هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: اختلاف گاه تیم ها
پیام زده شده در: ۱۷:۰۷ چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵
#32

هدویک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۵۷ شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۱ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از هر جا که کفتر میایَ!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 791
آفلاین
این کل کل با شخص شخیص پرفسور بینز می باشد!

قبل از شروع حرفهای زیبایم به همه دشمنان آسلام و افراد آستاکبار دوست اعم از رقبا می گم که همتون خدایید و هیچ کس قویتر از شما توی کل کل تا حالا ندیدم!شما خیلی خفنید!به ما کوچولوها هم یه چیزی یاد بدید تو رو خدا!البته دوست عزیزمون سوسک از این قاعده مستثنی است چون جنبه تعریف کردن نداره.

به یه نکته خیلی جالب هم اشاره کنم که این تاپیک قرار بود رول داشته باشه و من بهترین رولی که توش دیدم 90 درصدش خاله بازی مطلق بود!
حرف اضافی بسه می ریم سر کل کل.

_____________________________________________________________

هدویگ با سرعت به سمت دفتر داورا می رفت.باید حساب بینز رو کف دستش می گذاشت.با خودش گفت:
_روح بی خاصیت!به من می گه ترسیدم!شیطونه میگه با نوک برم تو چشش!
هدویگ به دفتر می رسه و درشو محکم باز می کنه!
بینز که داشت جلوی میزش چرت می زد با صدای مهیبی که از کوبیده شدن در به دیوار ایجاد شد از جا پرید و کله پا روی هوا قرار گرفت!
_جمع کن خودتو پیرمرد.یعنی انقدر ترسناکم من؟!
_این وقت صبح اینجا چی کار می کنی گنجشک؟کی بهت اجازه داد بیای تو؟
بینز تکونی به خودش داد و خودشو کله پا کرد و صاف روی هوا ایستاد!چشمای نداشتشو(!) مالید و دوباره شروع به حرف زدن کرد:
_خوب آقای نوک قشنگ اینجا چی کار می کنی تو؟
_حال کردم اول صبحی بیام حالتو بگیرم!می بینم که داشتی طبق معمول می خوابیدی!تو کار دیگه بلد نیستی پیری؟
_همینه که هست!مشکلی داری برو تو تاپیک مشکلات بازیکنان مطرح کن تا ببینی بلرویچ چجوری حالتو می گیره!
_ای بابا!می بینم که هنوز داری پاچه بلر رو برای ناظر شدن می خارونی!باب باهوش اون خودش هیچکاره اس!باید بری مخ کوییرلو بزنی!
_خیلی بچه ای واسه فهمیدن این چیزا!پس فردا که ناظر شدم همه پستاتو پاک کردم می فهمی!
_زهی خیال باطل!باش تا صبح دولتت بدمد پیری!تو اگه تونستی یه پست منو پاک کنی من دیگه جغد نیستم!
_الانشم جغد نیستی بچه!گنجشک کوچولو فکر کردی کی هستی؟میزنم لهت می کنم کوچولو!
_ببین کی منو تهدید می کنه!!!یه روح بی خاصیت!مفت خور مطلق هاگوارتز!
بینز با حرفهای هدویگ از کوره در میره و به سمتش هجوم می بره.مشتش رو گره می کنه و به سمت صورت هدویگ می بره!
هدویگ بدون نگرانی سر جاش ایستاده و بینز رو نگاه می کنه!
مشت بینز هر لحظه به صورت هدویگ نزدیکتر می شه.ولی وقتی بهش می رسه از صورتش رد می شه و از پس کله اش بیرون میاد!
_هوهاهاهاها...هنوز واسه زدن من بچه ای!روح بی خاصیت!
_الان نشونت می دم!
بینز دفتر یادداشتشو از روی میز بر می داره و به سمت هدویگ پرت می کنه.ولی هدویگ جاخالی می ده و دفتر پشت سرش به دیوار برخورد می کنه!
هدویگ بر میگرده و در حالی که داره خنده ای تمسخر آمیز می کنه به دفتری که روی زمین افتاده نگاهی می اندازه!
ولی وقتی بر میگرده...بوووووووووووووووم!
جامدادی که بینز انداخته بود به صودتش برخورد می کنه...سر هدویگ گیج می ره و به زمین میفته!
بینز بالای سرش میاد و با خنده ای شیطانی می گه:
_نبینم دیگه با من در بیفتیا!
هدویگ که خیلی تعجب کرده بود می پرسه:
_ببینم تو مگه روح نیستی؟چجوری تونستی دفتر و جامدادی رو بندازی؟
_نیدونم!
این نامردیه!حالا که اینجوریه با نوک میام تو شکمت!
هدویگ با یه حرکت سریع بلند می شه و با نوک به شکم بینز برخورد می کنه!
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ...مامانی!
_مامانت تا الان مرده بیچاره!درد بکش!!!!!!!!
_ببینم مگه من روح نیستم؟تو چجوری به من خوردی؟
_مثل اینکه یادت رفته من نویسنده این رولم...پس هر کار دلم خواست می کنم.
ادامه دارد...
_______________________________________________________
پرفسور بینز جیگر که خاطرتو شدیدا می خوام این پست رو ادامه بده.خیلی امیدوارم مرام داشته باشی و نامردی نکنی!متعادل بنویس تا منم ادامه بدم!

در ضمن اگه توی این پست به پرفسور بینز توهینی شده صد درصد عمدی بوده و هیچگونه سهوی در کار نیست!من حال کردم به بینز توهین کنم!

یه نصیحت برای دوستانی دارم که اینجا کل کل می کنن!
عزیزان من!سعی کنید کسی یا تیمی رو برای کل کل انتخاب کنید که عقده برتر نشون دادن خودشو نداشته باشه و جنبه کل کل رو داشته باشه!امیدوارم منظورمو بفهمید!

با تشکر
هدویگ ، جغد کل کل دوست!




Re: اختلاف گاه تیم ها
پیام زده شده در: ۱۶:۳۵ چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵
#31

سرژ تانکیان old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۰۹ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 526
آفلاین
نقل قول:
مو هاهاهاهاها ! ژوهاهاهاهاها


آبجي حاجي!! ژوهاهاها مينويسي يك كپي رايت هم بنويسي كنارش بد نيستا ..اخه اين صدا از اسد الله تانكيان(جدمو ميگم) بهم ارث رسيده...الان تن اون بد بخت تو قبر داره بندري ميزنه آخه آدم چنين چيز مقدسي رو بي هوا بدون حق كپي رايت مياره تو پست؟

اسم تيمت چيه؟، بخاطر اينكه حق كپي رايت رو رعايت نكردي واجب شد باهات كل كل كنم اونم در حد كل كل هاي السامور پارگات معروف ، ميدوني ديگه اين يارو السامور مغز تو كلش نيست ، گاهي وقت ها احساس ميكنم تناسخ رخ داده آخه منم....


ویرایش شده توسط سرژ تانكيان در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۱۷ ۱۶:۵۲:۲۹


Re: اختلاف گاه تیم ها
پیام زده شده در: ۱۵:۵۷ چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵
#30

دیانا مالفوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۱۵ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۰۹ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۴
از خونمون( قصر مالفوی ها)
گروه:
کاربران عضو
پیام: 196
آفلاین
مو هاهاهاهاها ! ژوهاهاهاهاها
من قصد توهین به کسی رو ندارم ولی یه چیزی بگم :ادریان شما اول بزار تعداد پستات دو رقمی بشه بعد بیا اینجا به قول سامانتا ابراز وجود کن ... آره داداش
با فمن در میوفتی ! مو هاهاهاهاها
بخور که گوارای وجودت ! ژوهاهاهاهاها
جوات جماعت جرات درافتادن با فمن رو نداره اونوقت تو ...
البته یه بار این جرات رو به خودشون دادن که اگه خوانده باشین می بینید همچین خوردن که کیک تو کله شون بی کشمش شده
آره داداش ...
دلایلی که شما فمن رو برای کل کل انتخاب کردین ایناست :
1- شما نه که تازه واردین نمیدونستین که با کی میخوایین در بیوفتین !
2- خواستین که قپی پیشه بچه جواتا بیاین که یعنی ما هم هستیم ... میتونیم با ساحره ها در بیوفتیم !
راستی یه چیزی کیدونی چرا هیچ تیمی حاضر نیست با ما بازی کنه ... چون جراتشو ندارن
__________________________________________________
ببخشید شما خودتون خواستین ما این طوری بگیم ! پس لطفا بهتون بر نخوره !
من اصلا توهین نکردم و البته بستگی به برداشت خودتون داره
و اگر هم ناراحت شدین تقصیر خودتونه چون شما کل کل با فمن رو آغاز کردین
با تشکر دیانا شاگرد شیطان !


تصویر کوچک شده
مهاجم یک تیم همیشه پیروز فمن


Re: اختلاف گاه تیم ها
پیام زده شده در: ۱۴:۴۸ چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵
#29

سوسک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۲ پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۴۰ پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۱
از چاه فاضلاب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 93
آفلاین
كل كل با تيم داورها
لرد بلوويليچ:
نقل قول:
- به من احترام بزارین !!! - به جون خودم من ناظر اینجام .

لرد بلوويليچ! آخخ گريه نكن كه من قبلم حساسه! دل بي رحمم به رحم مياد خب! آخه لرد احترام هم زوركي ميشده؟ نميشده ديگه! نه! جون ما التماس نكن راه نداره! نه! جون آقا التماس نكن ديگه قبلم داره به رحم مياد!

نقل قول:
چرا دارین همدیگرو می کنین؛ تو سوراخ !

نه! خب لرد اين حرف چه معني داره! برم لوت بدم! داريم توي سوراخ چي كار مي كنيم؟ استغفرالله! لرد از تو بعيد بود واقعا! ما غلط بكنيم بخوايم توي سوراخ يك كاري بكنيم! اگه ادامه بدي مجبور ميشم به مسئولين شكايت كنم شناسه ات رو ببندن!

نقل قول:
من خیلی قاطیما !!

خب اينكه مشخصه لرد! اگر حال و روز خوبي داشتين كه شما رو نميگذاشتن داور! تو تيم هاشون راتون مي دادن!

اون يكي داور ديگه، اون روحه ي كسل كننده رو ميگم!
به به! به به! پروفسور من عاشق اين قيافه ي روحتم! روح آدم رو به پرواز در مياره! اصلا لذت مي برم مي خوام باهت كل بندازم! حيف كه كسل كننده اي رو اعصاب آدم راه ميري!

نقل قول:
شخص مورد نظر رو به مسئول حراست مسابقه : هی یارو بیا این جک و جونرا رو ببر بنداز تو قفس
یارو مسئول حراست : چشم جناب پروفسور بینز

جناب پروفسور بينز! نه! خودت رو هم تحويل مي گيري ماشاء الله! همون بينز خالي هم از سرت زياده پروفسور! روح كسل كننده!
- در اين هنگام روح كسل كننده از خواب مي پرد! موقع بيرون آمدن از اتاق دستش را روي دستگيره جا ميگذارد! پايش را توي كفش پروفسور مك گونگال جا گذاشته و سرش را وقتي كه مي خواهد از دستشويي بيايد بيرون جا ميگذارد! خب پروفسور تقصير من چيه تو همه اش خودت رو اين ور اون ور جا ميگذاري! آخه آدم چقدر مشنگ باشه كه بدنش رو تو دفتر جا بگذاره روحش بره سر كلاس درس!

---
تيم سدريك اينا فعلا تو خماري كل كل بمونن! اگه حال داشتم تا شب جواب شون رو ميدم!


پس از هجده سال حبس به سبب ارتکاب جرائم جنسی، به میان شما بازگشته‌ام...


Re: اختلاف گاه تیم ها
پیام زده شده در: ۱۴:۱۱ چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵
#28

سامانتا ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۹ پنجشنبه ۳ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۵:۰۸ یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰
از ما که گذشت!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 248
آفلاین
آرشام پريد و آمد و گفت: فرار كنيد كه اين فمن آمد.....
ايدي بگفت: محاصرشون كنيد كه دگر صبرم به سر آمد!

ايگور بگفت: نزن بر ملاجم اي مري
گفتا كه از دسته تو شده ام دگر جري!

آدريان كه بود كاپيتان اين مشت جوات
اشتياه نكنيد كه اين نيست تيم بچه هاي لات....

آروم و سركش و گام به گام آمد كه از در رود كند فرار
ديانا يقه اش بگرفت و گفت: كجا داداش مي كشمت به دار

ديگر براي ما شاخ و شونه مي كشي؟
اين مشت را بخور كه فقط اندازه يه شيپيشي!

آرشام كه مي گرييد فرياد زد: بچه ها در
آدريان گفت: بدوييد مگر كه هستيد كر

آرشام زخم و زيلي دوييد به سنت مانگو
در همين هنگام سامانتا خنديد و پا انداخت جلوش، گفت : بددو

آدريان و ايگور و آرشام هي التماس
كه ببخشيد فقط ما گذاشتيم كلاس

به خدا جواتي كرديم همين و بس
ايدي گفت: خانم هاي محترم بس است خوردن يه فس

تيم جوات ويزارد لند شدند سخت پشيمان
براشان تجربه ايي شد كه ديگه ابراز نكنن وجودشان!

سامانتا بگفت اين شعر را
كه بگويد جوجه ها ديگه نشنوم جيك جيك ،آ آ آ آ آ آ آ !!!!!!!!!

__________________________________________________

فقط شعر بودا...سرودم بخنديم!!!!از بچه هاي جوات ويزاردلند تشكر ميكنم كه سوژه شعر دادن ولي بيت آخر نكته انحرافي داشت.........!!!


ویرایش شده توسط سامانتا ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۱۷ ۱۴:۲۷:۵۰

از دفتر خاطراتم :

از او می ترسم... گاه تصور می کنم با هیبتی عظیم در مقابل من ایستاده و م


Re: اختلاف گاه تیم ها
پیام زده شده در: ۱۳:۱۹ چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵
#27

سدريك ديگوري


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۴ شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۲ جمعه ۲۱ مهر ۱۳۸۵
از لبه ي پرتگاه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 523
آفلاین
كل كل با تيم دراگون(اگه ارزششو داشته باشه)
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
جدي هر چي فكر ميكنم ميبينم اصلا تيمه شما جايي واسه كل كل نداره

نه جدي چي بگم؟خب سوسك كه سوسكه
اوتو بگمنم خيلي قشنگ كل ميندازه من خودم يكي از طرفدارايه پروپا قرصشم ولي جدا بايد بري انرژيتو جايه ديگه خالي كني اينا قدرتو نميدونن.
كلا خوبه من لذت ميبرن اين جوانان اسمه تيمشون دراگونه اونوقت هر چي سوسكو ملخ و مورچس ريخته تو تيمشون البته حدس ميزنم اين سوسك از نژاده اژدهاهاي باستان باشه.
بعد يه سواليم برام پيش اومده اين سوسكتون پرداره؟چون من هرچي فكر كردم ديدم اين كه رو چوب جارو بند نميشه۔

خب بريم سراغه گيليدي سلطانه بيناموسي...
هوم خب جدا هرچي فكر ميكنم ميبينم گيليدي نميتونه اينهمه وقتشو بزاره رو كوييديچ مثله اينه كه تبعيدش كنن به جزيره ي بالابيم موس(جزيره اي كه فقط مردها توش زندگي ميكنن)فكرشو بكن حداقل بايد يه ساعت رو جارو بشينه چشمشو به بازي بدوزه نميشه كه؟

هوم خب بستونه ديگه بقيتونم كه اصلا نيازي به كل كل نداريد خودتون كله پاييد ولي خب خوبه بريد تلاشتونو بكنيد آفرين.

در ضمن يادم رفت اصلا اين كل كلا رو كه چرت و پرت گفتم اومده بيدم اينجا تقاضاي بازي دوستانه بدم با تيمه دراگون


[size=medium][color=0000FF]غم و اندوه را مي ستايم زيرا همواره همراه من بوده Ø


Re: اختلاف گاه تیم ها
پیام زده شده در: ۱۱:۵۴ چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵
#26

اوتو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۰ دوشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۲ شنبه ۹ تیر ۱۳۸۶
از اون بالا جغد میایَ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 286
آفلاین
خوب شما که از رو نمیرید ,باشه با جوات ها هم کل کل کنید اما توهین تو کارتون نباشه وگرنه پستون پاک میشه در ضمن مثله اینکه بعضی ها متوجه نیستند.گفته ام هر کس در شروع کل کل تیمش باید در بالای پستش به طور کامل باید بنویسه که با کدوم تیم داره کل کل میکنه و اینم بگم دوستان اینجا داره زیادی پستهای کم حجم و جدی توش میخوره پس لطف کنید کمی پستاتون رو به رول نویسی برگردونید.چون این لرد داره ناراحت میشه.دیگه اخطار نمیدم.دفعه بعد پستها پاک میشند .پس توجه داشته باشید واینم بگم که پستها شما داره به اعضا توهین میکنه من گفتم با تیمها کل کل کنید نه با اعضا .
پس از این به بعد کل کل فقط با تیم ها هست نه با اعضا !!


--------------------------------------------------------------------------
حالا میریم به بحث خودمون

آی کیسه کش...برید کنار.... گفتم برید کنار.... منو تحدید میکنی
!!!!!
توهین به مامور کل کل ها.......میدم بندازند تو کل کل گاه تا حالت جا بیاد.....
برید کنار تا ترکشای این لرد نخوره بهتون ....طرف خیلی قاطیه....
آخ یکی خورد به من ... یکی کمک کنه .... سوسک بیا اشحدمو بخون من دیگر طاقت ندارم.
بدرود ای عزیزان مرا کشتند ...جوان ناکام...آه ...آنیتا کجایی ...آه گیلیدی کجایی اوتو تو کشتن
همون قضیه حاجی سید تو کشتند هست ها...
سوسک: بابا نرو اوتو ...من بی تو میمیرم با تو در یا میشوم...
در آن طرف فرانک از آژدهای خود پایین میاد و میگه،
فرانک: چی شده ...نه اوتو ...نرو مارو تنها نزار ...رو قلبمون پا نزار....
اوتو: خخخخخخ....خخخخ
سوسک: نه ...داش اوتو نرو...
اوتو بزور دستشو بلند میکنه و دست فرانکو نشون میده
سوسک: ها چی داری میگی!!
فرانک: ها...داره میگی...برید انتقامه منو از لرد بگیرید
سوسک: وای ...کشتیش ...ول کن ...فرانک داره میمیره
فرانک که مد تی بود دستشو دور گردن اوتو حلقه زده بود زود دستش شو ورداشت
اوتو: حا...حو...ها.... ب..با..با داشتی..حا ...هو....میکشتی منو.
سوسک: حالت خوبه
اوتو: نه دارم میمیرم...بدرود ای عزیزان!!!!
ناگها وقتی اوتو خواست چشمانش را ببیند فرشته ای پدیدار شد و باعث شد که اوتو چشمانش را باز کند.
فرشته:...اوتو...اوتو
اوتو: ها... بله
فرشته: تو نخواهی مرد...البته هنوز نه...باید...به کارهای نیمه تمومت رسیدگی کنی
اوتو:!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اوتو: ها... باشه...
فرشته در یک آن ناپدید شد
اوتو: بچه هابلند شید باید بریم حال چند نفرو بگیریم
سوسک و فرانک حتی اژدها هم از تعجب داشتن از حال میرفتند .
اوتو: بلند شید دیگه .
...............
من جواب بدم ...الان میدم ....آی خرما کش...وای نه ببخشید ...آی نفس کش
به من چه خودشون خواستند این طوری پیش بره من که نمیتونم با همه در بیفتم
عزیز کل کل به همه چی ربط داره اگه ربط ندی که کل کل نمیشه
خوب بابا خودشون شروع کردند به کل کل با اعضا مثلا خودتون ازهمه جلوترید ها...
آقا من گیر میدم ...من گیرم کجا بود...بابا چرا داری رو اعصاب من راه میری من دارم دیگه قاط میزنم.
من گفته بودم با جواتها کل کل نکنید اما ایگور رفته نوشته کل کل با جواتها خوب این برخلاف شرایطی بود که من گفته بودمحالا چون همه خواستن باشه جواتها هم بیا بالا
با این حرفت موافقم بابا بیا چند تا پست رو که مشکل دارند رو پاک کن تا حواس همه جمع بشه راست میگه ملاحظه کنید دیگه
برو بچ این لرد چون حذب جواتیش بسته شده حال نداره پس منو باهاش به دعوا نندازید
بابا خفم کرد این لرد....

دوستان دیگه منو ناراحت نکنید من دیگه سیمای اعصابم ریخته بهم این دفعه هرکی مشکلی به وجودبیاره از کل کل کردند در اینجا منع خواهد شد.
بابا دیدید یکمی رول نوشتن که سخت نیست فقط کمی زحمت میخوام که اونم باید همه این زحمتو به خودشون بدن.
دیگه پستها بی ربط پاک خواهد شد.
-----------------------------------------------------------
صبر کنید این اژدهای من میخواد چیزی بگه
اژدها:ها........هیش...خخخخخخخخخخخخاااااااااااااااا...
اوتو:اژدهای خوشگلم گفت:آی نفس کش

من در اینجا چون نمیدونم تیمی هست که باما مسابقه بده به همین خاطر از به همه تیمها میگم کسی هست با ما مسابقه بده یا نه فرقی نمیکنه هر کی هست بیاد اینجا بگه .


ویرایش شده توسط اوتو بگمن در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۱۷ ۱۲:۱۱:۳۹
ویرایش شده توسط اوتو بگمن در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۱۷ ۱۲:۲۲:۰۳

فعلا با این حال میکنیم...


شخصیت جدید


Re: اختلاف گاه تیم ها
پیام زده شده در: ۸:۵۶ چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵
#25

آرشام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۹ چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۱۸:۵۰ یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲
از دهکده ی هاگزمید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 418
آفلاین
فمن و جواتان
ادریان یه نگاه به صفی که سامانتا نشان داده بود انداخت.
همین طور که به صف نگاه میکرد در دستان افراد ایستاده چیزای جالبی را دید..
ادریان:سبزی
و بعد تازه متوجه شد که اوضاع از چه قراره.
ادریان:این که صف سبزی خوردنه.
سامانتا:پس میخوای صف چی باشه؟کوییدیچ؟
ادریان:
سامانتا:ما فقط تو سبزی پاک کردن میتونیم مسابقه بدیم.البته زمین شستن هم بد نیست.حتما تو این موارد شکست میخورید.
ادریان به شکل کاملا انتحاری یه 66 دو خز از تو جیبش بیرون آورد و با ایگور تماس گرفت.
ادریان:سلام ایگور.ارشام تویی؟ایگور کجاست؟
آرشام:رفته قدرت تیم فمن رو در تمریناتشون بررسی کنه.به گوشیش زنگ بزن.
ادریان سریع تماس رو قطع میکنه و با ایگور تماس میگیره.
ادریان:چطوری ایگور؟چه خبر؟بازیشون در چه سطحیه؟
ایگور:بازی؟اینا دارن خاله بازی میکنند.سامانتا خاله شده.ایدی هم عمه.اصلا حریف تمرینی خوبی نیستند.
-----------------------
سامانتا شما با این سوسک بیهمتا نسبتی نداری؟
برام سوال به وجود امده.


[url=http://www.jadoogaran.org//images/pictures/ketabe-Rael.zip]الوهیم مرا به


Re: اختلاف گاه تیم ها
پیام زده شده در: ۸:۲۴ چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵
#24

ادريان پیوسی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۰۷ یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۰:۱۵ چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۸۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 47
آفلاین
جواتها با فمنها كل كل خواهند كرد

اعضاي فمن عزيز اگه من درخواست بازي با تيم شما را دادم به دو دليل بود حالا چون شمايين سه تاش ميكنم
1.شما وقت داشتين چون تيمي حاضر به بازي با شما نبود
2.تيمه ساده تر از شما پيدا نكرديم
3.چون ميخواستم قبلش خودمونو تست كنيم
مورد بعد كه بايد بگم اينه كه ما هيچ اداعايي نسبت به خوب بازي كردن خودمون نداريم با اين كه من ايمان دارم همه ي اعضاي من يه پرده از اعضاي تيمايه ديگه بالاترن الا من كه يه صد پرده از همه پايين ترم اينه ديگه
من اين بازي را ترتيب دادن تا همه اماده شيم وقتم گفتم خودتون بگين كه بعد نگين اماده نبوديم
من تا اومدن ايدي صبر ميكنم اگه قبول كه كرد اگه نكرد هزاران تيم من اونا رو برا بازي انتخاب ميكنم تيمهايي هستن كه برا بازي با ما سرودست و پا و بدن و همه چي به شكستن ميدهند ما منتظر بازي با شما هستيم پس به امبد بازي با شماها فعلا..خداحافظ
________________________________________________
راستي اينو به دل نگيرينا



Re: اختلاف گاه تیم ها
پیام زده شده در: ۷:۳۱ چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵
#23

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
ببخشید اوتو جان این پست بالایی به نظرت یک چیزی کم نداره.بهش گیر ندی من میدونم و تو ها.
----------------------------
کل کل بین فمن ها و جواتهای روزگار
سامانتا جان تو زمین میبینم کاپیتان کی همیشه پیروز هست.به ایدی بگو که از رو جاروش نیفته پایین.شنیدم فروارهاتون خیلی قوین؟نه؟ولی چه فایده؟مهاجم باید سوراخ دوست باشه که بتونه موفق بشه.

ما داریم مفت و مجانی با این تیم بازی میکنیم.میگن باید کاپیتانمون روش فکر کنه.

جون تو برو از سوسک بپرس موقع کل کل 1000 گالیون اونا به ما دادن.1000 گالیون ما به اونا.باورت نمیشه برو از همین سوسک یا اوتو بپرس.

اهان راستی.ادریان برای این ویرایش میکنه چون که خیلی با دقت و تمیز کار میکنه.
--------------------
خارج از کل کل:اوتو جان این یکی دیگه فکر کنم خوب باشه ها.


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.