پزشكان وارد زمين مسابقه ميشن تا به مگاكان رسيدگي كنن در اين حال كرام مورد تشويق تماشاچي ها قرار ميگيره او در بالاي ورزشگاه مي ايسته و همه جارو زير نظر داره تا بتونه اسنيچ رو پيدا كنه مهاجمان گرد باد به سوي زوگراف بلوجري رو پرتاب ميكنن اما او به خوبي از پسش بر مياد حالا نوبت بازيكنان بلغارستان هست كه به دروازه ي گرد باد هجوم ميارن مدافعان گرد باد سعي ميكنن از گل خوردن جلوگيري كنن اما بازيكنان حريفشون خيلي عالي بازي ميكنن
كوافل در دست دميتروف قرار داره اون با حركت هايي ماهرانه مدافعان گردباد رو پشت سر ميذاره حالا پاس ميده به ايوانوا كه روبروش قرار داره ايوانوا ميره جلو ...............عجب بازيكنيه .................عجب سرعتي داره ايوانوا رو نميشه با چشم ديد حالا ميره جلوتر تك به تك با دروازه بان و صداي گزارشگر مياد كه ميگه:
گل گل براي بلغارستان
ورزشگاه شور عجيبي داره
تماشاچيان بلغارستان تيمشون رو تشويق ميكنن و از ايوانوا به خاطر گلي رو كه به ثمر رسوند تشكر ميكنن بلغاري ها بار ديگر روحيشون عوض ميشه و حس قهرماني رو به خودشون ميگيرن
حالا نوبت گردبادي هاست كه خودشون رو نشون بدن كوافل رو در دست ميگيرن و به سمت دروازه ي حريف پيش ميرن
زوگراف خودشو جمع و جور ميكنه تا گلي رو كه تيمش به ثمر رسونده رو از دست ندن مهاجمان به سمتش ميان
گزارشگر : واي زوگراف داره چي كار ميكنه ؟؟؟
زوگراف داره مهاجمان رو دور ميزنه بله داره گيجشون ميكنه مهاجمان كاملا گيج شدن
اما......................

کرام و مگاکان بازیگران جستجو گر تیم با چنان سرعتی ازمیان مهاجمین گذشتند و پایین امدند که به نظر میرسید بدون چتر نجات از هواپیما پایین پریدند ه اند هزاران هزار تماشاگر با نفس صدا داری نفس ها را در سینه حبس کردند . گزارشگر:الان به زمین برخورد میکنن- اما در آخرین لحظات کرام دوباره اوج گرفت و در مسیری مار پیچی بالا رفت اما مگاکان با صدای گرومپی که در تمام ورزشگاه شنیده شد به زمین برخورد کرد . گزارش گر فریاد زد : بله درسته کرام حمله ی دروغین ورانسکی رو انجام داد حالا بازی متوقف شده و پزشکان متخصص وارد زمین شدند تا مگاکان رو معاینه کنن ولی فکر نمی کنم دوباره بتونه به بازی برگرده .

بعد از گل آيت بازيكنان را جمع كرد و گفت: نگران نباشيد.اونا خستشونه.امتياز ما هم خيلي بالاتر از اوناست. پس نگران نباشيد و با روحيه بازيتونو بكنين. دوباره اسپور جو گير شد و فرياد زد: زنده باد گردباد. كه دوباره باعث تماشاچيا اونو فرياد بزنن. اسپور سرخ گونو گرفت و به گاتريسيا پاس داد.گاتريسيا به آيت و آيت به استنيس پاس داد. سرعتشون اون قدر زياد بود كه سريع به پشت محوطه ي دروازه رسيده بودن. استنيس مي خواست يك شوت محكم بزنه ولي با يك كار غافلگير كننده اونو پاس داد به آيت. آيت توپو گرفت و به والكفناك رسيد. والكفناك كه تو اون هواي باروني كسيو نمي ديد گفت: ازت خواهش مي كنم گل نزن.آيت با تمسخر گفت: اوه ، صد در صد گل نمي زنم. و شوت محكمي كرد كه هيچ كس نفهميد چي شد. فقط صداي گزارشگر بود كه مي گفت: گـــل!

اکنون بازی وحشیانه و خشونت آمیز شده بود مدافعین هر دو تیم بدون هیچ رحم و انصافی به بازدارنده ها ضربه می زدند برانستون و اوریک با خشونت چماق هایشان را در هوا تکان می دادند و برایشان اهمیتی نداشت که چماق هایشان به بازدارنده برخورد کند یا با سر بازیکنان . گاتریسیا یکراست به طرف دیمیتروف که سرخگون را در دست داشت حمله ور شد و نزدیک بود او را از جارویش پایین بیندازد . طرفداران تیم بلغارستان همچون موج سرخ رنگی به پا خاستند و با هم فریاد زدند : خطا !. داور :خطا!گاتریسیا بایک حمله عمدی میخواست دیمیتروف رو سرنگون کنه .یک پنالتی برای بلغارستان . گزارش گر : بله دیمیتروف پنالتی رو گل میکنه.گل

دوباره والفناك كه چهره اش ديگه سرخ شده داره با حسرت به آيت نگاه مي كنه. آيت به اين چيزا توجه نداره. فقط داره به تماشاچيا نگاه مي كنه. والكف بازيو شروع مي كنه. دوباره پاس مي ده به ديميتروف. اون كه ديگه عصباني شده خودش تنهايي داره مي ره جلو. بلغاري ها دارن فرياد ميزنن: ديوانه بازي در نيار ولي توجه نمي كنه. در همين لحظه يك توپ بلاجر هستش كه توسط برانستون به سوي ديميتروف پرتاب مي شه. آيت سريع توپو به چنگ مياره. اونو به استنيس پاس ميده.زوگراف به تنهايي يك توپ به طرف استنيس مي فرسته. اما او قبل از هر چيز توپو پاس مي ده به آيت. حالا اون در مقابل والفناك تنهاست. اون والفناكو جا ميذاره و شوت مي زنه. گل

- ظاهرا آیت هم به جمع ستاره های این بازی اظافه شده ... نگاهش کنین ... اوه ... چقدر زیبا توپو غاپید . اون به سرعت جلو میره . پاس میده به استینس ، اونم میده به گاتریسیا . گاترسیا دوباره میده به آیت . اونا خیلی با هم هماهنگن ... با پاسکاری همه رو جامیزارن ... به حلقه میرسن ولی هنوز دارن پاسکاری میکنن . اونا دارن تیم حرف رو تحقیر میکنن . آیت حالا شوت می کنه و گل ... بازم گردباد گل میزنه .

با درخشش آیت ترکیب مهاجمین گردباد تکمیل شده بود . تماشاگران گردباد بدون وقفه تیمشان را تشویق می کردند و از هنرنمایی بازیکنان تیمشان خوشحال بودند .

آیت حالا سرخگونو پرتاب میکنه
گزارشگر : یک گل زیبا از آیت اون امروز کمتر گل زده بود
سرخگون دسته دیمیتروفه و به سمت زمین گردباد راه میفته ولی به دفاع سختکوشه اونا میرسه یه بازدارنده میخوره بهش و سرخگون میرسه به آیت
گزارشگر : حالا سرخگون دسته آیته میاد تو زمین بلغارستان و یک پاس زیبا میده به استنیس اون سرخگونو میگیره یه حرکت سریع و یک ودو با گاتریسیا . حالا با والکف تک به تکه استینس پرتاب میکنه عجب پرتابی میکنه این استنیس و سرخگون از حلقه رد میشه و گل گل گل
طرفداران گردباد باز هم در فضا گردباد میسازن

خوب حالا والكف بازي رو شروع مي كنه. يه پاس مي ده به ديميتروف. تو هواي باروني سخت مي شه بازيكنا رو ديد. آيت الان كنار برانستون و اوريك است. گزارشگر: بازيكنان بلغارستان بدون يك بازيكن هيچ كاري نمي تونن بكنند. اين جمله باعث شد كه اسپور هيجان زده بشه و فرياد بزنه: زنده باد تيم گردباد.با فرياد او تماشاچيان هم ذوق زده شدن و پشت سر هم فرياد مي زدن: زنده باد تيم گردباد. آيت در آن هواي تاريك يك سياهي را از دور ديد. به سرعت به جلو هجوم برد و با يك حركت غافل گير كننده از كنار او گذشت و توپ را از دستش قاپيد. و به دروازه ي آن ها هجوم برد. تا به نزديك والكف رسيد!

ايوانوا از اين روش پاسكاري خيلي خوشش اومده بود اگه بازم از اين موقعيت ها پيدا مي كرد خيلي خوب ميشد تيم بعد از گل روحيه خوبي گرفته بودند وطرفدارا جيغ ميزدند توپ تو دست والكفنات بود وداشت با پروازي زيبا به طرف حلقه ها ميرفت وتوپرو پرتاب كرد ولي خيلي آروم ودرواه بان اونو گرفت حالا گردبادي ها وحشتناك بازي ميكردن سريع سريع اييوانوا احساس نگراني مي كرد تا توان داشت سريع ميرفت هوا باروني شده بود ولي اون سعي خودشو ميرد مهاجم گرد باد سرخگونو به طرف دروازه انداخت ولي والكف اونو گرفت صداي گزارشگر اومد عجب دروازه باني اين دروازه بان

اسپور پاس مي ده پاس مي ده به گاتريسيا.بعد از مقداري گل خوردن اين قشنگ ترين حركتي بود كه اونا انجام مي دادن. اما نه! زوگراف يك بلوجر به سمت گاتريسيا پرت كرد. او توپ را ول كرد. ديميتروف توپ را در هوا گرفت. اسپور كمي جلوتر آمده بود. ديميتروف يك شوت محكم كرد و باعث شد كه توپ از بالاي سر اسپور بگذرد. توپ در حال داخل شدن به حلقه بود كه آيت فرياد زد: آكسيو توپ سرخگون!! توپ برگشت و به دست آيت رسيد. آيت با سرعت به زمين بلغارستان رفت. روبروي والكف قرار گرفت. آيت فرياد زد: قسم خوردم كه تيم شما رو نابود كنم و با شوت محكمي كه به توپ زد از بالاي سر والكف گذشت. توپ از حلقه گذشت و گل!