هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۲۰:۳۹ شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۸
#1
کلاه جان سلام من عاشق مطالعه و درس خوندن هستم هوشم هم شکر خدا خوبه اما از اونطرف هم رویای ام و هم یه جورای نجیب در عین حال ساعی و شجاع هم هستم اما خودم ریونکلا رو بیشتر دوست دارم و نظر به اینکه تو چی تو من میبینی ممنون



پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۱۳:۵۹ پنجشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۸
#2
(تصویر شماره 4دراکو و جینی در کتابخانه )

جینی سخت مشغول درس خواندن در کتابخانه بود ,چون نمیخواست مثل ترم قبل نمره بدی بگیره .او کتاب تاریخ جادوگری رو ورق میزد اما از قیافش معلوم بود که هیچی نفهمیده جینی زیر لب میگفت: من چقدر خنگم اخه چیه این درس سخته که من نمیفهمم .از قضای روزگار دراکو مالفوی هم تو کتابخونه بود و اون لحظه حرف جینی رو شنید و سمت او امد.
_میدونی چرا خنگی چون مامان بابات پول نداشتن برات غذای خوب بخرن و تو خنگ شدی.
جینی خم به ابرویش نیاورد و جوری رفتار کرد که انگار کسی ان اطراف نیست .
-فکر نمیکردم گوشهایت هم ضعیف باشه ,بهتره بری پیش خانم پامفری
-راحتش بزار پسره زردمبو .
این صدای مایکل کرنر بود. دوست پسر جینی .
-به توچه بچه دماغو ؟
مایکل دستش را بلند کرد که مالفوی را بزند اما از کارش پشیمان شد. چون کراب و گویل امده بودن کراب گفت : کارتو انجام بده منتظریم .
مالفوی با صدای کشدارش گفت : ولش کنید ارزششو نداره. سپس سمت جینی رفت و در گوشش گفت :امیدوارم یه روزی بفهمی که من دوسِت دارم .من به خاطر خون اصیلی که دارم و به خاطر خانواده اشراف زاده ام نمیتونم با تو باشم اما اگر میخوای با من باشی شب جلوی کلاس اسنیپ ساعت 8 بیا .
مالفوی و دوستاش از اونجا رفتند مایکل سمت جینی رفت و با حالت تسلی بخش گفت :حالت خوبه عزیزم
- اره
- اون عوضی بهت چی گفت ؟
- هیچی میدونی چیه بهتره که یه مدت با هم دیگه نباشیم .
-چرا اخه ؟
-خواهش میکنم /.
مایکل که ناراحت شده بود گفت :خیلی خب

.......................................................................................................................................................................

ساعت هفت و نیم شب جینی یواشکی از خوابگاه گریفیندور خارج شد و به زیرزمین رفت تا جلوی کلاس اسنیپ حاضر بشه ,اون دراکو رو دید که حسابی تیپ زده بود اما ردای اسلیترین رو پوشیده بود که کسی بهش شک نکنه .وقتی دراکو جینی رو دید , بغلش کرد و در گوشش گفت: من واقعا تو رو دوست دارم .
جینی عقب رفت و گفت :پس چرا اینقدر به منو برادرام توهین میکردی؟
-حساب تو از برادرات جدا است .ولی به این دلیل بود که به به اون تا خنگ (کراب و گویل) نشون بدم کسی هستم
دراکو دوباره جینی رو بغل کرد و اون رو بوسید .

_________
تایید شد!
خوش اومدین به ایفای نقش.


ویرایش شده توسط پافماشمم در تاریخ ۱۳۹۸/۱/۱۵ ۱۸:۱۴:۲۶
ویرایش شده توسط تاتسویا موتویاما در تاریخ ۱۳۹۸/۱/۱۷ ۱۹:۲۹:۳۱






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.