ببینم تانیا جون مگه تو نرفته بودی به قلعه؟
این دارکم گیجه ها!
------------------------------------
لرد ولدمورت از دستشویی میاد بیرون (هوی دارک بار آخرت باشه منو می فرستی تو دستشویی ها!
)
بستنیت هم حال آدمو به هم می زنه!
(قیافه لرد ولدمورت هنوز حالت چندشه! )
من هنوز منتظرم!
دارک: منتظر چی؟
گفتم کی اسم این کافه رو عوض کرده؟
- ای بابا من چه می دونم. حتما کار میتی کمانه!
بازم این؟ (قیافه لرد ولدمورت اینجوری میشه
)
این دفه دیگه تکلیفمو روشن می کنم.
( باز صدای آهنگ آشنا میاد. تسوکه می پره تو!)
می دونین کی در برابر ...
لرد ولدمورت: سایلنسیوبابا!
(سایلنسیو بابا؟! دارک میگه)
این بابا جزو خود افسون بود؟
- آره ببینش!
(تسوکه سر جاش وایساده و حول دهنش حرکت دورانی با سرعت زاویه ای ثابت انجام میده!)
- ای بابا این دیگه از کجا اومد؟
(در همین لحظه یکی در رو می کنه میاد تو! - بازم درو کندن! - کیه؟ کایکو!)
ای بابا چند بار یه درو میکنن! برواونوربابا!
(کایکو پرت میشه می خوره به دیوار. باز دهن دارک بازه.)
ببند گاراجو! :-D
- اینم افسون بود؟
کور بودی؟
(دارک زرنگ بازی در میاره واندشو در میاره میگیره طرف لرد ولدمورت!)
- بیشینبینیمبابا!
(بووم. ترکید؟ کی بود؟ ولدمورت؟ نه اون که اونجا داره می خنده. ا دارکه. نه نترکیده. چه جالب. به یه کاکتوس تبدیل شده.)
- نامرد این چی بود؟ چرا دروغ گفتی؟
چشمت کور شه زرنگ بازی در نیاری! تازه افسونش این نبود که. این بود: برواونوربابا!
(دارک یا همون کاکتوس پرت میشه و خارهاش فرو میره پشت مرلین که داره گرم می کنه دوباره بره دستشویی!)
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی!
- ببخشید. تقصیر من نبود!
مرلین خودشو از دارک کاکتوس جدا می کنه!
-- وای سوراخ سوراخ شدم! کجا برم؟
مرلین!
(مرلین بر می گرده طرف ولدمورت)
اونجا
(با انگشت دستشویی رو نشون میده!)
-- آها مرسی!
(می دوه و پشت در دستشویی غیب میشه.)
(بوم! باز در کنده شد (کدوم در؟!!) میتی تقلبی میاد تو!)
می دونین کی در برابر شماس؟
- آره می دونیم. ریشتانسکا!
(میتی تقلبی به شکل مونیتور در میاد! توی مونیتور چیه؟ آهان مثل اینکه یه سایته. آره .. جادوگرانه. داره چی کار می کنه؟ داره تاپیکا رو قفل میکنه. اسم بعضیاشم عوش می کنه. بعضی ها رم حذف می کنه. تو بعضی نامه ها هم دست می برم.)
- ای نامرد!
(لوپین تازه چرتش پاره شده!)
- پس کار تو بود؟
آره کار این بود. نمی دونستی؟
- نه !
(لوپین به لرد ولدمورت نگاه می کنه.)
- من معذرت می خوام حق با شما بود.
گفته بودم که.
- اگه اجازه بدی خودم حسابشو می رسم.
هووم. باشه. بفرما
(لوپین بلند میشه. جلوی مونیتور وای میسه. داد می زنه:)
.....
ادامه داستان در قسمت بعد!