که لرد نابود شد....

>> درون اشپز خونه
جینی درحال گذاشتن لیوانای پراز چایی درون سینی است و در دل خود میگوید.:وا وه .چه از خود راضی. منو زور میکنه میگه برو چایی بیار .بزار هرمیون اینا برنو میدونم باهات چکار کنم.مرتیکه فکر کرده کیه .

>> چند دقیقه بعد ، درون حال ، پیش بقیه
جینی لبخند مسخره ای بر روی لب داشت و با خوشرویی چایی را جلوی بقیه میگرفت و می گفت: بفرمایید . بفرمایید.
تا اینکه رسید به هری:بفرما اقا..چیز دیگری لازم ندارید.
و اینگونه همه چیز به خوبی و خوشی پایان پافت




تایید شد !


ویرایش شده توسط ریگولوس بلک در تاریخ ۱۳۹۱/۵/۱۲ ۱۸:۵۵:۵۳


پاسخ به: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۳:۰۵ جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۱
#6
آتش - جارو - جن - طلسم - پری - ردا - بانک - سرعت - شب - آب

(شب) ،همانند پرده ای سیاه جهان رادر بر گرفته بود و ماه این خانه تیره سقف را نورانی کرده بود.
یوکی که یک (جن) عجیب بود سوار بر (جارو) در سکوت غوطه ور در شب (طلسمی) در هوای تیره پرتاب کرد.
(طلسم) با (سرعت) هماننند گلوله ی (اتش) در (ردایی) از شب پراکنده شد و به (پری) برخورد کرد.
با این کارش میتوانست وامش را از (بانک) جادوگران در یافت کند.پس با آرامش و رضایت مقداری (اب) نوشید.
---------------
ببخشید نمیدونستم چطوری باید اونطوری پر رنگش کنم.

با وجود اشکالات محتوایی که داشت (اینکه جن ها سوار جارو نمیشن و مثل جادوگرها طلسم نمیکنن) در نهایت تایید شد.


ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۳۰ ۲۲:۰۴:۰۱






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.