#16تاپینگ ایفای نقش... مرگخواران...
(ع زبان هرمیون)
چشمام رو باز کردم، من در هاگزمید نبودم...
وایسا ببینم اینا کین؟ اینجا کجاست؟سعی کردم بشینم اما انگار... انگار...
هرمیون/دریکو؟خودتی؟
هری/برای چی میپرسی هرمیون گرنجر؟
هرمیون/اوه هری خوش حالم میبینمت خواهش میکنم کمکم کن وایسا ببینم اون... اون... روی ساعد دست چپت چیه...؟؟!!
هری/مشخص نیست ب نظرت؟تو دختر باهوشی هستی توی نقشه خیلی بهمون کمک میکردی...!
هرمیون/وایسا... تو...تو ی مرگخواری... ؟
هری/کار سختی بود پیش تو ک از تمام کسایی ک میشناسم ب جز یک نفر باهوش تری مخفی کنم میخوای بدونی اون یک نفر کیه...؟
هرمیون/اما... اما... تو پسری هستی ک زنده موند... :) ممکن نیست این درست باشه...نمیخوای بگی اون یک نفر کیه؟
؟؟ /مشخصه ک ارباب تاریکی هرمیون جین گرنجر انتظار داشتی اون دامبلدور احمق باشه؟
صدام میلرزید این جا چ خبره هری مرگخوار؟ینی این کیه چطور اخع! ؟
هرمیون/هر مرگخواری اینو میگه...
ت تو کی هستی؟
جلو تر اومد، اون...اون... رون بود... اما چطور ممکنه... این فقط یه خوابه من مطمئنم... :))
نمیتونستم چیزی بگم...یهو بیهوش شدم...با صدای آشنایی ب هوش اومدم... اون کسی نبود جز...
دراکو مالفوی اما اون ازم متنفر بود چطور؟
هری و رون مرگخوار باشن؟...
من دیگه نمیتونم ب کسی اعتماد کنم..
اما دیگه دوستی جز دراکو ندارم:)
وقتی ب اون روز فکر میکنم میفهمم... :)
اما ی موضوع دیگ عم هس ک...
اون روز ی دختر ریز اندام اونجا بود...
ب نظرتون چ کسی میتونه باشه؟!
لطفا به پیام شخصیای که براتون ارسال شده مراجعه کنین.