نميدونم من عضو هستم يا نه به خاطر همين دوباره اومدم تا عضو شم
هديه : سلام همگي من قبلا تبريك گفتم دوباره هم ميگم مباركه باشگاه جديد و ميره طرف دبي مسئول بخش زنانه
هديه: سلام دبي چطوري خوبي؟
دبي با خودش چقدر صميمي : سلام مرسي خوبم
هديه: مسئوليت جديدو تبريك ميگم
دبي: راستي تو چي كاره اي اينجا؟
هديه: من؟ هيچ كاره
دبي: آخي
هديه: ولش كن هميشه من مظلوم واقع ميشم حالا بگو ببينم وزنه اي پزنه اي چيزي نداري من يكم باهاش تمرين كنم
دبي: صبر كن نگاه كنم آخه تازه اين پستو گرفتم هنوز وارد نيستم
بعد يك ربع
دبي در حالي كه نفس نفس ميزنه مياد و ميگه : همه جا رو گشتم همه ي وزنه ها اون ور بود اينجا به جز چند تا قرص چيزي نيست!!!!!
هديه: اون ور ديگه كجاست؟
دبي: مگه نميدوني؟
هديه: چي رو؟
دبي: بابا لي از ترس كرام باشگاه رو قشنگ به دو قسمت كاملا غير مساوي تقسيم كردي كاملا غير عادلانه
هديه: عجب!!!! چه دوره زمونه اي شده واقعا!!!! حتما قسمت بزرگترم مال خودشونه ديگه نه؟
دبي: نه بابا بزرگتره مال ماست
هديه: چي؟
دبي: بزرگتره رو گذاشته براي قسمت زنونه
هديه: تا اونجايي كه يادمه فقط زاخي پاچه خوار بود حالا بگذريم اينكه به نفع ماست
دبي: البته تا حدودي چون صداي اون وريا در اومده
هديه:ولش كن بريم سر كار خودمون همون قرصا رو بده بريم كلي كار دارم
دبي يكيشو مي ندازه طرف هديه كه روش عكس يك عنكبوت كشيده شده رنگشم آبيه
هديه: اين ديگه چيه؟ اكس ميدي؟ مي گم نيرو زا بده. مي خوام حال چند نفرو جا بيارم!!!!!!!
دبي: خوب اكسم نيرو زاست ديگه
هديه: اونجور نيرو زايي نمي خوام از يك لحاظ ديگه
دبي: فكر كنم سر لي اون يارو كلاه گذاشته
هديه: كدوم يارو؟
دبي: حالا يارو كه نه يك چيزي گفتم همون سام وايز كه در بنگاشو تخته كردن
هديه: اون سر لي كلاه گذاشته؟
دبي: آره اون قرصا رو به اسم مواد نيرو زا بهش فروخته
هديه: فكر كنم ديگه باز بايد قاط بزنم يك روز نبودم ببين چي شده؟
دبي: كجا؟
هديه: برم به اين سامه بگم كه با كي .......
دبي حرفشو قطع مي كنه و ميگه : نميشه بري اونور صبر كن يك تل به لي بزنم
هديه: لازم نكرده خودم ميزنم و مياد از باشگاه بيرون و دم در باشگاه واي ميسته و مي خواد زنگ بزنه مي بينه شماره ي لي رو نداره
بر مي گرده پيش دبي و شماره رو ازش مي گيره و زنگ مي زنه به لي كه بهش بگه چه كلاهي سرش گذاشتن
خودتون ديگه مي دونين ادامه داره................