تصویر انتخابیاول سال تحصیلی در هاگوارتز است و هم همه و هیجان زیادی بین جادوگران و ساحره هاست.
محوطه پر از دانش آموزان هست که گروه گروه مشغول حرف زدن هستند.
یک گروه دوستانه سال سومی در حال رفتن به سمت پاتوقشونن . چشم یکیشون مدام دنبال یکی از دختراس و اصلا حواسش به صحبت های دوستانش نیست!
سیریوس: هی ! جیمز! با توعم به نظرت امسال چطوری سوروس رو اذیت کنیم ؟ همیشه بهترین سوژه مون بوده ، مخصوصا که با لیلی خیلی گرم میگیره! اسلیترین و گریفیندور! حتی خوده بنیان گذاراشم با هم نساختن ! جیمز! با توعم گوشت با منه؟
(سیریوس جلوی صورت جیمز چند بشکن میزند)
جیمز: چی میگفتی؟ متوجه نشدم!
سیریوس : نه انگار پاک عقلتو از دست دادی! ریموس تو یک چیزی بهش بگو! تو میدونی کجا سیر میکنه؟
ریموس: معلومه دیگه ! حواسش کجا میتونه باشه جز پیش لیلی ! جیمز دیوونش شده ! جیمز دیوونه.
پتی گرو: باور کنین اگر الان فحشش هم بدیم نمیفهمه ! میگی نه نگاه کن! هی جیمز! تو یک خوک بی مصرفی!
(جیمز جوابی نمیدهد و صدای خنده ی دوستان بلند میشود)
جیمز به خودش می آید: چرا این طوری میکنین؟ پتی گرو تو هم مراقب حرف زدنت باش تا به خارپشت تبدیلت نکردم یا شاید هم یه موش!(و لبخند خبیثانه ای میزند)
پتی گرو اب دهانش را قورت میدهد همه میدانند که جیمز قوی ترین جادوگر بین انهاست .
(صدای خنده ی سیریوس و ریموس بلند میشود)
جیمز : هی سیریوس! تو قبول میکنی پدر خوانده ی بچه ی من بشی؟
سیریوس در حالی که از تعجب ابرو هاش به موهاش رسیده است میپرسد:
-حالت خوبه؟ تو کی ازدواج کردی که بچه دار شدی؟ چقدر گفتم این قدر نوشیدنی کدو حلوایی عسلی نخور! عقلت پریده .
ریموس: چرا سیریوس پدر خوانده بچت باشه؟ من چی ؟
جیمز (در حالی که به نقطه ای خیره شده و اخم اش در هم رفته است):
- میکشمت پسره ی عوضی! کنار عشقه من چه غلطی میکنی؟ به اندازه ی کافی گوش مالی ندادمت؟
پتی گرو: اولالا! جیمز عاشق شده! عاشق دوست دختر سوروس!
جیمز (با عصبانیت) : لیلی ماله منه. دوست دختر سوروس! محاله، من نمیذارم.
ریموس : بیاین بریم بهش یاد بدیم دنیا دسته کیه!
سیریوس : عالیه از روز اول دردسر! من که پایم! جیمز ، موش کوچولو رو هم ببریم ؟ یا بزاریمش بمونه با دم باریکش بازی کنه؟
راهشون رو به سمت مشخصی تغییر میدن در حالی که پوز خندی گوشه ی لب شون نقش بسته.
توصیفاتت تقریبا خیلی کم بود. نیازی نیست توی پرانتز بنویسیشون. میتونی به صورت خیلی عادی بنویسیشون. و در مورد حالت دیالوگ نویسی... این حالتی که خودت نوشتی و نقل قول میکنم، حالت درسته:
نقل قول:سیریوس در حالی که از تعجب ابرو هاش به موهاش رسیده است میپرسد:
-حالت خوبه؟ تو کی ازدواج کردی که بچه دار شدی؟ چقدر گفتم این قدر نوشیدنی کدو حلوایی عسلی نخور! عقلت پریده .
به همین شکل بنویس همواره.
بدک نبود در کل.
تایید شد.
مرحله بعد: گروهبندی