سوژه تقلب
این مسابقه بین هافلپاف و ریوینکلاو بود
چند روز قبل از مسابقه همه داخل تالار هافلپاف بودن تیت و سدریک در حال صحبت کردن بودن
-سدریک پس کی نوبت من میشه؟
-ببین من من کهنگفتم نه،گفتم بذار این بازی ها بین گروهی تموم شه باشه،برای تیم کشی بعدی میارمت دفعه بعد هرکس میتونه برای خودش تیم داشته باشه!
-ولی خب میخواستم برای گروهم امتیاز بیارم...
همینطور که صحبت میکرد ترومن از راه رسید و یک راست رفت پیش سدریک.
-سلام سد ،سلام تیت چطوری؟
-مرسی تبریک میگم!
-بابته؟
-پست مهاجمو دادن به تو!
-جدی؟؟؟؟
-آره مگه درخواست نداده بودی؟منم پیگیری کردم بجای کندرا اوردمت!
-واااای سدریک دمت گرم،از توهم ممنون بابت تبریکت،اععع...باید بریم برای ناهار
سه نفر به سمت سالن غذا خوری رفتن انواع غذا ها روی میز بود همه داشتن غذا میخوردند الکساندرا چیزی رو میزش نبود اخه همرو باهم خورده بود و بقیه بچه ها تیم کوییدیچ هافلپاف یکجا نشسته بودن
-سدریک بیاین اینجا جاتون خالی کردم!
سدریک و ترومن نگاهشون میره سمت صدا صدای زاخاریاس بود که از سر میز ناهار میومد ترومن یک نگاه به تیت کرد و گفت:
-بیا اینجا بشینیم
-ولی اونجا برای بازیکنانه تیمه
-بیا بابا مگه چخبره؟...اههههوووم میتونم به عنوان مدیر برنامم قبولت کنم!
تیت یکم قرمز شد اون صحنه داشت کوافل رو تو صورت ترومن میدید
-باشه بابا شوخی کردم بیا !!
-باشه بریم!
به سمت میز رفتن در حال غذا خوردن صحبت میکردن.
-میگم سدریک کندرا مگه چی شده بود؟
-خب به دلایلی که بین خودمون بود برکنار شد
-اها !!
-میگم تو چیشدی ،ناظر کجا شدی؟
-سوروس اسنیپ همیشه مسخرم میکنه ،میگه تو ترومنو میفرستم برین ناظر زوپس نشینان تو برزخ
همه میخندند ترومن سرشو بالا میاره
-خب اونا نمیدونن لیاقت تو هاگوارتزه
-چی بگم!!
همه با خوشی ناهار خوردن و هرروز تمرین میکردند ترومن تیت روبه عنوان رفیقش دوست داشت و نمیخواست ناراحت باشه برای همین با هماهنگیه سدریک به تمرین اوردنش که با اونا تمرین کنه داشتن با کوافل پاسکاری میکردندو دو به دو کنار رو با روی هم ایستاده بودند و دروازه بان هم تمرین جدا داشت
تیت داشت با یکی دیگه تمرین میکرد و وینی و زاخا دوطرف ترومن بودنو و تمرین میکردند
-گابریل؟
همینطور که کوافل رو میگرفت و پرت میکرد
-هوم؟
نگاهات عجیبه؟
-به کی ؟به چی؟
وینی به حرف اومد
-به تیت!!
-نه بابا اون فقط یک دوسته ، همین!!
-به من دروغ نگو گَب،تقریبا تمام گروه متوجه شدن که موقع تمرین حواست به تیته البته غیر خوده تیت
-خب گیریم یچیز....آخ دستم ...گیریم یچیزی باشه...بگیر مک!!
-خب چرا معطل میکنی؟
-میدونی ویک همه یک راز هایی دارن که به کسی نمیگن...مواظب باش
ویک توپو میگیره و صدای سدریک بلند میشه
-خب تمرین بعدی اینه یکی توپو دستش میگیره و بقیه باید توپو ازش بقاپن توپ دست هرکس افتاد باید با مهارت خودش تا ده دقیقه دستش نگه داره و بازیکنانو جا بذاره این تمرین برای استقامت و جا گذاشتن بازیکنانه حریفههمه یک دایره درست کردند سدریک توپو بالا انداخت حسن مصطفی توپو اول میگیره حرکت میکنه همه دنبال توپ میرن حسن چون مهارت داشته از قبل همه رو جا میذاره ولی زاخاریاس توپو ازش میقاپه ... تمرین سختی بود بعد این تمرین سراغ گرفتن اسنیچ رفتن و اون روز تموم شد
دو روز بعد مسابقه بود بود روز بعد ریوینکلاو زمینو گرفته بود برای تمرین و فرداش مسابقه بود
بعد تمرین ریوین همه سر کلاس پروفسور اسلاگهورن اومده بودند
-خب بچه ها خوش اومدید امروز درس مهمی هست که باید یاد بگیرید معجون سازی همیشه این نبوده که حال همو بهم بزنید (در حالی که به ایوانوا نگاه میکنه و روشو برمیگردونه)همیشه این نبوده که بخوایم برای تغییر شکل یا هرچی استفاده بشه درس امروز درباره شانسه،این چیزی نیس که هر کسی داشته باشه چندین سال پیش پسری به نام هری پاتر تونست دون معجونو به دست بیاره البته چند سال پیش ساخت این معجون سخت بود ولی الان به لطف بازار سیاه درست کردنش اسون شده!
-یعنی هرکسی اونو بخوره اوضاع چیزی که میخاد میشه؟یا قدرتمند میشه؟
-اقای جاکسن همیشه اجازه بگیر حرف بزن ولی ایندفعه رو جواب میدم،خب هردو معجون های جدید این قابلیت رو دارن که قدرتمند کنن در ضمن این فقط یک اموزشه ن چیز دیگه مگه نه اقای جاکسن؟
-آره غیر از اینم نیست!
اون روز کلاس تموم شد همه داشتن از کلاس بیرون میومدند
-سدریک به نظرت حرف زدن تام عجیب نبود؟
-نمیدونم دقت نکردم ،تمرکزتو بذار برای فردا باشه؟
-باشه!!
و سدریک سریع جدا شد و رفت تیت از کنار ترومن رد شد و ترومن اونو دید صحنه بسیار زیبایی بود همینطور که تیت با دوستاش میخندید ترومن لبخندی رو صورتش بود
یکدفعه با یک بشکن به حالت عادی برمیگرده
-گب کجایی؟
-اع سلام هدر تویی؟
-خیره شده بودی،قضیه چیه؟
-هیچی یک خیالات عجیب و درس تکرار شدنی
-خب لاقل یجوری نگاه کن که خیط نباشه ،بیا بریم !!
اتاق خواب هافلپافی ها شب شد اتاق گابریل با هم اتاقیش ارنی مک میلان تو تختاشون بودند و خوابیده بودند
-خب بازی کوییدیچ بین ریوینکلاو و هافلپاف این بازی چه بازی بشه ترومن همه رو جا میذاره به به ده امتیاز برای هافلپاف یک ده امتیاز دیگه ترومن چه میکنه
همه چی بهم میریزه مثل خمیر بهم پیچیده میشه ترومن و یک نفر دیگه در حال صحبت بودند ترومن گریه میکرد ترومنی که ِغرورش له شده بود ترومنی که کسی نمیتونست غرورشو زیر پا بذاره ایندفعه چشماش کاسه خون بود
-ببین گب نمیشه نمیتونم ،نمیتونی زورم کنی که!!نمیتونم چیکار کنم؟ 🖤😕
-ولی نارسیس من دوست دارم!😦❤
-میگی چیکار کنم حالا حست یه طرفس!🖤😧
-ولی خودتم ازین حرفا میزدی!!خودت اومدی سمتم من گفتم نمیخام با کسی باشم تو منو این کردی 🖤😔
-اشتباه کردم غلط کردمو برای چنین موقع هایی 😧
-
پس غلط کردی که اومدی تو زندگیم گمشوووووووو بیرون از ذهن من نمیدونم چقدر طول میکشه که بخوام فراموشت کنم ولی یروزی تقاص همشو میدی [b]گمشووووووووووووووووو بیرون گمشو [/b]😡😭😦😥
چشمای ترومن خون شده بود صدا تو سر ترومن میپیچید انگار دنیا تو سره گب میچرخید
-
گمشوووووووو ارنی از خواب میپره و روی سر ترومن میره
-گب ،گب بیدار شو چت شده؟
گب چشماشو باز میکنه کاسه خون بود با صدای خش دارش صحبت میکنه
-همون کابوس همیشگی
-هی گب مجبورم میکنی یک ابلی ویت روت اجرا کنم ها!!
و اونو بغلش میگیره ادامه میده
-مرده گنده خجالت بکش تو که هیچوقت نگفتی این همیشگی چیه ولی هرچی هست باید تمومش کنی
-دستتو بکش از من ، خودم میدونم چیکار کنم ،نیازی نیس بگی چیکار کنم
و از اتاقش خارج میشه که هوایی بخوره ارنی به اخلاقه ترومن عادت داشت
زمین بازی کوییدیچ روز بازی بین هافلپاف و ریوینکلاو -خب من یوان هستم گزارشگر این بازی ،هافلپاف اومده تا بازیکن جدیدش رو معرفی کنه گابریل ترومن مهاجم جدیدالورود تیگ هافلپاف که جابگزین کندرا دامبلدور شده این بازی جزو مهم ترین بازی هاست و یک بازیه سرنوشت ساز
_خب بچه ها امیدوارم بازی خوبی داشته باشین مراقب باشین حریف قدری داریم
یوان:خب تماشاگران ورزشگاه رو پر کردن یه عده از گروه پایگاه بسیجی مودی اومدن و عکس مودی رو بالا نگه داشتن البته نمیدونم چه ربطی داره ولی عجیب تر از این تیم ریوینکلاوه که پرچم ژاپن رو بالا برده کارهایی میکنن ایناهم ها،خلاصه صورت دامبلدور رو میبینیم که نصف صورتش زرد و نصفشو آبی کرده بود حاجی خودمونیم چه قیافه بیریختی پیدا کرده طرفداران هافلپاف هم سر صدا میکنن که پرچم ژاپن رو پایین بیارن فک کنم پرسپولیسی باشن این هافلی ها، خلاصه بازی شروع میشه از بازی قبلی حسن فقط ازش یک سر مونده و از برایان یک پیکر شبیه به خمیر که به بازی اومده تماشاگرا اماده اومدن تماشاگرای محترم خواهشمند است بساط پیک نیک و قلیونو جمع کنید از دفعه قرل وزارت بهداشت اومد یقه مارو گرفت کره خر سوار جیم دال سایپا۹۰هاگزمید باز حیوونو جای قبلی پارک کردی بیا برو وردار دیگه، خب برایان هنوز همون شرت ماماندوزو رو صورتش داره
خب بازی شروع میشه سدریک با
لگدی به کدو بازی شروع میکنه کدو اعتراض میکنه ولی نمیدونم چرا حسن با انگشت میانه معروفش به سمت کدو میاد و تو چشم کدو فرو میکنه حسن غوغایی به پا کرده ترومن رو میبینیم که از فرصت سو استفاده کرده و یک ده امتیاز برای هافلپاف میاره ریوینکلاوی ها با شعار ننه هلنا کجایی به سمت داور میرن ولی داور بلایی که سر برایان اوردو سر اونا میاره و شرت هاشونو به سرشون میکشه و با شعار مرگ بر جرونا بازی رو از سر میگیره
بازی پر گلی رو مشاهده میکنیم...
روز بعد-تخ تخ تخ تخ خب تخمه خوردن بسه همونطور که تماشاگران اماده به ورزشگاه اومدن زاخاریاس از خواب بلند میشه و با شعار یا ناظر یا هیچی به سمت توپ ها حمله ور میشه و گل ۱۳۰ رو میزنه بازی ۱۳۰ به ۱۴۰ به نفع ریوینکلاو پیش میره
آقا پس این اسنیچ کجاست بع له اسنیچ دست مک گونوگاله دلیل اینکه برداشتی چیه مک؟
-بتوچه!!
-خب جواب قاطع و صریح رو شنیدیم زاخاریاس همینطورلا چماق به سر لینی میزنه و خطا میگیره بعله پنالتی به نفعه ریوینکلاو همینطور که تام دور خیز میکنه جسم خمیر شده و بی جونه برایانو میبینیم که جانباز بازی با گریفه و تام پرتاب میکنه و ۱۵۰امتیاز برای ریوینکلاو و بعداز ساعت ها بازی ریوین برنده بازی میشه خب از بالا گفته شده که ولدمورت همون دستگاه ازمایش خونو به همراه فنریر و اگلا ارتقاش داده و تمام چیز هایی که خوردی نخوردی و خواهی خورد رو نشون میده و تست جرونا هم رایگان انجام میشه
همینطور که ریوینی ها شادی میکردند شوکه شدند حسن و برایان ک بیخیال بودند چون چیزی ازشون نمونده بود که بخوان آزمایش بگیرن همه به سمت دستگاه وسط زمین که همه تماشاگرا ببینن رفتن فنریر با نیشی باز به بازیکنان نگاه میکنه
-خب صدا میزنم بیاین بشینین
ارنی مک میلان
ارنی میشینه و یه قطره خونشو میریزه
-خب خونت قاطی داره برو...
-فنریز اینجا تایپک قبلی نیس اون دستور لرد لغو شد
-اع راس میگی اگلا ...خب برو مشکلی نیس..بعدی حسن مصطفی
....حسن کجایی حسن حسن
چیزی نبود فنریر همه جا رو گشت کسی نبود فقط یک صدا شنیده و یک انگشت دیده میشد
-اینجام یا باید حتما اینو نشون بدم
-خو تو معافی برو ...برایان سیندر فورد
بازم چیزی نبود جسمی بی جون که خودشو میکشید رو زمین فنریر یک نگاهی میکنه
-خب توهم بیا برو
بازیکنان هافلپاف همه تست دادن و رسید به بازیکنان
یوان:خب بازیکنان تیم هافلپاف مشکلی نداشتن همه لباساشون به نشانه قدرت در میارن البته تا وین خواست در بیاره داور به سمتش رفت و با امر به دامبلدور و نهی از ولدمورت صلواتی بر مودی و ال مودی خاتمه داد
همه دخترا غش و ضعف میرفتن
نوبت بازیکنان ریوین شد تام جلو میره فنریر به میگه هاه کن بعله خبر رسید الکل هشتاد درصد با چیپس و ماست اضافه خورده تماشرا با شعار حرومت حرومت تنها خور تنها خور مورد عنایت قرار میدن ازمایش میگیره و بعله چند قطره قطره شانس هم خورده تماشاگرا با شعار شیر سماور نمیدونم چرا داورو مورد عنایت قرار میدن فک کنم داورم با اینا همدست بوده
بعله کارگردان الفونسو رو میبینیم که جی کی رولینگ پاشو گرفته و نرو نرو کنان به سمت دوربین میاد و رو پرده سفید ورزشگاه عکس های اسلاگهورن و بچه های ریوینکلاو رو نشون میده
اقاااااااا قطع کن قطع کن اینا چیه زشته کاربر های سن پایین داریم قطع کن اقا اوه اوه دارن به زور طرز درست کردن قطره شانسو میگیرن اوه اوه اقاااااااا
مثبت ۱۸ شد الانه که وزارت ارشاد بیاد به بوق بریم قطع کن آلفونسو جان قطع کن همونه رولینگ به پات افتاده با این وجود برنده بازی هافلپااااااااف
تماشاگران ریوینکلاو این بار با شعار شیر سماور داورو مورد عنایت قرار میدن
هها خوشحال میشن ترومن دنبال تیت میگرده و تو تماشاگرا و تیت بوس از راه دور میفرسته و ترومن از بالای جارو میفته از شدت پرتاب بوس و به پنج تیکه تبدیل میشه و جن های عزیز اونو به سمت مادام پامفری در درمانگاه هدایت میکنن
و مودی همچنان شورت های بازیکنان رو دید میزنه و اعلام رنگ میکنه
-شورت دامبلدور خاکستری بود خودم دیدم
...
پایان