هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۰:۴۴ شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۳
#1
سلام کلاه گروه بندی عزیزم .
من شیطونم و عاشق دردسر...
اعتماد به نفس بالایی ندارم..
خیلی درس خون نیستم ولی اگه بخوام بخونم خیلی خوب میتونم از پسش بر بیام
در برابر مشکلات مقاومت میکنم.. و دل و جرعت هرکاری رو هم دارم
برام مهم نیست که به کدوم گروه برم چون همه ی گروها خوب هستن
حالا هر گروهی که بگی خیلی ازت ممنون میشم



پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۲:۲۴ پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۳
#2
همراه بچه ها توی حیاط مدرسه راه میرفتیم .سعی داشتم بخندم و به بچه های اطرافم که نگاهشون اذیتم میکرد توجهی نکنم.پیتر کمی ناراحت بود و خیلی کم حرف میزد و این نگرانم میکرد و اضلا دوست نداشتم دوستانم ناراحت باشن میخواستم ازش بپرسم چرا اینجوری شده اما چون سیریوس اونجا بود نمیتونستم و ترجیه میدادم ساکت باشم .با بچه ها درباره ی اینکه چجوری به پاتیل درز دار بریم حرف میزدیم .
-یعنی چی که دامبلدور مار رو محروم کرده از رفتن به پاتیل درز دار
سیریوس-مگه ندیدی دامبلدور گفت که بخاظره حفاظت از خودمون و دیگرانه ؟
-دیدم ولی نمیتونم از پاتیل درز دار بگزرم
پیتر-ولی مجبوری که بگذری
-من یه راهی بلدم
سیریوس چشماش برق زد و گفت :
- چی؟؟؟؟؟
-مگه من نقشه غارتگر ندارم ؟
سیریوس-خب؟
-با نقشه غارتگر میتونیم از راه های مخفی بریم
پیتر-اقای نابغه اونجا که دامبلدور مارو میبینه .حتی بچه هاهم میبینن
-پیتر مثل اینکه یادت رفته من شنل دارم
شنل رو با صدای پایینی گفتم چون هیچکس از وجود اون شنل به جز دوستام خبر نداشت
هممون خوشحال بودیم .خبری از ریموس نبود سرمو چرخوندم و دیدم ریموس تکیه داده به دیوار و ناراحته .داشت به ما نگاه میکرد .یه نگاهم به پیتر کردم که بله اونم داشت نگاهش میکرد
رفتم سمت ریموس و با تحکم که خودمم از لحن خودم داشت خندم میگرفت گفتم:
-بیا دنبالم
اونم دنبالم اومد .رو به پیتر وایسادم و گفتم :
-اینجا چه خبره ؟؟
پیتر-هیچی
ریموس جوش اورد و اومد جلو و گفت :
-ارررررره هیچی فقط اقا ...
سریع پیتر دستش رو جلوی دهن ریموس گرفت و گفت :
-ریموس خواهش میکنم
و ریموس دستش رو کنار زد
به زور مجبورشون کردم اشتی کنن .تازه داشت اوضاع به حالت عادی بر میگشت که دامبلدور صدامون زد وقتی رفتیم توی اتاقش گفت که از بعداز ظهر باید بریم توی جنگل ممنوعه و زیر نظرمون داره ..و رفت کنار میز گردش و یه شکلات برداشت و روبه ما با یه چشمک گفت :
-موفق باشین پسرا

پست جالبی بود.
یه نکته ای که باید بهش توجه کنی اینه که وقتی میخوای دیالوگ بنویسی باید به جای این که بنویسی « سیریوس-...»، اینجوری بنویسی:

نقل قول:
سیریوس در حالی که زیر چشمی نگاهی به ریموس می انداخت گفت:
- ....!


در ضمن اونجایی که بچه ها پیش دامبلدور رفتن انگار حوصله ـت دیگه سر رفت و سمبل ـش کردی!
اگه اتفاقی می افته تو نباید تعریف کنی. خواننده دوست داره از حرف های افرادی که توی داستان هستن اینو بفهمه.

در کل خوب بود.
تأیید شد.


ویرایش شده توسط ماندانگاس فلچر در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۲۳ ۲۰:۳۱:۱۹
دلیل ویرایش: تأیید


پاسخ به: اگه ميتونستي از يه ورد استفاده كني اون چي بود؟
پیام زده شده در: ۲۰:۲۱ یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۳
#3
آواداکداورا
و اکسپلیارموس



پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۹:۱۴ یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۳
#4
سلام کلاه گروه بندی عزیزم .
من شیطونم و عاشق دردسر...
اعتماد به نفس بالایی ندارم..
خیلی درس خون نیستم ولی اگه بخوام بخونم خیلی خوب میتونم از پسش بر بیام
در برابر مشکلات مقاومت میکنم..
برام مهم نیست که به کدوم گروه برم چون همه ی گروها خوب هستن
حالا هر گروهی که بگی خیلی ازت ممنون میشم

درود
به مراحل ورود به ایفای نقش دقت کنید:

1- خواندن قوانین ایفای نقش
2- شرکت در تاپیک کارگاه نمایشنامه نویسی
3. حضور در تاپیک سال اولی‌ها از این‌طرف: کلاه گروه‌بندی
4- انتخاب یک شخصیت از لیست شخصیت های گرفته نشده و معرفی در تاپیک شخصیت خودتون رو معرفی کنید.

تأیید نشد.


ویرایش شده توسط ماندانگاس فلچر در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۸ ۲۳:۱۴:۵۶






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.