نام : هلن مونرو
گروه:هافلپاف!
پاترونوس : گربه
ویژگی های ظاهری و اخلاقی:موهای سبز رنگ که معمولا با گل های سفید بسته شده.
چشم های عسلی ، مژه های بلند ، صورت گرد و سفید و یک خال کوچیک کنار گونه.
اغلب لباس های بلند و گشاد میپوشه.
مهربون ، آروم و درونگرا
برای همین هم به گروه هافلپاف رفت!
سعی میکنه به دوست هاش کمک کنه و همه رو دوست داشته باشه.
حیوان خانگی:همه چی ؛ درواقع خوابگاه دخترانه ی هاگوارتز پر شده از موجودات عجیب و غریب.
اون واقعا عاشق حیواناته!
خلاصه ی کوتاهی از زندگی:در یک خانواده ی ماگل زاده متولد شد.خانواده ای گرم و صمیمی که همه ی همسایه ها از همنشینی با اونها لذت میبردند.
هلن دختر کوچک خانواده بود البته یک برادر بزرگتر هم داشت که باهاش مهربون بود.
از بدر تولد موهای سبز رنگ داشت.با تمام حیوانات دوست بود.از کودکی قدرت های کوچیک و خارق العاده ای داشت و... عاشق پروانه ها بود.
خانواده اش قدرت هایی که بعضی اوقات از هلن سر میزد رو نادیده میگرفتند و حتی سعی نمیکردند گرمی و صمیمیتی که در خانه بود رو با این موضوعات خراب کنند.مادر هلن یک خیاط عالی در شهر خودشون بود و پدرش استاد دانشگاه اونا هر هفته با هم فیلم میدیدند و انقدر صمیمی بودند که نمیزاشتند کسی توی خانه غمگین باشه.یک سال برای تعطیلات به طرف دریا رفتند ، اما ...
در بین راه تصادف سنگینی کردند که باعث شد بدجور آسیب ببینند.پدر و مادرش توی اون تصادف مردند ، هلن و برادرش زنده موندند ولی بخاطر اینکه سن هردو کم بود به پرورشگاهی توی جنوب لندن منتقل شدند.اون فضای ترسناک و غمگین پرورشگاه روحیشونو تیره و تار کرده بود.
برادر مهربونش دیگه باهاش حرف نمیزد.هلن کل روز توی اتاق گریه میکرد و با گنجشک ها حرف میزد ، هرچقدرم سعی میکرد خودش رو قوی نشون بده نمیتونست ، مرگ پدر مادرش لطمه ی بزرگی به زندگیشون زده بود.توی اون سن ، واقعا سخت بود.
زندگیشون همینطور میگذشت.
هرچه جلوتر میرفتند هلن بیشتر سعیمیکرد رابطه اش را با برادرش بهتر کند اما ، انگار برادرش از او متنفر بود.در سن یازده سالگی جغد کوچکی برایش نامه ای از هاگوارتز آورد.
اوا فکر کرد این هم یک شوخی از طرف بچه های پرورشگاه است ولی وقتی جغد هایی که در حال جمع کردن وسایلش هستند رو دید ، باور کرد خواب نمیبیند.
به هاگوارتز رفت و بخاطر مهربونیش در گروه هافلپاف جای گرفت.دوست های زیادی پیدا کرد و توانست چیز های جدیدی ببیند.
و فعلا خوشبختانه یا متاسفانه خوابگاه هافلپاف با هجوم جمعی از پروانه ها محاصره شده!
باید برم جمعشون کنم.
تایید شد.
به ایفای نقش خوش اومدی!