هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: مجمع جادو و جادوگری
پیام زده شده در: ۱۵:۱۴ شنبه ۵ شهریور ۱۳۸۴
#1
دامبلدور چوب دستیش از دستش افتاد و میون دست و پای جمعیت گم شد .
هری : وای خدا ... بد بخت شدیم ...حالا یه دوبار قهرمون بازی در آوردیم شانسی کامون گرفت ...
و شروع می کنه زیر دست و پا گشتن دنبال چوب دستی دومبل ...
تريلانی : وای يه سر شکسته می بينم ... داره خون فواره می زنه ازش وای خداااااااا بدادمون برسه !
اسپراوت : برو بابا وقت گير اوردی ... را ست می گی از کارا بکن ...
تا دامبل رو شو بر می گردونه اسپراوت يه گلدون بر می داره پرت می کنه سمت تام !
گلدون می خوره به به دوار کناری تام و باعث می شه تام برگرده ببينه چی بود ... که يه دفه يکی از اون ور داد می زنه :
- هوشت هوشت من اومدم ...!
و با اون چيزی که تو دستش بود زد تو سر يکی از مرگ خورا !
همه :
تريلانی : کی ک ... کيک ... کينگز ...لی !!

-------------------
مری جان ادامه بده ببينم چه می کنی ...


_-_-_-_-_-_-_-_-_

خارج رول : ... آقا من يه چن هفته نيستم ... لطفا ديگه ننويسين « ادامه بده اسپراوت ... »
ارادتمند
فاکس!


ویرایش شده توسط پروفسور اسپراوت در تاریخ ۱۳۸۴/۶/۵ ۱۹:۱۲:۲۱

hede of haffelpoff house

تصویر کوچک شده


Re: مجمع جادو و جادوگری
پیام زده شده در: ۱۹:۴۹ جمعه ۴ شهریور ۱۳۸۴
#2
بعد از اين که کينگزلی رو بردن بيمارستان ملت (‌همين برو بچز ) ميان تو کوچه
يه دفه اميش مثل زندانی ها که از آزکابان آزاد می شن می دويه ميره سر کوچه ( تو راه در حال دويدن ) :
- ديووونه شدم از دستتون
دومبل می دويه دونبالش :
- بچه باز تا جو زده شدی که و يکی می زنه سرش !!!
اميش در گوش دامبل : ... به اون جو نگرفته ها بگو بيان بستنی فروشی فلوريان فورتسكيو ...
Ara از اون ور کوچه :‌ اينا چی دارن پچ پچ می کنن ؟ ... سيبل زود باش بگو چی دارن می گن !؟
سيبل : متاسفم ... محرمانس
اون سر کوچه :
اميش باسه خودش می ره به طرف دياگون و دومبل می دويه می آد اين سر کوچه و در گوش بعضی ها يه چيزايی ميگه ...
همه به بهانه هایی مختلف پخش و پلا می شن ...
-------------------
تو قنادی
دومبل :‌ یادش بخیر موسس اینجا مرحوم مرلین کبیر بود ... خداییش خوب مردی بود ...
سیبل : صب کن !!! ... دارم یه چیزایی می بینم ! یکی سوار چوب جادو داره میاد ... ساحره هم هست ...
امیش : خودشههههههههه !!!
دومبل : ( یکی دیگه هم می زنه تو کله امیش )‌ : بچه تو داری رو اعصابم می ری ها ... آروم بگیر دیگه ...

سکوت همه جا رو فرا گرفت که با صدای شکسته شدن شیشه و وارد شدن یک جارو و سر نشینش شکسته شد !...
همه :‌
::::::::::::::::::::::::____::::::::::::::::::::::::

دوشيزه موناليزا ... ادامه بديد ...


ویرایش شده توسط پروفسور اسپراوت در تاریخ ۱۳۸۴/۶/۴ ۲۰:۵۸:۵۵

hede of haffelpoff house

تصویر کوچک شده


Re: مجمع جادو و جادوگری
پیام زده شده در: ۱۷:۱۷ جمعه ۴ شهریور ۱۳۸۴
#3
اسپراوت مثل برق ازجلوشون رد ميشه ٬ چيزی که تو دستش گرفته مثل يه مار به هم می پيچه !
اسپراوت : زرمرتا جان بجنب اينو دم کن زود باش که الان می ميره !
مادام رزمرتا : اه اه اين چيه ... خب بده دمش کنم ! عصاره دم شدشو می خوای چی کار ؟
اسپراوت : بريز تو يه ليوان ٬ کار دارم ... به به کيا اينجان ! ... چرا اينجوری نگام می کنين ؟
دامبل : هيچی بابا اين سيبل دوباره پيشگويی کرده
همه بجز اميش و سیبل می زنن زير خنده
دامبل : خب حالا بشين اينجا ببينم ...
رزمرتا : پروفسور ... حاضره
اسپراوت : دست درد نکنه رزمرتا چقدر اين بلوزه بهت مياد !!!!
کينگزلی که باز نتونسته بود جلو شيکمش رو بگيره : اين چيه ؟ اخ جون بده بخورمش !
و با يک حرکت سريع از دست اسپراوت قاپ می زنه و می ده بالا !!
اسپراوت : نههههه نخورش
اما ديگه کر از کار گذشته بود و کينگزلی خورده بود !
يدفه کينگزلی چشماش و گوشاش قرمز می شه و تمام اون جوشونده رو رو صورت بلا بالا مياره !
همه :
بلا : اه چيکار کردی !! ...
و سريع سوار يه چوب جاروش می شه و از اون جا می ره تا ماسک مخصوصش رو بزنه .
امشاف : اه ... تو هم با اين پشگويی هات !!
همه به سيبل خيره می شن !

--------------

آرتا جان ادامه بده ...


hede of haffelpoff house

تصویر کوچک شده


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۲۳:۲۶ پنجشنبه ۳ شهریور ۱۳۸۴
#4
جادوگر تی وی !
ديديديديديدی دی دی ديديديديد دی
گزارش ويژه !

خبرنگار : سلام بينندگان عزيز امروز من اومده بودم اينجا تا از يک کار... خانه ... پ...تيل ...س...ازی ( نفس نفس زنان )‌ گزارش تهيه ... کنم ... که شاهد حمله مرگ ... خورا بوديم .... حالا مرگ خورا رفتن و سه تن کشته و پنج تن زخمی و هفت تن مجروح از اين سانحه به جا موندن ... حالا ما ... با چند ت...ن ( همچنان نفس نفس زنان )‌ از افراد جان سالم به در برده گزارش تهيه کرديم ... با هم ببينيم !
خبرنگار : سلام آقا می شه واقعه رو شرح بدين !
يارو : اره عزيز من چرا نمی شه !
خبرنگار : پس لطفا توضيح بدين مفيد و مختصر برای ببينندگان .
يارو : اوکی داداش ... آقا ما اينجا داشتيم سگ دور می زديم دور خيابونا تا بلکه يه خطی ای چيزی مارو سوار کنه بريم پيش عهد و ايال ... آقا همين جور که ما داشتيم سگ دور می زديم به قول مشتی صفر ...آقا يه هو يه تيو تا کمری ...
خبرنگار : ... کامری !
يارو : همون دادش ما تو محل می گيم تو يو تا کمری ... خلاصه آقا يه تويوتا کمری که آهنگ دی جی نمی دونم چی چی ... اسمش يادم نمی مونه لامصبو ...
خبرنگار :‌آقا جون سريع تر ... وقتمون کمه !!
يارو : ده نمی زاری بگم که ... تويوتا ا آهنگو زياد کرده اومد اينجا يه تيکاف کشيد و خلاصه اين عقب ماشينش خورد به اين تير که اوفتاده اينجا ... ژاقا تير هم افتاد رو نوک انگشای پای ما ... خلاصه ما هم ...
خبرنگار : آقای عزيز در مورد حمله مرگ خورا و بازگشت ودمورت توضيح بدين ...
يارو : آها ولدی رو می گی ؟ ... ما از بچه گی با هم دوس بوديم اون درسش خوب بود تو مدرسه من بد بود آقا خلاصه اون درسشو خوندم الان هم بورسيه گرفته رفته بنگلادش داره درس می خونه ... وايسا بينم ... مگه برگشته ؟ ... ای نامرد ... زود باش شومارشو بده به من يه سه چهار قرون به ممن بدهکاره ...
خبرنگار : ( زير لب ) : برو بابا حال نداريم ... خب دوستان گزارش به پايان رسيد... ه
يارو : صب کنم بينيم ... مگه می زارم به همين راحتی ها بری !.... زود باش شماره موبايل ولدی رو بده ...
خبرنگار : دوستان خدا نگهدار ... تا برنامه ...
يارو : نه آقا فيلم بردار صب کن نه اون دکمه رو نزن ...
««««««««::::»»»»»»»»
بنامه قطع می شه تيتراژ مياد بالا !


hede of haffelpoff house

تصویر کوچک شده


Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۲:۳۶ پنجشنبه ۳ شهریور ۱۳۸۴
#5
نقل قول:

بدون نام نوشته:
man har kari mikonam nemitoonam biam hatta farsi ham nemitoonam benevisam chi kar konam




تو اين پرسش همگانی می تونی هر راه ممکن برای اين ار رو پيدا کنی : http://www.jadoogaran.org/modules/smartfaq/faq.php?faqid=119
اين راه رو هم خودم کشفيدم : به يکی از وبلاگ های وجود در ميهن بلاگ (www.mihanblog.com) برين و تو قسمت نطر ها ( اون جا فقط فارسی می نويسه)‌ پست مورد نظرتون رو بنويسيد بعد کپی پيست کنيد .
ارادتمند !


hede of haffelpoff house

تصویر کوچک شده


Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۲:۴۲ پنجشنبه ۳ شهریور ۱۳۸۴
#6
نقل قول:

چو چانگ نوشته:
مال منم اون بالا نوشته! مطمئنا نمياد خوش آمديد رو پايين بنويسه!!! ولي اون جستجويي كه شما دنبالشي....از اون آدرسي كه دارت ويدر داد كه مياد! اگرم واست نمياد، همين جستجو كوچولو هه رو بزن! صفحه اي كه اومد، پايينش جستجوي پيشرفته هست!!!!


من که والا جلو تو کم اوردم بابا بی خيال اصلا نخوستيم !!
ولی خداييش اينی که می گی بره من نمی ياد ... من از همون فرمول کار کارف استفاده می کنم
www.jadoogaran.org/search.pmp
ولی ممنون از زحماتی که بره من راهنمايی ايم کشيدی


hede of haffelpoff house

تصویر کوچک شده


Re: مشنگ ها از جادوگرها بدشون میاد یا بی تفاوت اند؟
پیام زده شده در: ۱۲:۲۲ پنجشنبه ۳ شهریور ۱۳۸۴
#7
در واقع اونا نه متنفرن نه بدشون مياد ... اولا که هميه مشنگان نمی دونن که جادو و جادوگری وجد داره و اعتقاد ندارن البته بچز دورسلی ها و چند خانواده ديگه که تعدادشون کثيره ... در مورد دورسلی ها : اونا از جادو گران می ترسند چون يادتونه که در کتاب اول هگريد با يه طلسم کاری کرد که دادلی دورسلی دم در بيار و تا قبلش هم می ترسيدن ولی دليل قانع کننده کتاب همينه تو تاپيک خاله پتونيا و اطلاعاتش بحث سر همينه يادتونه که اون نامه که به دس خاله پتونيا رسيد نوشته بود آخرين نامه مرا به ياد داشه باش پونيا و همون طور که من تو اون تاپيک گفتم يه جورايی خاله پتونيا و خانوادش تهديد شدن و در واقع اونا از همون تحديد می ترسن !


hede of haffelpoff house

تصویر کوچک شده


Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۹:۱۴ پنجشنبه ۳ شهریور ۱۳۸۴
#8
نقل قول:

چو چانگ نوشته:
هوم...اسپراوت جان من كه هيچي نفهميدم چي گفتي!! جستجوي سمت چپي...تو اون نواري كه نوشته خوش آمديد هستش.... و يدونه هم جستجو هست تو منوي كاربر...اون براي پيدا كردن اعضاست!!! شما در قسمتهاي مختلفش مياي مثلا ميگي اسم طرف با اين حرف شروع ميشه....يا از منويي كه اونجا هست نو.شته آغاز با، پايان با، تطبيق، داراي يكي رو انتخاب ميكني! خلاصه براي پيدا كردن يوزرهاي گرامي سايت استفاده ميشه!


خب ... بحث اين که خوش امديد کجای صفحس و چه ريختی يه مربوط به تم سايته ( بره من خوش امديد اون بالا می نويسه ) اما اونی که بره اعضاست ٬ منظور من نبود منظور من همونی ه که کارکارف لينکش رو دادن و کار من راه افتاد .
خلاصه دست یو و دست کارکارف درد نکنه (‌واسه تایپ)


hede of haffelpoff house

تصویر کوچک شده


Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۶:۵۸ چهارشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۴
#9
چو عزيز دقت نکردی ! من اون جستجويی رو می کم که سمت چپ اون بالا بود ... به هر حال بگزريم . در مورد اين جسجو که شما می گی که در سمت راست صفحس ... بله اون بره من هم می ياد ولی وقتی می زنم اين شکل مياد ... حالا باز نمی دونم اشکال از زوپس يا اگر هم نيس يکی توضيح بده چطور باهاش کار می کنن .
ممنون
تصویر کوچک شده


ویرایش شده توسط پروفسور اسپراوت در تاریخ ۱۳۸۴/۶/۲ ۱۷:۴۶:۰۷

hede of haffelpoff house

تصویر کوچک شده


گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۵:۲۳ چهارشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۴
#10
نقل قول:

voldemort2 نوشته:
این چه وضعشه من عضو گروه گریفندورم ولی هر کاری میکنم نمیره تویه بخشای گروه گریفندور.هی میگه شما اجازه ورود به این انجمن را ندارید.مگه میشه؟پس مالفوی باید بره تویه گریفندور.خواهش میکنم رسیدگی کنید.من تویه ایفای نقش نقش جیتی پاتر رو دارم.


[quote]
قال چو چانگو :
شما اول بايد بري به تاپيكليست شخصيت های گرفته شده و گرفته نشده و يه شخصيت كه گرفته نشده انتخاب كني و يا يه شخصيت از خودت بسازي. بعدش بري به تاپيكمعرفی شخصيت و اونجا طبق فرم خودتو معرفي كني! بعد هم منتظر بشي تا يكي از اعضاي شوراي ويزنگاموت تاييدت كنه! البته ممكنه يه خورده طول بكشه ! البته همه اينايي كه گفتم تو پرسشهاي همگاني هم بود ها.... ولي به هرحال!

راستي سعي كن فارسي بنويسي! با هم فارسي نويسيم به مهر***پستهاي خود را كنيم آباد!!!


خودم:
در ضمن يه نکته ديگه که برای من هم پيش اومده بود ... اين که هر شخصيتی رو که برمی داريد بايد بريد تو گروهی که اون شخصيت در هست مثلا مالفوی (‌البته مالفوی گرفته شده ) نمی تونه بره تو گريفندور يا هافلپاف يا رويونکلاو بايد بره به اسلايتيرن چون در اون جا بوده !


راستی آقايون مديرا اين جستجو ( همونی که بالای صفحه بود )‌اگه می شه اينو دوباره برگردونين ... کلی کارای من با همين را ميوفتاد


ویرایش شده توسط زاخاریاس در تاریخ ۱۳۸۴/۶/۲ ۲۱:۴۰:۳۳

hede of haffelpoff house

تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.