به انستیتو ژنتکیکی دیاگون خوش آمدید .در این جا سعی بر این داریم تا با تغیرات در ژنتیک جانوران مختلف موجوداتی صد در صد بهتر از موجودات قبلی به وجود آوریم.برای به وجود آوردن این جانوران ابتدا باید در این انستیتو عضو شوید و به عنوان یک جادوگر عالم مشغول به کار شوید.برای عضویت نیاز به یک در خواست عضویت ویک نمایشنامه دارید.موضوع نمیاشنامه باید در مورد فرار یک جانور تغییر یافته از انستیتو باشد که در پایان انهدام و یا دستگیر می شود.
قوانین انستیتو:
۱:در انستیتو تغییرات ژنتیکی در انسان و میمون ممنوع است و در صورت تخلف پی گرد قانونی دارد۲:درصورتی که موجودی خطرناک که زندگی انسان ها تهدید می کند و هیچ گونه پیروی از شما ندارد را به وجود آورید عضویتتان لغو و آن موجود سریعا منهدم می شود.
۳:رئیس حق دادن ماموریت را به سایر عضو ها دارد .
رتبه ها :
در اسکلت بندی انستیتو ۵ رتبه ی گوناگون وجود دارد.که عبارتند از: ریاست:ریاست وظیفه ی سامان دهی را بر عهده دارد دستور انهدام ویا تکثیر جانوران تغییر یافته را ریاست انستیتو می دهد. پست ریاست را فعلا من بر عهده دارم. این هم مدالم: img align=right]
[/img]
معاونت:همچون سایر سازمان ها معاون در غیاب رئیس دستور صادر می کند.معاون و رئیس از طریق پی ام با هم مشورت می کنند.برای در خواست برای این پست باید حداقل 3 رول در این تایپیک نیاز است این هم مدال معاون:img align=left]
[/img]
دانشمند عالی رتبه:حق اظهار نظر در مورد محصولات سایر دانشمندان را دارد.برای درخواست این پست شما حداقل به 2 نمایشنامه احتیاج دارید.این هم نشان دانشمند عالی رتبه:img align=right]
[/img]
دانشمند:تنها می تواند تغییرات ژنتیکی ایجاد کند و بس و حق دیگری ندارد.برای تقاضای این پست به حداقل به ۱ نمایشنامه احتیاج دارید.این هم نشان دانشمند:img align=left]
[/img]
انهدام گر:در صورتی که موجودی از انستیتو فرار کند و.ظیفه ی انهدام را اینان برعهده دارند و در ضمن ظرفیت انتخاب انهدام گران بیشتر از ۳ نفر نیست.بانهدام گر توانایی انجام تغییرات ژنتیکی را نیز دارد.برای دخوات عضویت در این پست به ۱ نمایشنامه ی جذاب نیاز دارد.این هم نشان انهدام گران:img align=left]
[/img]
به سازنده ی بهترین جانور تغییر یافته نشانی داده می شود.
توجه:کسانی که عضو هستند باید نشان و مقام خود را در امضایشان قرار دهند.
--------------------------------
به احتمال زیاد نگرفتید نه مثلا من الان یه دونه تغییر ژنتیکی می دم:
نام جانور به وجود آمده:کاردا دم قرمز
پیوند جانوران:خرچنگ و شاه کرکس
نو ع جانور:گوشتخوار
درجه ی خطر:*
شکل ظاهری:دارای دمی قرمز رنگ سر کرکس و دستان خرچنگ
فواید:پر دم این جانور در معجون سازی کاربرد زیادی دارد.و همچنین نگهبان خوبی برای خانه هاست چون ظاهر ترسناکی دارد.
دو تا پستتو یکی کردم . یادت باشه نباید دو تا پست پشت سر هم زده بشه .
در ضمن این نکته رو بگم که در این تاپیک هم کسانی که عضو هستن میتونن فعالیت کنن و هم کسانی که عضو نیستن . عضو گیری هم فقط برای انتخابه اعضای اصلی انجام میشه ولی بقیه هم بخوان میتونن اینجا رول بزنن .
ضمنا سعی کن فعالیتتون در این تاپیک به صورت رول باشه وگرنه ....
همونجور هم که قبلا گفتم اگر کار این تاپیک نگیره پاک میشه . به هر حال ببینم چی کار میکنی حالا پست پایه رو می زنم: یکی از محصولات آزمایشگاه انستیتو فرار کرده بود هر سه انهدام گر در پی پیداکردن آن جانور بودند .اما با وجود قبلیت هایی که
موجود تغییر یافته داشت .دستگیر کردنش تقریبا غیر ممکن به نظر می آمد.قتل ها و جنایات بسیاری در شهر صورت می گرفت که تنها کارکنان انستیتو دلیلش را می دانستند اما هیچ کدام جرئت اطلاع دادنش را به دیگران نداشتند زیرا که عواقب بسیاری در پی داشت. فضای اتاق به هم ریخته و کثیف بود اینها همه نشانی از آشفتگی
صاحب اتاق بودند.درست چند متر آن طرف تر روی صندلی چرمی الکتو دست در موهاش کرده بود و با خود می اندیشید صورتش درهم کشیده شده بود و این موضوع عجیبی بود .همه ی اهالی شهر او را به گشاده رویی و بی خیالی می شناختند.البته علت نگرانی او کاملا منطقی بود یک خرچنگ جهش تغییر یافته از زیر آزمایشات فرار کرده و مشغول به کشتار در شهر شده بود .درتعجب بود که چگونه نابودگران و نگهبان ها نتوانسته
بودند آن موجود را دستگری کنند.اگر جامعه ی جادوگری از این موضوع مطلع می شدندمسلما ان انستیتو را تعطیل کرده و مقصران این ماجرا را مجازات می کردند.در همین افکار
وحشتناک غوطه ور بود که ناگهان صدای در زدن به گوش رسید. - بیا تو فرور.(الکتو می توانست آن طرف در را نیز ببیند اما دیگران قادر به دیدن او نبودند زیرا که در با جادویی قدیمی طلسم شده بود) فرور وارد اتاق شده و با دستپاچگی گفت:قربان .انهدام گرها یه چیزایی پیدا کردن. الکتو که سعی می کرد از شادی فریاد نزند گفت:پس بالاخره اون جونور را کشتن. - نه قربان.اونا .اونا تخم های بسیار بزرگی رو پیدا کرد که به نظر میان مال خرچنگ باشن. -کجا.اونا الان کجان. -توی یکی از کوچه های پورینگتون هستن.اما..... فرور نتواست حرفش را ادامه دهد چون دیگر مخاطبی وجود نداشت که به گفته هایش گوش فرا دهد.الکتو با صدای کوچکی در خیابان پورینگتون ظاهر شد.خیابان پورینگتون یکی از خیابان های جنوب شهر بود و مردم آن به کثرت سیاه پوست بودند.تنها چیزی که در آن خیابان تاریک جلوه می کرد.اتومبیل فرسوده ای بود که به نظر می آمد چندین سال است که همان جا قرار دارد .هیچ اثری از انهدام گران به چشم نمی خورد.الکتو با عصبانیت چوب دستی اش را به طرف آسمان گرفت و چند جرقه ی نارنجی رنگ به آسمان فرستاد.اکثر مشنگ ها وقتی این جرقه ها را می دیدند.به نظرشان به جز چند فشفشه چیز دیگری نمی آمد.اما این جرقه ها برای آنهدام گران معنای خاصی داشت. صدای زمین خوردن جسمی فلزی را به گوش رسید.الکتو با خود گفت به احتمال زیاد گربه و یا سگی بوده که در حال حرکت با سطل زباله برخورد کرده است.اما نعره های حیوانی که منبعش لحظه به محظه نزدیک می شد نظرش کاملا تغییر کرد.ادامه......
پستهاتون به اندازه ی من باشه کافیه
خب موضوعش که تا الان بد نیست ببینیم بعدش چی میشه . فقط سعی کن که از این به بعد در جملت حتما از پاراگراف بندیه مناسب استفاده کنی که واقعا ضروریه .
موفق باشی