هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۴۷ جمعه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸
#1
نام:پیتر

گروه خونی:اصیل زاده

گروه:اسلیترین

ویژگی های اخلاقی و ظاهری:مو های بور قد بلند و چشم قهوه ای درشت.
بلندپرواز و باهوش

پاترونوس:مار

جارو:نیمبوس 2016

چوبدستی:۱۸ سانتی متری از جنس چوب گردو و رگ قلب ققنوس با انعطاف مناسب و غیر قابل شکستن.

زندگینامه: پدر پیتر در گذشته دانش آموز ممتاز هاگوارتز در گروه اسلیترین بوده و مادر وی در هافلپاف فعالیت داشت.
از دوران کودکی،پیتر علاقه خاصی به طلسم ها داشت و تا قبل از رفتن به هاگوارتز چندین طلسم را حفظ کرده بود.
در مدرسه مورد قلدری دیگران قرار میگرفت اما همه اینها فقط پیتر رو قوی تر میکرد.
پایان ترم اول او بهترین دانش آموز اسلیترین بود و او الان برای ترم دوم آماده میشود.


تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۲/۷ ۱:۴۳:۳۸


مرحله ی دوم :کلاه گروه بندی
پیام زده شده در: ۱۳:۰۴ جمعه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸
#2
سلام کلاه گروهبندی عزیز لطفا منو توی گروه اسلیترین یا گریفندور بنداز



مرحله ی دوم :کلاه گروه بندی
پیام زده شده در: ۰:۰۰ جمعه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸
#3
سلام کلاه عزیز من۱۳ سال دارم. من گریفندور واسلیترین را خیلی خیلی دوست دارم
فقط ریونکلاو و هافلپاف نباشه لطفا ممنون .




تصویر شماره 6:دراکو مالفوی در حال گریه کردن
پیام زده شده در: ۱۳:۲۳ پنجشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۸
#4
به دستشویی ها میرسه،خیلی سعی کرد که گریه نکنه ولی بغضش از وقتی که توی راهرو در حال دویدن بود شکست.
در رو میبنده و آروم قدم میزنه و دور و برش رو نگاه میکنه. مطمئن میشه که کسی اینجا نیست.
به دیوار تکیه میکنه و روی زمین میشینه و گریه میکنه.
میرتل صدای گریه ی دراکو رو میشنوه اما براش مهم نیست و ترجیح میده توی دستشویی بمونه.
هری و رون وارد دستشویی میشن.
هری:دراکو،ما خیلی متاسفیم. خبرش رو شنیدیم.پدرت مرد خوبی بود.
رون زیر لب میگه:نه واقعا.
دراکو سرش رو بالا میگیره و میگه:ممنونم رفقا! ولی منو از کجا پیدا کردید؟
رون:توی نقشه جادویی که هری داره،دیدیم که داری با تمام سرعت میدوئی،پس اومدیم که ببینیم چی شده.
میرتل صدای هری رو میشنوه و با خوشحالی بیرون میاد و میگه:هری! سلام!
هری:سلام میرتل.
دراکو:تو اینجا چیکار میکنی؟
میرتل:خودت اینجا چیکار میکنی؟آقای مالفوی؟
همه سکوت کردند که یهو:
رون:پروفسور دامبلدور گفته که جسد باباتو بدون سر پیدا کردن.
گریه دراکو بیشتر میشه.
هری با آرنج به پهلو رون میزنه و سرش به معنی تاسف تکون میده.
دراکو شروع به حرف زدن میکنه:هری،من میدونم کی بابام رو کشته.
هری و رون و میرتل:چیییییی؟؟
دراکو:کار اسمشونبر بود.
ه:ولدمورت.
ر:هری لطفا دیگه اسمشونبر.
تو از کجا اینو میدونی؟
دراکو:من واقعا متاسفم،دلیل اینکه توی این مدت نمیتونی جاروی خودت رو کنترل کنی،بابای من بود.
ولدمورت به پدر من دستور داده بود که تورو بکشه،ولی همیشه یه چیزی مانع این کار میشد.
پدرم موفق نشد.
پس ولدمورت کار پدرم رو تموم کرد.
هری:من یه بار اونو شکست دادم،پس دوباره هم میتونم این کار رو انجام بدم.
رون:منم میام!
دراکو: منم هستم!
در دستشویی باز میشه و هرماینی و دامبلدور وارد میشن.
هرماینی:روی ماهم حساب کنید!!!



خوب نوشته بودی، ولی شخصیت‌ها اصلا اون چیزی نبودن که ازشون انتظار داشتیم! مثل رفاقت دراکو با هری و رون... این مهمه که شخصیتا اونطوری که ازشون انتظار داریم رفتار کنن. لطفا این موردو وقتی وارد ایفای نقش شدی رعایت کن.

تایید شد.

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۲/۵ ۲۱:۳۸:۰۹


تصویر شماره 6:دراکو مالفوی در حال گریه کردن
پیام زده شده در: ۱۱:۱۵ یکشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۸
#5
دوئل هرمیون گرنجر و دراگو مالفوی بود هرمیون از طرف پروفسور دامبلدور انتخاب شده بود و مالفوی از طرف پرفسور اسنیپ.
طولی نکشیدکه هرمیون با یک سحر مالفوی را شکست داد.
بغض گلویش را گرفت و دوان دوان به طرف دستشویی طبقه ی پنجم رفت فکر میکرد که آن جا بهترین جا برای تنها بودن است .
مالفوی همین طور که به دستشویی رسید زیره گریه زد میرتل گریان کنارش می آید ومیگوید یک نفر پیدا شد که کنار من گریه کند دیگر از تنهایی درمی آیم .
میرتل به مالفوی میگوید حال چه شده؟ مالفوی با گریه تمام ماجرا را برای میرتل تعریف می کند.
ناگهان در دستشویی باز میشود و جینی ویزلی وارد میشود و میرتل و مالفوی را در حال گریه کردن میبیند. ومالفوی را دل داری می دهد .
اشک های مالفوی را پاک می کند و آن را به تالار اصلی میبرد.


داستانت رو خیلی خیلی خیلی سریع پیش بردی و فقط به صورت تیتروار توضیح دادی یه اتفاقی افتاد و به سرعت ازش عبور کردی. لطفا یه بار دیگه بنویس و این‌بار بیشتر در مورد حوادثی که رخ می‌ده توضیح بده و سعی نکن سریع همه چیو توضیح بدی و بری. با توصیفات بیشتر مشخص کن که دقیقا چه اتفاقی افتاده، شخصیت‌ها چه حس و حالی دارن و...

تایید نشد.



ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۲/۱ ۲۰:۳۵:۱۸






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.