جرج كه مواد تو دستش بود مي بينه اوضاع خرابه از جمع عذر خواهي ميكنه ميره به سمت WC ....
پاتريشيا: يكي اونو بگيره ...(و بدو بدو مي به سمت جرج تو WC ...)
صداي جيغ و داد و بيداد از تو دستشويي بلند ميشه
و بعد يه صداي شلپپپپپپپپپپپپپپپپپ....
جرج با قيافه
از WC ميياد بيرون...
ققنوس:چي شد جرج
جرج:پاتريشيا پاش ليز خورد افتاد تو كاسه توالت
فرد در گوش جرج يواشكي ميگه: راستشو بگو با هاش چي كار كردي ؟
جرج: همون بلايي كه سره مونتانگ تو سال آخر آورديم!!
فرد:مونتانگ؟
جرج: كاپيتان تيم اسلايترين (البته اون موقع...)
فرد: آها يادم اومد بعضي موقع ها آمار خرابكاريامون از دستم در ميره....
---------------------------------
ادامه دارد....