هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۵۶ شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹
#1
نام: ویولا ریچموند

گروه: اسلایترین

خون: اصیل‌زاده

چوبدستی: ظاهر بسیار ساده با مغز موی تک‌شاخ باستانی

جارو:
نیمبوس ۲۰۱۸ ورژن ۵.۱.۰

ویژگی‌های اخلاقی و ظاهری:
درونگرا
معذب از بودن در مرکز توجه
مغرور
احساساتی
قد متوسط (۱۶۳سانتی‌متر)
وزن متوسط (۶۵) (نه چاق و نه لاغر)
موهای مشکی ِ فر درشتِ کوتاه
رنگ چشم مشکی
پوست سفید
صورت گرد
لهجهٔ غلیظ ایرلندی

از جلب توجه بدش میاد. از قدرت‌طلبی و ظلم متنفره. خواستار عدالته اما منافع خودش همیشه در اولویته. از ولدمورت خوشش نمیاد و اونو موجودِ تباهی می‌دونه. پنهانی با ارتش دامبلدور همکاری‌هایی داشته.
الان دیگه فارغ‌التحصیل شده و برای خودش کار می‌کنه. معجونای خفنی که دستور ساختشون خیلی سخته رو درست می‌کنه و با قیمت بالایی می‌فروشه.
موجودات جادویی رو دوست داره و نزدیک‌ترین موجود بهش، یه پرندهٔ قهوه‌ای رنگِ کوچیکه که اسمش نِیوه!
تکشاخا رو از بچگی دوست داشته و احتمالاً به همین خاطر چوبدستیش انتخابش کرده.
از پیرو بودن بیزاره و همیشه راه و روش و سیاق خودشو داشته و داره و می‌سازه!
ته دلش به روابطِ نزدیک و دوستانهٔ گریفندوریا حسودیش می‌شه و دلش یه همچون دوستایی می‌خواد.
الانم ۲۴ سالشه!



------
تایید شد!


ویرایش شده توسط حسن مصطفی در تاریخ ۱۳۹۹/۳/۱۱ ۰:۲۵:۲۲


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۶:۰۸ جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۹
#2
سلام کلاه
من بین اسلیترین و گریفندور مرددم.
اسلیترین رو بیشتر دوست دارم چون خودخواهم :))
شجاعت و جسارتِ زیادی دارم ولی نفع خودم رو هم در نظر می‌گیرم.
حس می‌کنم گریفندوریا درگیر تعارفات و لوس‌بازیَن و درونشون یه اسلیترینی وجود داره!
دوست داشتم باهوش باشم ولی باهوش نیستم و به درد ریونکلاو نمی‌خورم! سختکوش که اصلاً نیستم و مایهٔ ننگ هافلپافی‌ها خواهم شد!
پس در نهایت انتخاب خودم؛
۱- اسلیترین
۲- اسلیترین
۳- گریفندور


-------

اسلیترین

مرحله بعد: انتخاب یک شخصیت از لیست شخصیت های گرفته نشده و معرفی آن در تاپیک معرفی شخصیت.


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۹/۳/۱۰ ۵:۵۵:۱۴


پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۲:۳۸ جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۹
#3
تصویر شمارهٔ ۳

مردِ مومشکی سرگردان در راهرو راه می‌رود و چهرهٔ بی‌روح دروغینش مانع دیدنِ غمِ پشت چشم‌هایش نیست. درِ اتاقِ ضروریات ظاهر می‌شود. در به یک اتاقِ کوچکِ تاریکِ که از پنجره‌اش مهتاب می‌تابد باز می‌شود. تنها وسیلهٔ گفتنیِ اتاق، یک آینهٔ قدی‌ست. مستقیم می‌رود می‌ایستد جلوی آینه و به دختر و پسرِ آن‌سوی شیشهٔ آینه خیره می‌شود. حس نفرتش از آن پسرِلات به حداکثر می‌رسد. پسرک هم از آن سوی آینه در حالی که دختر را در آغوش گرفته، چشمکِ تحقیرآمیزی می‌زند که آتشِ خشم و حسادت و نفرت و ناکامی در دل مرد شعله‌ور می‌شود. سعی می‌کند از پسر چشم بردارد و فقط دخترک را ببیند. موهای بی‌نظیرش، خنده‌های شهرآشوبش و چشمان زمردی‌اش درماندگی را به چشمان مرد می‌آورد. دلش برای این دختر تنگ شده. سال‌هاست که تنها آرزویش دیدن دوبارهٔ این دختر است. آنقدر دلتنگ شده بود که احساس می‌کرد چهره‌اش را فراموش کرده. مثل تمامِ وقت‌هایی که این حس به سراغش می‌آمد، سراسیمه پناه برده بود به تصویرِ زنده‌ای که سال‌هاست در این آینه می‌بیند. لایه‌ای شور و نمناک جلوی چشمانش را می‌گیرد و قبل از اینکه تبدیل به اشک شود، زیر لب می‌گوید: «دلم برات تنگ شده لی‌لی» و شتابان به سمت در اتاق می‌رود. انگار که بخواهد فرار کند. انگار که همانقدر که مشتاق دیدن این تصویر بوده، حالا از این تصویر فراری‌ست.
دستش که به دستگیره می‌خورد، مکث می‌کند. دوباره برمی‌گردد سمت آینه. با تمام توان آینه را به زمین می‌زند و حالا صدها تصویرِ دختر و پسرِ در آغوشِ هم کف اتاق است که در همهٔ‌شان پسرک چشمکی تحقیرآمیز به مرد می‌زند.
-

پاسخ:
سلام و خیلی خوش اومدی به کارگاه داستان نویسی. داستان بسیار خلاق و قشنگی بود. توصیف ها کاملا به جا بودن و خواننده رو همراه می‌کردن. یسری افعال و کلمات از کلیشه ها دور بودن که این یه نقطه قوته و آفرین میگم بهت بابتش. و تنهای چیزی، که البته عیب نیست اما توی جادوگران ازش استفاده نمیشه، آوردن :« »: و ما به جاش از یه اینتر و یک خط استفاده می‌کنیم که به این شکل میشه:
زیرلب می‌گوید.
- دلم برات تنگ شده لی لی

در آخر خیلی خوب بود. ایرادی به ذهنم نمی‌رسه که بخوابم بگم؛ شاید میشد بیشتر پرداخت به احساسات شخصیت ها اما برای کارگاه کاملا کافی بود. پس منتظرت نمی‌ذارم...


تائید شد!
مرحله بعدی: گروهبندی!


ویرایش شده توسط تام جاگسن در تاریخ ۱۳۹۹/۳/۹ ۷:۱۷:۲۴






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.