خب ایول بحث جالبیه من تمام نظرات شما رو خوندم
نظرات تقریبا همشون جالب و با دلیل بودش حالا منم نظر خودم رو میگم :
اول اینکه به نظر من طلسم صددرصد آواداکدورا بوده و برای توضیح دلیلم در ابتدا بگم که کاملا با نظر بیل ویزلی موافقم خودمم قبلا به این موضوع در تاپیکهای دیگه اشاره کرده بودم
در واقع به نظر من رولینگ سعی کرده طوری مرگ دامبلدور رو بیان کنه که بیشترین تاثیر رو بر روی افراد بزاره . مثلا به نظر شما اگر دامبلدور با اون همه عظمت توی یک خط کشته میشد یک ذره کیفیت داستان رو پایین نمیاورد ؟
همون جور که بیل ویزلی عزیز اشاره کردن منم فکر میکنم که رولینگ میخواست عظمت روح دامبلدور رو نشون بده که این مورد در اون بخاری هم که از قبر دامبلدور بلند شد صدق میکنه ! و نظرم اینه که رولینگ با این توصیفت فقط و فقط میخواست عظمت دامبلدور رو وصف کند !!!!
دلیل بعدی در این باره هم که به نظرم جالب میرسه اینه که اگر واقعا مرگ دامبلدور انقدر مشکوک بود چرا بقیه به این قضیه مشکوک نشدن ؟ اگر واقعا چنین چیزی توی روند داستان تاثیر داشت قاعدتا بقیه شخصیتهای کتاب به این موضوع مشکوک میشدند ! چرا مرگخوارانی که اون بالا بودن و به اضافه هری هیچ کدوم به پرتاب شدن دامبلدور شک نکردن ؟ میشه گفت برای اینکه این موضوع در داستان اهمیت نداشته ؟؟؟؟ وگرنه اگر این مسئله انقدر تابلو بود حتما همگی به این موضوع شک میکردن !
در مورد اینکه چرا از دهن دامبلدور خون میامده هم من اینبار کاملا با آرتیکوس موافقم ! دامبلدور از بالای بلند ترین برج هاگوارتز به پایین پرتاب شده ! نباید انتظار داشته باشیم که بعد از سقوط هیچیش نشده باشه . تازه من خودم به شخصه انتظار داشتم که خیلی بیشتر از اینا آسیب ببینه
در ضمن آرتیکوس جان پیشنهاد میکنم یک سر به تاپیک سوتی های کتاب ششم بزن شاید در مورد این موضوعه که گفتی نظرت عوض شه
در مورد درجه بندی طلسمها هم که هری جان بهش اشاره کردند به نظر من این نظریه تا حدی درسته اما چطوری ؟
اول از همه در مورد طلسم فرمان میگم به نظر من در این طلسم هیچ گونه استثنایی وجود نداره یعنی یا آدم میتونه آن طلسم رو انجام بده و یا نمیتونه و اگر بتونه دیگه قدرتش یک اندازه ثابتیه نه بیشتر نه کمتر !!! چون که ما در کتاب چهارم دیدیم که هری همون طور که در مقابل طلسم بارتی کراوچ ( پسر ) مقاوت کرد در برابر طلسم ولدمورت نیز مقاومت کرد بدون اینکه ذره ای احساس کنه که نیروی آن جادوگر بیشتره
حالا در باره طلسم کروشیو یا به قول ویدا اسلامیه شکنجه گر
: به نظر من این طلسم از نظر درجه به دو قسمت تقسیم میشه . اول اینکه بعضی ها مثل هری ( هری کتاب
) چون که آدم شرافتمندی هستند قادر نیستند که از این طلسم بدرستی استفاده کنند چون که خشم آنها به قول بلاتریکس خشم شرافتمندانه هست و نمیتواند پایدار بماند مانند وقتی که هری در کتاب پنجم میخواست بلا رو شکنجه بده و اما دسته دوم آنهایی هستند که عمیقا پلیدن و شکنجه کردن تو ذاتشونه این افراد میتوانند از این طلسم نهایت استفاده رو کنند و آن شخص رو به فجیع ترین شکل شکنجه بدن ولی دیگه فکر نکنم اگر بین طلسم کروشیو دو تا جادوگر پلید درجه ای وجود داشته باشه و میزان قدرتش احتمالا یکیه . اگر کمی هم قدرتشون فرق داشت فکر نکنم قابل تشخیص باشه ( نمونه این طلسم در کتاب زیاده فکر نکنم احتیاجی به مثال زدن باشه!!
)
و اما سومین و خطرناک ترین طلسم نابخشودنی طلسم آواداکدورا هست که به نظر من از نظر درجه به طلسم فرمان شباهت داره ! به نظر من منظور مودی قلابی از اینکه اگر همتون با هم این طلسم رو به سمت من بفرستید حتی فکر نکنم از دماغم خون بیاد این بودش که : شما ها قدرت انجام این طلسم رو ندارید ! یعنی به نظر من منظورش در حقیقت این بود که اگر شما این طلسم رو به سمت من بفرستید نور سبز رنگی از چوبدستیتان خارج نمیشه و این کار احتیاج به قدرت جادویی بسیار زیاد داره که شماها فاقدش هستید
یعنی در حقیقت اجرای این طلسم مثل ایجاد سپر مدافع است طلسمی نیست که بتوان آن را به همین راحتی اجرا کرد و اجرا کردن آن احتیاج به قدرت بالا داره ! ولی در غیر این صورت اگر کسی بتواند این طلسم رو ایجاد کند به طوری که نور سبز رنگی از نوک چوبدستی اش خارج شود به نظر من این طلسم صددرصد کشنده است
اما در مورد نظر Bubo :
خب من کاملا فهمیدم شما چی گفتید و شاید علتش هم این بود که خودم برای اینکه این قسمت کتاب رو بفهمم خیلی روش فکر کردم
ببین اون جوری که در کتاب گفته بود تا زمانی که ولدمورت حتی یکی از جاودانه سازهاش هم سالم باشد هری یا هر کس دیگری هزار بارم ولدمورت رو بکشه بازم اون روح ولدمورت که در بدنشه از بین نمیره یعنی به عبارتی تا زمانی تک تک جاودانه سازها از بین نرفتن روح درون بدن ولدمورت نیز از بین نمیرود و به عبارتی اگر شما ولدمورت رو به وسیله یک طلسم کشنده از پای در بیارین در حقیقت اون هیچ چیز ازش کم نمیشه ! نمیدونم من تونستم منظورم رو خوب بگم یا نه !!!! یعنی منظورم اینه که تا زمانی که ولدمورت جاودانه سازهاش سالم باشند به روحی که درون بدنش نهفته است هیچ آسیبی نمیرسد و اگر شرایطی پیش بیاید که ولدمورت از بدنش خارج شود این به این معنی نیستش که یکی از تیکه های روحش یا یکی از جاودانه سازهاش از بین رفته بلکه فقط به صورت موقت از بدنش خارج شده ! امیدوارم فهمیده باشی .....!!!!
( در آخر اضافه کنم که :
آقا دامبی مرده ! طلسم صددرصد آواداکدورا بوده ! اسنیپ خائنه ! و هممون گول اسنیپ و رولینگ رو خوردیم
)
موفق باشید _ منتظر مخالفتهای احتمالیه دوستان هستم