هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





فرهنگ اصطلاحات فروم در فروردین ماه سال 1385
پیام زده شده در: ۲۱:۱۳ یکشنبه ۸ آبان ۱۳۸۴
#4

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۱۲ شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲:۰۶ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
از درون مغاک!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1130
آفلاین
دامبلدور(زاخي):خب بعد از يك سال بالاخره اين فرهنگ اصطلاحات به روز شد....بهتره اول حرف سرژ(ولدمورت) رو بگذارم بعد بريم با حرف من حال كنيم!:

سخن سرژ(ولدمورت):
بعد از 40 سال تلاش بي وقفه و شبانه روزي من و دامبلدور(زاخي دست شكسته ي بي مصرف) بالاخره اين اصطلاح نامه غني شده 98 درصد رو گردآوري كرديم و در اختيار شما قرار دادي.لازم ميدونم توضيحاتي رو در مورد كار بدم:
اين كار تقريبا چهل درصد كار من و شصت درصد كار زاخي بود.به اين صورت كه اول زاخي در يك شب بهاري(پاييز) بهم پيشنهادي آسلامي داد و گفت اين كارو باهم آن‌جام بديم.روال كار اينجوري بود...من مينوشتم براي ميلاد ميل(mail) ميكردم.اون ويرايش ميكرد و مينوشت براي من ميل ميزد.البته قسمت عمده كار كه پيدا كردن اصطلاحات بود كار ميلاد بود!من فقط چند عدد اصطلاح محدود پيدا كردم(كه اونم تابلوئه...اينقدر زيادي در موردشون توضيح دادم) و بقيش كار زاخي كه من با اجازش در بعضيهاش دست بردم.كلا منظورم اينه كه زاخي حق پدري بر گردن اين پروژه داره!
اگر متوجه اصطلاحي با وجود توضيحات نشدين بخودتون فشار نيارين و پيام شخصي نزنين...فقط يك جمله من هميشه از مرلين يادم ميمونه:اختيار دارين...نفهمي از خودتان بيد...

سخن دامبلدور(زاخي):
بله!
سرژ همه چيزو گفت و من فكر نكنم براي پروژه توضيحي لازم باشه.....منم حوصله مقدمه بافي ندارم.......پس براي همين بريم سريعتر سراغ فرهنگ اصلاحات سايت:

در ضمن اميدواريم اگر كمي اي...كاستي اي...چيزي ديدين مارو به بزرگي خودتون ببخشين!(دامبلدور و ولدمورت!)
=====================================
آنتي ساحريال:نوعي قرص كه وقتي آدم بزنه بالا از هر چي ساحره هست بدش مياد!
كاربرد:وقتي به ساحره اي علاقه مند شويم بايد چند تا از اين قرصها بخوريم و يا آمپولش را بزنيم!
نحوه پيدايش:توسط ققنوس يكي ديگر از اعضاي ارزشي سايت!
--------------------------------------------------------------------------
باگومبا...گومبا...و انواع ديگر!:نوعي سر و صدا كه قبايل آفريقايي...برره اي....سرخپوستي از خودشان در مي آورند!
كاربرد:در سايت براي ديالوگهاي افراد و قبايل نام برده از اين كلمات استفاده ميشود.البته استفاده هاي ديگري نيز دارد.به گفته ي سرژ تانكيان پديد آورنده ي اين كلمه باگومبا با گومبا فرق دارد!....باگومبا هيجان زدگي بيشتر را نشان ميدهد.نتيجه اينكه اين كلمات در مواقع هيجان زدگي و جوزدگي دارد!
نحوه پيدايش:توسط سرژ تانكيان عضو ارزشي سايت!
--------------------------------------------------------------------------
دلبستگی من به جادوگران بیشتر از اون چیزیه که فکرش رو میکنید! : جمله ای که توسط فلور دلاکور همیشه گفته میشد و در حال حاضر(فروردین 85 به اوج مشهوریت خودش رسیده!)
کاربرد: در امضا و در مواقعی که میخواهید نشان دهید که خیلی جادوگران را دوست دارید!
نحوه پیدایش: توسط فلور دلاکور(در امضایش!)

جملاتی که از این جمله گرفته شد:
دلبستگی من به جادوگران و اعضایش بیشتر از اون چیزیه که فکرش رو میکنید!(آلبوس دامبلدور)
دلبستگی من به بقیه بستگی به دلبستگی بقیه به من داره!(کرام)
دلبستگی من به مدیریت جادوگران بیشتر از اون چیزیه که فکرش رو میکنید!(کریچر)
دلبستگی من به کرام و کریم و کرم و کرامت بیشتر از اون چیزیه که فکرش رو میکنید!
--------------------------------------------------------------------------
سیفید...جیگر...مامان! : القابی که بیشتر از طرف حاجی به افراد خاصی داده میشه!
کاربرد: در مواقع سلام و احوال پرسی دوستان با یکدیگر! مثال:سلام (آسم طرف) جیگر مامانی سیفید!
نحوه پیدایش: توسط حاجی دارک لرد!
--------------------------------------------------------------------------
ویزیر : هم معنی وزیر!
کاربرد: در انواع نمایشنامه...اما بیشتر مخصوص نمایشنامه های خطرناک است!
نحوه پیدایش: توسط حاجی دارک لرد!
--------------------------------------------------------------------------
حرکت انتحاری: همان حرکت غیرقابل پیش بینی نیز معنی میدهد!(البته در بعضی موارد بنا بر عادت گفته میشود حرکت انتحاری...مگرنه کاملا قابل پیش بینیست!)
کاربرد: در بیشتر موارد!! مثال: یک نفر به صورت انتحاری در رو میشکنه و میاد تو!
نحوه پیدایش: به صورت کاملا اتفاقی از دهان آلبوس دامبلدور خارج شد!
معادل: برقی!
--------------------------------------------------------------------------
حذب: نوعی گروه خیلی مشکوک است!
معادل: حزب-حظب!
گروه های تشکیل شده به این شکل: حذب لیبرال دموکرات جادوگریالیستی- حذب مقابله با کریچر!-...
--------------------------------------------------------------------------
دامبل بندری زد و ....: نوعی حرکت مخصوص دامبلدور و افراد خانواده اش در سایت!
کاربرد: در هر کجا که فکرش را بکنید(یعنی در هر کجای نمایشنامه ها!)
نجوه پیدایش: توسط سرژ تانکیان(لرد ولدمورت قبلی) سایت!
--------------------------------------------------------------------------
چترباكش:همان چت باكس يا همان قسمت پيام هاي مهم سايت كه از نام چت باكس به اين عنوان تغيير نام داد.
كاربرد:همه ي موارد!
نحوه پيدايش:نحوه پيداش خاصي نداشت...به صورت كاملا اتفاقي در ميان اعضاي سايت باب شد.
--------------------------------------------------------------------------
آتشفشان...گدازه....خداي رول:لقب وب مستر سايت...هري پاتر!
كاربرد:در نمايشنامه هاي طنز و مهمتر از ان ضد وبمستري!
نحوه پيدايش:در تاپيك نحوه برخورد...در جايي خود وب مستر خودش را آتشفشان و خداي رول معرفي كرد!!!
-------------------------------------------------------------------------
جييييگگگگگرر:بدون شرح!
كاربرد:در همه مواردي كه يك فرد باحال و عزيز و لذيذ رو صدا ميزنيد!
نحوه پيدايش:سريال شبهاي برره!
--------------------------------------------------------------------------
روش نوشابه اتك!:حمله اي كه با استفاده از نيروهاي نوشابه اي(توضيح در پايين ترها!) برگزار ميگردد!
كاربرد:بيشتر توسط امپراطور تاريكي....در موقع حساس جنگ و يك جريان بي ناموسي و مقابله نيروهاي آسلام در مقابل آن!
نحوه پيدايش:از قديم الايام بوده است!(دقيق در دسترس نيست!)
-------------------------------------------------------------------------
هان هان هان؟ (يا) ها ها ها؟
كاربرد:وقتي ميخواهي هر چه سريعتر جوابي را از كسي بشنوي و مورد بازخواستش قرار بدهي
نحوه پيدايش:بين اعضا يه دفعه رايج شد ولي بنده اولين بار توسط كوييرل ديدم كه اجرا شد!
-------------------------------------------------------------------------
هوووووم......هوووومك!(؟)
معني:قبل از سلام مورد استفاده قرار ميگرد.....سلام....حرفي ندارم....ها؟.....مشكوكه!....هستم ولي خستم(در نوع معتاد:هشتم ولي خشتم!) ....راستي......كه اين طور!....چي؟!.....اوهوم....حوصلم سر رفت!.....آآآآآه......(يك معني ديگر آن:وقتي كه كسي دارد زور ميزند و جونش داره بالا مياد! )...و خيلي معاني ديگر!
توضيح:واژه هومك بيشتر توسط مديران استفاده ميشده است و اول هوووم بوده بعد هووومك به وجود آمده.
-------------------------------------------------------------------------
تنفس مصنوعي:ماچ كردن رمانتيك....لب(بوق!)
كاربرد:توسط گيلدوري لاكهارت(برنده چندين دوره مسابقات لبخند جادويي و زن كشي!)
نحوه پيدايش:توسط گيلدوري لاكهارت استفاده ميشد
------------------------------------------------------------------------
چه مشكوك!
كاربرد:واژه اي مخصوص گيلدروي(به تازگي براي اظهار وجود نيز استفاده ميشود)(همچنين در چت باكس سايت نيز به جاي سلام استفاده ميگردد)
نحوه پيدايش:از قديم الايام
-------------------------------------------------------------------------
كنتور برق:وسيله اي خطرناك....غيرمجاز....كه هري خود را با آن شكنجه ميدهد!
كاربرد:فقط يك كاربرد دارد آن هم اين است كه هري خود را به آن ميكوبد(مخصوصا كله اش)و چشمانش چپ ميشود و يه گوشش تيز ميشود و خلاصه حسابي يه جوري ميشود!
نحوه پيدايش:دز تاپيك كارگاه نمايشنامه نويسي....بعد از نشان دادن يك عكس بي ناموسي(عكسي كه در آن هري زير يك راه پله كه كنتور برق در آن قرار دارد قرار گرفته)
------------------------------------------------------------------------
سيم سرور:سيمي كه به كامپيوتر سرور سايت وصل است....وسيله اي براي شكنجه
كاربرد:در نمايشنامه هاي شكنجه اي و همچنين در نمايشنامه هايي كه هري و نميد وجود داشته باشند
نحوه پيدايش:اعضاي قديمي سايت
--------------------------------------------------------------------------
زينجر:زنجير خودمان!
كاربرد:به زودي كامل ميگردد!(بعد از به دست آوردن اطلاعات خفن!)
نحوه پيدايش:در يكي از كنفرانس هاي فراسايتي
-------------------------------------------------------------------------
گيزر:گير
كاربرد:در همه جا به جاي كلمه گير
نجوه پيدايش:اشتباه تايپي يكي از اعضا در زمان قديم....در آن زمان اسم فردي بود كه تانكس را خيلي دوست داشت و به خاطر ازدواج مودي با تانكس خودكشي كرد
--------------------------------------------------------------------------
زز(ze ze):زن زليل
كاربرد:از قديم بوده
نحوه پيدايش:توسط اعضاي قديمي سايت و اسم تاپيكي در دهكده هاگزميد
------------------------------------------------------------------------
جلسات فراسايتي:جلسات حضوري مهم
كاربرد:مانند كاربرد كلمه«كنفرانسهاي فراسايتي»
نحوه پيدايش:توسط خودم(دومبول جديد....زاخي قديم)در همين پست!......از كلمه كنفرانسهاي فراسايتي ساخته شده
----------------------------------------------------------------------
كنفرانسهاي فراسايتي:كنفرانسهاي بيرون از سايت(بيشتر مسنجر)
كاربرد:براي قشنگ تر نشون دادن مسنجر!
نحوه پيدايش:در همين تاپيك(فرهنگ و اصطلاحات سايت)
----------------------------------------------------------------------
موهاهاها:واژه اي بسيار مخوف.از قديم اين واژه رواج داشته.
كار برد:وقتي مرگخواري يا كلا شخص خشني كسي را كشت ،شكنجه داد،حرف وحشتناك زد،ترساند،نامردي كرد
ريشه يابي:بوجود آورنده واژه، به داستان بسيار مشهوري كه مورچه به درون پريز برق رفت و فرد دنبال كننده وقتي دستش را درون پريز برق فشار داد شوت كرد بيرون ،علاقه مند بود.
از همينجا اين مورچه صداي همچون«هاهاها» از خود در آورد كه بعد ها معروف شد به «هاهاهاي مور» و بعد از گذشت 120 سال تبديل شد به«مورهاهاها»و براي راحت تر تلفظ كردن تغيير يافت به«موهاهاها»
زير واژه هاي تقليد يافته:يوهاهاها.....و.....ژوهاهاها:
كاربرد:فقط در ديالوگ هاي سرژ تانكيان زماني كه حس الساموري او گل كند!(البته به تازگي بقيه كاربران اين كلمه را دزديده اند و در نمايشنامه هاي خود به كار ميبرند!)
نحوه پيدايش:اين واژه توسط جادوگري خواننده با صداي ارزشي هنگام تبليغ براي وزارت گيلدروي لاكهارت بوجود آمد.بشري سرژ نام انتهاي نام خود را جايگزين «م» كرد و اين واژه بوجود آمد.
--------------------------------------------------------------------------
نور از آنجايش ميتابد:نور از چيزش ميتابد....شعار برادر حميد...واژه كاملا بي ناموسي.هر كس بگويد حذف كار بر ميشود.
كاربرد:در ديالوگ هاي برادر حميد... وقتي كه كسي را ارشاد كرد به وجود مي آيد
نحوه پيدايش:در نمايشنامه هاي «برادر حميد»..وقتي او (يا يكي از علما) كسي را مورد عنايت بدهند،شخص نوراني ميشود.حالا چرا از آنجايش نور ميتابد(؟!)فلاسفه نظر هاي متفاوتي داده اند ولي يك نظريه ي منطقي تر به نظر ميرسد"چون آن جا سوراخ است پس نور بيشتر ميتواند بيرون بزند"
-------------------------------------------------------------------------
هن!؟:[معادل:مگر نه؟ ...نه؟....آره؟...چطور مگه؟....چي ميگي؟
....چي؟](داراي كسره زير حرف«هـ»)
نحوه پيدايش:از قديم الايام بوده است.
-------------------------------------------------------------------------
هن!:آره
كاربرد:مثلا حرفي را زديد با قيافه اي متكبر ميگوييد«هن» يعني ديگر روي حرف من كسي نميتواند حرف بزند و حرف من درست است!
نحوه پيدايش:در رول هاي امپراطور
-------------------------------------------------------------------------
فريادي بلند تر از فرياد سرژ:واژه باب شده در مورد فريادها!...جهش
يافته«جيغ بنفش»....فريادي كه هر لحظه امكان دارد كشيده شود
كاربرد:وقتي شخصي فريادش خيلي بلند است ميگويند فريادي بلند تر از فرياد سرژ زده
نحوه پيدايش:بصورت تصادفي در يكي از رول هاي سرژ
ريشه يابي:ميگويند در زماني كه سرژ جوانتر بود براي كسب علم و
دانش و بينش به قزوين مهاجرت كرد!سكه اي روي زمين ديد و خم شد تا آن را بردارد..... فوقع ما وقع......فريادي از اعماق تهش كشيد كه معروف شد به فرياد سرژ
--------------------------------------------------------------------------
جريوس!(jerius):يك افسون است.
عمل كرد اين افسون:شخص مقابل را از وسط دو نيم ميكند!.....خوراك شكنجه گاه سياهان

كاربرد:وقتي كسي را ميخواهيم از وسط دو نيم كنيم(هنگام
شكنجه).....توصيه ميشود اين عمل را روي جمعي انجام داده و بعد از افسون«وصليوس» استفاده كرده و نيمه بندهاي متفاوت را به هم چسبانده..........نمونه اين عمل:كراملازار(كرام و سالازار وقتي نيم بدنهايشان به هم چسبيده اند)
نحوه پيدايش:توسط كاربري كه به دليل ابداء و استفاده نابجا از آن حذف كاربر شد!آن شخص هم از ضرب المثل«حافظ آدم رندي(rend) بود» الهام گرفت
عوارض:تفكرات قاتي پاتي ميشود
مشتقات:جريوس مينيمم(Min):در موارد جر گرفتن هاي جزئي......جريوس مكزيمم!(Max):صرف نيم ثانيه طرف مقابل از وسط دو نيم ميشود!
-------------------------------------------------------------------------
ويليام ادوارد:كاربري ارزشي....تابلو...عشق نظارت.....روح بخش به سايت...هر روز هزار بار بلاك ميشود ولي بازم شناسه ميسازد تا ناظر شود...هر بار هم با ترفندهاي مختلف آما تابلو...عشق گروه هافلپاف....رونق بخش كار ناظران هافلپاف...ولي در عين حال فداكار
نحوه پيدايش اين كاربر:به نظر ميرسد وقتي هافلپاف تازه شروع به كار كرده بود او از همان زمان قصد داشت ناظر بشود.....ولي در حين ناباوري زاخارياس اسميت_معروف به زاخي دست شكسته ي بي مصرف_ناظر تالار شد.از همان زمان اين عقده در او جوانه زد.با شيوه هاي مختلف قصد داشت ناظر بشود.اوايل خوراكش نظارت
هافلپاف بود.ولي ديد كه اعضاي هافلپاف بيش از حد IQ هستند و تصميم گرفت ناظر جاهاي ديگر شود و همچنان در حال تلاش شبانه روزي است.
ادعاها:هر روز ادعاي تازه(هر روز مدعي تر از ديروز):ناظر چند سايت پر طرفدار....وب مستر گيم اسپات(gamespot)...وب مستر ياهو(yahoo)...صاحب كل شبكه اينترنت...مدعي براي خريدن سايت جادوگران....وب مستر كل جهان هستي!
موارد استفاده اين واژه:«كارهاي ويليام ادواردي»=وقتي كسي گير ميدهد كه ناظر شود و يا دروغ تابلويي ميگويد ........«دلمون براي ويليام ادوارد تنگ شده»=سايت خسته كننده و يكنواخت شده
-------------------------------------------------------------------------
خواب: معادل واژه ي خب
كاربرد:توسط ويليام ادوارد در اول پستهايش
نحوه پيدايش:توسط وب مستر مطلق اينترنت،ويليام ادوارد
فوايد:ميتوان به وسيله آن ويليام ادوارد اورجينال را از تقلبي تشخيص داد...راه شناساي ويليام ادوارد از كاربران عادي
-------------------------------------------------------------------------
چكش(همر):وسيله اي خوراك فلور دلاكور...وسيله اي با دسته اي چوبين و سري آهني!
كاربرد:همه جا...مخصوصا توسط فلور در جلوي جملات شكه كننده ، طنز ، ارزشي ، فحش ، يا مثلا:ويليام ادوراد شدي ها و
بيشتر براي تبديل كردن فحش هاي مستقيم به غير مستقيم....... در كل وقتي ميخواهند جمله اي كه پيام كاملا جدي اي دارد را حالتي طنز بگويند كه وقتي طرف گفت«هوي..مواظب حرف زدنت باش» بشه جواب داد«من داشتم شوخي ميكردم...همر رو نديدي؟»
--------------------------------------------------------------------------
سلام: كلمه اي كه در چت باكس موجب حذف كار بر ميشود!....warning...بعد از گفتن اين كلمه بدون شك بلاك ميشويد!
واژه پيشنهادي به جاي «سلام»:چقدر سايت خلوته!
--------------------------------------------------------------------------
جوگيزر:جو گير...جو زده
موارد استفاده:وقتي ميخواي بگي كسي زيادي انتحاري عمل كرده است ميگويي جو گيزر شده.........وقتي ناظري بعد از كنفرانس مديران با ناظران كه هدف آن از بين بردن تاپيك هاي زائد بود،زد كلي تاپيك مهم رو پاك كرد بايد گفت جو گيزر شده است.
پيدايش:توسط زاخارياس اسميت
ريشه يابي:جو + واژه رايج به جاي گير در سايت(گيزر)=جو گيزر
-------------------------------------------------------------------------
سوراخ كليد صندوق عقب جارو! و چاه فاضلاب
كاربرد:مكان هايي كه بعدها گيلدوري از آنها خوشش آمد
نحوه پيدايش:توسط گليدوري در تاپيك زز...بازار
--------------------------------------------------------------------------
خاله بازي:واژه اي براي محكوم كردن دسته جمعي اعضاء....وقتي در جايي از سايت ساحره زياد باشد(هم زياد باشن هم زياد كار بكنن)ميگويند آن قسمت از سايت خاله بازي شده!
كاربرد:در مواقعي كه رول بي مزه و خسته كننده و يك نواخت شده-خراب كردن كسي
نجوه پيدايش:در تاپيكهاي دياگون توسط عده اي از مغازه داران!
توضيح:عده اي عقيده دارند كه اوج تمام خاله بازي ها و خاله بازها به ازدواج زاخارياس اسميت با ايوانا برميگردد!
-------------------------------------------------------------------------
خاله باز:به كساني ميگويند كه خاله بازي را استاد ميكنند
كاربرد:صفت مصنع موخر براي افرادي كه در تاپيكهاي مغازه اي پست ميزنند(چه خوب باشه چه بد!)
نحوه پيدايش:از وقتي كه خاله بازي به وجود آمد!
--------------------------------------------------------------------------
كريچر!!!!(با تمام احساسات و عواطف روحي و رواني)
كاربرد:براي كوچك نشان دادن بقيه....براي خنداندن.....ضايع كردن بقيه(مخصوصا زاخي!)
نحوه پيدايش:توسط امپراطور(حاجي)در جلسات فراسايتي....عده اي ميگويند به خاطر قد كريچر اين واژه به وجود آمده است
-------------------------------------------------------------------------
*به نام آنكه ساحره را به وجود آورد تا جادوگر به او خدمت كند!*(و انواع ديگرش!)
كاربرد:در اول نمايشنامه هاي ززي
نجوه پيدايش:در جنگ بين جادوگرها و ساحره ها در تاپيك زز ها
------------------------------------------------------------------------
آما(با تشديد بر روي «م»):اما
نحوه پيدايش:توسط ملت جادوگر!
------------------------------------------------------------------------
قدح(ghodah) با داشتن ضمه بر روي حرف«ق»:تلفظ اشتباه قدح(ghadah) با داشتن فتحه بر روي حرف«ق»
نحوه پيدايش:در جلسات فراسايتي
------------------------------------------------------------------------
بوق:واژه ي انتصابي به مديران
كاربرد:براي صدا كردن مديران....البته بعدها براي سانسور كردن نيز مورد استفاده قرار گرفت.
نجوه پيدايش:بعد از مشاهده كتاب golden bough توسط عده اي از اعضاي جادوگران در كتابسراي تنديس......البته قبل از آن نيز استفاده ميشد اما بعد از آن بيشتر استفاده گرديد
-----------------------------------------------------------------------
گلدن بوق(golden bough):واژه اي همانند بوق اما شديدتر!
كاربرد:در مواقع اضطراري
نجوه پيدايش:در جلسات فراسايتي
---------------------------------------------------------------------
ادامه دارد؟!.....ادامه دارد!:جمله اي براي ترغيب به ادامه دادن پست
كاربرد:در انتهاي نمايشنامه هاي پاركي!.....وقتي مشخص نيست چه نوشته اي ميخواهي ديگران را ترغيب كني كه ادامه دهند.كلمه اي كه اعتماد به نفس طرف را ميرساند!
نجوه پيدايش:در پارك جادوگران
------------------------------------------------------------------------
همه ي سياها غيب شدن!....پايان!
كاربرد:براي تمام كردن انتحاري پستهاي سياه
نجوه پيدايش:توسط ولدمورت(مرلين) در تاپيكهاي سفيد
-----------------------------------------------------------------------
راز و نياز كردن!:بقل كردن....افتادن بر روي كسي!...و هموني كه ميدونين! ....واژه اي كمتر شديدتر از «وارد گفتگو شدن»
كاربرد:روابط عاشقانه.......تاپيكهاي ضد تنديس
نجوه پيدايش:بعد از چاپ كتاب هري پاتر و شاهزاده دورگه توسط كتابسراي تنديس.....توسط بچه هاي سايت!
----------------------------------------------------------------------
صميمي شدن:حرفهاي عاشقانه زدن.....بوس كردن....ماچ دادن.....تنفس مصنوعي....راز نياز..... ريشه واژه سخت وارد گفتگو شدن!
كاربرد:آوردن جملاتي مانند بيا با هم صميمي بشيم به جاي دوستت دارم!
نجوه پيدايش:بعد از چاپ كتاب هري پاتر و شاهزاده دورگه توسط كتابسراي تنديس....توسط بچه هاي سايت
------------------------------------------------------------------------
گفتگو كردن:ماچ كردن(kiss :bigkiss: )......بوس شديد!.....لب(بووووووق).....تنفس مصنوعي ورژن جديد.......واژه ي جهش يافته راز و نياز...كه بعضي مواقع خيلي بي ناموسي هست.حتي بيشتر از آن چيزي كه شما فكرش را كنيد.
كاربرد:در مواقع اضطراري!.....وقتي شخصي به شخص ديگر مانند چسب چسبيده باشد !
نجوه پيدايش:بعد از چاپ كتاب هري پاتر و شاهزاده دورگه توسط كتابسراي تنديس....توسط بچه هاي سايت
----------------------------------------------------------------------
جاسم و نورممد:دو عدد آدم كه نژادشان معلوم نيست قزويني هستند يا افقاني!
كاربرد:براي حمل وسايل نقليه...كمك به مردم....كارهايي كه زور نياز دارد و غيره
نحوه پيدايش:دو تا از قديمي ترين شخصيت هاي سايت
------------------------------------------------------------------------
گراپ....گراپي:موجودي خوش اندام! و قوي هيكل......برادر ناتني هگريد!هم اكنون در حال يادگيري «جامدات» در دانشگاه«علم و صنعت» است.او مسلط به چند زبان زنده دنيا از جمله«فارسي...ايراني...پارسي» و مقداري هم انگليسي! است.
كاربرد:يك چيزي شبيه جاسم و نورممد....ولي نيرومند تر،استوار تر و فهميده تر
نحوه پيدايش:از قديم الايام
------------------------------------------------------------------------
مشتي خيرالله:ورژن جديد جاسم و نورممد ولي ناشناخته تر
كاربرد:دقيقا شبيه جاسم و نورممد فقط با يك بيل اضافي!
نجوه پيدايش:در تاپيك HCO توسط سرژ تانكيان
-------------------------------------------------------------------------

وايدر:ويدر(دست راست امپراطور تاريكي)خودمون!.....نوع تقلبي ويدر(در هنگام خريد به برچسب استاندارد «ويدر نشان» دقت كنيد!!)
كاربرد:براي مسخره كردن ويليام ادوارد
نجوه پيدايش:توسط ويليام ادوارد با ساختن شناسه جديد
----------------------------------------------------------------------
چرا ويرايش رو برداشتين؟!
كاربرد:توسط ناظرين در انجمن ناظرين......در مواقعي كه مجبور مي شوند دو پست پشت سر هم بزنند و يا در مواقعي كه تعداد خطهاي پستشون كمه!................واژه اي كه اگر مشكلي داشتند و ميخواستند حرص خود را سر كرام(وب مستر) خالي كنند اين واژه را به كار ميبرند!...... تخليه روح..... براي موجه نشان دادن پست هاي پشت سر هم در انجمن ناظرين
نحوه پيدايش:توسط ناظرين بعد از برداشته شدن لينك ويرايش كردن از زير پست ها در انجمن ناظرين
-----------------------------------------------------------------------
سرژ(سه-رژ)(serej):تلفظ اشتباه سرژ(serj)
نحوه پيدايش:توسط يكي از مديران گلدن بوق! سايت در جلسات فراسايتي
زيرواژه:
سرز: به جاي«ژ» از «ز» استفاده ميكنند.اول بار در تالار هافلپاف استفاده شد و حرص تانكيان را در آورد و هم اكنون به دليل نداشتن كليد«ژ» روي كيبورد(البته كيبورد بعضي ها) اين نوع واژه مرسوم شده است.شايعه است كه تانكيان به خاطر همين ميخواهد بزارد و برود!
-----------------------------------------------------------------------
بياين جشن بگيريم!
كاربرد:در نمايشنامه هاي كاملا سفيد و خاله بازي بعد از پايان خوش يك ماجرا(در بعضي مواقع هم پايان بد)
نجوه پيدايش:در تاپيكهاي خاله بازي(مغازه ها در كوچه دياگون)
------------------------------------------------------------------------
شيدگر ققنوس:همان كارآگاه ققنوس خودمان
نجوه پيدايش:در جلسات فراسايتي
-----------------------------------------------------------------------
پيام!پيام!پيام!
كاربرد:در مواقعي كه يك ساحره را در جلسات فراسايتي ميبينيم!
نحوه پيدايش:در كنفرانس هاي فراسايتي
--------------------------------------------------------------------------
منكرات قزوين:مكاني شاد و پر از داد و فرياد و جيغ....مانند شهر بازي!
كاربرد:در مواقعي كه پست ها به مسائل بي ناموسي مي كشند
نحوه پيدايش:از قديم بوده!
------------------------------------------------------------------------
مايع:ورژن جديد ضايع!
كاربرد:در همه جا!
نحوه پيدايش:در جامعه!....پخش شده توسط دومبول(زاخي)
------------------------------------------------------------------------
در حد تيم ملي!:حدي نامشخص!.....هم ميتوان به عنوان حد متوسط هم باحال هم مسخره در نظر گرفت.به طور مثال:تاپيك در جد تيم مليه!(تاپيكت بد نيست!....تاپيكت خوبه!.....تاپيكت عاليه!...تاپيكت افتضاحه!.....تاپيكت بد نيست!....و غيره!)
كاربرد:مانند كاربرد كلماتي مانند:هوووم؟....هووووم!....هووومك؟....هومك!(به اول همين پست مراجعه فرماييد!)...همچنين براي پيچاندن نيز استفاده ميشود.به طور مثال:«پستت در حد تيم ملي بود!»...در اينجا منظور گوينده مشخص نيست!....يا ميخواسته بگه بد بود يا ميخواسته بگه خوب يا متوسط!
نجوه پيدايش:در جامعه واقعي!....پخش شده در سايت توسط دامبلدور(زاخارياس اسميت سابق)
------------------------------------------------------------------------
ارشاد هاي كاليني!
كاربرد:در مواقعي كه فردي را ميخواهيم كاملا خار و ذليل كنيم....براي اينكه خشونتمان معلوم نشود از ارشادهاي كاليني استفاده ميكنيم
نجوه پيدايش:در تاپيك"معرفي شخصيت"توسط كالين كريوي
-------------------------------------------------------------------------
كريم بي باك:باك بيك
كاربرد:در مواقعي كه كرام و باك بيك در يك جا باشند
نحوه پيدايش:در تاپيك"دژ مرگ"توسط دامبلدور(زاخارياس اسميت سابق)
--------------------------------------------------------------------------
آسلاميوس:وردي براي آسلامي كردن مكان(تاپيك....انجمن...پست)(آسلام:در فرهنگ اصطلاحات قبلي سايت توضيح داده شده!)
--------------------------------------------------------------------------
اسلاميه ايوس(eslamie ii ious):ورژن جديد آسلاميوس
كربرد:در مكان هايي كه گفتگو و صميميت و راز و نياز وجود داشته باشد.
نحوه پيدايش:بعد از چاپ كتاب ششم هري پاتر توسط نظر تنديس با ترجمه خانم اسلاميه.....توسط بچه هاي سايت!
-------------------------------------------------------------------------
آن جام:هم به معناي«انجام» و اتمام كاري و هم آن جاي طرف..آنجاي بي ناموسي يا باناموسي...به اعضاي انسان گفته ميشود
كاربرد:براي دلخوشي!
نجوه پيدايش:بعد از چاپ كتاب ششم هري پاتر توسط نشر زهره....توسط بچه هاي سايت!
--------------------------------------------------------------------------
همين!:كلمه اي براي زياد كردن تعداد خطهاي پست!......ناظر ها بكار ميبرند تا بگويند«ما كوتاهي نكرديم...فروممون(انجمنمون) خلوته وگر نه ما تلاش ميكنيم و اگر كار خاصي نكرديم تقصير از ما نيست»
كاربرد:بيشتر در آخر گزارش هاي ناظرين
نحوه پيدايش:در انجمن ناظرين
------------------------------------------------------------------------
خب خب خب
كاربرد:بيشتر در اول گزارش هاي ناظرين
نحوه پيدايش:در انجمن ناظرين
-------------------------------------------------------------------------
خنگولي!
كاربرد:براي تيكه انداختن!
نحوه پيدايش:در ميخانه مسنجر توسط زاخارياس اسميت(دامبلدور جديد) در گفتگو با سرژ تانكيان! و بعد پخش شدن در سايت
-------------------------------------------------------------------------
يك اسم+پاتر:مثال(قلي پاتر....ممد پاتر....كارلوس پاتر!!!!!شاهين پاتر.....عقاب پاتر!)
كاربرد:براي ساختن شناسه جديد بدون فكر كردن و راحتي هر چه تمام تر
نحوه پيدايش:توسط تاره واردين سايت
-------------------------------------------------------------------------
:علامت رقص برره اي
كاربرد:در مواقع خوشحال-در تاپيك هاي برره اي و جرره اي-بر حسب عادت-الكي!
نحوه پيدايش:توسط وب مستر سايت....كرام!
-------------------------------------------------------------------------
ارزشي-غير ارزشي:كلماتي قديمي اما در زمان حال بر عكس به كار گرفته ميشود
كاربرد:همين شكلي!....براي به اشتباه انداختن....پيچاندن
نحوه پيدايش:از قديم بوده است!
-------------------------------------------------------------------------
زير آبي رفتن
كاربرد:جاسوسي كردن......زيرآبيوسي شدن
نحوه پيدايش:در جلسات فراسايتي....برگرفته شده از واژه ي زيرآبيوس(نام يك سايت)
توضيح:در بعضي مواقع هم در موارد حاد از واژه نون فانتزي استفاده ميشود!
--------------------------------------------------------------------------
بروز شده:به روز شده
كاربرد:در جاهايي كه چيزي را up(to)date ميكنيم
نحوه پيدايش:نامشخص.....عده اي ميگويند در انجمن مدرسه هاگوارتز
-------------------------------------------------------------------------
اسكاور:وسيله اي براي تغيير چهره در سايت....مانند:ساعت-عينك-كفش
كاربرد:براي پيچاندن نمايشنامه.....با اين وسيله مي توان در نمايشنامه ها تبديل به كس ديگر شد...مثلا در مواقعي در يك نمايشنامه 3 تا براي مثال كرام داريم!....اينها از بركات اسكاور است!
نحوه پيدايش:در تاپيك"bfk" توسط اعضاي بسيج كارناوال.اين كلمه قبلا اسم بابابزرگ زاخارياس اسميت پولدار بود كه بعد بر روي اين وسيله نامگذاري شد
--------------------------------------------------------------------------
ترين ها:انتخابات بهترين ها و بدترين ها سايت
كاربرد:وقتي كه حوصله نداريم سه ساعت بگيم انتخابات بهترين ها و بدترين هاي سايت
نحوه پيدايش:بعد از شروع انتخابات بهترين ها و بدترين هاي سايت
--------------------------------------------------------------------------
آهين!:آهان....اوهوم.....حق با من است!...كسي حق دارد نظر دهد...بله....آيا؟(در نوع سوالي)
كاربرد: فقط در پست هاي امپراطور تاريكي....ابتداي جمله ها
نحوه پيدايش:توسط امپراطور تاريكي
-------------------------------------------------------------------------
جرره:برره ي جادوگران
نحوه پيدايش:تاپيكي در انجمن دهكده هاگزميد.....ايجاد شده توسط ولدمورت(مرلين)
------------------------------------------------------------------------
پي جي 13:درجه اي براي مسائل بالاي 18 سال
بي پي جي 13:بدون پي جي 13
كاربرد:همه جا
نحوه پيدايش:اصطلاحي قديمي در سايت
-------------------------------------------------------------------------
آستاكبار:استكبار
كاربرد:براي مسائل خفن!....بدترين برخورد ممكنه
نحوه پيدايش:بعد از به وجود آمدن استكبار مملي در سايت
-------------------------------------------------------------------------
نميد:دختري عاشق هري پاتر...گرل فرند هري پاتر....او توسط هري پاتر شكنجه ميشود(با سيم سرور).....البته بعد از به وجود آمدن تاپيك"زز....بازار" او بود كه هري را شكنجه ميداد
كاربرد: بيشتر در نمايشنامه هايي كه هري پاتر در آن موجود باشد
نحوه پيدايش:اشتباه تايپي در يكي از جلسات فراسايتي....نميد=نميدونم!
--------------------------------------------------------------------------
لغت نامه آلبوس(دومبول):لغت نامه اي كه توسط تعدادي از اعضا جمع آوري شد....در اين لغت نامه تمام كلماتي را كه به اشتباه توسط دامبلدور قديمي سايت نوشته ميشد توپيح داده شده بود.
نحوه پيدايش:دامبلدور قديمي سايت به اصرار جمعي از اعضا اين لغت نامه را جمع آوري كردم!
------------------------------------------------------------------------
روش دومبولي....دومبوليسم:در اين روش تمامي كلمات به اشتباه توشته ميشود....به طور مثال:حاج آقا......هاج عاغا!
نحوه پيدايش:اين روش توسط دامبلدور قديمي سايت به وجود آمده بود
توضيح:يك بار هم دنيس كريوي متوجه شكسته شدن دومبوليسم نهايي توسط يكي از اعضاي سايت شد!(السامور)
-------------------------------------------------------------------------
پيجامه(بي جامه) پارتي:همان پيژامه پارتي خودمان....با كمي تفاوت كه به جاي پيژامه هيچي نميپوشند و بدون جامه به پارتي مياييند!
كاربرد:جشني از بي ناموسي....براي اينكه سياهان يا آسلامي ها(مخصوصا اعضاي منكرات) بتوانند گيزر بدهند از اين جشن بي ناموسي استفاده ميشود
نحوه پيدايش:از قديم بوده است....در اوايل مرلين و بعد از آن گيلدوري در اين جشن ها حالي به حولي ميكردند كه بعد ها سفيدان و سياهان از آن خوششان آمد و آنها هم حالي به حولي كردند!
--------------------------------------------------------------------------
چشمك مرلين:يكي از چيزهايي كه در جا آدم را ميكشد
كاربرد:براي كشتن كسي(البته الان كمتر استفاده ميشود
نحوه پيدايش:توسط مرلين و بيشتر در زمان حال توسط كالين استفاده ميشود
--------------------------------------------------------------------------
آفتابه مرلين:آفتابه اي زيبا...منحصر به فرد...و دوست داشتني....جسمي كه هيچ گاه از مرلين جدا نميشود
نحوه پيدايش:توسط اعضاي قديمي سايت در يكي از نمايشنامه ها .......در اين نمايشنامه مرلين زنداني ميشود و بعد يك آفتابه وارد نمايشنامه ميشود و مرلين توسط همان نجات مي يابد
توضح:لازم به ذكر است كه مرلين چندي پيش گفت اگر كسي از اين واژه استفاده كند من از سايت ميروم.
--------------------------------------------------------------------
ريش مرلين:المحاسنة المرلين
زير جمله:
به ريش مرلين قسم!:يزرگترين قسم دنياي جادوگران
كاربرد:در همه جا براي قسم خوردن
نحوه پيدايش:از دوره ي تيرانوزوروس بوده است!.....در همه كتابهاي جادويي
--------------------------------------------------------------------------
غش كردن:بي هوش شدن(بيشتر با حالت خوشحالي بيهوش شدن)
كاربرد:در مواقعي كه گيلدوري به جايي وارد ميشود دختر ها غش ميكنند از خوشحالي!
نحوه پيدايش:توسط گيلدروي....از قديم بوده
--------------------------------------------------------------------------
دان شدن سايت:بودن پاي وب مستر(هري پاتر....كرام...باك بيك)بر روي سيم سرور....شكنجه شدن اعضاي سايت
كاربرد:اغفال كردن اعضا براي رفتن به كنفرانسا و سايتهاي بي ناموسي......شكنجه دادن اعضاي سايت
--------------------------------------------------------------------------
عمل انتحاري:عملي يك دفعه اي....سريع....بدون معطلي(بيشتر خطرناك)
نحوه پيدايش:بعد از رفتن تعدادي از اعضاي سايت به صورت يك هويي!(و البته برگشتنشان باز هم به صورت يك هويي!)
--------------------------------------------------------------------------
آسلام...آصلام...آثلام: اسلام سايت جادوگران
نحوه پيدايش:از قديم بوده است
--------------------------------------------------------------------------
به ذيل مراجعه فرماييد!:پايين رو ببينين
كاربرد:براي زياد كردن خطهاي پست
نحوه پيدايش:توسط برادر حميد
براي مثال:
به ذيل مراجعه فرماييد!
============ذيل===========
فلان فلان فلان
--------------------------------------------------------------------------
چند اسم خلاصه شده در سايت:
--------------------------------------
سالي:سالازار اسلايترين
ولدي:ولدمورت
گيليدي....گيلدي:گيلدروي لاكهارت
مازمول:مازمولا
زاخي:زاخارياس اسميت
ايوي:ايوانا
رزي:مادام رزمرتا
الي:الناز
دومبول....دامبل....ديمبول!:آلبوس دامبلدور
آبر:آبرفورث
آلبي:آلبرفورث
اندي:اندروميدا بلك
پاتي:پاتريشيا وينتربورن
ويلي:ويليام ادوارد
دانگ:ماندانگاس
آلبالو:سر رودريك آلبانكو(سام وايز حال)
*جرره اي**
ولدالسلطنه:ولدمورت
شيرسرژ:سرژ(البته بعضي ها ميگويند او جد سرژ نبوده است بلكه نامش اتفاقي با نام سرژ هماهنگي داشته است!....بعضي ها=خود سرژ!!!)
ذكريا:زاخارياس اسميت
نميدالملوك:نميد
-------------------------------------------------------------------------
گروههاي معروف و قديمي و جديد سايت:
------------------------------------------------
ززها: گروه زن زليل(ذليل)هاي سايت
گروه حمايت از ززها:گروهي كه از اسمش پيداست!....تشكيل شده توسط گيلدوري
آداس:انجمن حمايت از ساحره ها....رئيس گروه:مادام ماكسيم!
نيروهاي نوشابه اي:گروهي معروف كه زير دست مديران سايت ميچرخي
(wt(white tornado :متعلق به سفيد ها و مخصوصا گريفندوري ها براي مقابله با ولدمورت و سياهها
Hco :كمپاني هافلپاف.....متعلق به دشمانا لرد سياه مخصوصا هافلپافي ها........گروهي يگانه خواه!طرفدار آزادي و از بين رفتن دوگانگي....با همه ميجنگند ولي هم اكنون به گل نشسته است!
bfk :بسيج فداييان(فدرال) كارناوال....گروهي است نه قديمي و نه جديد.....به دشمنان رودي سابق سايت و دوست داران مانيا(شناسه يكي از اعضاي سايت)
حذب دموكرات ليبرات جادوگرياليستي:(مخفف:حذب دموركات....حذب)....گروهي است كه براي تعويض وزير به وجود آمد....در زمان غيب شدن وزير وقت(گيلدوري)بعد از انتخابات.....لازم به ذكر است كه بعد از تعويض وزير دو نفر از اعضاي اين گروه دچار عذاب وجدان شده و تصميم گرفتند كه دوباره گيليدي را برگردانند ولي توسط بقيه اعضا ساكت شدند(چگونه؟...بماند).....ولي بعد از مدت ها دوباره برگشتند و حالا ميخواهند بر عليه وب مستر هاي سايت موضع بگيرند( كه تا حدودي گرفته اند!) و ميخواهند شوخي شوخي آنها را بركنار كنند!!
====================================
به پايان آمد اين دفتر....حكايت همچنان باقيست!

نهم آبان ماه سال يك هزار و سيصد و هشتاد و چهار

**آلبوس دامبلدور(زاخي-زاخارياس اسميت) و لرد ولدرمورت(سرژ تاكيان-السامور)**


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۸/۸ ۲۲:۱۱:۳۷
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۸/۹ ۰:۱۶:۲۷
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۹/۱۴ ۲:۲۵:۲۵
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۹/۱۵ ۲۳:۲۰:۵۹
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۹/۲۵ ۰:۳۲:۴۳
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۱۰/۲۷ ۲۳:۵۳:۳۶
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۵/۱/۲۸ ۲۳:۴۴:۴۹

شناسه ی جدید: اسکاور


Re: فرهنگ اصطلاحات فروم
پیام زده شده در: ۱۶:۳۵ سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۳
#3

بلاتریکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۱ پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۹:۴۵ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲
از لیتل هنگلتون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
این نسخه جدید فرهنگ سایت توسط من و پروفسور مک گونگال تهیه و تنظیم شده است...البته بیشترشو من انجام دادم


گیزر: معادل گیر در زبان فارسی..دارای کسره بر روی حرف ز...
پیدایش: اشتباه تایپی در کنفرانس های فراسایتی!

نمید: دوست دختر پاتر..عشق مدرن...دختری مظلوم از اهالی فراسایتی..وی که بسیار مظلوم می باشد بارها و بارها توسط پاتر و با سیم سرور مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
دارای حرف کسره بر روی ن
نحوه پیدایش: اشتباه تایپی در کنفرانس های فراسایتی

آموش:آموس دیگوری..پدر سدریک دیگوری مرحوم...وی کارمند وزارت سحر و جادو می باشد...
نحوه پیدایش: وی فردی معتاد در کنفرانس های شبانه می باشد...که برای اولین بار وقتی یه صدای مشکوک از خونه سدریک سابق...ریموس فعلی اومد...اموش وارد فرهنگ سایت شد...
موارد استفاده: برای موارد اعتیادی

کو کو غذا: معادل پروفسور سوروس اسنیپ...استاد معجون سازی هاگوارتز...گشنه ترین فرد سایت
نحوه پیدایش: از نمایشنامه های سایت...وی به دلیل شرکت نکردن در کنفرانس های اوایل سایت..تنها نقشی که توش جا افتاد..کو کو غذا بود...
موارد استفاده: برای تموم کردن نمایش به نحوه های فرز و یهویی!به طور مثال: سوروس مرلین را خورد!

بی جامه پارتی: از واژه پیژامه پارتی گرفته شده...امری است بسیار طبیعی و حیاتی...در مدح ان گفته اند..بدون ان زندگی نباشد.
نحوه پیدایش: در کنفرانس ها...ورژن جدید پیژامه پارتی
موارد استفاده: در جاهایی که مرلین یافت میشود..و اکثر مکان های رفت و امد مرگ خواران...و شکنجه دادن!

تنفس مصنوعی: معادل بوس..کیس..فرنچ کیس..ماچ و یا هر چی که این تعبیر را به یاد اورد...بدون بی جامه پارتی استفاده نمی شود.
نحوه پیدایش: در نمایشنامه های سایت...
موارد استفاده: شکنجه دادن...احیای نفس..زنده کردن مرده ها..یا خفه شده ها...و موارد رومانتیک

بوق: صفتی مختص مدیران سایت...معادل گاگول..بیق...یا هر چی که به مدیران نسبت می دهند.
نحوه پیدایش: توسط عضو دوره ما قبل عید؛ سارون به مدیران اعطا شد.
موارد استفاده: در امضای بعضی از مدیران هنگام پیام مدیریتی دادن...همین!به طور مثال: بلا _ بوق
دومبولیسم: واژه تخصصی برای کسانی که در نوشتن خود غلط املایی دارند..دامبل،دامبی،دومبول!
نحوه پیدایش: البوس دامبلدور قبلی سایت...که در نوشته های خود غلط املایی داشت.
موارد استفاده: منحصرا برای اعضای ارتش سفید

خارج از چارچوب: معادل ضرب المثل پاتو از گیلیمت دراز تر کردی! حد رو زیر پا گذاشتن...گذشتن از مرزهای سایت!
نحوه پیدایش: توسط ولدمورت در یکی از کافه ها
موارد استفاده: هر کی از یه حدی فراتر رفت!

هوووووم: واژه شناسایی اعضای سایت جادوگران از غیره! واژه ای پر معنی به جای کلمات: سلام..حرفی ندارم..مشکوکه...هستم ولی خسته ام...راستی...وا...که این طور...چی؟!..و یه عالمه دیگه!
نحوه پیدایش: از اول سایت! در کنفرانس های فرا سایتی
موارد استفاده: همیشه..همه جا..

هومک: واژه پیشرفته تر هوم..برای اعضای قدیمی تر سایت...توضیحات هووووم در این مورد نیز صادق است.

در کوبیدن: نحوه رایج امدن داخل کافه های سایت...وارد شدن...داخل شدن!
نحوه پیدایش: توسط مودی در میخونه دیگ سوراخ
موارد استفاده: هر جا که در بود...مخصوصا کافه ها و میخونه ها

سوراخ تاپیک: محل عبور و مرور گیلدروی لاکهارت!
گیلی از سوراخ میاد تو....

غش کردن: از حال رفتن...بی هوش شدن...واژه تخصصی هنگام ورود گیلدوری لاکهارت...
گیلی از سوراخ میاد تو... و همه دخترا غش می کنن!

سیم: نخ..مفتول...وایر..طناب...بند...شیلنگی که الکترون ها از توش میان و میرن!

سیم سرور: شیلنگی که به سرور وصل میشود و الکترون ها به سرور منتقل می شوند! وسیله ضرب و جرح نمید...توسط پاتر.وسیله ازار و شکنجه روحی دادن اعضای سایت توسط پاتر!

دان شدن سایت: بودن پای پاتر بر روی سیم سرور...شکنجه شدن اعضای سایت...اغفال شدن اعضا توسط چت روم های بی ناموس...اضافه کاری مدیران برای برگزاری عملیات ژانگولر جهت سرگرم کردن اعضا تا درست شدن سایت!

انتحار: واژه ای بسیار با کلاس ویژه کسانی که یهویی تصمیم می گیرن یه کاری رو بکنن...مخصوصا برای ترک سایت..و یا کاراهای ناظری و مدیریتی...

گاز گاز کردن: تیکه تیکه کردن..لت و پار کردن...داغون کردن...طرف رو مخشو داغون کردن!رو اعصاب کسی راه رفتن!واژه اختصاصی برای بلاتریکس

مخ زدن: مخ زدن..مخ طرف رو پیاده کردن..اذیت کردن..سرکار گذاشتن..

دستشویی: مکانی برای چیز! مکان مورد علاقه مرلین...
نحوه پیدایش: در نمایشنامه ها...نامعلوم
موارد استفاده: همه جا!

ریش: موی زبری شایدم نرم! که بر صورت اقایون می روید...کلمه اختصاصی برای مرلین جادوگر...ریش مرلین!

آفتابه: وسیله ای است برای دستشویی! یکی از وسایلی که همیشه در دست مرلین پیدا می شود.اسلحه سری ارتش سفید!
نحوه پیدایش: هر وقت دستشویی بوده..البته این سوال هم مطرحه..که اول افتابه بوده یا اول دستشویی

بمب بازی: بازی رایج بین اعضای قدیمی سایت!یکی از بازی های مسنجر 6

بی پی جی 13: بی ناموسی...رعایت سن کسانی که مخاطب هستند...

آسلام: نوعی جدید از دین رایج در سطح سایت!

...: معانی بسیار زیاد..معنی رایج در سایت: گاو!




Re: فرهنگ اصطلاحات فروم
پیام زده شده در: ۱۸:۰۲ شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۳
#2

تانکس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۷ یکشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۰:۲۹ جمعه ۱۵ دی ۱۳۸۵
از همین دور و برا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 199
آفلاین
آخ جون غذا:رستوران های زنجیره ای سوروس
اسنیپ_______کوکوغذا:سخن معروف سوروس اسنیپ در هنگام گرسنگی(در واقع در همه ی حالات چون همیشه گرسنه ست).

استکبار مملی:استکبار لرد مملی پولدار_سر به نیست کردن مخالفان توسط لرد مملی پولدار معروف به مشهدی.

پی جی 13:درجه بندی در مورد مسائل مربوط به بالای 18 سال____بی پی جی 13:بدون قفل پی جی 13.

تقی:اسم اصلی هری پاتر(به زعم گفته ی دلورس آمبریج)

رنه(رن):یکی از دوستان(دوستداران) تانکس که در خدمت حاج آقا دارکی می باشد. این شخصیت از یک اشتباه تایپی به وجود آمده(رن به جای زن)

گیزر:یکی دیگر از هواداران تانکس که در دفتر حاج آقادارکی آبدارچی می باشد.او به خاطر ازدواج تانکس با مودی تصمیم به خودکشی گرفته است(این شخصیت هم از اشتباه تایپی به وجود آمده گیزر به جای گیر).

نمید:دوست هری پاتر که به توسط او به شدت شکنجه شده و مورد ضرب و شتم قرار می گیرد.در حال حاضر او مشغول یادگیری فنون دفاعی است(اشتباه تایپی نمید و من به جای نمی دونم).

سیم سرور:آلت شکنجه و قتل می باشد و پا گذاشتن روی آن باعث دان شدن سرور می گردد.این آلت به کرات توسط پاتر برای کتک زدن نمید استفاده شده است.

ماکسیما:وسیله ی حمل و نقل مایه دارها______ماکسیما در موهایش:پاتر

لغت نامه ی آلبوس:به دلیل نو آوری های فراوان آلبوس دامبلدور در زبان فارسی(مثلا توست به جای توسط)او به اصرار جمعی از دوستان لغت نامه ی جامع و کاملی را به رشته ی تحریر در آورده که از لغت نامه ی دهخدا نیز معتبر تر است.

ونی:خودمانی ونوس.

ولدی:خودمانی ولدمورت.


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۳/۱ ۱۸:۲۰:۱۹

Poor Is The Pupil Who Does Not Surpass His Master


فرهنگ اصطلاحات سايت
پیام زده شده در: ۲۲:۴۷ پنجشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۸۳
#1

تانکس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۷ یکشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۰:۲۹ جمعه ۱۵ دی ۱۳۸۵
از همین دور و برا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 199
آفلاین
این تاپیک برای این باز شده که یه سری از اصطلاحاتی رو که بین اعضا رایجه توضیح بده و کسانی که این اصطلاحات نمیشناسن باهاشون آشنا بشن!


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۸/۸ ۲۱:۴۵:۲۳

Poor Is The Pupil Who Does Not Surpass His Master







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.