تصوير شماره 6با گريه توي راهرو ميدوييد و به كسايي كه با انگشت نشونش ميدادن توجه اي نميكرد...بالاخره به جايي كه ميخواست رسيد..در دستشويي دختران باز كرد و سريع خودشو توي يكي از دستشويي ها پرت كرد..از نوع زندگي كردنش حالش بهم ميخورد..
_دل توهم شكسته؟
با بهت به روحي كه روبهروش روي دستشويي نشسته بود نگاه كرد....
_هعي.....ميدوني زندگي اونقدرام كه فكر ميكني بد نيست فقط...
+صبر كن...تو از كجا.....
_من از كجا ميدونم؟خب قيافت شبيه كسايي كه از زندگيشون بدشون مياد....حالا....اسمت چيه؟
+مالفوي......دراكو مالفوي
_اها...منم ميرتلم...گوش كن دراكو من نميدونم چرا ناراحتي...ولي يه نصيحت ميتونم بهت بكنم....به نداي قلبت گوش بده
با اين حرف ميرتل دراكو تو فكر فرو رفت..
+مرسي ميرتل....نصيحتت يادم ميمونه...
_خواهش ميكنم....بازم بهم سر بزن...عين هري زير قولت نزن....
+باشه حتما
سلام.
از لحاظ صحیح بودن جملات و توجه به نداشتن غلطهای املایی، درست پیش رفتی. اما بهت پیشنهاد میکنم خلاقیت بیشتری به خرج بدی و از هر سوژهای راحت نگذری. از نقطه/سه نقطه هم زیاد توی پستت استفاده کردی در حالیکه خیلی جاها اصلا نیازی بهش نبود و باید از علائم نگارشی دیگهای استفاده میکردی.
منتظرم با یه پستِ خوب دیگه برگردی.
تایید نشد.