_باب یکی مراقب این باشه ، ماگماهاش خطرناکن!
ققی در حالی که داره در اتاقی(گیزر ندید کدوم اتاق!حس فضا سازی نبود!همینه که هست!
) که عله توشه رو به سختی می بنده می گه:
*من هواشو دارم سرژ ، تو برو جواب فرمایی که بچه ها برای حذب پر کردن رو بده!
_باشه ققی!پس من رفتم!
سرژ به سمت در به راه میفته.
*راستی سرژ من یه سری سوال دیگه آماده کردم.وقتی اینا تموم شدن این یکی رو می زنیم.حذب خیلی فعال می شه!
_ایول!ایندفعه یه خورده بیشتر مدیرا رو له کن!مثلا جای کرام و کریچ بنویس عله پرت می شه و می خوره به کوییرل.بی ناموسیش بیشتره!:devil:
صدای عله از توی اتاق میاد!
عله:آهای بوقی های بوق بوقی بوق زاده بوق طلب بوق بوقو(!)می دم همتونو حذف شناسه کنن!
ققی:برو بابا!حذب خفنه!عمرا بتونی بهش پخ هم بکنی!
-------------------اونور------------------
در سمتی از خوابگاه مدیران...
کوییرل:عله
...عله
...
کریچ:بابایی(!)...من بابامو می خوام!
(اگه نفهمیدی قضیه چیه پس خیلی مشکل آمیزی!رجوع شود به هالی ویزارد!فیلم دیشب باباتو دیدم کریچر!)
و اما در سمتی دیگر..
ریموس:ببینم ولدی کی 14 ماه می شه؟
ولدی:هر وقت روز 14 تموم شه!
ریموس:چه خوب!پس من گرگینه می شم میرم علی رو نجات می دم!
همه ملت:
ریموس:
ناگهان مونالیزا وارد تابلوش می شه و در حالی که داره با کراهت به لکه ای که روی تابلوش افتاده نگاه می کنه می گه:
مونالیزا:ایول!این کد داوینچی عجب فیلمی بود!بچه ها من فهمیدم حذم تار کبود همون حذب دموکراته!
همه:ایول!کفو برید تو کارش!
کوییرل:پس من برم گیزر بدم بهشون! تیمشون بیناموسیه!
و به سمت در خوابگاه می ره!
ولدی:چون وابسته به حذبه باید آخر بشه!یادم باشه با بلرویچ یه صحبتی بکنم!کوییرل واستا با هم بریم.
کوییرل:باشه.پس بپر پس کلم!
ولی ولدی و کوییرل با شنیدن صدای کریچر بی حرکت می مونن!
خواننده:کریچر چی گفت؟
نویسنده:بمون تو کفش!
خواننده:جون مادرت بگو دیگه!خیلی جذاب شده رولت!
نویسنده:
...گفت:
کریچر:من بابامو می خوام!
ملت:
کریچر:چشم ندارید ببینید منم از بی صاحبی در اومدم؟!
مونالیزا:تو هم خز شدی کریچ!بریم سراغ حذم تار کبود
کوییرل:بزار ببینیم عله چی می گه!نظر تو چیه عله؟
پاسخی شنیده نشد!!
همه مدیرا به این حالت در اومدن
کوییرل:عله؟هستی؟
ناگهان ندایی از آسمون بر سر مدیران فرود آمد!
عله:باب بوقیا منو دزدیدن!چرا نمی فهمین؟!
ملت:
ولدی:خونسردیتو حفظ کن!همه جزئیات برای ما مهمن!بگو راس ساعت 12 نیمه شب چهاردهم ماه کجا بودی!
عله:ای خدا!باب خود منو دزدیدن!وبمستر کل سایت جادوگرانو دزدیدن!
ملت:باب شوخی نکن!اصلا حسش نیستا!
ولی مدیرا با ماگماهایی که از آسمون به سرشون ریخت به خودشون اومدن و روز از نو روزی از نو!
کوییرل:عله
...عله
...
کریچ:بابایی(!)...من بابامو می خوام!
ناگهان...
دررررینگ دررررینگ دررررینگ ( صدای تلفن )
کوییرل میره گوشی رو ور میداره .
کوییرل : خوابگاه مدیران بفرمایید .
صدای سرژ از پشت گوشی به گوش میرسه :
- هوووووی بووووقی خوب گوش کن ببین چی میگم . اربابتون دست ماست . اگر بخواین دوباره زندشو ببینین باید به خواسته های حذب عمل کنین ...... !!!
کوییرل:سرژ...دفعه پیش هم همینو گفتیا!
سرژ:جدی!ببخشید مثل اینکه کاغد اشتباهی بود!ققی اون کاغد زیری رو بده من!!!
کوییرل:
سرژ:هوووووی بووووقی خوب گوش کن ببین چی میگم . اربابتون دست ماست . اگر بخواین دوباره زندش ببینین باید به وزیر دسترسی بدین
کوییرل:این الان فرقش با قبلی چی بود؟
سرژ:فرق نداشت؟داشتا!
کوییرل:بزار یه بار دیگه بخونم!
نقل قول:
- هوووووی بووووقی خوب گوش کن ببین چی میگم . اربابتون دست ماست . اگر بخواین دوباره زندشو ببینین باید به خواسته های حذب عمل کنین ...... !!!
کوییرل:راست می گی!فرق داشت!
سرژ:جون عله در خطره!بهتره به خواسته هامون عمل کنید!
پاااااااااااااق:صدای گذاشتن گوشی!
کوییرل:عله
...عله
...
کریچ:بابایی(!)...من بابامو می خوام!
ادامه دارد...