هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پیام زده شده در: ۱۲:۱۸ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۸۳
#25

دراکو مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۶ چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۲۶ یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۶
از وزارت سحر و جادو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1028
آفلاین
رون جان قبل از اينكه من باهات دوئل كنم يه عنكبوت

مى فرستم تا اكه از ترس نموردى من بيام جلو . :

rotfl:



پیام زده شده در: ۱۱:۰۷ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۸۳
#24

رونالد ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۲ دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۵:۲۲ چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۶
از پناهگاه ویزلیها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 21
آفلاین
یه نفر بیاد با من دوئل کنه



بدون نام
مودی:آقا من موچم! اسم قبلی به نظر شما(فردی که این اسم رو عوض کرده)بهتر نبود؟
مودی:من هنوز به علت مشغول بودن ذهن تا اطلاع ثانوی موچ خاهم بود!ولی دوستان هر گونه حقی رو دارند که از من استفاده ابزاری بکنن!متشکرم!



پیام زده شده در: ۱۹:۲۳ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲
#22

Witch Queen


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۲ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۰:۵۸ سه شنبه ۴ مرداد ۱۳۸۴
از آنگمار
گروه:
کاربران عضو
پیام: 166
آفلاین
خون اشام دوباره از در كافه تو مي آيد و ورق پوستي طولاني اي را باز مي كند و مي گويد
چون لرد عزيز و گرامي تا شنبه نمي آيند
بنابر امر خود ايشان
http://www.jadoogaran.org/modules/new ... 70&forum=21#forumpost4173

بنده در اينجا به نيابت از ايشان حضور مي يابم



و يك حلقه براي ملكه خون آشام ها ...
كه آغازي شد براي يÙ


پیام زده شده در: ۱۷:۴۴ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲
#21

سائورون


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۷ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۲۵:۲۱ شنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۲
از موردور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 183
آفلاین
این وسط من داد میزنم:
هوررر...را.
تموم شد.
همهمنو نگاه میکنن:
هیچ چی بابا کارخونه نوکیا گفته هر ی Snake 2 رو 10000 امتیاز بیاره آخرین مدل گوضی نوکیا رو بهش میدن.
من رفتم بگیرم.
و از کافه خارج میشه و گوشیش هم جادو کرده که کسی خرابش نکنه.


خدایا شکرت که از ننگ تهمت دوستی با لرد خلاص شدم.
ـــ�


بدون نام
ببینم تانیا جون مگه تو نرفته بودی به قلعه؟
این دارکم گیجه ها!
------------------------------------
لرد ولدمورت از دستشویی میاد بیرون (هوی دارک بار آخرت باشه منو می فرستی تو دستشویی ها! )
بستنیت هم حال آدمو به هم می زنه!
(قیافه لرد ولدمورت هنوز حالت چندشه! )
من هنوز منتظرم!
دارک: منتظر چی؟
گفتم کی اسم این کافه رو عوض کرده؟
- ای بابا من چه می دونم. حتما کار میتی کمانه!
بازم این؟ (قیافه لرد ولدمورت اینجوری میشه )
این دفه دیگه تکلیفمو روشن می کنم.
( باز صدای آهنگ آشنا میاد. تسوکه می پره تو!)
می دونین کی در برابر ...
لرد ولدمورت: سایلنسیوبابا!
(سایلنسیو بابا؟! دارک میگه)
این بابا جزو خود افسون بود؟
- آره ببینش!
(تسوکه سر جاش وایساده و حول دهنش حرکت دورانی با سرعت زاویه ای ثابت انجام میده!)
- ای بابا این دیگه از کجا اومد؟
(در همین لحظه یکی در رو می کنه میاد تو! - بازم درو کندن! - کیه؟ کایکو!)
ای بابا چند بار یه درو میکنن! برواونوربابا!
(کایکو پرت میشه می خوره به دیوار. باز دهن دارک بازه.)
ببند گاراجو! :-D
- اینم افسون بود؟
کور بودی؟
(دارک زرنگ بازی در میاره واندشو در میاره میگیره طرف لرد ولدمورت!)
- بیشینبینیمبابا!
(بووم. ترکید؟ کی بود؟ ولدمورت؟ نه اون که اونجا داره می خنده. ا دارکه. نه نترکیده. چه جالب. به یه کاکتوس تبدیل شده.)
- نامرد این چی بود؟ چرا دروغ گفتی؟
چشمت کور شه زرنگ بازی در نیاری! تازه افسونش این نبود که. این بود: برواونوربابا!
(دارک یا همون کاکتوس پرت میشه و خارهاش فرو میره پشت مرلین که داره گرم می کنه دوباره بره دستشویی!)
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی!
- ببخشید. تقصیر من نبود!
مرلین خودشو از دارک کاکتوس جدا می کنه!
-- وای سوراخ سوراخ شدم! کجا برم؟
مرلین!
(مرلین بر می گرده طرف ولدمورت)
اونجا
(با انگشت دستشویی رو نشون میده!)
-- آها مرسی!
(می دوه و پشت در دستشویی غیب میشه.)
(بوم! باز در کنده شد (کدوم در؟!!) میتی تقلبی میاد تو!)
می دونین کی در برابر شماس؟
- آره می دونیم. ریشتانسکا!
(میتی تقلبی به شکل مونیتور در میاد! توی مونیتور چیه؟ آهان مثل اینکه یه سایته. آره .. جادوگرانه. داره چی کار می کنه؟ داره تاپیکا رو قفل میکنه. اسم بعضیاشم عوش می کنه. بعضی ها رم حذف می کنه. تو بعضی نامه ها هم دست می برم.)
- ای نامرد!
(لوپین تازه چرتش پاره شده!)
- پس کار تو بود؟
آره کار این بود. نمی دونستی؟
- نه !
(لوپین به لرد ولدمورت نگاه می کنه.)
- من معذرت می خوام حق با شما بود.
گفته بودم که.
- اگه اجازه بدی خودم حسابشو می رسم.
هووم. باشه. بفرما
(لوپین بلند میشه. جلوی مونیتور وای میسه. داد می زنه:)
.....


ادامه داستان در قسمت بعد!



پیام زده شده در: ۲:۰۰ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲
#19

Witch Queen


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۲ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۰:۵۸ سه شنبه ۴ مرداد ۱۳۸۴
از آنگمار
گروه:
کاربران عضو
پیام: 166
آفلاین
خون اشام كه يه بازي جديد پيدا كرده ديگه رفته يه گوشه رو صندلي چسبيده و ديگه هم بلند نمي شه فقط هر بار كه يه مرحله ديگه مي ره مي پزه بالا و پايين و مي گه : آخ جون من بردم


و يك حلقه براي ملكه خون آشام ها ...
كه آغازي شد براي يÙ


پیام زده شده در: ۱۸:۵۰ شنبه ۹ اسفند ۱۳۸۲
#18

دارک لرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 821
آفلاین
ولدمورت: حالا بذا ببینم اقلا چه مزه ایه؟ هووووووووووووو اه اه اه هوووووووو کمک ! من رفتم دستشویی!( به طرف دستشویی)
مرلین: دنگ!( در دستشویی می خوره تو سرش!) ای وای سرم چرا درو وازه می کنی!
ولدمورت: هووووووو مرلین زود باش بیا بیرون!
خون آشام: آدم قحطی بود بستنی کردی؟ وندش رو تکون می ده و من دوباره به شکل اولم بر می گردم...
من: آخیش! خونی جون دستت درد نکنه خیلی ضایع بود ببینم من اسم کجا رو عوض کردم خودم خبر ندارم؟! :-D



پیام زده شده در: ۱۸:۰۹ شنبه ۹ اسفند ۱۳۸۲
#17

Witch Queen


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۲ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۰:۵۸ سه شنبه ۴ مرداد ۱۳۸۴
از آنگمار
گروه:
کاربران عضو
پیام: 166
آفلاین
اون وسط يه دفعه موبايل خون اشام زنگ مي زنه و بعد از چند لحظه اون رنگش سفيد تر از قبل مي شه و مي گه : بچه ها يه مشگلي تو فلعه هارپي پيش اومده من بايد برم
اميدوارم بازم بينمتون هر چند فكر نكنم اينطور بشه

همه هاج و واج به تبديل شدن اون به خفاش و رفتنش نگاه كردن


و يك حلقه براي ملكه خون آشام ها ...
كه آغازي شد براي يÙ


بدون نام
کی جرات کرده اسم این کافه رو عوض کنه؟
- م...م...ن... ن...ه ...
بسه. حسابتو می رسم. لالاویسه وا سینتانورا!
(دارک کم کم تفییر قیافه میده. همه منتظرن ببینن چه شکلی میشه. آهان شبیه یه بستنی قیفی شد! لرد ولدمورت یه ضربدر تو هوا می کشه:)
پاک یادت نره!
(مرلین با صدای گوش خراشی می زنه زیر خنده)
مرگ!
(مرلین مثل داونه کج و کوله میشه صداش بند میاد! یه دفه غیب میشه)
ببین باز دو روز من نبودم اینا گند زدن به مغازمون. مودی اینجا چه خبره؟ بابا ما اینجا 3 دنگ 3 دنگ شریکیما! انقدر مهمون دعوت نکن! قبض آب و برق این ماه رو دیدی؟
مودی: خیله خب بابا پولشو میدم؟
اا پولت کجا بود؟ نذار جلو اینا بگم روزی 100 گالیون دستی بهت قرض میدم.
(مودی این شکلی میشه: )
خب بابا قیافه نگیر
من اومدم اینجا تکلیفمو با این بستنی قیفی معلوم کنم.
(دوباره همه به اون دارک پاک یادت نره نگاه می کنن. بیچاره داره کم کم آب میشه)
لوپین: به به برم یه لیسش بزنم!
(خون آشام داره همین طور می خنده.)
علیاحضرت خوبی؟
- بله قربان چطور؟
هیچی فکر کردم یه جوری شدی!
- نه هیچ جوری نیستم!
آهان خوبه. سارون تو چته؟ چرا ساکتی؟
مودی می پره وسط: زبون بچمونو موش خورده! تخم کفتر بیارین!
(قیافه سارون عین بامشاد میشه زیر لب فحش میده. یه دفه مودی و سارون دستشونو می گیرن جلوی دهنشونو میگن : هوووه !)
بسه دیگه یه چیز جالب براتون دارم. این شما و این هم : حرکات جانگولر مرلین!
(مرلین با یه تعظیم وارد میشه. یه لباس قرمز پوشیده با یه کلاه بوقی بنقش! همه می ترکن از خنده!)
مرلین: دوستان عزیزان همکاران شهروندان مهمانان محترم!
امشب در خدمت شما هستم با بهترین نمایشهای جانگولر جادویی مرلین کبیر!
(مرلین دوباره تعظیم می کنه و حضار شروع به کف زدن می کنن!)
(تا مرلین میاد بساطشو پهن کنه یه صدای آشنا به گوش می رسه.)
همه زانو بزنین!
لرد ولدمورت: بیشین بینیم بابا تو دیگه چی می خوای اینجا!
تسوکه: می دونی کی در برابر شماست؟
نه کی مثلا؟
تسوکه: مامور مخصوص حاکم بزرگ میتی کمان!
( صدای قهقهه لرد ولدمورت و حضار بلند میشی)
مامور مخصوص میتی کمان؟ بابا این که عشق مدرنه خودمونه!
(با حرکت واند لرد ولدمورت ردای عجیب میتی کمان تقلبی پاره میشه و از زیرش یکی میاد بیرون!)
خوش اومدی میتی تقلبی
اما یادت باشه اینجا صاحاب نیستیا!
(دوباره همه می زنن زیر خنده!)

---------------------------------------

آقا به جای این بازیهای الکی بیاین ازین بازیا بکنین!
قطار بازی








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.