روز 31 اگوست ایستگاه کینگز کراس
سدرلا: مامان هرروز برامنامه بنویس باشه؟
خانم بلک : سدرلا ما برای برادراتم هر روز نامه می فرستادیم نگران نباش.
-اگه من تو ریفندور بیفتم منو از توی شجره نامه خط میزنن ؟خودت که میدونی خودشون گفتن فکر میکنن من توی گریفندور بیفتم.
- منم تو رینوکلا بودم بنابراین ممکنه تو هم توی رینوکلا بیفتی و شاید اسلیترین هر چی نباشه تو یه اصیل زاده ای .
-سیریوس هم اصیل زاده بود.
-خوب مشخص بود اون توی گریفندور میفته . نگران نباش گریفندور خیلی شبیه اسلیترینه
-امیدوارم هر جا که بیفتم رابطه ام با خانواده بد نشه و دوستیم با نارسیسا به هم نخوره .
- نه نمی خوره برو .
- خداحافظ مامان.
در قطار
سدرلا : سلام
نارسیسا و اندرومیدا: سلام
- خیلی نگرانم
- مطمئن باش حالت از ریگولس بد تر نیست همه به خاطر برادرش مسخرش میکنن
- حالا زیادم مطمئن نباش شاید من هم تو گریفندور بیفتم
کلاه گروه بندی
مک گونگال:نارسیسا بلک
کلاه : اسلیترین
اسلیترینی ها دست میزنند و تشویقش میکنند و نارسیسا به میز اسلیترین می پیوندد.
مک گونگال:سدرلا بلک
کلاه : بعد از اندکی تامل... گریغندور یا رینوکلا؟؟؟
سدرلا: اسلیتریننننننن
-تو خیلی باهوشی و خیلی شجاع ، گریفندور رو دوست نداری؟؟پس برو .... رینوکلا
جیمز : دومین بلکی که توی اسلیترین نیفتاد رفیق.
سیریوس : اره مثل اینکه بایدبه سدرلا افتخار کنم.
سدرلا در دل خود میگوید : ای کاش منو تو اسلیترین انداخته بود
این نمایشنامه نیاز به "توصیف" داشت،لاکن تو فقط از دیالوگ استفاده کردی...
به عنوان مثال همون اول که سدرلا با مادرش صحبت میکنه بایداینطوری میبود:
"سدرلا با نگرانی به مادر خود نگاهی انداخت. قرار بود برای اولین بار از مادرش به مدتی طولانی جدا شود و همچنین نگرانی بزرگتری داشت...اگر در اسلیترین نمی افتاد،چه میشد؟
_مامان هر روز برام نامه بنویس..باشه؟
مادر با مهربانی نگاهی به دخترش انداخت و گفت:
_سدرلا ما برای برادراتم هر روز نامه می فرستادیم نگران نباش.
.
.
."
ایرادای خیلی زیاد دیگه مثل غلط تایپی و غیره هم داره...اصولا باید تایید نشی ولی خب...بخوایم خیلی خیلی ارفاق کنیم،با نهایت ارفاق...
.تایید شد!
مرحله بعد: کلاه گروهبندی.