تصویر شماره 6
نمیدونم باید از کجا شروع کنم ! دوست ندارم زیاد به عقب برگردم،مثلا اون جایی که یه نامه به
دستت میرسه و این حرفا !دوست دارم از همین الان شروع کنم !همین الان ! الان ! که یه کلاه
سخن گو روی سرم هست ! البته من این اسم را روش گذاشتم،چون این اسم واقعا بهش
میاد.برای من مهم نیست که این کلاه منو توی چه گروهی قرار بده ! البته این هم بگم که اگه
گروهم برای من مهم باشه از خانواده ای نیستم که برای کسی مهم باشه تو چه گروهی بیفتم !
ـ پس برات مهم نیست که توی په گروهی بیفتی ! هان ؟
ای کلاه بی خاصیت اخه تو چی میگه دیگه .
ـ فکر کنم خوابت برده اره ؟ جواب من رو بده !
به دروغ به کلاه گفتم : چرا ! چرا ! برای من خیلی مهمه !
البته اگه خجالت را کنار بگذارم یه جوری دروغ گفتم که فکر میکنم اسنیپ هم خنده اش گرفته باشه !
ـ مگه من بهت گفتم حرف بزنی ؟
با من و من جواب دادم:خوب آر......
ـ حرف نزن ببینم !
انگار این کلاهه دیونه است ! از این به بعد باید صداش بزنم کلاه سخنگو دیوانه ! سه ساعته داره روی کله من حرف میزنه !
ـ خب بزار ببینم تو چه گروهی بندازمت ؟ هافلپاف ! گریفیندور ! هافلپاف ! گریفیندور ! میتونی توی هافلپاف پیشرفت کنی !
نه نمیتونی،ولی شاید هم بتونی ! گریفیندور به درد تو نمیخوره ! نه اصلا به درد تو نمیخوره ! پس تو میری تو گروه ......
درسته گفتم گروه برای من مهم نیست ولی حالا دوست داشتم برم ت گروه هافلپاف ! یعنی من واقعا میتونم برم تو گروه هافلپاف؟
ـ پس تو میری تو گروه اسلیترین ! اره اون جا میتونی واسه خودت کسی بشی !
یکم پوستم سرخ شده بود،کلاه را از سرم در اوردم و رفتم تا سرنوشتم را توی گروه اسلیترین بسازم.
------
پاسخ:سلام، به کارگاه داستان نویسی خوش اومدی.
خلاقیت و نوع نگاهت به داستان رو دوست داشتم.
فقط یکم نکات ظاهری در مورد علامت گذاری ها و پاراگراف بندی هات هست. مثلا نیازی نیست بین علامت ها و پایان جمله ت فاصله بذاری. مثل اینجا...
نقل قول:
ـ پس برات مهم نیست که توی په گروهی بیفتی ! هان ؟
بهتر بود این شکلی بشه:
"ـ پس برات مهم نیست که توی چه گروهی بیفتی! هان؟"یکمم زیاد با اینتر آشتی!
مثلا جاهایی توی پستت هست که هنوز جمله ت تموم نشده ولی اینتر زدی. مثل:
نقل قول:
البته من این اسم را روش گذاشتم،چون این اسم واقعا بهش
میاد.برای من مهم نیست که این کلاه منو توی چه گروهی قرار بده !
اینتر رو زمان هایی می زنیم که مثلا یه موضوع تموم شده و می خوایم یه موضوع دیگه رو مطرح کنیم یا می خوایم یه دیالوگ رو از توصیفات زیرش جدا کنیم. در حالت عادی و مخصوصا وقتی جملاتت هنوز کامل نشده بهتره اینتر نزنی.
"البته من این اسم را روش گذاشتم، چون این اسم واقعا بهش میاد.
برای من مهم نیست که این کلاه منو توی چه گروهی قرار بده!"چون مطمئنم با ورودت به ایفا این اشکالات ظاهری هم حل میشن. پس...
تایید شد!مرحله بعد:
گروهبندی