نمی دونم از کجا شروع کنم و چی بگم خیلی از ماها زوپسو مدیریت نکردیم و نمی دونیم چه قدر سخته خیلیامون میایم و از این مدیرا ایراد می گیریم و الکی بهشون گیزر می دیم ولی هیچکدوممون نمی دونیم که چه قدر زحمت می کشن تا بتونن به اندازه ی یک میکرون یک کاری رو به نحو احسنت انجام بدن خیلیامون میایم الکی یه پستی می زنیم که به فروم هیچ ربطی نداره ولی نمی دونیم وقتی که برای پاک کردن سه تا پست صرف می شه وقت زدن یه پست مفیده !!!! یا وقتی که می خوان یه ماژول نصب کنن چه قدر دردسر داره ماشالله نیست خیلی سرعت نت ایران عالی که با سعی اول می شه تموم فایلا ماژول ها رو تو سایت ریخت. ما فقط ظاهر سایتو می بینیم ولی نمی دونیم چه قدر زحمت پشت این سایت کشیده نشده !!!!! چرا نمک می خوریمو و نمک دون می شکنیم !!!!
پاتر یادته ازت پرسیدم که راز موفقیتت چی بوده گفتی هری پاتر.... وفتی که اولین روزی که سایت راه افتاد چه قدر از زوپس و ... می دونستی؟ و حالا چه قدر؟ تا اونجایی که من خبر دارم اولین روزی که سایت راه افتاد خیلی کم از زوپس می دونستی و حالا ببین چی شدی به خودت برگرد و ببین که چه قدر پیشرفت کردی.... تو حالا سفیر سایت زوپس تو فارسی زوپسی و بلعکس و حتا تا چند روز یا ماه دیگه همونی که خودت می دونی رو می گیری آیا تمام اینا از جادوگران شروع نشد آیا من وتو و خیلی افراد دیگه مدیون این سایت نیستیم؟ من ازت سوال می پرسم آیا جادوگران مدیون تو نیست؟ وآیا تو مدیون جادوگران نیستی؟ من خودم اعتراف می کنم هر چیزی که از زوپس و پی اچ پی نیوک و این جور چیزا فرا گرفتم به جادوگران ربط داشت. حالا می خوای ولش کنی بری قبول دارم خیلی خیلی مدیریت این سایت سخته ولی این سایت اون سایت قدیمی نیست اون سایتی که دو تا تاپیک بیشتر نداشت و همه ی بچه های سایت تو اون تاپیک پست می زدن و صمیمیتی که بین اونا بووود واقعا زیبایی خاصی رو به سایت می داد. همه نمایشنامه می نوشتن اگه مفهوم کوچیکی داشتن با نمایشنامه می رسوندن ولی باید قبول کنیم که این سایت دیگه اون سایت نیسا تعداد افراد رشد پیدا کردن تاپیکا زیاد شدن و اون صمیمیت کمتر شده درسته بایدم بشه چووون این قانونشه!!! خیلی ها پست الکی می زنن و بعد دیگر افراد شاکی میان به تو گیزر می دن ولی این ربطی به تو نداره چوون فرومو واگزار کردی به ناظر ها و مدیران انجمن آیا اینطور نیست؟ پاتر من تا بحال مدیری به خوبی تو ندیدم مدیری که عدالت کامله.... آیا این طور نیست؟ خیلی ها خیال می کنن شماها رباطید و باید از اونا دستور بگیرید و بی وقفه کار کنید و فقط به کارهای سایت برسید ولی اگر فقط یک روز به اونا این مسئولیتو بدن کمرشون زیر این مسئولیت خورد می شه ، آیا این طور نیست؟ پاتر می دونیم خسته شدی می دونیم دیگه تحمل این همه غر شنیدن بی خودی رو نداری ولی اینو بدون که تو می توی بری می تونی مخفی بشی می تونی بدوی ولی هیچ وقت نمی تونی از قلب ما خارج بشی ما شاید بهتره بگم من تو رو با زنجیر به قلبم بستم و تو هیچ وقت نمی تونی از قلبم خارج بشی مطمئن باش هرجا باشی غلامتم چوون حضرت علی(ع) کسی که بهش اعتقاد دارم و می دونم تو و خیلی از شماها بهش اعتقاد دارید گفته من غلام کسی هستم که به من کلمه ای بیاموزد. امیدوارم تصمیمت عوض شه.

من که به هری پاتر به صورت یه مد نیگاه نمی کنم من یه سال و شیش ماه پیش شاید هم بیشتر یا کمتر کتاب هری پاتر از یکی از دوستام گرفتم و خوندم نمی دونم چه شکلی این قدر مجذوب کتاب شدم که دو روزه تمومش کردم شاید برا رازهایی که داره ولی همیشه شاهکارهای ادبی می مونن یا حتی خود ما می تونیم اونو دوباره بر سر زبانها بیاریم و فرزندان یا نوادگان ما هم بخونن ولی یه چیزی که مسلمه اینه که علایق هر نسل با نسل دیگه فرق می کنه(نسل هر شیش سال یه بار عوض می شه) شاید هم موفق نشیم ولیی توی قلب خیلی از ماها هری پاتر می مونه چوون به وسیله ی اون هزاران چیز تازه یاد گیرفتیم حتی علوم و فنون مختلفو به خاطر عشق به هری پاتر یاد گرفتیم و ... این نظر من بود.

اول باید یه لیست از اعضا تهیه بشه و بعد صلاحیت اونها چک بشه چند تا از شرایط هم بزاریم بد نیست:
1- افراد نباید در اسلایترین عضو باشن

بقیشو خودتون بگید.

پروفسور من به یه فضای باز رفتم و وردو خوندم ولی اتفاقی نیفتاد در ضمن من این طلسمو قبلا تو کتاب جادوهای عجیب خونده بودم... اوه پروفسور زهره به شدت می درخشه و با مریخ زاویه ی سی صد و شصت درجه تشکیل دادن... و این هم معنی خوبی نداره!!! خیلی مواظب خودت باش به زودی اتفاق بدی برات میفته
پسرفسور: چی بیشتر توضیح بده!!!
فایرنز: یه حکم به زودی به دستت می رسه اون یه خبر بد به همراه داره و بعد از اون یه اتفاق خیلی بد برات میفت. اوه دوباره یادم رفت!!! نباید جلوی تدبیر ستارگان رو می گرفتم.

خب فک کنم هر جادوگری می تونه دینی رو داشته باشه که در جامعه ی ما وجود داری بعلاوه ی بقیه دین هایی که تو جامعه ی خودشون وجود داره. البته فراموش نشه که اونا باید شرایط وارد شدن به اون دینو داشته باشن.
و شاید هم بی دین باشن!!!

تق تق تق...
پرفسور تریلانی: بفرمایید.
فایرنز : وارد می شه و می گه: پروفسور با پاتر کار داشتم!
پروفسور تریلانی: پاتر می تونی بری ولی به سگ سیاه نشونه ی بدیه !!!
فایرنز:!!!! پروفسور امشب مریخ خیلی می درخشید نشونه ی خوبی نیست مواظب خودتون باشید.
پروفسور تریلانی: این نشونه ی چیه؟
فایرنز: من قسم خوردم که جلوی تدبیر ستاره ها رو نگیرم.
ولی اتفاق بدی در پیش خواهید داشت
اگر دوست دارید بلایی سر پروفسور تریلانی بیاید یا اگر دوست دارید بلایی سر او نیاید نمایشنامه را ادامه دهید.
_______________________________________________________
پیوست: لطفا پروفسور تریلانی شما داستانو ادامه نده.

فایده داشتن که داری ولی دامبل تا آخر کتاب ها می مونه چوون ولدمورت تنها با وجود داشتن دامبلدور پا به مدرسه نمی زاره و اگه رولینگ اونو بکشه احتمال حمله ی ولدمورت به مدرسه خیلی زیاد می شه شاید هم کشتش یا ...

در باز می شه و از تو تاریکی فایرنز میاد تو!
فایرنز: توپپسر منو کشتی نارسیسا
نارسیسا: آره من کشتمش الانم تو رو می کشم
فایرنز:می خوای امتحان کنیم
نارسیسا: آره
نارسیسا چوب دستیشو در میاره و می گه: دوپندو لیمیانوس
فایرنز با یه حرکت باور نکردنی یه آینه در میاره و طلسمو می فرسته به طرف نارسیسا طلسم ب نارسیسا می خوره و غیب می شه
یه هفته بعد نارسیسا رو از تو توالت فرنگی در میارن

بد بخت به حیون بی چاره ی آواره ما به هیپوگریفا علف هرزهداده بودیم ولی به اینا که نمی شه به نظر من حمایت از موجودات جادویی کا ر خیلی بی خودی هست و متاسفم برا همه موجودات جادویی که کسی رو احتیاج دارن که ازشون حمایت کنه

خب من آرمینم(تایتان)15ساله فکر نکنم به شما ها ربط داشته باشه از کجام من از دی با جادوگران آشنا شدم خرداد تونستم عضو بشم با هری پاترم یه طور عجیبی آشنا شدم اول تو روزنامه خوندم که فیلمش اینجوریه بعد از یه مدت کتاب هری پاتر و جادوی خاطراتو تو اینترنت دیدم خوشم اومد تا یه روز یکی از دوستام فهمیدم هری پاتریسته اول کتاب سه رو ازش گرفتم بعدش تک تک کتابا رو خودم خریدم راستی من دوباره برگشتم