تصویر شماره ی 5همه جا پره از جادو آموزای سال اولی و وسط همه ی اونا تنها تر از همه فقط سوفیا کارپنتره که داره هاج و واج نگاه میکنه و... لحظه ای بیشتر طول نمیکشه که سلول های جادو زده ش با شنیدن اسمش به لرزه در بیاد.
- سوفیا کارپنتر.
با دستای لرزون و یخ کرده قدم بر میداشت.. پله هارو با ترس بالا زفت و روی اون صندلی نشست...
- خب خب خب.. اینجا چی داریم؟؟؟ دختر کوچولوی وحشت زده ی طفلی، هنوز حتی نمیدونی دور و برت داره چه اتفاقی میفته مگه نه؟؟ هووومممم بذار ببینم... تو باهوشی! آو... خیلی باهوش! ببینم این فکرا رو از کجا میاری؟؟ تو.. تو قلب مهربونی داری... حالا دختر جون... زرد یا آبی..
دخترک ترسیده! چی باید جواب بده؟!!
- نمیدونی چی باید بگی نه؟! خب من میدونم. ریونکلا!!!!
جمعیت زیادی از اون ردیف تشویق میکنن. مگه حتی سوفیا رو میشناسن؟! راهنمایی میشه که بره بشینه سر میز پیش بقیه هم گروهی هاش. هنوزم وحشت کرده و گیجه ولی اون پسر مو مشکی از میز پشتی با اون چشمای سیاه مثل سیاه چاله دلش رو گرم و آروم میکنه.
- هی! به کی داری نگا میکنی دختره؟
+ ها؟! آآآ هیچ کس.. سوفیا. اسمم سوفیاس.
- خب محض اطلاعت باس بگم دور پسرای اسلیتیرین رو خط بکش.
+ پسرای چی؟!
- اسلیتیرین. تو مث که از سال اولیا هم بی تجربه تری!
+ آم... آ...
- ببین دختـ... سوفی اگه الان پشت این میز نشستی ینی باهوشی. پس از اون هوش کوفتی استفاده کن! اون پسرا بی عاطفه ن! سرد و سنگ و شرورن! فک کردی ممکنه به دختر سال اولی ای مث تو توجهی کنن؟!
+خب...
- نه. جوابه درست نه عه.
ولی این دختر وراج و فوضول حتی اسمشم به سوفیا نگفته بود! حتی بهش اجازه ی حرف زدن هم نمیداد! و سوفیا هنوزم درست نمیدونست چه اتفاقی داره میفته ولی از یه چیزی مطمئن بود... زندگیش به طرز غیر قابل وصفی عوض و عجیب شده بود!
روز ها توی مدرسه میگذشت و سوفیا دیگه به این حجم عظیم "جادو"تو زندگیش عادت کرئه بود ولی با همه ی هشدارای اون وراجک (سوفیا دوست داشت اینجوری صداش کنه) بازم سیاهچاله ها واسش غیرقابل فرار بودن. اون پسره هم عجیب بود. ساکت و سرد بود و متقابلا به چشمای سوفیا زل میزد. انگار میدونست سوفیا نمیتونه ازشون فرار کنه..
و فکر میکنم همه چی از اینجا شروع شد...
+ وراجک؟! اسم اون پسره چیه؟!
...
درود فرزندم
خوب بود. احساسات رو به خوبی منتقل میکنی و توصیفات مکانت هم خوب و به جا هستن. فاصله ها تقریبا رعایت شده بود و این خوبه.
تایید شد!
مرحله بعدی: گروهبندی