صداي كرام همه جا پخش ميشه:
جادوگران و ساحره هاي آتنشن پليز!(با لحجه ي بريتيش)كرامز اسپيكينگ در سالن اجتماعات هالي ويزارد جمع شويد.
همه هجوم ميبرن سمت سالن اجتماعات
كرم:خب دوستان ما ميخوايم يه فيلم جديد بسازيم كه مثل توپ صدا كنه كيا ميخوان توش بازي كنن؟
همه دستاشونو ميبرن بالا شيكم هر دوتا دستشو ميبره بالا
كرام:ببين شيكم جان ما نه ميخوايم فيلم گودزيلاي 2 رو بسازيم نه پارك ژوراسيك4 كه تو توش بازي كني تازه تو فيلم پارك ژوراسيك 3 لرد اردك گم شده بود ننه باباش با مرلين دنبالش ميگشتن
شيكم:خيلي نامردي
كرام:
من:اهوم!اهوم!
همه:آمبريج؟
من:نه بابا استارم!يه فيلمنامه ي خوب دارم ويكي اسمش هم هست تصميم كبرا 11
شيكم هم ميتونه بازي كنه قبول؟
همه:قبول!
صداي هرمي:هاگوارتز سال 2005
شيكم در حال خوندن اولين نسخه ي كتاب 6 ه{ كه من نميدونم از كجا گيرش آروده}كه يه نفر صداش ميكنه..........كتابو همون جا وسط حياط هاگوارتز ول ميكنه و ميره...........يه نفر با لباس مشكي از جلوي دوربين رد ميشه..............صداي رعد و برق و طوفان مياد
در اين لحظه بيگانه به طور ناشناس وارد حياط ميشه كه كتابو بدزده ....يه لبخند به دوربين ميزنه و ميخواد در بره كه
بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوق بـــــــــــــــــــوق بــــــــــــــــــــــــــــــــوق
رودي(در نقش تام گارنيش)و گيلدي (در نقش سمير گركان) وارد ميشن و با بلندگوي سبزي فروش محله داد ميزنن
دستا بالا ما مجهز به سلاحهاي هسته اي هستيم!
بيگانه:خودتي !كوچولو(از تيكه كلامهايي كه امروزه مد شده به هر كي باهات مخالفه بگي)
رودي:باشه خودت خواستي!
يه ميوه برميداره و ميگه اسنيپ جان بابا بيا اين ميوه رو بخور.....اسنيپ ميوه رو درسه قورت ميده
رودي:اي خاك بر سرت
خودش يه ميوه بر ميداره ميخوره و هستشو با دقت درون ميني گان گيلدي ميذاره
گيلدي(كه اصلا خوش تيپ نيست
) هسته رو شليك ميكنه و بنگ هسته محكم ميخوره وسط پيشوني بيگانه و بيگانه بيهوش ميفته رو زمين
رودي ميدوه و شيكمو كه با سيم سرور بستنش آزاد ميكنه و ميگه:بدويين تا 10 ثانيه ي ديگه اينجا منفجر ميشه
يهو من به عنوان رئيس پليس ميام و ميگم ولي كتاب جا مونه و ميدوم تو
رودي و گيلدي و شيكم و عوامل پشت صحنه و همه: نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
من در آخرين لحظه (كه نيم ساعت طول ميكشه
) ميرم و كتابو ميارم و همين كه پام از در خارج ميشه بوم همه چي ميره رو هوا
فلش بك
هرماني:10 مين بعد
شيكم در حال گريه كردن و همه در حال داد زدن سرش
شيكم:من از اين به بعد تصميم گرفتم كتابمو تو حياط جا نذارم
هرماني:اند وي ليود هپيلي اور افتر
هورااااااااااااااااااااااااا هورااااااااااااااااااااااا(صداي تشويق تماشاچيا)
تيتراژ ميره بلا با اهنگ پاياني هشدار كبرا11
فرد نادان و نادم(كبري).............................................كينگزلي شيكمبولي
سمير گركان.................................................گيلدي لاكي
تام گارنيش...............................................رودي لسترنج
رئيس پليس.........................................سيريوس استار
سياهي لشكر(هموني كه از جلوي دوربين رد شد).....................بارتي كراوچ در لباس ولدي
قصه گو...............................هرمي گرنجر
فرد گشنه.......................سوروس اسنيپ
كارگردان.........................ويكي كرام
نويسنده و دستيار كارگردان.......................سيروس استار
با تشكر مخصوص از
داركي به خاطر بوق
هري به خاطر سيم سرور
مادام رزمرتا به خاطر ميوه ها
بيمارستان سنت مانگو براي قرض دادن شيكم
مرلين به خاطر ريختن اب با آفتابش به عنواان بارون
فرماندهي محترم هاگوارتز بزرگ دامبل جان
تهيه شده در گروه فرهنگ و معارف جي تي وي
اكتبر سال 2004
انقدر از دست جمله های قشنگ خسته ام که نخوام توی امضام ازشون استفاده کنم!