هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۲۲:۱۰ چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸
#1
http://www.jadoogaran.org/modules/new ... wtopic.php?post_id=304900

روزی دامبلدور به سراغ هری رفت تا باهم برای خرید به دنیای ماگل ها بروند هری

قبول میکند دامبلدور با بهترین لباس میاید و هری با بدترین لباس دامبلدور به

سراغ کارهای خودش میرود و هری به لباس خریدن یک پالتو هم برای دامبلدور میخرد

دنبال دامبلدورمیگردد که هدویگ میگه اون با ولدمورت دارن دوئل میکنن

هری:چه جالب یک لباس هم برای اون بخریم اما پول ندارم بیا بریم جای اونا یکم

پول از دامبلدور بگیرم هری و هدویگ به سراغ انها میروند

هری:دامبلدور میشه یکم بهم پول بدی پول کم دارم راستی نگاه کن ببین چه

پالتوی قشنگی خریدم برات دامبلدور:نمیبینی دارم دوئل میکنم حالا پول میخوای

چه کار هری:خب میخام برای ولدمورتم لباس بخرم نمیبینی باشنل اومده اونم چه

شنلی شنل سیاه ولدمورت:خیلی ممنون ولی من کت شلوار میخام

هری:اگه دامبلدور پول بده

البوس:چرا من بدم خب خودش بده الانم اون دشمنمه

هری:بخایم دفنش کنیم لباس نمیخاد

هری به زور از البوس پول میگیرد اما پول هارا ازش میدزدن بر می گردد که پول

بگیرد ولی خبری از دامبلدور و ولدمورت نیست انها را داخل شهر بازی پیدا میکند

هری میرود تا برای خودش بگردد که گشنشه اش میشود خوراکی پیدا میکند و

میخورد ولی تبدیل به گربه میشود دامبلدور اورا مبیند به ولدمورت میگوید هرکه

زودتر اون گربه رو بکشه برای شام میبردش ولدمورت قبول میکند ولدمورت

برنده میشودوقتی میرودند اصلا یادشان نیست که هری بوده ولد مورت گربه داخل

فر میگذارداماده که میشود به گربه نگاه میاندازد و متوجه زخم پیشانی گربه میشود

و میفهمداو هری است و به دامبلدور زنگ میزند تابیاین با هم هری گربه بخورند

خب... سوژه ت واقعا جالب بود. ولی مانورت خیلی روی دوئل کم بود. نیازی نیست انقدر هم اینتر بزنی.
برای مثال این قسمت:
نقل قول:
هری:بخایم دفنش کنیم لباس نمیخاد

هری به زور از البوس پول میگیرد اما پول هارا ازش میدزدن بر می گردد که پول

بگیرد ولی خبری از دامبلدور و ولدمورت نیست انها را داخل شهر بازی پیدا میکند

این قسمت باید به این شکل نوشته بشه:

هری:
- بخوایم دفنش کنیم لباس نمیخواد.

هری به زور از البوس پول میگیرد، اما پول هارا ازش میدزدن. بر می گردد که پول بگیرد ولی خبری از دامبلدور و ولدمورت نیست. انها را داخل شهر بازی پیدا میکند.


هم اشکالات ظاهریت رفع شد، هم اشکالات نگارشیت. ازت میخوام که پستت رو دوباره اصلاح کنی، و روی دوئل دامبلدور و لرد ولدمورت هم مانور بیشتری بدی. و بعد میتونم تاییدت کنم.

فعلا تایید نشد.


ویرایش شده توسط 0890734496 در تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۱ ۲۲:۱۵:۲۸
ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۴ ۱۴:۴۲:۲۲


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۲:۵۰ چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸
#2
سلام اقای کلاه

من پسر خوبی هستم زود عصبانی میشم

دوستام ازم میترسن ولی دوستای زیادی دارم همه دوستام ادمای بدی هستن

اهل خطر کردن ریسک کردنم از چیزی نمیترسم

برای گروهبندی اولویت اولم گریفیندور بعد اسلیترین

درس خونم هستم حالا من کدوم گروه برم



پاسخ به:گارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۲۲:۲۷ سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸
#3
تصویر شماره 12

هری ورو نداشتند به قلعه نزدیک میشدند که اسنیپ امد

اسنیپ:همه دارن دنبالتون میگردن

رون:رفته بودیم یک دوری بزنیم دیر کردیم

اسنیپ: خب حالا کجا رفته بودین

هری:ناراحتی نبردیمت

اسنیپ:نه ناراحت نیستم اتفاقا خوشحالم الانم ماشینو بدین میخوام برم

رون:پس ما با چی بریم

اسنیپ:بپر بپر کنین معلومه دیگه با جارو

هری:حتما

اسنیپ:برین پایین تا منم بیام

هری و رون با ماشین میروند جای تالار بزرگ و اسنیپ با جارو می اید

البوس دامبلدور:هری کجایی

هری:باهام کار داری

البوس : نه ولد مورت کارت داره میخواد برای کاری باهات صحبت کنه

هرمیون:رون کجایی من گشنمه

رون:مگه من باید بهت غذا بدم

هرمیون: نه ولی بیا بریم دیگه

رون: باشه

هری:من با ولد مورت قهرم دفعه پیش تنهایی چند نفرو کشت

البوس:عیب نداره این دفعه منو تو انجام میدیم

هری: خوبه حالا کجاست

البوس:کی

هری:مک گونگال معلومه ولدمورت

البوس :بیا تا بریم

اسنیپ: پس منم میرم تا فردا خداحافظ

مک گونگال:منم میام

اسنیپ:چی تنهایی میخوام برم

مک گونگال:به چکار

اسنیپ:جایی کار دارم

مک گو نگال: نصفه شب

اسنیپ:خیلی خب بیا بریم چیکار کنم دیگه

مک گونگال:افرین فیلچ نمیای

فیلچ:نه خودت برو

مک گونگال:باشه خدا حافظ

داستانت چرا فقط دیالوگ بود؟ پس توصیفاتش کو؟
وقتی داری داستانت رو مینویسی، باید مراقب باشی که احساسات شخصیت ها و محیط کاملا به خواننده منتقل بشه. خواننده بتونه خودش رو جای شخصیت ها و توی اون محیط تصور کنه حتی. نمیگم کاملا باید از اول مسلط باشی روی این موضوع، ولی انتظار میره تا یه حد کمی بتونی توصیفات بنویسی راجع به شخصیت ها، محیط و حال و هوای داستانت.
منتظر یک پست بهتر ازت هستم.

فعلا تایید نشد.


ویرایش شده توسط 0890734496 در تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۰ ۲۲:۳۳:۲۹
ویرایش شده توسط 0890734496 در تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۰ ۲۲:۳۶:۵۸
ویرایش شده توسط 0890734496 در تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۰ ۲۲:۴۲:۱۴
ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۱ ۱۵:۲۲:۵۳






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.