هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: ارتش وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۲۱:۰۶ چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۵

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۱۵:۰۶ جمعه ۲۴ فروردین ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5472
آفلاین
درود.

ارتش وزارت سحر و جادو به دلیل پایان یافتن مهلت وزارت دولت یازدهم، تعطیل می‌شود. تصمیم‌گیری در مورد آن بر عهده وزیر بعدی می‌باشد.

با تشکر.
تصویر کوچک شده




پاسخ به: ارتش وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۹:۰۶ چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۴

رون ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۸ پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۱:۱۱ دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱
از
گروه:
کاربران عضو
پیام: 742
آفلاین
نام: رونالد بیلیوس ویزلی
هدف از ورود به ارتش: ایجاد صلح و صفا و ارامش در جامعه
سابقه سربازی(در صورت معافیت علت اون رو ذکر کنید): والا ما توی جنگ بودیم بعدشم گفتن چون جنگ رفتی نمی خواد سربازی بری ما هم از خدا خواسته نرفتیم سربازی عوضش رفتیم ازدوواج کردیم
سابقه حضور در هر گونه ارتش رو با زبون خوش ذکر کنید: اون ارزشی ها ارتش محسوب میشن؟ خب اونجا بودم. محفلم هستم . کارآگاه هم هستم. فرهنگ و هنر هم صد در صد ساواج هم میخوام باشم. اینا همه ارتش محسوب میشن؟
توانایی ورزشی، فکری و...: هنرم خوبه، ورزشم هم بد نیست فکرم هم کار میکنه


تصویر کوچک شده


پاسخ به: ارتش وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱:۴۶ چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۴

ریگولوس بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۷ پنجشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۷:۵۴ پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۸
از یو ویش.
گروه:
کاربران عضو
پیام: 279
آفلاین
در حالیکه ملت سرگرم سوراخ کردن دیوار با بینی های محترمه بودند، هیچکس متوجه ورود ساکت و بی سر و صدای تسترال بعدی نشد. و البته تسترال بعدی هم متوجه نشد که کسی متوجهش شده یا اصلا کسی آنجا حضور دارد یا نه، تسترال تازه وارد در گوش هایش از همان سمعک های موزیکال مشنگی فرو کرده بود، و تمام مغزش پر از صدای عربده های یکی تسترال تر از خودش شده بود که ظاهرا گلو درد هم داشت و همزمان لال هم بود.

لباس های تماما سیاه رنگ تسترال که قد دیلاقش را حتی از آنچه بود هم بلند تر نشان میدادند میتوانست شبهه های جالبی ایجاد کند، میتوانست براحتی دزد یا اوباش باشد.

پدرسگ هر دوتاش هم بود.

با خونسردی کامل در حالیکه به کفش هایش زل زده بود و بنظر نمی آمد بداند کجا آمده است، تکه کاغذی را از جیبش بیرون کشید و روی میز انداخت. قلم پر های مشکی و گران قیمت وزارتخانه را از روی میز برداشت و در جیبش چپاند، و در حالیکه با خونسردی کامل رومیزی ها را تا میکرد تا توی جیب دیگرش جا شوند، از در بیرون رفت.

نقل قول:
نام: ریگولوس بلک

هدف از ورود به ارتش: ناموسن فیلم قمار باز رو دیدین؟ طرف شبا میرف هزار تا غلط کاری میکرد روزا کت میپوشید میرف دانشگاه تدریس الان بنده جریانم اون شکلیه، هدفمم صرفا ادای فیلمارو در اوردن بوده

سابقه سربازی(در صورت معافیت علت اون رو ذکر کنید):ده برابر تک تک تون خاطرات سربازی دارم من باو تازه من با همین زلفای کمندم رفتم سربازی، هر شب گوسفندی میتراشیدن صبح میومدن میدیدن در اومده :

سابقه حضور در هر گونه ارتش رو با زبون خوش ذکر کنید:اوباش ارتش محسوب میشه؟! یا مثلا ارتش پیچندگان به پر و پای آرسینوس؟!

توانایی ورزشی، فکری و...( هر چیزی که فکر میکند ممکنه به کار ارتش بیاد):ببین داداش، کلا دزد جماعت از هر نظر پرفکتن. الان فرض کن شما میری با یه سرکاره خانوم با کمالاتی دست بدی. تو چشای خانومه نگاه میکنی، بعد بدلیل اینکه بازیگر محشری هستی رفتارت انقدر طبیعیه که خانومه فکر میکنه تو قراره دوست خیلی خوبی باشی براش! بعد اونوخ این در حالیه که اون یکی دستت میره سمت کیف خانومه، و انقدر که دقیق و ساکت و سریع هستی نه تنها کیف پول و بلکه چوبدستی خانومه رو هم میکشی بیرون. با یه سرعت فوق العاده دستتو میاری پشتت و اون هیچی نمیبینه. دستش رو ول میکنی، و اون تازه متوجه سبک شدن کیفش میشه.
و اون موقع وقتیه که باید قدرت بدنی و سرعتشو داشته باشی که کیلومتر بر ثانیه بدویی!
و من اگه یه کدوم از این کارایی که گفتم رو نمیتونستم انجام بدم الان بطری آب خنک دستم بود. قضاوت با خودتون


تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده


پاسخ به: ارتش وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۲۰:۳۹ سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۴

مرگخواران

وینکی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۲۳ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
امروز ۲۰:۵۳:۳۳
از مسلسلستان!
گروه:
کاربران عضو
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 548
آفلاین
وینکی خودش را از پنجره درون اتاق انداخت. بعد از اینکه مطمئن شد کسی به عنوان یک بمب گذار تروریستیِ نفهمِ تسترال صفتِ بوقی او را نمی گیرد و سر و ته از پنجره آویزانش نمی کند، کاغذی را روی میز انداخت و نیشخند زنان، از همان پنجره ای که آمده بود شرش را کم کرد. فردای آن روز هم یک عدد معجون ساز و یک عدد کیک خور چاق و چله از درِ اتاق داخل گشتند و بعد از دیدن کاغذ بسیار پوکرفیس شدند و با دماغشان در دیوار کوبیدند!



نقل قول:
نام: وینکی! وینکیِ جن خانگی!
هدف از ورود به ارتش: هدف؟ وینکی جهت تست مسلسل هایش عضو شد!
سابقه سربازی(در صورت معافیت علت اون رو ذکر کنید): وینکی خواست سربازی رفت. ولی به علت اینکه مونث بود، ملت وینکی رو راه نداد.:| وینکی بسیار ناراحت شد.
سابقه حضور در هر گونه ارتش رو با زبون خوش ذکر کنید: وینکی در ارتش مرگخواران عضو بود. وینکی جن خانگی ارتشی بود!
توانایی ورزشی، فکری و...( هر چیزی که فکر میکند ممکنه به کار ارتش بیاد): وینکی بیست و چهار ساعته تونست کار کرد. وینکی تونست همزمان از8 مسلسل استفاده کرد. وینکی تونست 5 فنِ انیمه ای روی دشمن اجرا کرد. وینکی تونست در زیر خاک پنهان شد. وقتیکه دشمن از روی خاک رد شد، وینکی از زیرخاک در آمد و به سبک فیلم های جومونگی زد همه ی ملت دشمن رو سوراخ کرد. در ضمن... وینکی تونست تا 10 شمرد!

+وینکی از هرگونه دستور که توسط آن محفلیِ جاینت رسیده بود شانه خالی کرد. وینکی هیچ علاقه ای به تمیز کردن بشقاب های کیک یا شستن فرش های مزین شده به تکه های کیک های کپک زده یا پختن کیکِ دستِ خیار نداشت!



Take Winky down to the Mosalsal City, where the grass is mosalsal and the mosalsals are MOSALSAL


پاسخ به: ارتش وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۲۱:۱۸ دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۴

فیلیوس فلیت ویکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۹ یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۲۳:۰۵ یکشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۸
از پیش اربابم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 317
آفلاین
نام: فیلیوس فلیت ویک.

هدف از ورود به ارتش: میخوام عضو بشم و به جامعه جادوگری خدمت کنم!

سابقه سربازی(در صورت معافیت علت اون رو ذکر کنید):والا خواستم برم سربازی ولی گفتن قدت مشکل داره! از بس قدبلندم!

سابقه حضور در هر گونه ارتش رو با زبون خوش ذکر کنید: سابقه دار نیستم!

توانایی ورزشی، فکری و...( هر چیزی که فکر میکند ممکنه به کار ارتش بیاد): زورم زیاده و نیروی بدنی خوبی دارم، اگه بزارن میتونم با هاگرید مچ بندانم ولی نمیزارن نمیدونم چرا! فکرمم خوب کار میکنه(راونیم!)، همچنین مثل بقیه دیلاق نیستم! قدم کامل رو فرمه.


ویرایش شده توسط فیلیوس فلیت ویک در تاریخ ۱۳۹۴/۴/۲۹ ۲۱:۵۲:۲۴

Only Raven


پاسخ به: ارتش وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۹:۱۰ دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۴

روبيوس هاگريد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۵ جمعه ۲۸ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱:۲۵:۳۴ جمعه ۱۷ آذر ۱۴۰۲
از شهری که کودک نداشت.
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 459
آفلاین
هاگرید با جدیت خنده داری روبروی سرباز ایستاد. صدای رعد و برقی آمد و طوفان و این داستانا و ...

فردای آن روز

هاگرید با جدیت خنده داری روبروی سرباز ایستاد. اما این سرباز، سرباز دیروزی نبود.(ازین فازا نگیرین که مثلا زمونه عوضش کرده بودا سرباز دیروزی رو باد بردش مرد.)

-اسمت چیه ممد؟
-نه آقا این دیالوگ شما نبود. شما باید بگین اسمت چیه سرباز! بعد من بگم ممد.
-نفهمیدم چی گفتی. این چیه دستت ممد؟
-تفنگ!
-نگو تفنگ! بوگو ناموسمه. خواهرمه. مادرمه.

هاگرید یک سلام نظامی به سرباز داد و روبروی سرباز بعدی ایستاد.(به این سبک )

-اسمت چیه سرباز؟ ایول درست گفتم!
-رو لباسم نوشته دیگه.
-جواب سر بالا نده این چیه دستت؟
-ناموسه ممده! :-"
-ای بی ناموس.
هاگرید غلط زنان به سمت سرباز بعدی رفت و وقتی به حالت اولیه در آمد، شروع به صحبت کرد.

-دیگه اسم تو مهم نیست. چرا نشانت رو نزدی؟

هاگرید با گفتن این حرف، به سمت چپ لباس نظامی اش اشاره کرد. سرباز در حالی که از اضطراب به خود می لرزید، شروع به صحبت کرد.

-کدوم نشان قربان؟
-همی...

عمق فاجعه! هاگرید به اشتباه، پیکسل باب اسفنجی محبوبش را بر روی لباس نصب کرده بود. این شد که من و من کنان از کادر خارج شد ولی خوب برای اینکه پستش هرز حساب نشه یه نشان هم آپلود کرد.

لازم به ذکره نشان زیر رو هکتور با توجه به رایزنی هایی که با شرکت مانستر داشته طراحی کرده!
تصویر کوچک شده


ویرایش شده توسط روبيوس هاگريد در تاریخ ۱۳۹۴/۴/۲۹ ۱۹:۱۷:۱۵
ویرایش شده توسط روبيوس هاگريد در تاریخ ۱۳۹۴/۴/۲۹ ۱۹:۱۸:۰۶
ویرایش شده توسط روبيوس هاگريد در تاریخ ۱۳۹۴/۴/۲۹ ۱۹:۲۲:۱۹

تصویر کوچک شده



«میشه قسمت کرد، جای اینکه جنگید، میشه عشقو فهمید، باهاش خندید
میشه سیاه نبود، سفید نکرد. میشه دنیا رو باهمدیگه ببینیم
رنگی
منو حس میکنی؟ نه؟ نه! تو سینه‌ت دیگه شده سنگی.
و سنگین. و سنگین‌تر بیا روی سطح برای روز بهتر...»



پاسخ به: ارتش وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۸:۲۸ دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۴

اسلیترین، مرگخواران

هکتور دگورث گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۲ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۳:۱۱:۴۸ شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۳
از روی شونه های آریانا!
گروه:
مرگخوار
اسلیترین
کاربران عضو
ناظر انجمن
ایفای نقش
پیام: 956
آفلاین
اومدیم ارتش رو راه بندازیم!

بی مقدمه میرم سراغ اصل مطلب و قوانین ورود.

برای عضویت در این ارتش با توجه به اهمیت و اهداف ارتش لازم دیدیم تا اعضای اون از سطح رول نویسی بالاتری برخوردار باشند. برای این کار اعضا پس از پر کردن فرم زیر مورد بررسی قرار میگیرند. این بررسی (در صورت محفلی یا مرگخوار بودن عضو) توسط سران محفل و مرگخواران (یا نمایندگان مورد تایید آن ها که در واقع من و هاگرید هستیم!) صورت می پذیرد. (در صورتی هم که عضو هیچ کدوم نیستید باز هم میتونید درخواست بدید تا سطحتون برای ورود به ارتش بررسی بشه.)

فرم عضویت


نقل قول:
نام:
هدف از ورود به ارتش:
سابقه سربازی(در صورت معافیت علت اون رو ذکر کنید):
سابقه حضور در هر گونه ارتش رو با زبون خوش ذکر کنید:
توانایی ورزشی، فکری و...( هر چیزی که فکر میکند ممکنه به کار ارتش بیاد):



در زمینه عضو گیری سخت گیری صورت میگیره. دلیلش هم باید بگم... ارتش چرا نداره!
ولی همه این حرف ها دلیل بر این نیست که شما نتونید عضو ارتش بشید. ولی اینجا باید برای همه چیز آماده باشید؛ مانور های شبانه، زلزله ( )، معجون های مختلف، انواع کیک های مسموم و... اینجا هر چیزی ممکنه اتفاق بیوفته. ما ارتش وزارتیم.

در آخر نشانمون رو اینجا قرار میدم. تمامی اعضای ارتش این نشان رو دریافت میکنن که بسته به درجه نظامیشون ممکنه یک خط، دو خط یا سه خط داشته باشه! تمامی اعضا با درجه نظامی یک خطه آغاز به کار میکنن و تنها سران درجه نظامی دو خطه دریافت میکنند.

نشان is loading...


ویرایش شده توسط هکتور دگورث گرنجر در تاریخ ۱۳۹۴/۴/۲۹ ۱۸:۳۷:۳۳

ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: ارتش وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۰:۱۴ سه شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴

آرسینوس جیگرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۹ دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ دوشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۷
از وزارت سحر و جادو
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1513
آفلاین
با سلام.

ارتش سحر و جادو به فرماندی هکتور دگورث گرنجر به عنوان نماینده وزارت و مرگخواران و روبیوس هاگرید به عنوان نماینده محفل ققنوس بازگشایی شد.

با آرزوی موفقیت.

تصویر کوچک شده



پاسخ به: ارتش وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۸:۱۶ دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۲

دلوروس آمبریج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۴۶ شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۶:۵۲ شنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۸
از چاه
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1592
آفلاین
همین روزها بود که میخواستم عذرت رو بخوام و تسویه حساب کنم، بفرستم بری !

به هر حال منم درک می کنم جادوگر بودن، اون هم یک نفر در جمع این همه ساحره ها واقعا سخته. مدام مجبوری خودتو بپوشونی جلوی کابینه من. واقعا اذیت میشدی. من درکت می کنم فلیت ویک جان. از وقتی بنده خدا لودو رو به اسارات بردن، تو تک جادوگر اینجا شدی و خلاصه خیلی بهت سخت گذشت، دست آخرم تحمل نکردی و استعفا دادی...

درکت می کنم. حضور تو در جمع این همه ساحره مانند لکه استفراغی بر روی لباس عروس بود که خوشبختانه توسط خودت این لکه زدوده شد و رفتی دنبال کارت. خیلی خیلی خوشحالم که از اینجا رفتی فلیت جان. به هر حال به نفع خودت بود. چون دیگه میخواستم انحلال ارتش رو اعلام کنم. ارتش وزارتخانه کاملا منحل میشه، کارآگاهان هم همینطور. از این پس در دولت ساحره سالاری فقط سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها با اقتدار به کارش ادامه میده.

ازت ممنونم که با محو کردن خودت دولت من رو مبدل به دولت 100٪ ساحره سالاری کردی. از تو ممنونم. اگر می ماندی پوزیشن های خدمات و فنی و امثال اینها برات در نظر داشتیم شاید. اما حالا رفتی، بهت توصیه می کنم در اولین فرصت به یکی از ملل دور پناهنده بشی، چون در این جامعه ساحری، از این پس جن های خانگی آزاد هستند و جادوگران بردگی جن های خانگی را خواهند کرد. لیکن حالا که استعفا میدی به نفع خودته از بردگی نجات پیدا کنی و بری کلا. دور شی فرسخ ها. خلاصه نبینمت این دور و بر.

در انتها خاطر نشان می کنم که سرباز mokhless بدون لیاقت میخواهد، نیمه مخ لس بودن هم از سرتان زیادی بود. سرباز مخ لس بگمن بود، با اینکه یک جادوگر بوده اما خالصانه و کاملا بی مغزانه در اسارات با دشمن جنگید. من از همینجا از همین تریبون درود میفرستم به بگمن و حکم جانبازی 99 درصدی شون رو صادر می کنم. ایشون از خدمت به جن های خانگی تا آخر عمر معاف خواهند شد و در بازنشستگی سیر می کنند. از معدود جادوگرانی هستن که این شانسو میارن. به زودی از اسارت در میان.


ــــــــــــــــــــ تعیین تکلیف ــــــــــــــــــــ

پروفسور فلیت ویک : اخراج
لودو بگمن : جانباز و بازنشسته (پس از آزادی از اسارت)
هلگا هافلپاف : مرخصی عروسی، ماه عسل، زایمان و غیره (پس از آزادی از اسارت)
پادما پاتیل : انتقال به سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها
هوکی : اعلام آزادی و اتمام بردگی + انتقال به دار المجانین و سپس به آسایشگاه


=== انحلال ارتش وزارتخانه در دولت ساحره سالاری ===
== انتقال قدرت به سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها ==

تصویر کوچک شده


ویرایش شده توسط دلوروس آمبریج در تاریخ ۱۳۹۳/۲/۲۱ ۲۱:۳۶:۱۱

No Country for Old Men




پاسخ به: ارتش وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۲۰:۱۹ یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۲

پروفسور فلیت ویک old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۷ چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۹:۲۷ سه شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۳
از خوابگاه اساتید هاگوارتز
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 288
آفلاین
استعفا نامه



بانو دلورس جین آمبریج

وزیر خائن و مقتدرِ جادوگری !

اینجانب، پرفسور فیلیوس فلیت ویک که در گذشته بنا به جوانی و اغفال شدن توسط شصخ شصخی شما، به ارتش وزارتخانه پیوستم، هم اکنون به طور رسمی استعفای خودم را اعلام می نمایم.

این استعفا به منزله ی قطع تمامی روابطِ سیاسی با وزارتخانه و شصخ شما می باشد. این استعفا هیچ پاسخی مبنی بر تایید نکردن را از طرف شما نباید در پی داشته باشد.

باشد که مرلین شما را به راه راست هدایت کند.

با سپاس از توجهتان ..
امضا
پرفسور فیلیوس فلیت ویک / سرباز نیمه mokhless سابق



دربرابر شرارت وزیر و مدیر خیانت کار و مفسد و چیزکش جامعه ساکت نمی مانیم ... !


تصویر کوچک شده

با هم، قدم به قدم، تا پیروزی ...


- - - - - - - - - - - - - - - - -


تصویر کوچک شده

تا عشق و امیدی هست؟ چه باک از بوسه دیوانه سازان!؟







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.