کیالین وارد مغازه میشه فرد میگه به به کیالین خانم چه خبر ؟
کیالین :هیچی هنوز نتونستم کاری بکنم که جن های خونگی حاضر بشن حقوق بگیرن اونها دیونن
فرد:بی خیال بابا بیا این چوبدستی های تقلبی رو نگا کن
کیالین رفت جلو و نگاهی انداخت: وای اینا چقدر واقعی به نظر میرسن
درررررررررررررینگ
این صدای موبایل کیالین بود:الو سلام خوبی نه نشد وینکی اصلا راضی نمیشه آره دابی رو میشه یه جوری راضی کرد ولی وینکی رو نه. خب ....خب باشه رستوران سه دسته جارو باشه بای
خب فردجان یکی از این چوبدستی های تقلبیرو میدی؟
فرد: بفرمایید
-مرسی راستی امشب با هرمیون تو رستنوران سه دسته جارو قرار دارم تو نمیای بریم؟
فرد خوشحال شد باشه میام ساعت چند؟
-9 فعلا بای فردجان
-خداحافظ