هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۵۶ شنبه ۷ تیر ۱۳۹۹
#1
نام:آماندا

گروه:ریونکلاو

نژاد: دورگه

مدرسه:هاگوارتز

ویژگی های اخلاقی:مهربان ،سخت کوش

ویژگی های ظاهری شخصیت:موی بلوند،چشمان آبی،قد متوسط.

چوب دستی:چوب درخت بلوط با موی اسب تک شاخ

جارو:نیمبوس200

پاترونوس:اسب تک شاخ

علاقه مندی ها:خواندن کتاب و تمرین طلسم ها و ضد طلسم ها

معرفی کوتاه:او دختری باهوش و مهربان است و به خواندن کتاب علاقه ی زیادی دارد.در یادگیری طلسم ها مهارت دارد .او بسیار آرام و شوخ طبع است ولی زمان یادگیری درس و امتحانات بسیار جدی است



معرفی شخصیتت یکم کوتاهه و کم در مورد شخصیتت توضیح دادی. لطفا بعدا حتما برگرد و تکمیلش کن.
تایید شد.


ویرایش شده توسط cordelia در تاریخ ۱۳۹۹/۴/۷ ۱۷:۵۹:۱۳
ویرایش شده توسط cordelia در تاریخ ۱۳۹۹/۴/۷ ۱۸:۰۳:۱۳
ویرایش شده توسط cordelia در تاریخ ۱۳۹۹/۴/۷ ۱۸:۰۴:۰۶
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۹/۴/۷ ۲۱:۲۲:۱۰


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۳:۵۸ شنبه ۷ تیر ۱۳۹۹
#2
سلام کلاه گروهبندی

من سعی میکنم دختری مهربان و شوخ طبع باشم
و تقریبا هستم
دوست دارم در شرایط های سخت کاری کنم که به هیچ کس آسیبی نرسد 
درس مورد علاقه ام در دنیای جادوگری دفاع در برابر جادوی سیاه و معلم مورد علاقه ام پروفسور لوپین هست
من عاشق دوستان و خانواده ام هستم و دوست دارم که هر کاری از دستم بر می آید برایشان انجام دهم
سعی میکنم همیشه به دوستام وفادار باشم
تقریبا قوه ی تخیل خوبی دارم، شخصیت مورد علاقه ام نویل و دراکو هستش ولی خانواده ی ویزلی ها و غارتگران رو هم دوست دارم
و از کسانی که به اصیل زادگی اهمیت میدهند متنفرم (خودم هم یک دورگه ام)
من در هر تستی که برای گروهبندی در هاگوارتز بوده ریونکلاوی بودم و خیلی این گروه را دوست دارم
ولی اگر نشد گریفیندور و اسلایترین هم خوب است
ممنون

----

ریونکلاو

مرحله بعد: انتخاب یک شخصیت از لیست شخصیت های گرفته نشده و معرفی آن در تاپیک معرفی شخصیت.


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۹/۴/۷ ۱۴:۵۵:۵۰


پاسخ به: اگه قرار باشه يك نفر كه تو هري پاتر مرده برگرده شما ميگيد كي بر گرده؟
پیام زده شده در: ۲۳:۲۸ جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹
#3
ریموس لوپین و فرد ویزلی
ریموس لوپین:
به خاطر تدی لوپین
فرد ویزلی:
به خاطر خانواده اش از جمله جرج



پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۸:۳۹ جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹
#4
تصویر شماره ی 6:
دراکو داخل دستشویی مارتل گریان ایستاده و گریه میکنه
مارتل یکسره میپرسد:
_دراکو چی شده؟نمیخوای به من بگی؟
دراکو در حالی که اشک از چشمانش جاری میشود میگوید:
_مارتل چند بار باید بهت بگم ابن یه رازه!فقط همینو بدون که من تا چند وقت دیگه مرده ام😵
مارتل یا نگرانی میپرسد:
_آخه چرا؟
دراکو فریاد میکشد:
_بهت که گفتم....این یه رازه
از قضا همان موقع هری پاتر از جلوی در دستشویی مارتل رد میشود و صدای فریاد دراکو را میشنود.
کمی جلوتر میرود،و وقتی میفهمد که مارتل دارد با چه کسی صحبت میکند آهسته شنل نامرئی کننده خود را که به دستور دامبلدور از اول سال همراهش بود را روی خود میاندازد و در را باز میکند و وارد دستشویی میرود.
در یک سوی دستشویی دراکو مالفوی را میبیند نشسته و دستش را روی صورتش گرفته بدنش میلرزد،هری حدس زد که او دارد گریه میکند و در سوی دیگر مارتل را دید که با نگرانی به دراکو نگاه میکند.
هری چند دقیقه ایستاد و آن دورا نگاه کرد. یکدفعه مارتل گفت:
_دراکو خواهش میکنم به من بگو که چه اتفاقی افتاده، شاید من بتونم کمکت کنم
دراکو با صدایی آرام و دورگه گفت:
_نمیتونم مارتل........نمیتونم
مارتل بیخیال نشد و باز هم تکرار کرد:
-دراکو...مگه خودت نگفتی که ما مثل هم هستیم، مگه خودت نگفتی......
اما دراکو او را از ادامه ی حرفش بازداشت و گفت:
_ گفتم ، و اینم گفتم که نمیتونم بهت بگم چه اتفاقی افتاده😐
قیافه اش بسیار مصمم به نظر میرسید. در یک لحظه چند اتفاق افتاد و هری نفهمید چی شد فقط یک چیز مشخص بود:او آنقدر محو تماشا شده بود که شنل از رویش افتاده و مارتل و دراکو او را در حال استراق سمع گیر انداخته بودند.
دراکو سریع و با قیا فه ای هراسان چوبستی اش را درآورد و به طرف قلب هری نشانه گرفت و گفت:
_کاری میکنم که از کاری که کردی پشیمون بشی .
و سپس بدو بدو از دستشویی خارج شد.
هری هم نگاهی به مارتل انداخت و با تمام سرعت دوید.
او خوب میدانست که در چند روز بعد اتفاقای خوبی نخواهد افتاد و از طرفی هم خوشحال بود که دعوایی رخ نداده است........



💙پایان💙

------
پاسخ:

سلام، خوش اومدی به کارگاه داستان نویسی.

چندتا نکته هست که باید رعایت کنی. مهمترینش اینه که هیچ جمله ای نباید بدون علائم نگارشی تموم بشه.

نقل قول:
_دراکو خواهش میکنم به من بگو که چه اتفاقی افتاده، شاید من بتونم کمکت کنم

حتی اگر جمله ما دیالوگ باشه و در آخرش هم شکلک گذاشته باشیم بازم نباید بدون علائم نگارشی تموم بشه.

"_دراکو خواهش میکنم به من بگو که چه اتفاقی افتاده، شاید من بتونم کمکت کنم."

نکته بعدی اینه که ما توی این سایت از این شکلک ها استفاده می کنیم که از طریق این نماد قابل دسترسی هست.

نقل قول:
مارتل یا نگرانی میپرسد:
_آخه چرا؟
دراکو فریاد میکشد:
_بهت که گفتم....این یه رازه
از قضا همان موقع هری پاتر از جلوی در دستشویی مارتل رد میشود و صدای فریاد دراکو را میشنود.

بعد دیالوگ هایی که قراره یه توصیف در ادامه شون بیاد دوتا اینتر میزنیم تا دیالوگ ها برجسته تر به چشم بیان و پست ما هم از فشردگی خارج بشه. به این شکل:

"مارتل یا نگرانی میپرسد:
_آخه چرا؟

دراکو فریاد میکشد:
_بهت که گفتم....این یه رازه.

از قضا همان موقع هری پاتر از جلوی در دستشویی مارتل رد میشود و صدای فریاد دراکو را میشنود."


نقل قول:
آهسته شنل نامرئی کننده خود را که به دستور دامبلدور از اول سال همراهش بود را روی خود میاندازد و در را باز میکند و وارد دستشویی میرود.

قبل ارسال پست سعی کن یکی دو بار دیگه از روش بخونی تا اگر اشکالی باشه به چشم بیاد. الان توی قسمت بالا جملات کمی نقص دارند و فعل پایان جمله چندان مناسب نیست. بهتر بود به این شکل نوشته می شد:

"آهسته شنل نامرئی کننده ای که به دستور دامبلدور از اول سال همراهش بود را روی خود می اندازد. در را باز می کند و وارد دستشویی می شود."

همونطور که می بینی علاوه بر اینکه فعل جمله ت رو تغییر دادم با حذف حروف ربط تکراری و اضافه کردن نقطه، جملاتت رو کوتاه تر کردم. جملات کوتاه تر معمولا بیشتر به تمرکز خواننده موقع خوندن کمک می کنن تا جملات طولانی و به هم پیوسته.

توی ایفای نقش میتونی با نوشتن بیشتر و نقد گرفتن از اعضا بهتر بشی.

تایید شد!

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط cordelia در تاریخ ۱۳۹۹/۴/۶ ۸:۴۶:۴۵
دلیل ویرایش: چند کلمه را اشتباه نوشته بودم
ویرایش شده توسط مروپ گانت در تاریخ ۱۳۹۹/۴/۶ ۱۲:۱۴:۴۴
ویرایش شده توسط مروپ گانت در تاریخ ۱۳۹۹/۴/۶ ۱۲:۱۷:۰۹






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.