هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۱۶ چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۹
#1
نام:
مونیکا ویلکینز

لقب:
مون!


گروه:
ریونکلاو

چوبدستی:
چوب درخت آلو و مغز موی تک شاخ

پاترونوس:
پروانه

ویژگیهای ظاهری:
موهاش سیاهه؛ اما پایین موهاشو بنفش می کنه. چشمای نافذی داره که بنفش رنگ هستن. قد متوسطی داره و لاغر هست. یه گردنبند با نگین بنفش هم داره که همیشه ی روونا گردنشه. کلا خیلی بنفشه این دختر!

ویژگیهای اخلاقی:
لجباز، مغرور و باهوش؛ به طوری که معمولا حرص همه رو در میاره. همونطور که قبلا گفته شد، بنفش بودن این دختر کار دستش داده و اخلاقش رو هم بنفش کرده؛ یعنی هر چیزی که رنگش بنفش باشه رو این دختر دوست داره.

نژاد:
اصیل زاده

توضیح:
مونیکا در قصری در لندن به دنیا اومد.
اون خواهری به نام الا داره که از بچگی با هم جفت و جور بودن؛ به طوری که تنها اختلافی که بین این دو خواهر وجود داشت، رنگ مورد علاقه شون بود.

بعد از مدتی به هاگوارتز رفت و اونجا در گروه ریونکلاو گروهبندی می شه. توی خوابگاه ریونکلاو، تنها تختی که پرده های بنفش داره تخت ایشونه؛ بس که این دختر بنفشه و روی بنفش بودنش اصرار داره؛ البته ارشدای ریونکلاو تا حالا چند بار برای این خودسریاش بهش تذکر دادن، اما ایشون بس که مغرور و لجبازه، گوش شنوا نداره.
اعتقاد داره که بعضی از ریونی ها هوش کافی ندارن و همیشه با اونا کل کل داره.
ریونی ها هم معتقدن که بالاخره این غرور مونیکا کار دستش می ده و همیشه بهش گوشزد می کنن که این غرورشو کنار بذاره.

به زیورالاتی که نگین بنفش دارن علاقه ی زیادی داره و اینکه چرا همیشه گردنبند نگین بنفشش گردنشه، همچنان در هاله ای از ابهام مونده!

***
دسترسی ریونم رو پس بدین!


پس دادیم.


ویرایش شده توسط مونیکا ویلکینز در تاریخ ۱۳۹۹/۷/۲۳ ۱۵:۲۲:۲۷
ویرایش شده توسط مونیکا ویلکینز در تاریخ ۱۳۹۹/۷/۲۳ ۱۵:۲۵:۱۳
ویرایش شده توسط ماروولو گانت در تاریخ ۱۳۹۹/۷/۲۳ ۱۵:۵۶:۳۳

تصویر کوچک شده

. No time to die .


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۳:۰۵ جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸
#2
نام:
مونیکا ویلکینز

گروه:
ریونکلاو

چوبدستی:
چوب درخت آلو و مغز موی تک شاخ

پاترونوس:
پروانه

ویژگیهای ظاهری:
موهاش سیاهه؛ اما پایین موهاشو بنفش می کنه. چشمای نافذی داره که بنفش رنگ هستن. قد متوسطی داره و لاغر هست. یه گردنبند با نگین بنفش هم داره که همیشه ی روونا گردنشه. کلا خیلی بنفشه این دختر!

ویژگیهای اخلاقی:
لجباز، مغرور و باهوش؛ به طوری که معمولا حرص همه رو در میاره. همونطور که قبلا گفته شد، بنفش بودن این دختر کار دستش داده و اخلاقش رو هم بنفش کرده؛ یعنی هر چیزی که رنگش بنفش باشه رو این دختر دوست داره.

نژاد:
اصیل زاده

توضیح:
مونیکا در قصری در لندن به دنیا اومد.
اون خواهری به نام الا داره که از بچگی با هم جفت و جور بودن؛ به طوری که تنها اختلافی که بین این دو خواهر وجود داشت، رنگ مورد علاقه شون بود.

بعد از مدتی به هاگوارتز رفت و اونجا در گروه ریونکلاو گروهبندی می شه. توی خوابگاه ریونکلاو، تنها تختی که پرده های بنفش داره تخت ایشونه؛ بس که این دختر بنفشه و روی بنفش بودنش اصرار داره؛ البته ارشدای ریونکلاو تا حالا چند بار برای این خودسریاش بهش تذکر دادن، اما ایشون بس که مغرور و لجبازه، گوش شنوا نداره.
اعتقاد داره که بعضی از ریونی ها هوش کافی ندارن و همیشه با اونا کل کل داره.
ریونی ها هم معتقدن که بالاخره این غرور مونیکا کار دستش می ده و همیشه بهش گوشزد می کنن که این غرورشو کنار بذاره.

به زیورالاتی که نگین بنفش دارن علاقه ی زیادی داره و اینکه چرا همیشه گردنبند نگین بنفشش گردنشه، همچنان در هاله ای از ابهام مونده!

شناسه قبلی

تایید شد.

خوش برگشتی.


ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۳ ۱۴:۳۱:۰۳

تصویر کوچک شده

. No time to die .


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۶:۰۴ چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸
#3
لینک پست تایید شده کارگاه داستان نویسی: #2056

سلام کلاه عزیز.
مهمترین ویژگیهای اخلاقیم، غرور و دانش هستن؛ اما توضیحات کاملتری می دم تا شما بتونی انتخاب بهتری داشته باشی.

هوش زیادی دارم و سعی می کنم برای هر چیزی یه دلیل منطقی بیارم.
خیلی حساسم و ممکنه با یه تلنگر ناراحت بشم.
رنگ بنفش رو دوست دارم و معمولا وسایلم بنفش هستن.

۱. ریونکلاو
۲. اسلیترین



ویرایش شده توسط مونیکا در تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۱ ۱۶:۲۳:۴۹
ویرایش شده توسط مونیکا در تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۱ ۱۶:۳۱:۲۳
ویرایش شده توسط مونیکا در تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۱ ۱۷:۲۳:۴۱
ویرایش شده توسط مونیکا در تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۲ ۱۱:۳۳:۰۵

تصویر کوچک شده

. No time to die .


پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۱۶:۳۲ سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸
#4
تصویر شماره 10 کارگاه داستان نویسی


-واسه چی منو آوردی اینجا هاگرید؟
-الیمپ گوفته بود دو کیلو شلغم بخر، اومدم از اینجا بخرم.

هاگرید، هری را کشان کشان تا کوچه دیاگون به قصد خرید شلغم آورده بود.
-وایستا این گوشه تا من برم شلغم بخرم و بیام.

دو ساعت بعد

هری که متوجه شده بود هاگرید دیر بر می گردد، به دنبال خوراکی وارد مغازه ای شد.
مرد مغازه دار بلافاضله بعد از دیدن هری که با لب و لوچه ی خیس به کیک های درون یخچال نگاه می کرد، مقداری دانه برداشت و جلوی هری ریخت!

-آقا من پسر برگزیده هستم! شگفت زده نشدید واقعاً؟! غذای بهتر نمی دید؟
-این دونه ها هم از سرتون زیادیه جناب برگزیده.

هری سرش را با ناامیدی خم کرد و مثل یک قرقاول، شروع به خوردن دانه ها کرد؛ اما ناگهان پرهایی مانند پر قرقاول در سراسر بدنش رشد کردند.
-آخ! قوقولی قوقو!

قرقاولری با کراهت پارچه ای دور پرهای قرقاول سبز شده روی بدنش کشید و دوباره به طرف شلغم فروشی حرکت کرد.
از شانس گند قرقاولری، هاگرید هم با دیدنش متوجه نشد که او هری است و در حالی که فکر می کرد یک گونه ی جدید جانوری را بدست آورده است، با خوشحالی قرقاولری را درون گونی شلغم ها انداخت و به طرف خانه اش حرکت کرد!

-این چیه آوردی خونه هاگر؟
-چون خواستی سوپ شلغم دوروس کونی، یه غرغاول هم آوردم سوپه خوشمزه تر بشه.
-قوقول قوقول!

هاگرید، قرقاولری را به مادام ماکسیم داد و او هم پس از تکه تکه کردن قرقاولری به سادیسمی ترین شکل ممکن، به هاگرید گفت:
-وای هاگر این چه تازست! به داداش گراوپت هم بگو بیاد با هم بخوریمش.

خیلی عالی نوشتی.

قطعا تایید شد!

اگر قبلا شناسه داشتی، لطفا یک بلیت ارسال کن و اطلاع بده، اینطوری دیگه نیاز نیست وارد مرحله گروهبندیی بشی و یک سره میری برای معرفی شخصیت.
اگر هم که قبلا شناسه نداشتی...

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۱ ۱۵:۳۶:۱۱

تصویر کوچک شده

. No time to die .






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.