هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: انجمن آنتي ساحريال
پیام زده شده در: ۱۶:۵۷ جمعه ۳ آبان ۱۳۹۲
#1
سلام و درود بر ساحریون ضد ساحره ی ساحر سالار!

هوووووووف...فوووووووووووت!!!
عاقا پاشید!جمع کنید اون حصیر رو...اون فرش دستباف رو بیارید!یه میز بزرگ و صندلی هم به تعداد اعضا هست دم در،برید اونارم بیارید! الان دیگه "انجمن" آتی ساحریالیم! از آیلین و بانو گانت هم تشکر میکنم!!
الستور بفرما...اینم از هویتمون!
تبریک میگم!

یه ماه از مدرسه مشنگی با هر ضرب و زور و مشقت و سختی و بدبختی و انواع و اقسام امتحانات و نمره ها گذشت!واقعا خسته نباشید میخواد!!!

با توجه به این که ماه اول اینقد راحت و شیک و با کلی بی کاری گذشت،تصمیم گیری اینکه ماموریت بدم یا نه رو به عهده خودتون میزارم!میتونید همین جا نظراتتون رو اعلام کیند!

و اما اینکه ماموریتی داده نمیشه به این معنی نیست که اینجا بشه آزمایشگاه تشخیص خاک و غبار!!!هروقت تونستید بیایید،بنویسید،حال بگیرید،حالتون گرفته شه!

همین دیگه فعلا...


به یاد اما دابز!

I'm bad.And that's good
I'll never be good.And that's not bad


تصویر کوچک شده


پاسخ به: آنتی ساحریال
پیام زده شده در: ۱۲:۰۹ یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۲
#2
دیشب جواب ندادم،چون خواستم خود آنتونین جواب بدن!حالا جواب داده نشده،پس خودم میجوابم!مث اینکه روی صحبت شمام با بنده بود!

نقل قول:
سلام بر تو اى بزرگ مرد سيبيل كلفت آنتى ساحره سالارى گل و گلاب؛ بارتى كراوچ بوقى!


آخرش نفهمیدم...گل و گلابم یا بوقی!تکلیف خودتو روشن کن الستور خب!

نقل قول:
اينم هدف از عضويت بود نوشتى؟ نه واقعا اين هدف از عضويت بود؟


باور کن آخر پستم واسه افرادی مثل شما کلی توضیح دادم نه واسه عمه قزی!

نقل قول:
هدفم مقابله با ساحره هايه كه هدف مقابله با جادوگر هايى رو دارن كه اونا هدف مقابله با ساحره هايى كه هدف مقابله با جادوگرا رو ندارن ندارن! گرفتى؟!


اتفاقا خیلی واضح بود!فقط واسه محاسبه کردن این معادله چند مجهولی ماشین حساب جادویی و مشنگی کفایت نکرد،به روش سنتی استفاده از چرتکه پناه بردم!

نقل قول:
آنتونين، بارتى، دولت بودجه داد؟!!! هنوز نمى خواين به پيشنهادم فك كنين؟!


حالا گیریم بودجه هم داده باشه...پیشنهاد شما چی بود اصن؟!

نقل قول:
مى گم اگه بودجه هم نداده عب نداره ها... به حساب بارتى!


جان؟!...نه کاه و نه کاهدونی مال شماست،داری روشم حساب باز میکنی؟!


ویرایش شده توسط بارتی کراوچ در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۱۰ ۱۲:۱۶:۵۴

به یاد اما دابز!

I'm bad.And that's good
I'll never be good.And that's not bad


تصویر کوچک شده


پاسخ به: آنتی ساحریال
پیام زده شده در: ۱۲:۵۴ شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۲
#3
سلام!

ممنون از همکاری الستور،یاکسلی و رون عزیز!ممنون از پست هاتون.
از دافنه هم تشکر میکنم که کلا بنده رو منهدم نمودن!به امید منهدم کردنشون!

چارلی جان شما چرا میخوای استعفا بدی آخه؟تازه دیدم تو چت باکس هم حرف از بستن شناسه و اینا زدی!

رون همین که پست زدی و همکاری کردی و یه ابراز وجود کردی خودش کلی ارزش داره!

به هر حال...

فکر کنم اکثرا یادمون رفته که اصلا چرا عضو آنتی ساحریال شدیم!

خب ما چرا عضو آنتی ساحریال شدیم؟!...جواب هممون گرفتن حال ساحره هاست مطمئنا.
حالا کودوممون داریم این کاررو میکنیم؟...هیچکودوم!در ضمن حال گیری و ضایع کردن به معنی فحش دادن و ناسزا گفتن نیست!
حالا فکر کنید چطور میتونید واقعا حال گیری کنید!این حال گیری میتونه حتی تو دیالوگای بین یه ساحره و جادوگر توی رولاتون باشه!
میتونید ضعفا و کمبودای "شخصیت ایفای نقش" هر ساحره رو به صورت غیر مستقیم بهش یادآوری کنید!مثلا آماندا بروکل هرست یه خون آشامه که پونصد و خورده ای سال عمر کرده،خب این خودش یه ضعفه و این در حالیه که معاون آیلین پرنسه!و...

تازه باید خودتونم یه کارایی بکنید!مثلا خودتونو خیلی زیاد تحویل بگیرید.قسمت آخر پست قبلی من رو بخونید...دستتون میاد باید چیکار کنید!

فعلا از این بیشتر چیزی به ذهنم نمیرسه.

به امید ضایع کردن سواحریون!


به یاد اما دابز!

I'm bad.And that's good
I'll never be good.And that's not bad


تصویر کوچک شده


پاسخ به: آنتی ساحریال
پیام زده شده در: ۱۶:۴۲ چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۲
#4
ای ملت عزیز،غیور و متحد () جادوگر،همکاریتون تو حلق لی!

ای بی غیرتا...یه ساحره اومده اینجا به جای شما رولیده شما همینطور دارید میخورید و میخوابید؟! پاشید دست به دست هم دهیم به مهر،تاپیک خویش را کنیم آباد!

دِ پاشید دیگه!!!
...

بارتی کراوچ تقدیم میکند:
رول تکی هدف از عضویت خودم!


خانه ریدلز:
جلو در اتاق بارتی چمدان مسافرتی بزرگی گذاشته شده بود که هرکسی با خواندن نوشته بزرگ و سبز روی آن،میتوانست راحت بفهمد که چمدان متعلق به اما دابز است.
صدای بغض و گریه ای که از داخل اتاق می آمد،حال هر مرگخواری را بهم میزد

اتاق بارتی:
بارتی برای 21314312342 مین بار با چشمانی پر از اشک به چشمان اما که رودخانه ای اشک از آن جاری بود نگاه کرد و بازهم به امید منصرف کردن اما از رفتن با صدای مظلومی گفت:
-حالا نمیشه نری؟!
-نه!باید حتما برم جزایر بالاک!سال بعد بر میگردم!
-خو من این یه سال رو چیکار کنم تک و تنها؟!

چشمه رودخانه اشک چشم اما خشک شد و در عوض با حالتی مشکوکانه به بارتی نگاه کرد.

اما:تو که نمیخوای بعد رفتنم با آماندا یا دافنه یا هر ساحره ی دیگه ای بپری؟!

بارتی:چــــی؟!نه اصن...من؟! خیانت؟! شیب؟! بام؟!

-خوبه...گفته باشم بارتی،کافیه برگردم و ببینم یه ساحره یه جوری نگات میکنه،به سالازار تو اون پاتیل نقره ایه که واسه تولدم برام گرفتی میپزمت!

- :worry: ...چیکار کنم که ساحره ها اونجوری نگام نکنن؟!

-کاری کن ازت متنفر شن!چمدونم کو؟!

- پشت دره!

بارتی که سخت در فکر آن بود که چطور ساحره ها را از خودش متنفر کند،چمدان اما را برایش آورد و به دستش داد!(ای زن ذلیل بدبخت!)

اما:دستت درد نکنه...هزار بار از ارباب خدافزی کردم،از آیلینم که خدافزی کردم...پس...پس ...برم دیگه!...خدافز آقا جون..نفرت یادت نره!

و همانطور که هق هق میزد و گریه میکرد،به مقصد جزایر بالاک آپارات کرد و بارتی را با ذهنی درگیر و مخشوش تنها گذاشت!

روزها بعد-کوچه دیاگون:
بارتی بی توجه به مغازه ها و افرادی که به او تنه میزدند،آرام قدم برمیداشت و چیزهایی زیر لبی بلغور میکرد:
-آخه چطور؟!من برم یقه ساحره هارو بگیرم بگم از من متنفر باش؟!

و کل عصبانیتش را نثار سنگ ریزه جلوی پایش کرد!
سنگ ریزه هم مثل انیمیشن ها و فیلم های هایوودی قل خورد و قل خورد تا خورد به پایه تابلویی که روی آن نوشته بودند "آنتی ساحریال" و آنتونین دالاهوف کمی آنورتر از تابلو داشت با آب و تاب چیز هایی میگفت که در آن ازدحام و شلوغی قابل شنیدن نبود.

بارتی با دیدن عنوان نوشته شده برروی تابلو چشمانش برقی زد و با کله رفت تا به عضویت آنجا در بیاید!

...

ینی نصف بیشتر رولی که خوندید چاخانی بیش نبود!

اما هرگز بارتی رو تهدید نکرد و بارتی هرگز چمدان اما رو براش نبرد.

نویسنده این اثر هرگونه زن ذلیل بازی را از جانب بارتی تکذیب کرده و اطمینان میدهد که هدف بارتی چیزی فراتر از اینهاست و تنها دلیل نوشتن این اثر،تلنگری برای سایر اعضای آنتی ساحریال بود!()


ویرایش شده توسط بارتی کراوچ در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۷ ۱۵:۳۷:۳۹

به یاد اما دابز!

I'm bad.And that's good
I'll never be good.And that's not bad


تصویر کوچک شده


پاسخ به: آنتی ساحریال
پیام زده شده در: ۲۱:۵۸ یکشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۲
#5
سلام بر شما ای آنتی سواحریون سبیل کلفت!

از همه عزیزانی که رای دادن ممنونم،لطف داشتن.
امیدوارم بتونم اینجا رو خوب بگردونم و رای هاتون رو به هدر ندم!

اینجا فقط با چند تا ماموریت و نظر سنجی و اینا سرپا نگه داشته نمیشه،بلکه هم بستگی و اتحاد و فعالیت اعضا(حالا به هر صورتی) تاثیر بیشری داره.
بله آقایون بنده دقیقا با نوشتن جمله پرمعنی(!) بالا،علاوه بر دعوت شما به همکاری،این منظور رو هم رسوندم که همیشه منتظر ماموریت نباشید!باید بین ماموریت ها فاصله ای هم وجود داشته باشه تا هم سوژه مناسبی به ذهن من و یا چارلی و یا هرکودوم از شماها برسه(که در اونصورت با پیام شخصی در میون میذارید.) و هم یه استراحتی بکنید و به کارای دیگه برسید.

اینجا مهم نیست که محفلی هستید یا مرگخوار،اسلیترینی هستید یا گریفیندوری!مهم اینه همه ما اینجا جادوگریم و همه برای هدف خاصی اینجا جمع شدیم.
پس ازتون میخوام که هدفتون رو در قالب یه رول تکی اینجا بفرستید.میشه این خواهش رو به عنوان اولین ماموریت رسمی آنتی ساحریال حساب کرد!

ازتون خواهش میکنم که برای حال گیری سواحریون از الفاظ بد استفاده نکنید.میتونید با خلاقیت خودتون روش های جالبی رو پیدا و استفاده کنید!

جاداره در آخر هم از چارلی عزیز تشکر کنم که از همین اول شروع همکاری کردن!


به امید سبیلی پرپشت!


ویرایش شده توسط بارتی کراوچ در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۳ ۲۲:۰۴:۵۷
ویرایش شده توسط بارتی کراوچ در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۳ ۲۲:۰۷:۲۶

به یاد اما دابز!

I'm bad.And that's good
I'll never be good.And that's not bad


تصویر کوچک شده


پاسخ به: آنتی ساحریال
پیام زده شده در: ۲۱:۰۱ جمعه ۱ شهریور ۱۳۹۲
#6
سلام به تمام آنتی سواحریون و آنتونین!

خب چی بگم؟!همه رو که مودی گفت!

ولی نه خو راست میگه! اگه معاون بیشتر از یکی باشه،هیچ چیزی درست پیش نمیره،هرکودوم ساز خودشونو میزنن یا به قول مودی یه بام و دو هوا میشه!
برای این معاون اینام که گفتی رای گیری کنیم،چارلی خیلی داره بالا پایین میپره.اینجا و اونجا هی داره میگه بیایید آنتی ساحریال ولی من نمیدونم به قول مودی چارلی قدرت سخنگوییش در چه حده ولی خب اشتیاق داره که کلی ارزش داره!
ولی جدا هر کودوم از آنتی سواحریون رو که هر وقت بخوای در دسترسن و زود به زود دیده میشن تو سایت،مودی و لی خودم هستیم.البته هرکودوم که صلاح بدونی و قدرتشو داشته باشیم،کمکت میکنیم!

پ.ن1:یه چیزیم به دوستان بگم...این لوس بازیا چیه در میارید؟! یه روز میایید میگید "منم هستم" یه روز میگید "استعفا میدم"!این جمله صرفا خطاب به چارلی نبودا،کلی بود!

پ.ن2:شما اون "به یاد اما دابز" همراه با شکلک بغض تو امضام رو سانسور شده در نظر بگیرید!


ویرایش شده توسط بارتی کراوچ در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۱ ۲۱:۰۹:۳۴

به یاد اما دابز!

I'm bad.And that's good
I'll never be good.And that's not bad


تصویر کوچک شده


پاسخ به: رده بندی مرگخواران (وفادارترین؟)
پیام زده شده در: ۱۵:۰۴ سه شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۲
#7
عاغا اجازه بدید...حرف لرد سیاه خودش حسابه!
لرد سیاه تو کتاب چهار گفت که وفادارترین خادمش تو هاگوارتزه و در حال انجام وظیفه ست!
که منظورش بارتی کراوچ پسر بود دیگه!

پس وفادارترین مرگخوار از نظر من بارتی کراوچ بود!

پ.ن:بیخودی که شخصیت انتخاب نکردم!


ویرایش شده توسط بارتی کراوچ در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۳۰ ۱۲:۲۰:۳۴

به یاد اما دابز!

I'm bad.And that's good
I'll never be good.And that's not bad


تصویر کوچک شده


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۲۱:۴۱ جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۹۲
#8
در صفحه اول روزنامه پیام امروز،امروز؛دقیقا در زیر عبارت:"پیام امروز(روزنامه دنیای جادوگری)"که در بالای صفحه با فونت درشت و حرکت مداوم حروفش خودنمایی میکرد،عبارت:"آنتی ساحریال چیست؟!"با فونت درشت اما کوچکتر از نام روزنامه،تیتر شده بود.
در زیر تیتر،عکس جادویی متحرک سیاه و سفید بزرگی از اعضای آنتی ساحریال تقریبا نصف صفحه را اشغال کرده بود.
داخل عکس آنتونین دالاهوف،رئیس آنتی ساحریال ها،بر روی میز میکوبید و چیزهایی را با حرص و جوش و پشت سرهم میگفت!دیگر اعضا هرکدام مشغول انجام دادن کاری بودند.
الستور مودی با چشم جادوییش که داخل لیوان آبی بود بازی میکرد،لی جردن با سوسک هایش بازی میکرد،یاکسلی کتاب " چگونه حال گیری کنیم؟"را سر و ته گرفته بود و چرت میزد و با هر مشتی که دالاهوف بر روی میز میکوبید،چرتش پاره میشد.چارلی ویزلی به شدت در حال انجام دادن تکالیف علائم نگارشی بود که بارتی به او داده بود و خود بارتی کراوچ هم...کلا کار خاصی نمیکرد!
در مقابل هر فرد پلاکاردی وجود داشت که قرار است در آینده نزدیک سمت افراد بر آن حک گردد.اما فعلا نام هایی چون:
چارلی چارلز دیکنز،مودی چش قلمبه،یاکسلی بچه قصاب و...به چشم میخورد!

در پایین این عکس پرمحتوا() متن گزارش در مورد آنتی ساحریال چاپ شده بود:

و امروز جناب دالاهوف لطف کردن و مقداری از وقتشون رو به ما دادن.خب میریم سر اصل مطلب.

-جناب دالاهوف با عرض سلام خدمت شما.میشه کمی در باره آنتی ساحریال برای ما توضیح بدید؟

-علیک سلام!بله،شما هم برای همین اینجا اومدید که در مورد آنتی ساحریال تو روزنامه تون چاپ کنید!غیر از اینه؟

-البته که نه جناب دالاهوف.میشه اول در مورد عناوین حک شده بر روی پلاکارد اعضا توضیح بدید؟

-د آخه بوقی کی اونا رو میبینه؟چرا سوال بیخود میپرسی؟:vay:

و پس از توضیح دادن بنده در مورد عکس صفحه اول به مستر دالاهوف،پس از چشم غره ای به بنده فرمودند:

-قراره در آینده نزدیک و پس از اولین ماموریت،سمت اعضا بر روی اون پلاکاردا حک بشه اما فعلا و به طور موقت نیک نیم افراد حک شده!
-اوه،بله!میشه در مورد وجه تسمیه(!) این نیک نیما توضیح بدید؟مثلا"چارلی چارلز دیکنز"!
-بله...اول ما میخواستیم نیک نیمشون رو چارلی چاپلین بذاریم.اما بعدا با توجه به بعضی دلایل،عضو جدیدمون بارتی کراوچ،پیشنهاد این نیک نیم رو دادن!

و با صدای آرومی افزودند:
-برو سر سوالای بهتر،این چرت و پرتا چیه؟!

و بنده هم با توجه به گفته شون دست از سر کچل قضیه نیک نیم ها بر داشتم و سوالی در یک باب دیگر پرسیدم!

-قربان شما فرمودید پس از اولین ماموریت سمت هایی به اعضا تعلق میگیره.میشه در مورد ماموریت بیشتر توضیح بدید؟

اوشون پس از خنده ای مصنوعی و دادن فحش هایی در زیر لبشون به بنده،جواب سوال رو دادند:

-خب من اولین ماموریت رو به اعضا دادم تا بر حسب توانایی هاشون این سمت ها بهشون تعلق بگیره!

سپس چوبدستیشون رو به حالت تهدید آمیزی تکان دادند.

-ممنون از وقتی که به ما دادید.

و در جواب با صدای آرامی خطاب به بنده فرمودند:

-دارم برات...کاشکی از این قدرتت به نفع خودمون از زیر لب ساحره ها حرف میکشیدی!مگه دستم بت نرسه!

با تشکر
گزارشی از بنده در مورد آنتی ساحریال(یه عکسم براتون پیوست کردم!)

پی نوشت سر دبیر:باید بگم که این گزارش در مورد آنتی ساحریال دقایقی پیش به دست ما رسید و هویت گزارشگر آن مجهول میباشد.اما با توجه به تهدیدات دالاهوف میتوان نتیجه گرفت که جناب گزارشگر مجهول الهویت،یا یکی از اعضای آنتی ساحریال هستند،ویا فرد نزدیکی به دالاهوف!


به یاد اما دابز!

I'm bad.And that's good
I'll never be good.And that's not bad


تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۳:۱۹ پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۲
#9
1- معجون سرخوشی چیست؟6 نمره

نکنه منظورتون همون معجونه س که حکم "چیز" رو داره؟!
پروفسور این چیزا از شما بعیده...الآن ذهن چندین دانش آموز معصوم رو منحرف کردید...حالا فک میکنن شما آموزش "چیز" سازی میدید!
جا داره یه شفاف سازی صورت بگیره!
همونطور که وزیر سحر و جادو،مورفین گانت گفتن،مثل "چیز" بعد از نوشیدن تشریف فرما میشید به فژا فضا!ولی این فضا با اون فضا فرق داره...
این فضا عالم هپروت(!) و رویا و...ایناست...اون یکی فضا رو هم تجربه نکردم،هروقت تجربه کردم براتون تعریف میکنم!

2- دلیل اینکه پروفسور با آن وضعیت داخل کلاس شد چه بود؟5 نمره

من کلا عادت ندارم تو زندگی مردم فضولی کنم اما از اونجایی که شما خواهر بنده هستید،فضولی در زندگی شما نه که جایز هست بلکه واجب هم هستش!
خب همه میدونن که آب داره جیره بندی میشه و بعضی جاها جیره بندی هم شده!
شما هم که آبتون قطع بود و چوب دستیتون دم دست نبود،رفتید سر وقت یخچال مشنگی خونه تون به امید اینکه یه کمی آب خنک تو آب سرد کنش باشه اما نبود که نبود.به خاطر همین توی یخچال رو نگاه کردید و یه بطری دید که توش یه مایع بیرنگ بی بو بود و شما هم فک کردید آبه غافل از اینکه سوروس،پسرتون،شب قبل همینجور واسه سرگرمی معجون سرخوشی درست کرده بود و تو اون بطری ریخته بود.شما هم که لطف فرمودید و بطری رو تا ته سر کشیدید!

3- معجون سرخوشی چگونه تهیه می شود؟8 نمره

نشده یه بار مقش(!)کلاس معجون سازی رو انجام بدم و سوال سومش طرز تیه معجون نباشه!

مواد لازم:
عرق بیدمشک
عرق نعنا
زعفران
رنگ خوراکی بیرنگ
طعم دهنده مجاز بی طعم بو بر!

این معجون پاتیل،ماتیل نمیخواد مگر اینکه بخواید واسه یه سالتون معجون درست کنید!
یه شیر جوشی،قهوه جوشی کافیه.
زعفران رو میزارید دم بکشه،تو این فاصله هم عرق بیدمشک و عرق نعنا رو بریزید تو ظرف و بزارید بجوشن.وقتی جوش اومدن و زعفران هم خوب دم کشید،زعفران رو اضافه کنید و شعله رو کم کنید.بعد اضافه کردن زعفران دم کشیده،همین که معجون دو قل بخوره کافیه.نه بیشتر،نه کمتر!
بعد ظرف رو فورا از رو شعله بر میدارید و سه قطره از رنگ خوراکی بیرنگ رو اضافه میکنید و با ملاقه مسی(حتما ملاقه مسی!) هم بزنید.جهتش مهم نیست!حالا میتونید طعم دهنده تون رو هم اضافه کنید و بازم با همون ملاقه هم بزنید!

4- علت تاخیر پروفسور چه بود؟5 نمره

شما تو سوال دوم معجون سرخوشی رو تا ته سر کشیدید!
حالا ادامه:

پرفسور قصه ما بعد رفع تشنگیش و بدون ذره ای شک کردن به قضیه،میره که لباساشو عوض کنه و بره سر کلاسش که درس بده.وقتی در کمدشو باز میکنه،میبینه ای دل غافل!پ ردای مجلسیم کو؟!
در پی یافتن ردای مجلسی،همه سوراخ سنبه های خونشونو میگرده و میگرده و میگرده از اینورم نویسنده هی داد میزنه:گشتم نبود،نگرد نیست!
در نتیجه زنگ میزنه خونه داوشش،بارتی! اما دابز گوشی رو بر میداره و پس از سلام و احوال پرسی ساحره ای،مشکلشو مطرح میکنه!
اما با شنیدن مشکل و حتی لحن صحبت کردن پرفسور اصلا شکه نمیشه چون پروفسور همیشه اونجوری با اما حرف میزنن.خلاصه اما از سالازار خواسته با پروف میره بیرون تا ردای نو بخرن و جیب بارتی بدبخت رو که چهار ماهه حقوق نگرفته و چند صد هزار گالیون به لرد سیاه بده کاره تا ته ته ته خالی کنه!(شایان ذکره که به شیوه ساحره ای رفتن خرید!)

و این بود دلیل تاخیر این پروفسور گرامی!

5- عوارض مصرف بیش از حد معجون مزبور چه خواهد بود؟6نمره


به یاد اما دابز!

I'm bad.And that's good
I'll never be good.And that's not bad


تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۳:۱۹ پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۲
#10
1- معجون سرخوشی چیست؟6 نمره

نکنه منظورتون همون معجونه س که حکم "چیز" رو داره؟!
پروفسور این چیزا از شما بعیده...الآن ذهن چندین دانش آموز معصوم رو منحرف کردید...حالا فک میکنن شما آموزش "چیز" سازی میدید!
جا داره یه شفاف سازی صورت بگیره!
همونطور که وزیر سحر و جادو،مورفین گانت گفتن،مثل "چیز" بعد از نوشیدن تشریف فرما میشید به فژا فضا!ولی این فضا با اون فضا فرق داره...
این فضا عالم هپروت(!) و رویا و...ایناست...اون یکی فضا رو هم تجربه نکردم،هروقت تجربه کردم براتون تعریف میکنم!

2- دلیل اینکه پروفسور با آن وضعیت داخل کلاس شد چه بود؟5 نمره

من کلا عادت ندارم تو زندگی مردم فضولی کنم اما از اونجایی که شما خواهر بنده هستید،فضولی در زندگی شما نه که جایز هست بلکه واجب هم هستش!
خب همه میدونن که آب داره جیره بندی میشه و بعضی جاها جیره بندی هم شده!
شما هم که آبتون قطع بود و چوب دستیتون دم دست نبود،رفتید سر وقت یخچال مشنگی خونه تون به امید اینکه یه کمی آب خنک تو آب سرد کنش باشه اما نبود که نبود.به خاطر همین توی یخچال رو نگاه کردید و یه بطری دید که توش یه مایع بیرنگ بی بو بود و شما هم فک کردید آبه غافل از اینکه سوروس،پسرتون،شب قبل همینجور واسه سرگرمی معجون سرخوشی درست کرده بود و تو اون بطری ریخته بود.شما هم که لطف فرمودید و بطری رو تا ته سر کشیدید!

3- معجون سرخوشی چگونه تهیه می شود؟8 نمره

نشده یه بار مقش(!)کلاس معجون سازی رو انجام بدم و سوال سومش طرز تیه معجون نباشه!

مواد لازم:
عرق بیدمشک
عرق نعنا
زعفران
رنگ خوراکی بیرنگ
طعم دهنده مجاز بی طعم بو بر!

این معجون پاتیل،ماتیل نمیخواد مگر اینکه بخواید واسه یه سالتون معجون درست کنید!
یه شیر جوشی،قهوه جوشی کافیه.
زعفران رو میزارید دم بکشه،تو این فاصله هم عرق بیدمشک و عرق نعنا رو بریزید تو ظرف و بزارید بجوشن.وقتی جوش اومدن و زعفران هم خوب دم کشید،زعفران رو اضافه کنید و شعله رو کم کنید.بعد اضافه کردن زعفران دم کشیده،همین که معجون دو قل بخوره کافیه.نه بیشتر،نه کمتر!
بعد ظرف رو فورا از رو شعله بر میدارید و سه قطره از رنگ خوراکی بیرنگ رو اضافه میکنید و با ملاقه مسی(حتما ملاقه مسی!) هم بزنید.جهتش مهم نیست!حالا میتونید طعم دهنده تون رو هم اضافه کنید و بازم با همون ملاقه هم بزنید!

4- علت تاخیر پروفسور چه بود؟5 نمره

شما تو سوال دوم معجون سرخوشی رو تا ته سر کشیدید!
حالا ادامه:

پرفسور قصه ما بعد رفع تشنگیش و بدون ذره ای شک کردن به قضیه،میره که لباساشو عوض کنه و بره سر کلاسش که درس بده.وقتی در کمدشو باز میکنه،میبینه ای دل غافل!پ ردای مجلسیم کو؟!
در پی یافتن ردای مجلسی،همه سوراخ سنبه های خونشونو میگرده و میگرده و میگرده از اینورم نویسنده هی داد میزنه:گشتم نبود،نگرد نیست!
در نتیجه زنگ میزنه خونه داوشش،بارتی! اما دابز گوشی رو بر میداره و پس از سلام و احوال پرسی ساحره ای،مشکلشو مطرح میکنه!
اما با شنیدن مشکل و حتی لحن صحبت کردن پرفسور اصلا شکه نمیشه چون پروفسور همیشه اونجوری با اما حرف میزنن.خلاصه اما از سالازار خواسته با پروف میره بیرون تا ردای نو بخرن و جیب بارتی بدبخت رو که چهار ماهه حقوق نگرفته و چند صد هزار گالیون به لرد سیاه بده کاره تا ته ته ته خالی کنه!(شایان ذکره که به شیوه ساحره ای رفتن خرید!)

و این بود دلیل تاخیر این پروفسور گرامی!

5- عوارض مصرف بیش از حد معجون مزبور چه خواهد بود؟6نمره


به یاد اما دابز!

I'm bad.And that's good
I'll never be good.And that's not bad


تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.