نقل قول:

چه چيزايي واسه خودت ميبافي!!!اگه يه همچين چيزي بود اين کتاب نه تنها اجازه ي چاپ از اينگليس نميگرفت بلکه به ايرانم وارد نميشد!!!!!!!ببين توي اين کتاب بارها به مسيحي بودن افراد اشاره شده

مسلما دين دارن چون هم جشن ولنتاينو گرفتن هم کريسمس دارن واين جريانات فقط مربوط به مسحياست!ضمنا هالوين وعيد پاک هم دارن

اين جريان براي من هم يک سوال شده بود!!!اما خوب بعضي چيزا رو نميشه انجام داد!جادو فقط ميتونه چيزا رو تغيير بده مثل يه معادله ي شيميايي!اما نميتونه چيزي رو بوجود بياره يا از بين ببره!!!مثلاانسان نميتونه يه ثروت عظيم رو بوجود بياره و براي يه همچين چيزي يا بايد دزدي کنه يا کلاه برداري يا اينکه پولاي تقلبي درست کنه!!!!!

به احتمال زياد نميشن!چون هر نسلي واسه خودش يه مد هايي داره الان ما اهل هري پاتريم به خاطر اينه که هري پاتر مده!اگه اين سايتاي هري پاتري برداشته شه و رولينگ ديگه هري پاتر ننويسه و ديگه فيلماي هري پاتري ساخته نشه(مثلا تا پنج شيش ساله ديگه)هممون نه تنها هري پاتر يادمون ميره بلکه اگه بهمون بگن هري پاتر يا يادمون نيست يابهش ميخنديم!

ببينيد کتاباي رولينگ همش عجيبه وپراز انواع سوتي ها!ولي يه چيزي که هست تابلوي فردي که حدودا هزاروخردهاي سال پيش تو هاگوارتز بوده چه جوري ميتونه تابلو داشته باشه؟بعدم مامان هري بدبخت چيکارست؟!ق ق ق

ميدوني همين بديه افراد جامعه ماست چون نميتونن افکارشونو سروسامون بدن!درسته که تفکرات ادم از اطرافش سرچشمه ميگيره ولي هرکس توزندگي بايد يه تفکر وتخيل مخصوص به خدشو داشته باشه!به فرض اگرشماميخواي نويسنه بشي بايد قدرت داشته باشي که افکارتو سروسامون بدي واز محيط اطرافت جداش کني!به نظر من مهمترين اصل توي نويسندگي همين جريانه!وگرنه اگرهرکسي ميخواست که ازروي تخيلات فرد ديگه اي داستان بنويسه همه ي داستانها تکراري ميشد!

:به نظر من امکان وجود تالار اسرار ديگه اي درهاگوارتز بسيار کمه تقريباصفر درصده
البته وجوهات عجيب غريبه رولينگ ممکنه دراينده گل کنه بياد باز تالاراسرار بزنه!
ولي درکل تالاراسرار موضوعي جداداشت!

ببين بهتره بگردي ببيني چه تخيلي رو ميتوني توذهنت پرورش بدي!هرکس افکارخاص خودشو داره همه ي اين افکار هم زيبايي هايي داره!فقط بايد مواظب باشي تو داستانات حالت تقليد حالا چه ازهري پاترچه ازارباب حلقه ها وچه ازهر کتاب ديگه اي نباشه

خيلي ممنون که پيام منو پاک کردين!ولي جدي اگرتوجه کرده باشين نوشته بود که اسنيپ از پشت دستار کوييرل به هري نگاه کرد!ممکنه ولدمورت هم همون لحظه از پشت دستارکوييرل به هري نگاه ميکرده باشه

دوستان... من در اين قسمت چت محترم مشکل دارم!!!!اين پاتر هم که يه جواب درست وحسابي به ما نداد *که بفهميم درست ميشه يا نه اين قسمت چت (براي من)يه بار ميادشيش بار نمياد!