هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۲۱:۳۹ شنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۲
#1
1)بنظر شما چرا در بازی های کامپیوتری مشنگی شخصیت های اول همیشه تحت شرایط سخت هستند؟ این روند چه پیامی را به ما میدهد؟ ( 10 نمره)
- اکثرا در بازی های خارجی اینطوریه و این برای اینه که بچه های داخل یک کشور را تحت فشار قرار بدهند و روی روحیه ی اون اثر بگذارند.

2) بازی های کامپیوتری یکی از تفریحات به ظاهر سالم مشنگ ها است. (5 نمره)
- این سواله؟؟؟

3) بازی های کامپیوتری مشنگی چه تاثیری را ممکن است در زندگی مشنگ ها بگذارد؟ ( 10 نمره)
- بستگی به نوع بازی داره.اغلب بازی ها اکشن هستند و روی روحیه ی آن ها تاثیر منفی و خشنی میگذارند.

4) چرا دالاهوف در ابتدای اولین جلسه کلاس با لگد اومد تو در؟ (5 نمره)
- چون مدت هاست که دارد روی بازی های مشنگی اکشن تحقیق میکند و این رویش اثر گذاشته است.

5) آیا بازی های کامپیوتری مشنگی انجام میدهید؟ به چه سبکی علاقه دارید؟ نام ببرید و اگر توضیحی دارید میتوانید بدهید. ( سوال اختیاری - نمره اضافی)
- بازی میکنم ولی بازی های جادویی را بیشتر دوست دارم.بیشتر هم بازی های اکشن میکنم چون بقیه اش اصلا حال نمیده.



چوبدستی یاس کبود/بدبختی و فقر و رکود


پاسخ به: هدف دراکو چه بود ؟ کشتن دامبلدور يا ورود مرگخواران ؟
پیام زده شده در: ۲۱:۱۹ شنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۲
#2
دو دلیل داشت:
1- میخواست وارد مرگخواران بشود.
2- میخواست با این کار نگذارد که ولدمورت پدرش را تنبیه کند.



چوبدستی یاس کبود/بدبختی و فقر و رکود


پاسخ به: قدرت جادویی من
پیام زده شده در: ۱۵:۲۳ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲
#3
نمیدونم این قدرت جادویی به حساب میاد یا نه ولی تو مدرسه هر وقت یه معلمی میخواهد من صدا کند چند ثانیه قبلش احساس میکنم که میخواهد من را صدا کند.



چوبدستی یاس کبود/بدبختی و فقر و رکود


پاسخ به: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۱۶:۰۲ سه شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲
#4
نام: الفیاس دوج

لقب: پیرمرد دیوانه

شغل: برا محفل کار میکنم

1. مهمترین انگیزه شما برای عضویت در الف دال چیست ؟ دلم میخواد تو یکی از گروه های خوب عضو باشم و در ضمن به دامبل هم علاقه دارم.

2. به نظر شما بزرگترین هدف گروه الف دال چیست ؟ آموزش به نوجوانان برای جلوگیری از شر و جلوگیری از ولدمورت.

3. در صورت مشاهده ي يكي از افراد جوخه ي بازرسي چه واكنشي نشان خواهيد داد ؟ تارانتالگرا(وردی که باعث میشود فرد بی اختیار شروع به دویدن کند) و اسکوگیفی(وردی که باعث میشود از دهن شخص مقابل حباب صابون بیرون بیاید)

4. چه طلسمی را به سمت کله کچل یک انسان بدون دماغ میفرستید ؟ آواداکدورا ، میدونم ورد بدیه ولی فکر کنم فقط این جلوش را میگیرد.

5. به نظر شما چرا ریش آلبوس دامبلدور(مد ظله العالی) دراز است؟ نمیدونم.شاید مد بوده یا این جوری دوست داره.اصلا به من چه.

6. برای الف دال چه آرزویی دارید ؟ موفقیت و تربیت بیشتر نوجوانان برای مقابله با جادوی سیاه

7.نظر خود را به صورت خلاصه در مورد واژه هاي زير بنويسيد:
الف دال: قوی و پر قدرت و همیشه در جنگ با جادوی سیاه

ایوان روزیه: چه ربطی به الف دال داره؟

محفل ققنوس : عاشقشم

گربه های آمبریج : خوشم نمیاد

لرد ولدمورت : ادم بدیه هر چند که نمیشه مقصر دونستش چون به هر حال خون سالازار اسلیترین تو رگاشه ولی خیلی پر قدرته.

8. لینک یکی از بهترین پستهایتان را بنویسید.
ایناهاش



چوبدستی یاس کبود/بدبختی و فقر و رکود


پاسخ به: بانک گرينگوتز-بانک جادوگران
پیام زده شده در: ۱۴:۴۸ دوشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۲
#5
پس از چند دقیقه سکوت هرپوک دوباره شروع به صحبت کرد:
- خب مثل این که نظر دیگری ندارین.کریستی
کریستی که حسابی جا خورده بود سریع رو به هرپوک تعظیمی کرد و در حالی که میلرزید گفت:
- امر ... بفرمایید ... سرورم.
- همین الان به نزد بگمن برو و به او بگو که در هر صندوق را که باز کنه به او پنج گالیون میدهیم.
سپس رو به جمعیت کرد و گفت:
- امیدوارم که همه با این مبلغ موافق باشید.
دوباره بیگز بلند شد و رو به هرپوک فریاد زد:
- این جوری دیگه پولی تو صندوق ها نمیمونه.همون بهتر که در صندوق ها هیچ وقت باز نشه.
هرپوک که دیگر عصبی شده بود اصلا به بیگز اهمیت نداد و دوباره رو به کریستی کرد و گفت:
- همین کاری را که گفتم بکن.
کریستی تعظیمی کرد و به سمت آسانسور راه افتاد تا نزد لودو بگمن برود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زندان آزکاپان سلول خاویر

خاویر که دوباره چشم هایش به تاریکی عادت کرده بود در گوشه ای از سلول نشسته بود.در سلول دیگر تا حد جنون رسیده بود.
ناگهان از پنجره ای که روی در سلول بود و با میله های فولادی عمودی بسته شده بود نور قرمز رنگی را دید که در این مدتی که در زندان بود تا حالا همچین نوری ندیده بود.پس از چند ثانیه که صدا پای چند نفر را شنید بالاخره یکی پشت در آمد و در حالی که نفس نفس میزد گفت:
- خاویر ... از جلوی در ... برو کنار
خاویر که واقعا نمیدانست چی شده بی اختیار به حرف های آن فرد عکس العمل نشان داد و از جلوی در کنار رفت.سپس در منفجر شد و به گوشه ای افتاد و تکه های دیوار بر سر و صورت خاویر ریخت.
پس از چند ثانیه که گرد خاک نشست خاویر سایه ی فردی را دید که وارد سلول شد.در این چند ثانیه که نمیتوانس صورت آن فرد را ببیند خیلی ترسیده بود ولی بالاخره توانست صورت آن فرد را ببیند و تمام ترسش به خوشحالی تبدیل شد و فریاد زد:
- ارنی
ارنی در حالی که سرفه میکرد و گرد خاک را از روی خودش پاک میکرد گفت:
- زود باش.الان نگهبان ها میرسند.
خاویر به سرعت بلند شد و همراه با ارنی و چند نفر دیگر که ارنی برای محافظت آوره بود از در زندان خارج شدند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در همان لحظه کافه کوچه ناکترن

لودو که کنار میزی نشسته بود و در این فکر بود که چه قدر به او پول میدهند ناگهان متوجه شد که کریستی از در وارد میشود.کریستی بسار معمولی و انگار که با یک جن مثل خودش قرار دارد خیلی راحت پیش لودو آمد و بدون این که حتی سلام هم بکند روی صندلی دیگری نشست و به لودو گفت:
- حاظر شدند به تو برای هر صندوق 5 گالیون بدهند.
لودو که نمیداست باید خوشحال شود یا ناراحت گفت:
- تو اون خراب شده چند تا صندوق هست؟
کریستی در حالی که ناراحت شده بود که چرا لودو محل کارش خرابه صدا زده است بدون هیچ احساسی گفت:
- 2000
لودو که خشکش زده بود ( ) بود با خودش زیر لب گفت:
- 2000*5=؟؟؟؟
کریستی که همینطور لودو را نگاه میکرد و به او میخندید گفت:
- 10000 گالیون میشه
لودو که خیلی خوشحال شده بود گفت:
- من فردا میام سر کار.



چوبدستی یاس کبود/بدبختی و فقر و رکود


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۴:۱۸ یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۲
#6
سلام به مدیران بزرگوار
من جدیدا با شناسه الفیاس دوج وارد سایت شدم و با این که وارد ایفای نقش شده ام باز هم نمیتوانم در انجمن محفل ققنوس پست بزنم.این در حالی است که من قبلا که با پست فرد ویزلی وارد میشدم با این که عضو محفل نبودم به راحتی میتوانست در انجمن شرکت کنم ولی الان نمیشود.
لطفا رسیدگی کنید.



چوبدستی یاس کبود/بدبختی و فقر و رکود


پاسخ به: وردهای ساخته ی خودتون
پیام زده شده در: ۱۳:۴۱ یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۲
#7
نام:الکی مونترا
کاربرد:باعث میشود که در دوئل دشمنتان در حبابی از انژی قرار بگیرد و نتواند هیچ ورد به بیرون از حباب شلیک کند.
فایده:بیشتر جنبه خنده داره
خوبی:شما میتوانید به او ورد بزنید ولی او نمیتواند.



چوبدستی یاس کبود/بدبختی و فقر و رکود


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۲:۵۷ یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۲
#8
یه سوال
من همان فرد ویزلی هستم که الان تغییر شناسه دادم.
در حالی که دیرو یه پست برای کارگاه دادم و قبول هم شد باز هم باید با این شناسه(الفیاس)پست بدم یا نه؟



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۲:۳۳ یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۲
#9
نام: الفیاس دوج

گروه: فکر کنم گریفندور بود آخه پیری دیگه به آدم امون نمیده

ویژگی های ظاهری شخصیت: پیرم ، قد متوسط ، اطراف کله موی سفید هست ولی روش خالیه ، چشم های آبی ، ...

چوبدستی: 27 سانتی متر ، چوب درخت چنار و موی اسب تک شاخ

جارو: آذرخش 8000

معرفی کوتاه: من یکی از بهترین دوست های دامبلم که بعد از مرگش از او در روزنامه دفاع کردم و در جنگ با ولدمورت هم شرکت داشتم.خیلیا فکر میکنن دیوانه ام ولی سخت در اشتباهند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در ضمن این را هم باید بگم که من همون فرد.ویزلی سابقم


با تشکر فراوان



ـــــــــــــــــــ
تایید شد


ویرایش شده توسط دلوروس آمبریج در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۲۳ ۱۳:۱۵:۰۶






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.