الکتو : ای بی چشمو رو نورممد اینو بندازش بیرون . براش موهای فلور رو کاشتم عوض تشکرشه . مردم با این موها ....
سرژ پرید وسط حرف الکتو ...
سرژ : دستت درد نکنه موهای فلور رو کاشتی رو سرم ولی این موهای اینورم چرا شبیه ریش و پشم دامبلدوره ؟
الکتو : نورممد اینو بندازش بیرون !
بلافاصله نورممد به سمت سرژ اومد و در یک حرکت انتحاری با یه دستش ریش سرژ و با دست دیگرش دم سرژ ( دم ؟؟؟؟؟؟
) رو گرفت و با دست سومش در مغازه رو باز کرد و سرژ رو به صورت افقی به بیرون پرت کرد .
هنوز در کاملا بسته نشده بود که دوباره باز شد و اینبار ققی و کریچ داخل شدند .
ققی : چرا من هر جا میرم دنبال من میای ؟ نمیدونم این سریش چرا انقدر تو رو ول کرده ؟
کریچ : اولا من دنبالت نیومدم تو دنبالم اومدی ! در ضمن یکی نیست به خودت بگه چرا این دومبول تو رو انقدر ول کرده ؟ بابا تو الان باید تو قفس باشی ؟
ققی : آلبوس مرده !
کریچ : سریشم مرده
ققی : بزن قدش !
کریچ : اه اه اه ققیی میشم
ققی
الکتو با شتاب به میان دو جونور که دیگه چیزی نمونده بود با هم درگیر بشن پرید .
الکتو : آقایون خواهش میکنم اینجا...
ققی : چرا جمع میبندی . این جنه !
کریچر : یه بار دیگه به من پایین تر از گل بگی تک تک پراتو میکنم
الکتو از عصبانیت یه فریاد بلند کشید به طوری که تمام پرهای ققی و چند تار موی کریچ ریخت .
ققی : وای پرهای خوشگلم . حالا چه خاکی تو سرم کنم
کریچ در حالی که چند تار موی کرک مانند رو در دستش گرفته بود گفت :
- وای موهای پرپشتم . آخه چرا ؟
الکتو : خب آقایون خونسرد باشین هر چیزی یه راه حلی داره . اینجا هم ما براتون مو میکاریم دیگه
ققی و کریچ :bigkiss:
الکتو : آقایون فاصله آسلامی رو رعایت کنید !
مدتی بعد .
الکتو در حال نشوندن کریچ و ققی روی صندلی هاست .
ققی : لطفا صندلی منو یه جوری بزار که چشمم به این کریچ نیفته
کریچ : ببخشید اگر میشه یه شب بند بدین به من هر جا رو نگاه میکنم این ققیه !
الکتو با خشم صندلی های کریچو ققی رو طوری تنظیم کرد تا چشمشون به هم نیفته .
مدتی بعد .
الکتو کنار ققی ایستاده بود و داشت این پارچه رو دور گردن ققی میبست .
ققی : مگه میخوای پرهامو بزنی ؟
الکتو : نه بابا میخوام برات بکارم .
ققی : پس چرا اینو داری برام میبندی ؟
الکتو : ها.... نمیدونم . حالا ول کنی دوست داری برات چه مدلی مو بکارم ؟
ققی : میدونی چیه . راستش توی این دور زمونه پر داشتن زیاد جالب نیست میخواستم اگر بشه برام مو بکاری .
الکتو : اوکی .
چند لحظه بعد الکتو پیش کریچ ایستاده .
الکتو : عزیزم شما خیلی قدت کوتاست . بلند شو من برات از این سکو ها بزارم .
کریچ با نگرانی به دری که ققی پشت آن قرار داشتن نگاه کرد .
کریچ : من کجا قدم کوتاهه ؟ یعنی من قدم از اون کفی کوتاه تره ؟ پس چرا برای اون از اون سکو ها نزاشتی ؟
الکتو : بابا تو الان کف زمینی . من چه جوری برات مو بکارم
کریچ : بله . ولی من که میدونم به هیکل موزون من حسودی میکنین
الکتو
چند لحظه بعد .
بالاخره الکتو کریچ رو راضی کرده بود که روی اون سکوئه بشینه تا قدش به آینه برسه .
الکتو : خب دوست داری چه نوع مویی برات بکارم ؟
کریچ : دوست دارم یه مدل کاملا منحصر به فرد باشه . مطابق با مد روز . طوری که همه با یه نگاه عاشم بشن . آخه میدونید که من جوونم میخوام زن بگیرم تشکیل خانواده بدم
الکتو که به عقل کریچ شک کرده بود گفت :
- باشه حتما برات یه کاری میکنم .
مدتی بعد
الکتو در اتاق پشتی داره دنبال مو میگرده . اما چیزی پیدا نمیکنه .
الکتو به خودش میگه :
- ای بابا حالا چی کار کنم این موها رو کجا گذاشتم . جواب این دوتا جنبده رو چی بدم
الکتو همونطور که در فکر بود ناگهان چشمش به نورممد افتاد که داشت پرها و موهای ققی و کریچ رو با جارو جمع میکرد . ناگهان فکری به ذهنش رسید
الکتو : نورممد جون اینا رو جمع نکن لازمشون دارم
نورممد : به ریش مرلین موی این دو جنبده هزارتا مریضی داره باید . تمام جوانب رو در نظر بگیریم . مملکت آسلامیه .
الکتو : نگران نباش . فقط میخوام موهای کریچ رو روی سر ققی بکارم و پرهای ققی رو روی سر کریچ تا هر دوتاشون برن پی کارشون دیگه
نورممد
.....