هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۰۰ جمعه ۱ اسفند ۱۳۹۹
#1
نام شخصيت:برتا جورکینز
لقب:یویو، تاتا، بری، کلا هرچی خواستین/B
گروه :هافلپاف
ویژگی های اخلاقی: متخصص فضولی و خاله زنک بازی. اندکی سرحال و خوشبین.
رنگ چشم:قهوه ای روشن
رنگ مو:مشکی
چوبدستی:۲۴ سانتی متر از جنس چوب بو و موی تک شاخ
رنگ عینک:سرخابی
مدل عینک:عینکا مدل دارن مگه؟XD چشم گربه ای
معرفی کوتاه:به شدت کنجکاو(دقت کنید کنجکاو نه فضول^^) و مشتاق دونستن چیزای دیگه ام. خیلی چیزا رو فراموش میکنم. معمولا زمان از دستم در میره. وقتی از هاگوارتز فارق التحصیل شدم شروع به کار توی وزارت سحر و جادو کردم اما بعد از فهمیدن اینکه کراوچ پسرشو توی خونش نگه داشته و در اثر افسون حافظه کراوچ یکم به یاد آوردن مسائل برام سخته.
برای حفظ کردن مسائل به ویژه روش ماموریت هام از موسیقی استفاده میکنم تا یادم نره. کشور ایتالیا رو دوست دارم ولی هیچ وقت ماموریتامو نمیفرستن اونجا:( البته شاید چون دیگه برنمیگردمD:


تایید شد!

خوش اومدی!


ویرایش شده توسط گابریل دلاکور در تاریخ ۱۳۹۹/۱۲/۲ ۰:۰۰:۵۶

MIROH

I AM WHO? STAY!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۲۱ جمعه ۱ اسفند ۱۳۹۹
#2
نام شخصيت:برتا جورکینز
گروه :هافلپاف
ویژگی های ظاهری و اخلاقی: متخصص فضولی و خاله زنک بازی.
چوبدستی:۲۴ سانتی متر از جنس چوب بو و موی تک شاخ
معرفی کوتاه:به شدت کنجکاو(دقت کنید کنجکاو نه فضول^^) و مشتاق دونستن چیزای دیگه ام. خیلی چیزا رو فراموش میکنم و مشتاق دونستن چیزای دیگه ام. معمولا زمان از دستم در میره. وقتی از هاگوارتز فارق التحصیل شدم شروع به کار توی وزارت سحر و جادو کردم اما بعد از فهمیدن اینکه کراوچ پسرشو توی خونش نگه داشته و در اثر افسون حافظه کراوچ یکم به یاد آوردن مسائل برام سخته.

---
سلام، خوش اومدی.
معرفی شخصیت، مهم‌ترین جاییه که می‌تونی شخصیتی که تو ذهنت داری رو به بقیه بشناسونی. حالا اگه اینجا صرفاً اسم، گروه و یه توضیح خیلی کوتاه بذاری، به نظرت می‌تونی به بقیه بشناسونی که با چه شخصیتی طرفن؟ قطعاً این‌طور نیست. پس ازت می‌خوام یکم بیشتر وقت بذاری و به این فکر کنی که قراره چه ویژگی‌های واضحی شخصیتت داشته باشه، و با توضیح بیشترشون (دستت هم بازه. می‌تونی یه پست کوتاه رو توی معرفی‌ت جا بدی حتی برای این‌که توضیح بدی چه شخصیتی مد نظرته) اون چیزی که تو ذهنته رو به بقیه اعضا هم منتقل کنی.

پس فعلا،
تایید نشد.


ویرایش شده توسط تام جاگسن در تاریخ ۱۳۹۹/۱۲/۱ ۱۹:۱۳:۵۱

MIROH

I AM WHO? STAY!


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۸:۳۸ پنجشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۹
#3
کلاه عزیزم سلام^^
من آدم برونگرایی هستم، تقریبا همیشه پر انرژی و سرحالم.
توی بروز دادن احساسات منفی خیلی خوب نیستم اما عصبانیتمو میتونم کنترل کنم. معمولا خیلی عصبانی نمیشم و از دست کسی ناراحت نمیمونم.
عاشق موسیقی و نوشتن آهنگ، شعر و داستانم.
بزرگترین ترسم تنهایی(از دست دادن کسایی که دوست دارم) هست.
همه گروهارو دوست دارم ولی اگه قرار باشه انتخاب کنم...
۱.هافلپاف
۲.گریفیندور

---
هافلپاف!

مرحله بعد: انتخاب یک شخصیت از لیست شخصیت های گرفته نشده و معرفی آن در تاپیک معرفی شخصیت.


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۹/۱۱/۳۰ ۲۳:۲۶:۳۸

MIROH

I AM WHO? STAY!


پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۱۱:۰۶ چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹
#4
تصویر شماره 3

آهسته شنل نامرئیش رو روی سرش کشید و شروع به حرکت لا به لای قفسه های کتابخونه کرد که چشمش به آینه ای افتاد که اون گوشه بود. همون آینه ای که دو شب گذشته دیده بود. سرش رو از شنل بیرون آورد که با صدای پروفسور اسنیپ متوقف شد:اینجا چیکار میکنی، پاتر؟
هری از جا پرید. من من کنان گفت:آم..دنبال یه کتاب میکشتم..
اسنیپ با همون لحن ادامه داد:ساعت 1:27 دقیقه نصف شب؟ زود برگرد به خوابگاهت پاتر تا فلیچو صدا نکردم.
هری اطاعت کرد. اما چون کنجکاویش به عقلش غلبه کرده بود بیرون کتابخونه دوباره شنلو پوشید و به تماشای صحنه پرداخت.
پروفسور اسنیپ خواست برگرده که چشمش به آینه خورد. به سمتش حرکت کرد و کنجکاوانه نگاهی به داخلش انداخت که باعث شد هم خودش و هم هری سر جاشون میخکوب بشن.
اون کنار یه دختر با قد متوسط و موهای بلند قرمز ایستاده بود. دختر دستای سوروس رو گرفته بود و با احساس اطمینان و اعتمادی که توی چهرش به وضوح دیده میشد، سرشو روی سینه کسی گذاشته بود که هری مطمئن بود استاد معجون سازی سرد و خشکشه.
اسنیپ مدتی بهت زده به آینه نگاه می کرد و رد اشک های مرواریدیش روی صورتش خودنمایی میکردن. به خودش اومد و با حرکت چوبدستیش روی آینه پارچه ای انداخت. وقتی برگشت که بره، هری تکونی خورد و اسنیپ متوجهش شد. چوبدستی رو به سمتش نشونه گرفت و قبل از اینکه افسون فراموشی رو به سمتش بفرسته، زیرلب گفت:متاسفم پاتر. اما تو نباید الان متوجهش بشی.


پست قشنگی بود. از اینکه سعی کردی خوندن پست رو با اینتر و رعایت علائم نگارشی راحت کنی هم قدردانی می‌کنم. تنها چیزی که بهت گوشزد می‌کنم اینه که نیازی نیست حتما شبیه کتاب بنویسی و می تونی با خلاقیت خودت داستان‌های جذاب دیگه‌ای هم بنویسی.


تایید شد!

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط گابریل دلاکور در تاریخ ۱۳۹۹/۱۱/۲۹ ۲۰:۱۲:۱۶

MIROH

I AM WHO? STAY!






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.