یه رول بنویسید با این موضوع: شما از هاگوارتز فارغ التحصیل شدید. سال ها گذشته و حالا یه بازیکن حرفه ای کوییدیچ هستید، بازی فینال لیگ رو پیش روتون دارید و داور پیر بازی به سختگیری شهرت داره.. همه نگران سوت زدن های بی منطقشن و شما هم همینطور، به خوبی میشناسیدش، داور بازی فینالتون جیمزسیریوس پاتر پیره که زمانی در هاگوارتز استاد کوییدیچتون بود.
روبروش کوییدیچ بازی کنین، بهش نشون بدین چی کاره این و سوپرایزش کنین! صدای جیغ و داد تماشاچیان کل استادیوم انگلستان را پر کرده بود . لیگ جهانی داشت به پایان خود میرسید و آخرین بازی امروز بود ! اینقدر بازی ها حساس و پرهیجان بود که چد نفری برای باخت تیمشان سکته کرده بودند و به نقاط مختلف یعنی بیمارستان ، تیمارستان و قبرستان رفته بودند !
تنها دو تیم به مرحله ی نهایی رسیده بودند ! این دو تیم ایران و انگلستان بودند . پشت تریبون لی جردن به همراه پروفسور مک گوناگل با این فرمت
ایستاده بود . فرد و جرج هم مانند همیشه کارت های شرط بندیشان را میفروختند. بازیکنان دو تیم در رخت کن بودند (به همراه کالین کریوی : روزنامه نگار جنجالی پیام امروز ) .
در رختکن ... کاپیتان تیم انگلستان یعنی تد ریموس لوپین رو به گل های باغ کوییدیچ گفت:
-بچه ها ! امروز باید خودمونو به داداش یویو بازم نشون بدیم!
-جان؟!مگه جیمز سیریش پاتر اینورا هست ؟
-داور بازیه!
-وای دّدّ!
آرتور ویزلی با ترس و وحشت این را گفته بود ! میترسید که جلوی جیمز سیریوس پاتر ضایع بشود. پس باید چه میکرد ؟ باید انصراف میداد یا بازی میکرد؟ معلوم نبود !
استادیوم...لی جردن داشت گزارش میکرد:
-سلام دوستان عزیز چطورید؟ خوبید؟ خوشید ؟ سلامت... ببخشید پروفسور!
پروفسور مک گوناگل با این فرمت
به او نگاه میکرد! در نگاه او حرفی نهفته بود ! حرفی که میگفت :((آرامش اینجارو حفظ کن (به زبان دانشجویی))) و لی جردن ادامه داد:
-خوب دوستان ! نگاه وحشتناک پروفسور رو شاهد بودید !
من برم سر مسابقه . خوب بازیکنان ایران : مهدی شماعی زاده ، اسد سرخی و احمد خفته ، صولت آب پرور و هومن خنجری، امیرعلی زهره خان و امیریل فهامه! بازیکنان انگلستان: تد ریموس لوپین ، ویکتوریا ویزلی ، روح مبارک سپتیموس ویزلی ، آرتور ویزلی ، هری پاتر ، جینی ویزلی و رونالد ویزلی ! ماشالله همه ویزلین! خوب سوت داور سختگیر زده میشه و بله بازی شروع میشه ! آرتور ویزلی ! توپ رو به تد ریموس لوپین پاس میده ! حالا یه پاسکاری زیبا بین ویزلی و لوپین و توی سبد ! آرتور ویزلی توپو گل میکنه و جلوی استادش ضایع نمیشه ! البته همین اول ! اوه نگاه کنید هومن خنجری یه ضربه زد ! اینقدر بازی سریع پیش میره که اصلا نمیشه گزارش کرد ! اوه اسنیچ؟ هری پاتر؟ میره؟ بله مانند همیشه اسنیچ مال اون میشه ! بازی به نفع انگلستان ! تماشاچیان عزیز الکی بلیط 100 گالیونی خردید ! کوفت مسئولین! اوه ببینید همه ی ایرانی ها به سمت داور ویدئو چک میرن! یقه رو ول کن برادر ! احمد جان! اسد کشتی بدبختو ! د ولش کن هوی!
لی جردن به سمت جایگاه داور ها رفت تا آن هارا از هم جداکند اما خودش جان به جان تسلیم کرد و به رحمت مرلین رفت!
این بود انشاء من