دینگ دینگ...راااااز بقاااای دامبلدووور..به سفارش لرد سیاه
تهیه کننده و محقق:لارا لسترنج
بینندگان عزیز توجه شما را به برنامه راز بقای دامبلدور که توسط یکی از مرگخواران لرد سیاه تهیه شده جلب میکنتم.در این برنامه سعی بر این است که علت نمردن دامبلدور در طی قرنهای متوالی کشف شود.محقق ما لارا لسترنج با توجه به طولانی بودن عمر این جادوگر بزرگ فعلا به خلاصه ای از تحقیق درباره شش سال اخیر زنگی دامبل را ارائه کرده است...
شش سال قبل دفتر دامبلدور....
دامبلدور با نگرانی درحال قدم زدن در اتاقش است.چهره اش در هم رفته ولی این موضوع به دلیل کهولت سن و وجود چین و چروکهای فراوان زیاد مشخص نیست.در حین قدم زدن زیر لب زمزمه میکند:وای...پناه برمرلین.حالا چکار باید بکنم؟کاش این پام میشکست و نمیرفتم دنبال اون پسره.کاش میذاشتم همونطور بی پدر و مادر بمیره.حالا آقا ولدمورت شده اومده توی مدرسه خودم رفته نشسته پس کله یکی از استادام.چیکار کنم حالا؟نکشه منو؟؟؟عرضه نداشتم به موقعش یه هورکراکس درست کنم برای خودم.
.
تق تق تق
- بفرمایید؟
-س..س...سلام پروفسور.م...م...من میخواستم ..ب....ب...بگم..
-بله پروفسور کوییریل امری داشتین؟خواهش میکنم بفرمایید بنشینید.خسته میشین سرپا..مواظب باشین.اجازه بدین این بالشو بذارم پشت سرتون راحت باشه.
10 دقیقه بعد....
پروفسور کوییریل رفته.دامبلدور قیافه موذیانه ای گرفته:بالاخره پیدا کردم.اون پسره پاتر پس به چه دردی میخوره؟کافیه کمی نسبت به نیکولاس فلامل کنجکاوش کنم.اسنیپ که ذاتا مشکوک میزنه.هگرید هم که هرطور شده نمیتونه جلوی زبونشو بگیره.پسره میره دنبال سنگ جادو و من از شر تام راحت میشم.
.
پنج سال قبل دفتر دامبلدور....
دامبلدور همچنان با نگرانی در حال قدم زدن در اتاقش است:مرلین به من کمک کن.حالا چکار کنم؟من از کجا میدونستم این تام هورکراکس داره؟باز برگشته با اون ماره رفته تو زیر زمین.نصف بچه ها رو هم سنگ کرده.تنها راهش میرتله.باید از اون کمک بگیرم پسره رو بفرستم پیش تام.این دفتر مشق تامه که پارسال از لوسیوس گرفتم میدمش به میرتل که به جینی برسونه.اگه کسی فهمید میگم دفتر رو لوسیوس داده.این که دروغ نیست.هست؟؟؟؟
چهار سال قبل دفتر دامبلدور
دامبلدور هنوز هم با نگرانی در حال قدم زدن است:
واااای...مرلین کبیر.من باز هم مشکل دارم.پدر خونده این پسره اومده.نکنه از مدرسه ببردش من تنها بمونم؟اگه تام برگرده کی قراره از من دفاع کنه؟
و با نگرانی از پنجره دفتر به بیرون خیره میشود.درخت بید توجهش را جلب میکند.
-؟؟لوپین؟آهان.من که میدونم سیریوس کجا مخفی شده. فقط کافیه ریموس رو سر وقت بفرستم سراغش.سیرسیوس خورده میشه و هری برای من میمونه.
.
سه سال قبل دفتر دامبلدور
دامبل هنوز از قدم زدن با نگرانی دست برنداشته..
-واااای...باز که این برگشت.چند تا جون داره مگه؟اینبار دیگه نمیتونم جون سالم به در ببرم.حتما کشته میشم.مگه اینکه....مگه اینکه ...مگه اینکه مسابقه سه جادوگر رو دوباره راه اندازی کنم.تام میمیره برای اینجور چیزا.بعد فقط کافیه مودی رو که البته در واقع بارتیه
جادو کنم که اسم پسره رو بندازه توی جام و پاتر رو بفرستم خدمت تام...یوهاهاها.
.
دو سال قبل دفتر دامبلدور:
همه چیز مثل سالهای قبل است.چیزی تغییر نکرده جز اینکه دامبلدور در مدرسه نیست.در محفل ققنوس پنهان شده .
دامبلدور بعد از سعی و تلاش فراوان مویی از سر کریچرکنده و معجون مورد نیازش را درست میکند...
سر هری در شعله های آتش شومینه پدیدار میشود:کریچر...کریچر...سیریوس کجا رفته؟
دامبلدور(که به شکل کریچر در آمده):ارباب رفتن... ارباب از وزارت سحر و جادو برنمیگردن...
متاسفانه نقشه دامبدور با شکست مواجه میشود و درست هنگامی که دامبل از مرگ لرد سیاه اطمینان پیدا کرده و به همراه محفلی ها برای جشن و تبریک به سراغ هری میرود با لرد ولدمورت رو برو میشود و اجبارا با وی میجنگد.در این جنگ که دامبل جز جا خالی دادن کاری از پیش نمیبرددر اثر خوش شانسی بیش از حد کشته نمیشود ولی با پرت کردن حواس سیریوس بلک در حین دوئل با بلاتریکس موفق به کشتن سیریوس میشود چون همیشه از اینکه او هری را با خود ببرد بیم داشت.
پارسال دفتر دامبلدور
خبری نیست...عشق و عاشقی...هری و چو..هری و جینی...جینی و دین..رون و هرمیون...دراکو و پانسی...
ولی در پایان سال باز سرو کله لرد سیاه پیدا میشود.دامبلدور که دیگر جانش به لبش آمده هری را با خود روانه غار مرموزی میکند ولی موفق به ملاقات با لرد سیاه نمیشود.دامبل که هر لحظه احتمال حمله لرد سیاه را در نظر دارد در یکی از طلسمهای اسنیپ خائن که از کنار سرش عبور میکند خود را به مردن زده و از ترس اینکه اسنیپ برای تفریح طلسم دیگری به او نزند خود را از بالای برج به پایین پرت میکند و از خوش شانسی روی ققنوسی که بیخبر از همه جا پایین برج خوابیده می افتد.ققوس در اثر این ضربه ناله بلندی سر میدهد که محفلی ها آنرا به سوگواری ققنوس برای دامبلدور تعبیر میکنند!!!!!
امسال جزایر هاوایی
همه از مرگ دامبلدور اطمینان پیدا کرده اند.
هاوایی...کنار دریا....شنا....نوشیدنی با چتر... برنزه شدن....
و از پخش ادامه برنامه جلوگیری میشود.
زیر نویس:توجه..توجه..این برنامه توسط یک ساحره کاملا سیاه و به صورت کاملا بی طرفانه!!! تهیه شده و هیچگونه قصد و غرضی در آن وجود ندارد!!مسئولیت تمام این ادعاها با محقق برنامه است...