هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: جادوگر ماه
پیام زده شده در: ۱۶:۵۳ دوشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۱
#1
سوروس اسنیپ


زندگی شاید آن جشنی که انتظارش را داشتی نبود، ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زیبا برقص



city of lovers


پاسخ به: بهترین عضو تازه وارد
پیام زده شده در: ۱۶:۴۹ دوشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۱
#2
پنه لوپه کلیر واتر


زندگی شاید آن جشنی که انتظارش را داشتی نبود، ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زیبا برقص



city of lovers


پاسخ به: بهترین نویسنده در بحث های هری پاتری
پیام زده شده در: ۱۶:۴۳ دوشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۱
#3
کینگزلی شکلبوت


زندگی شاید آن جشنی که انتظارش را داشتی نبود، ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زیبا برقص



city of lovers


پاسخ به: ناظر ماه
پیام زده شده در: ۱۶:۳۳ دوشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۱
#4
الفیاس دوج


زندگی شاید آن جشنی که انتظارش را داشتی نبود، ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زیبا برقص



city of lovers


پاسخ به: ارتباط با سران الف دال
پیام زده شده در: ۱۷:۵۱ پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۱
#5
من نتونستم بیشتر از یدونه رول بزنم. باعرض معذرت.

قلعه روشنایی


اشکالی نداره، ایشاللا ماموریت بعدی جبران میکنی!
تایید میشه!


ویرایش شده توسط الفیاس دوج در تاریخ ۱۳۹۱/۹/۲۳ ۲۰:۱۸:۳۹

زندگی شاید آن جشنی که انتظارش را داشتی نبود، ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زیبا برقص



city of lovers


پاسخ به: قلعه ي روشنايي!
پیام زده شده در: ۱۷:۴۶ پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۱
#6
یکی از محفلی ها با فریاد گوشخراشی گفت: یا مرلین، دیوانه سازها...دیوانه سازها...

ناگهان توجه همه به سمت آسمان جلب شد، همه چوب دستی هایشان را آماده کرده و منتظر بودند.

دامبلدور به سمت یکی از پنجره ها هجوم برد تا بتواند دیوانه سازها و ارتش بزرگ لرد سیاه را ببیند.

در حیرت فرو رفت. ولدمورت چندوقت تلاش کرده بود، تا توانسته بود اررتشی به آن بزرگی گردهم بیاورد؟

در همین فکر بود که صدای فریاد دلخراشی به گوش رسید. وقتی سرش را متوجه پایین کرد، چندتن از الف دالی ها در آتش می سوختند، ولدمورت با منجلیق هایش حیاط هاگوارتز را قرق کرده بود.

با حرک دستش آتش را خاموش کرد و رو به محفلیان گفت: ولدمورت تا دقیقه ای دیگه در قلعه را باز خواهد کرد و با مرگخواران با تالارها و سرسرای عمومی حمله می کند. بهتره سریعا به بیرون قلعه هجوم ببریم و کمی سرگرمشان کنیم تا هاگرید با غول هایی که به ما پیوستن به این جا برسه.


زندگی شاید آن جشنی که انتظارش را داشتی نبود، ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زیبا برقص



city of lovers


پاسخ به: نوزده سال بعد
پیام زده شده در: ۱۷:۴۱ چهارشنبه ۱ آذر ۱۳۹۱
#7
دراکو به سمت هاگوارتز به راه افتاد. زمانی که به اونجا رسید از جاروش پیاده شد و به سمت در قلعه به راه افتاد.
وارد مدرسه که شد، از بچه ها سراغ جیمز رو گرفت و یکی از گریفندوری ها را فرستاد تا جیمز رو پیشش ببره. زمانی که جیمز پیش دراکو اومد، دراکو خیلی جدی و با قیافه ی گرفته ای به جیمز نگاه کرد و با صدای نسبتا خشکی گفت:
اسکور به من گفته که اون سنگ دست تویه، پس بهتره هر چه سریعتر اون رو به من برگردونی!
جیمز: ولی فکر نکنم اون سنگ مال شما باشه...
- منظورت چیه؟
- من اون سنگ رو از جنگل پیدا کردم، اگه برای شما بوده اونجا چیکار می کرده؟
دراکو با خشم به جیمز نگاه کرد و گفت: ببین بچه جون حوصله ی کل انداختن باهات رو ندارم، من خیلی کارای مهم تر از این دارم، پس بی معطلی اون سنگ رو به من برگردون.
چیمز با خونسردی گفت: اگر هم اون سنگ پیشم بود، بازم اونو به شما نمیدادم.
دراکو با شک پرسید: مگه الآن دست تو نیست؟
- نه چند دیقه پیش به همراه یه جغد اون رو برای پدرم فرستادم.
دراکو با عصبانیت و ناراحتی قلعه را ترک کرد و سوار جاروی پرنده اش شد و به سوی خلنه هری به راه افتاد.


زندگی شاید آن جشنی که انتظارش را داشتی نبود، ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زیبا برقص



city of lovers


پاسخ به: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۲۳:۱۰ یکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۱
#8
نام: آلیشیا اسپینت

لقب: ندارم.

شغل: فعلا بیکارم...

1. مهمترین انگیزه شما برای عضویت در الف دال چیست ؟ فعالیت بیشتر

2.به نظر شما بزرگترین هدف گروه الف دال چیست ؟ شکست جوخه بازرسی

3. در صورت مشاهده ي يكي از افراد جوخه ي بازرسي چه واكنشي نشان خواهيد داد ؟ بی تفاوت از کنارشان رد میشم. اینقدرا ارزش نندارن خودمو به زحمت بندازم براشون.

4. چه طلسمی را به سمت کله کچل یک انسان بدون دماغ میفرستید؟ اگه منظورتون ولدمورته که نظری ندارم.

5. به نظر شما چرا ریش آلبوس دامبلدور(مد ظله العالی) دراز است؟ مگه روحانیه؟؟؟ بره کوتاه کنه خوب چیه اون همه ریش؟؟

6. برای الف دال چه آرزویی دارید؟ فقط سرنگون کردن خود شخص آمبریج

7.نظر خود را به صورت خلاصه در مورد واژه هاي زير بنويسيد:

الف دال : ارتش دامبلدور

ایوان روزیه: زیاد نمیشناسمش ولی به نظر مخوف میاد

محفل ققنوس: ارتش سفیدی

لرد ولدمورت: ارباب سیاهی

8. لینک یکی از بهترین پستهایتان را بنویسید..

هنوز پست خوبی ندارم...



با اینکه یکمی تازه وارد هستین، ولی الف دال میتونه به شما برای پیشرفت در سایت و ایفای نقش و رول نویسی کمک کنه، در مورد حظرت دامبلدور(رض) هم باید یکمی بیشتر مراقب باشین.
این روزیه هم شامپوئه! زیاد مهم نیست فقط میتونه حذف کاربری اینا بکنه!

تایید شد!


ویرایش شده توسط الفیاس دوج در تاریخ ۱۳۹۱/۸/۲۸ ۲۳:۲۳:۴۹

زندگی شاید آن جشنی که انتظارش را داشتی نبود، ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زیبا برقص



city of lovers


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۰۷ جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۱
#9
سلام ممنون از اینکه تایید شد.

ولی چرا توی معرفی شخصیتم چیزی ننوشته؟


زندگی شاید آن جشنی که انتظارش را داشتی نبود، ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زیبا برقص



city of lovers


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۲۲ جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۱
#10
نام: آلیشیا اسپینت

گروه: گریفندور

سن: 22

پاترونوس: آهوی وحشی

چوب جادو: نه فوت و بیست و پنج اینچ، از جنس هسته ی پر تسترال.

نژاد: اصیل ( خون پاک )، شاید هم دو رگه

ویژگی هایی ظاهری: دختری بلند قد ، با موهای خرمایی صاف، زیبا و خوش لباس و بسیار بسیار مغرور هستم.

در زمان تحصیلم در هاگوارتز با کتی بل و آنجلینا جانسون دوست بودم و در تیم کوییدیچ پست مهاجم را برعهده داشتم. یکی از اعضای گروه الف-دال (ارتش دامبلدور) بودم. و زمانی که ولدمورت به هاگوارتز حمله کرد، شجاعانه مقاومت کردم.


تایید شد !



ویرایش شده توسط سوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۱/۸/۲۶ ۱۴:۴۰:۵۴

زندگی شاید آن جشنی که انتظارش را داشتی نبود، ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زیبا برقص



city of lovers






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.