پاسخ به برخی ابهامات!!:1)به گیلدوری عزیز:گیلدوری جان کی گفته من کارگردان نیستم؟ همین چند سال پیش فیلم
قول را با بازی جک نیکلسون و بنیچیو دلتورو ساختم که خیلی هم قشنگ بود!!!
2)به سوسک عزیز:کی گفته من مجوز ندارم؟مجوز گرفتم به چه قشنگی!من مجوز نداشته باشم که تاپیک نمیزنم برادر من!(ستاد مبارزه با حرکات نرمشی،ارزشی!!)در مورد امتحان ها باید بگم که همه امتحان های ما اینطوری نیست.ولی خوب برای جلسه اول نمیشد طور دیگه ای سوال طرح کرد.ولی از همین جلسه حرکت های انتحاری خودمون رو شروع میکنیم!
3)تمام هنرجویانی که ثبت نام کرده اند پذیرفته شده اند.
نکته:طرز امتیاز دهی آموزشگاه با کلاس های دیگه اندکی فرق میکنه.بعد از هر سه آزمون یکبار،افراد برتر معرفی خواهند شد و به صورت امتیاز دهی معمولی نمیباشد.(بابا تفاوت!!)
*جلسه دوم*چگونه میتوان در قالب یک نقش فرو رفت؟شون در حالی که خمیازه میکشید وارد کلاس شد و در کمال تعجب دید که کلاس پر از جمعیته!شون که کمی گیج شده بود پرسید:ببینم بچه ها،شما همه روز آخر ثبت نام کردین؟
سوسک:نه خیر استاد،ما دیروز هم بودیم ولی شما کلاس رو تشکیل ندادین.
شون:
بگذریم!میریم سر درس خودمون.امروز میخوام براتون درباره چگونگی فرو رفتن در نقش صحبت کنم.راه های بسیار زیاد و متعددی وجود داره که بسیاری از بازیگرها از اونها استفاده میکنن تا خودشون رو به نقش نزدیک کنند.امروز برخی از راه های استاندارد رو براتون تعریف میکنم ولی به یاد داشته باشید که خودتون هم میتونید شیوه های مختلفی رو برای این کار به وجود بیارید.
راه اول)باید با نقش زندگی کنید.این شیوه زمانی امکان پذیر است که فاصله نسبتاً مناسبی بین پذیرفتن نقش و فیلم برداری وجود داشته باشد.برای این کار بازیگر در مدت زمانی که فرصت دارد در قالب نقش خودش به زندگی میپردازد و نه به عنوان خود واقعی اش. در این شیوه بازیگر شب و روز و در هر حالتی فقط به نقش خود فکر میکند.به شیوه او فکر میکند و همانند او تصمیم میگیرد.این کار در مورد شخصیت های خیالی یا در مورد نقش هایی که اطلاعات کمی درباره آنها وجود دارد اندکی سخت میشود،چون باید خود بازیگر ابعاد شخصیت آن نقش را بازسازی و یا بازآفرینی کند.طرز حرف زدن،لباس پوشیدن،فکر کردن و عمل کردن باید همانند نقش مورد نظر باشد.همان طور که گفته شد این راه فقط در زمانی که وقت به اندازه کافی موجود باشد کاربرد دارد.
راه دوم)در زمانی که فرصتی برای شیوه اول وجود ندارد و شما درفاصله کمی از فیلم برداری به گروه پیوسته اید.در این جا برای دریافتن ابعاد شخصیتی نقش بیشتر به اطلاعات موجود که کارگردان و فیلنامه نویس در اختیار بازیگر قرار داده شده تکیه میشود.تا آنجا که ممکن است باید فیلم نامه را دوباره و سه باره خواند.هر سطری از فیلم نامه مهم است و نباید فراموش کرد که فرصت اندک میتواند از کیفیت کار کم کند.برای همین باید تا آنجا که امکان دارد تلاش کرد تا بتوان به طرز مطلوبی بازی زیبایی را ارائه داد.
راه سوم)این راه مختص زمان فیلمبرداری است.معمولاً وقتی بازیگری در حال بازی جلوی دوربین است در افکارش به طور مرتب دیالوگ ها را مرور میکند تا اشتباهی در بیان آنها رخ ندهد.حال اگر بازیگری آنقدر بر دیالوگ ها تسلط داشته باشد که بتواند از این نظر فکرش را مشغول نکند میتواند هنگام بازی کردن به جای فکر کردن به دیالوگ به خود نقش فرو برود.این موضوع را کمی بیشتر توضیح میدهم.منظور از این حرف آن است که بازیگر در هنگام بازی فقط بازی نکند،بلکه خود نقش باشد.یعنی بتواند هنگام بازی به جای نقش فکر کند.بتواند به طرزی فکر کند که اگر آن نقش واقعی بود شخص مورد نظر همانطور فکر کند.این کار مستلزم آن است که بازیگر خود را به طور کامل فراموش کند.فراموش کند که در حال فیلم برداری هستند و گمان کند که همه چیز طبیعی و واقعی است.این کار بیش از آنکه به نظر می آید به تمرکز و توانایی های بازیگر احتیاج دارد.
آزمون دوم:این آزمون تشریحی است و تنها جواب دادن به یکی از سوالت کافی است.لطفاً جواب ها کامل،دقیق و جامع باشد.
1)شما یک مرگ خوار هستید.جایی درون بندر گاهی مه گرفته و تاریک با چند نفر برای کاری که لرد سیاه به شما دستور داده قرار دارید که محفلی ها به شما حجوم می آورند.(این نمایش نامه را تا توصیفی از مکانی که در آن قرار دارید به صورت نه چندان طولانی بنویسید.سعی شود کمتر از ارزشی نویسی استفاده شود.نقش اول شما هستید و در مورد سیاهی لشگر هم مشکلی نیست،تا دلتان بخواهد داریم!!)
2)بازسازی یکی از صحنه های فیلم مورد علاقه خودتان به هر صورتی که دوست دارید.
3)شرح مختصری از تاریخچه تاسیس هالی ویزارد به سلیقه خودتان(هر چه میخواهد دل تنگت بگو!!)