هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۲:۵۱ شنبه ۳ تیر ۱۳۸۵

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
سوال 1 : مرلین از شما می خواد تا چوب جاروتون رو دستتون بگیرین . شما باید چیکار کنین ؟( 5 امتیاز )

1- ابتدا در دلم از مرلین کمک می خوام!
2- اطمینان حاصل میکنم که اونجا قزوین نیست!
3- با احتیاط دستم رو دراز میکنم که چوبم رو بردارم.
4- مرلین میزنه پشت دستم و میگه: خنگه! وردش رو بگو!
5- من کتاب رو باز میکنم و ورد رو پیدا کرده و میگم: بیا دست خاله!!!
6- جارو می یاد تو دستم!!

- سوال 2 : هنگام سوار شدن بر روی چوب جارو و آغاز پرواز ، چه نکاتی رو باید رعایت کنین ؟! ( 5 امتیاز )

1- ابتدا مطمئن میشیم که چوب جارومون نشکسته باشه.
2- کمربند ایمنی رو می بندیم تا پلیس جریممون نکنه!
3- به حالت الاغ سواری، پامون رو به جارو می کوبونیم و میگیم: هی... اشاع!... ناچ ناچ!!!!
4- هنگام بلند شدن از زمین، قرص ضد جو گیری بخوریم یه وقت کف نکینم!

- سوال 3 : احساس خودتون رو در هنگام ارتفاع گرفتن از زمین و پرواز شرح بدین ؟! ( 5 امتیاز )

یعنی ممکنه؟... وای!... چه خبر خوشی!... باید به دراکو بگم!!... وای! یعنی واقعا ممکنه؟! اوه مرلین رو شکر!... دارم بال در می یارم!...احساس غرور میکنم... احساس اینکه میتونم به جای اینکه با ماشین تابلوی وزارت این ور و اون ور برم، با چوب جاروی خودم میرم، خیلی شیرینه!... اوه!... چه توهمی!... یعنی من الان تو فضام؟!!

- نمایشنامه : نمایشنامه ای از لحظه در دست گرفتن چوب جارو تا لحظه فرود اومدن روی زمین بنویسین . ( 15 امتیاز )
_ خب خنگ مرلین! اون ورد کذایی رو بگو!
آنیتا با نگاهی چپ اندر غاز به مرلین نگاه میکنه و میگه:
_ آهین...آهین... بیا دست خاله!
و جارو به سرعت به می یاد به دست آنیتا! بعد یواشکی می شینه رو ی جارو یه هی میگه و جارو راه می یفته. اول تر تر میکنه و دودش رو می فرسته تو حلق مرلین! مرلین هم چون پاش لب گور بود، با زندگی خداحافظی میکنه و می میره!!! بعد آنیتا میره بالا...بالاتر و بالاتر... یهو چند تا دیوانه ساز میبینه! و چون زخم سرش تیر میکشه، از اون بالا تالاپی می یفته زمین!
_ آقا کات.. کات... باب این صحنه مال هری بود! چرا عوضی کار می کنید؟!
مادام پامفری می یاد بالای سر آنیتا ببینه حالش خوبه یا نه، میبینه گردنش شکسته و مرده!
دراکو که شنل دیمنتورها رو پوشیده بود، از اون بالا می یاد پایین و با دیدن آنیتا که مرده بود، شروع میکنه به گریه کردن و جریوس مکزیمم روی خودش اجرا کردن!


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۲:۱۹ شنبه ۳ تیر ۱۳۸۵

دارن الیور فلاملold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۱ دوشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۲:۳۹ چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۶
از میدان گریملود شماره ی 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 290
آفلاین
سوال 1 : مرلين از شما مي خواد تا چوب جاروتون رو دستتون بگيرين . شما بايد چيکار کنين ؟( 5 امتياز )

با توجه به اينكه جاروها همانند چوبدستيها صاحب و دارنده ي خود را مي شناسد پس بايد تمام شجاعت و شهامت خود را جمع كرده و با صداي بلند و رسا به جارو بگوييم :بالا
جارو با توجه به شهامت و مهارت صاحب خود به دست او مي رسد.يعني اگر شخص گوينده جارو سوار خوبي باشد و از كوييديچ و جارو سواري هراس نداشته باشد جارو بدون حتي لحظه اي وقفه به دست او مي رسد.ولي اگر جاروسوار كوييديچر خوبي نباشد و نتواند كه با جارو خيلي خوب پرواز كند جارو به ميزان شهامتش بالا و پايين مي رود.پس اگر مرلين كبير،بزرگ،شفتالو،آلبالو و دانا از ما خواست كه جارويمان را در دست بگيريم با روي خوش به جارو مي گوييم:بالا(پاچه خواري رو حال كردي)

سوال 2 : هنگام سوار شدن بر روي چوب جارو و آغاز پرواز ، چه نکاتي رو بايد رعايت کنين ؟! ( 5 امتياز )


ازجمله نكاتي كه در جارو سواري و آغاز پرواز بايد رعايت كنيم عبارتند از:در هنگام پرواز و اوج گرفتن به آسمان بايد نوك جارو را به سوي آسمان نگه داريم و خود به حالت درازكش بر روي جارو سوار شويم.از ديگر نكات نيز مانند:
1.آرامش كامل.
2.اعتماد به نفس.
3.عدم توجه به ناسزاهاي مرلين كه گاهي اوقات نثار دانش آموزان مي كند.
3.حس آسمان گرايي و زمين زدايي.
4.عدم احساس حسادت به هدويگ(چون پرنده ست)چون باعث ضعف روحيه مي شود.
5......
سوال 3 : احساس خودتون رو در هنگام ارتفاع گرفتن از زمين و پرواز شرح بدين ؟! ( 5 امتياز )

پرواز و اوج گرفتن از زمين احساس بسيار خوبي به انسان مي دهد كه به نظر من وصف آن بر روي كاغذ(صفحه ي مانيتور)بسيار سخت است و اگر بخواهيم آن را مو به مو همچون ريش من شرح دهيد قلم(كيبورد)توان نوشتن نخواهد داشت.

مرلين كبير بهترين جارو سوار قرن.

اين جمله اي كه ديديد از مرلين كبير هستش كه فكر كنم جواب اين سوال رو تا حدود زيادي دادن.ولي احساس خودم رو هم هنگام پرواز مي گم:
پرواز و اوج گرفتن از زمين احساس بسيار خوبي به انسان مي دهد كه به نظر من وصف آ بر روي كاغذ(صفحه ي مانيتور)بسيار سخت است و اگر بخواهيم آن را مو به مو همچون ريش من شرح دهيد قلم(كيبورد)توان نوشتن نخواهد داشت.

ملت:اينكه همون ماله مرلينه.
من:ها.آهان راست مي گيد.نيدونم.ولي دركل هنگام پرواز آدم احساس سبكي مي كنه و اين حس زماني بيشتر حس مي شه كه يه آذرخش زير پات باشه.ولي كلا خيلي خوبه.

نمايشنامه : نمايشنامه اي از لحظه در دست گرفتن چوب جارو تا لحظه فرود اومدن روي زمين بنويسين . ( 15 امتياز )

يكي بود يكي نبود زير گنبد كبود تازه مدرسه وا شده بود كه فهميديم اولين روز با پروفسور مرلين كبير كه كوييديچ و پرواز را تدريس مي كرد كلاس داريم.اون روز بعد از كلاس عالي ( )پروفسور بلك كه فقط با جيغ و داد كلاسو اداره مي كرد داشتيم به زمين كوييديچ مي رفتيم.اونجا ديدم كه پروفسور مرلين با چند تا جاروي كهنه منتظر ما بود.بعد از فعل و انفعالات فراوان و طلسم كردن چند تن از دانش آموزا گفت كه جاروهاتون رو در دست بگيريد.من كه از شانس بدم بدم يك جاروي شهاب كج و كوله كه شاخه هاش مثل ريش مرلين دومتر بيرون اومده بود گيرم اومد.بعد از انكه همه پرواز كردن نوبت من رسيد كه هنر خودمو به ديگران عرضه كنم.
ملت:آخه تو هنر داري بي هنر.
من: با اجازه.چماقيوس.
ملت:
ببخشيد بينندگان عزيز.پروفسور در حالي كه دستش را به ريشش كه تا پاش مي رسيد مي كشيد و عصباني از پرواز افتضاح ديگران ايستاده بود گفت:خب.خب آقاي فلامل توبت توئه.
ملت:از كي تا حالا شدي آقا.
من:چماقيوس.
ملت:
من درحالي كه دستام به شدت مي لرزيد.سوار جارو شدم و به آرامي از زمين اوج گرفتم.احساس سبكي و بي وزني مي كردم.بسيار خوشايند بود.پرواز راحتتر از اوني بود كه فكرشو مي كردم.بعد از كمي اوج گرفتن در هوا با اشاره ي دست پروفسور به طرف زمين فرود آمدم.پروفسور كه ظاهرا از پرواز من خوش آمده بود گفت:آفرين آقاي فلامل.
ملت:نمايشنامه از اين ضايع تر نداشتي.
من:با اجازه ي همه آوداكداورا.
ملت:


ویرایش شده توسط دارن الیور فلامل در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۳ ۱۲:۲۳:۱۹

[i][size=small][color=3333CC]هيچ وقت نگوييد كه اي كاش زندگي بهتر �


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۱:۵۴ شنبه ۳ تیر ۱۳۸۵

هرميون جين گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۷ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۲۶ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۸۹
از زمان های نه چندان دور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 284
آفلاین
سوال 1 : مرلين از شما مي خواد تا چوب جاروتون رو دستتون بگيرين . شما بايد چيکار کنين ؟( 5 امتياز )

بستگي داره چه جوري بهم بگه اگه فرياد بزنه منم فرياد ميزنم كه اهووووووي ميدوني با كي داري حرف ميزني اگه ادامه داد منم نفرين سايلنت رو روش اجرا ميكنم..بعد سوار موتورش ميكنم تابره....كجا؟؟؟؟خوب شايد به جنگل سياه...
ولي اگه با ملايمت و رفتاري كه شايسته ي يك عدد جنتلمن هست بگه دوشيزه گرنجر لطف كنيد چوب جاروتون رو تو دستتون بگيريد ..اونوقت منم ميگم هر طور شما ميفرماييد پروفسور به طرف چوب ميرم و ميگيرمش ولي چون من كوئيديچم خوب نيست اول كفرش در مياد ولي از اونجايي كه با يه ليدي طرفه خودشو كنترل ميكنه و درنهايت من چوب رو ميگيرم و او از شايد اشك ميريزه....


- سوال 2 : هنگام سوار شدن بر روي چوب جارو و آغاز پرواز ، چه نکاتي رو بايد رعايت کنين ؟! ( 5 امتياز )

خوب در ابتدا بايد مواظب باشيم كه جارو در نره و ما به شدن به زمين بخوريم...براي اين كار بايد آروم به جارو نزديك شويم تا نگرخه.....خوب بعد بايد چوب رو خوب واررسي كنيم تا مشكلي از نظر فني نداشته باشه..كه اين كار ديگه براي استادان كوئيديچ يك كار پيشو پا افتاده است و اغلب توجه نميكنند ولي در عين حال بسيار مهمه.....وقتي سوار جارو شديم بايد سعي كنيم خودمان رو كنترل كنيم تا جارو به يكباره از زمين بلند نشود و زياد دور نرود بايد اعتماد به نفس خود را حفظ كرده و به خود بقبولانيم كه ميتوانيم پرواز كنيم...اگر اين باور را در خود تقويت نكنيم امكان پرواز جارو كم ميشه ..يا اگرم پرواز كنه كنترلش غير قابل دسترسي ميشه


- سوال 3 : احساس خودتون رو در هنگام ارتفاع گرفتن از زمين و پرواز شرح بدين ؟! ( 5 امتياز )
خوب احساس بسيار خوبيه حس آزادگي و جدا شدن از مشكلات زميني و در ضمن نزديكتر شدن به خدا...حس پرنده بودن ...كلا زيبايي خاص خودشو داره فقط بايد مواظب باشيم اين حس مارو گمراه نكنه و يادمون نره كه نكات ايمني و مقررات رو رعايت كنيم


- نمايشنامه : نمايشنامه اي از لحظه در دست گرفتن چوب جارو تا لحظه فرود اومدن روي زمين بنويسين . ( 15 امتياز )
پروفسور مرلين به آرامي گفت:دوشيزه گرنجر نوبت شماست
من هم كمي جلو رفتم و بعد از تلاش بسيار چوب جارو ام رو متقاعد كردم كه از روي زمين بلند شود و در دستانم جاي گيرد

....لرزش دستانم غير قابل كنترل بود
با حركتي كه تلاش كردم سريع باشد بر روي جارو نشستم....همه ي نگاه ها به طرف من بود و ذهن من نيز پر از نكاتي كه مرلين بزرگ اشاره كرده بود..آرام پنجه هايم را روي زمين فشار دادم و به هوا رفتم....باورم نميشد بلاخره بلند شده بودم چه حس خوبي بود....همه داشتن تشويقم ميكردن
مرلين دوباره ادامه داد..خوب عاليه حالا سعي كن چوب جاروت رو به طرف بالا بگيري... به دور دست ها نگه كردو ادامه داد...و اوج
سري تكان دادم اب دهنم را قورت دادم و فقط به اوج نگاه كردم چوب را ب طرف بالا گرفتم....و رفتم بالا
داشتم بالا ميرفتم نميدونم كجا بود فقط چشمم به دور دست ها بود كه ناگهان كنترل خود را از دست دادم داشتم ميفتادم كه خودمو نگه داشتم....بعد صداي فرياد مرلين را شنيدم كه زمزمه اي بيش به نظر نميرسيد به پايين نگاه كردم واوووووووووووووو....خيلي بالا اومده بودم بچه ها با چهرهاي نگران به من نگاه ميكردند و مرلين با عصبانيت به پشتم اشاره ميكرد بر گشتم ديدم يك عدد كلاغ به سرعت داره به طرفم مياد .....به سرعت چوب رو برگردوندم و سعي كردم و به صورت ما پيچ كلاغ رو خسته كنم كه آخرش هم موفق شدم.....ولي باور نكردني بود مني كه از اسم چوب جارو هم ميترسيدم حالا داشتم پرواز ميكردم با خوشحالي به پايين نگاه كردم براي بچه ها دست تكان دادم و فياد زدم من تونستم..كه حرفم نا تمام ماند و با سر خوردم زمين.....همه به طرفم هجوم اوردند....فقط چشمانم را باز كردم و گفتم...من براي پرواز ساخته نشدم و بيهوش شدم.....

1هفته بعد تو بيمارستان به هوش اومدم


ما به اوج باز می گردیم و بر تری گریفیندور را عملا ثابت می کنیم...منتظر باشید..


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۸:۳۶ شنبه ۳ تیر ۱۳۸۵

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
جواب سوالات:
1-
راه اول:بهتریه مرلین از ما چنین چیزی نخواد.
راه دوم: ولی اگر خواست یک صوت میزنیم و میگیم:هی جارو بیا.خودمونم میریم جلوی پنجره وایمیستیم تا صوت زدیم میپریم پایین روی چوب.اگر چوب نیمومد که با مخ میریم تو زمین.
راه سوم:مثل ادم میریم جارو رو میگیریم دستمون و میاییم به مرلین نشون میدیم.
---------------
2-باید مواظب باشیم وبمستر اونجا نباشد دلیلش رو هم نمیدونم.
همچنین باید دستمون عاری از چسب باشد.
یک موقع هسته تو دهنمون نباشه که بپره تو گلومون(توصیه مادربزرگی)
سوسک رو جارومون ننشسته باشه که یک موقع ارزش های آسلام رو پایین بیاره و رومون اجرا کنه.
---------------
3-از موقعی که پرواز شروع میشه اول که داری میری بالا چهرت گرفته و میترسی ولی وقتی رسیدی به اون بالا دیگه عین خیالت هم نیست و با خیال راحت پرواز میکنی و لذت میبیری.خلاصه کلام من نمیتونم توضیح بدم باید خودت امتحاد کنی پروفوسور
---------------
4-من زمانی سوار شدن رو یاد گرفتم که تو هنوز به دنیا نیومده بودی
یک نیمبوس گرفته بودم و با خوشحالی به طرف زمین کوییدیچ هاگوارتز میدویدم.تو راه به سلام هیچکی جواب ندادم.تا رسیدم به زمین.سوار بر جارو شدم بالا رفتم و بالا رفتم و بالا رفتم.حدود 4 ساعت تو هوا پرواز میکردم و با همه مسابقه میذاشتم و میبردم.
ناگهان.
صدای زنگ تلفن رو شنیدم و از خواب بیدار شدم.اینم نحو پیاده شدنمم.


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۱:۰۳ جمعه ۲ تیر ۱۳۸۵

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
از اون طرف شب!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 501
آفلاین
1 : مرلین از شما می خواد تا چوب جاروتون رو دستتون بگیرین . شما باید چیکار کنین ؟( 5 امتیاز )

اول يه لبخند بهش مي زنم بعد اون مي زنه تو گوشم ! ... بعد منم چوب جارو رو بر ميدارم مي زنم تو سرش !! ... ( خب نكته اش اينجاس كه من چطوري چوب جارو رو بر ميدارم ... اول ميرم بغلش وايميستم .. بعد مي گم .. اكسيو برومز .. بعد چوب مياد تو دستم !! )‌ ! ..
از كتاب چگونه چوب جاروي خودمان را برداريم ، انتشارات ليتل رد ، 1972 !

*********************************

سوال 2 : هنگام سوار شدن بر روی چوب جارو و آغاز پرواز ، چه نکاتی رو باید رعایت کنین ؟! ( 5 امتیاز )

سه نكته !
1- روي صندلي نامرئي چوب جارو نشسته باشم ...
2- چوب رو محكم با دستام بگيرم ..
3- با يه شتاب مناسب شروع به حركت كنم ..


**********************************

سوال 3 : احساس خودتون رو در هنگام ارتفاع گرفتن از زمین و پرواز شرح بدین ؟! ( 5 امتیاز )

احساس خاصي نداشتم ! ( خوب احساسمو گفتم ديگه ، چرا مي زني ... ! ) !


يكي از راه هاي پيشرفت در رول پلينگ ( ايفاي نقش ) :

ابتدا به لين


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۰:۱۲ جمعه ۲ تیر ۱۳۸۵

آوریل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۰۷ یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۸۷
از کارتن!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 789
آفلاین
1 : مرلین از شما می خواد تا چوب جاروتون رو دستتون بگیرین . شما باید چیکار کنین ؟( 5 امتیاز )

سوت میزنم نگاهش میکنمچی....نه...ببخشید، اول خودم میرم سمت چپ چوب جاروم وایمیستم، بعدش دستم رو بالای چوب جارو نگه میدارم، یه خورده تمرکز میکنم و میگم بالا! جوب جارو به زیبایی میاد تو دستم. !!



سوال 2 : هنگام سوار شدن بر روی چوب جارو و آغاز پرواز ، چه نکاتی رو باید رعایت کنین ؟! ( 5 امتیاز )

مطمئن میشم که در قسمت مناسبی از چوب جارو نشستم، یعنی نه خیلی جلوم که با کله بیفتم، نه خیلی عقب که در اثر شتاب از عقب بیفتم. بعدش جارو رو دو دستی میگیرم و ادای حرفه ای ها رو در نمیارم، چون ممکنه جارو یهو شتاب بگیره و دست من ول بشه و اونوقت.....!! مثل آدمای عقده ای سعی نمیکنم با بیشترین سرعت جارو از جام بلند شم، خیلی آروم بوسیله جارو از جام بلند میشم.


سوال 3 : احساس خودتون رو در هنگام ارتفاع گرفتن از زمین و پرواز شرح بدین ؟! ( 5 امتیاز )

ووووووف، جووون، چه حالی میده، هوا خنک، پاها رو هوا، بدون وزن، نفس عمیق، پر از اکسیژن، موها بهم ریخته، اه نه این یکیش حال نمیده، سه ساعت موهامو درست کرده بودم! بسه دیگه، بیا پایین!!

نمایشنامه :

آوریل با نگرانی کنار جاروی رشته رشته شده اش وایستاده بود و منتظر سوت پروفسور مرلین بود، در اوج اضطراب دستشو بالای چوبش گرفت و گفت : بالا!
چوب از نوک بلند شد و رفت تو بینی آوریل، دماغ آوریل 2 متر افزایش طول یافت.
مرلین : دوباره!
آوریل : بالا!
چوب عین بچه آدم رفت توی دستش، خیال آوریل راحت شد، سوار جارو شد و سعی کرد در قسمت وسطش بشینه که کله پا نشه. آروم پاهاشو یه تکونی داد و روی پرواز تمرکز کرد، جاروش با سرعت زیادی بالا رفت.
آوریل : جیـــــــــــــــــــــــــغ!!
مرلین : دختره احمق ابله جوزده! زود بیا پایین ببینم، کنترلش کن!
آوریل : نمیشه! ووییی، چه ارتفاعی، مامـــــــــــــــان، میترسم، خیلی وحشتناکه، ااااااااا، جلوم درخته!!
مرلین : سرشو بده پایین، زود، بده پا.........گوپس!!!
آوریل : چه خواب آرامش بخشی......
و از اون بالا با کله میفته پایین.


[size=small]جادوگران برای همÙ


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۹:۵۸ جمعه ۲ تیر ۱۳۸۵

اکتاویوس پیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۰ پنجشنبه ۳ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۴۸ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۵
از از یه جهنم دره ای میام دیگه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 283
آفلاین
....
مرلین این بار با صدایی گوش خراش تر فریاد زد:خونسردیتون رو حفظ کتید اگه به همه اون چیزایی که گفتم عمل کنید هیچ مشکلی پیش نمیاد.
تو اون وسط چند تا دانش اموز از ریونکلاو با دانش اموزهای اسلایترینی داشتن بگو مگو میکردن.
پروفسور مرلین با عصبانیت فریاد زد اونجا چه خبره؟
اکتاویوس :اجازه پروفسور؟این اسلایترینی ها واسه ما سوسه میان.
مونتاگ:نه اقا دروغ میگه ما سرمون تو کار خودمون بود.
اکتاویوس :میبینم زبونتو قورت دادی.
پروفسور مرلین:خیله خب دیگه بسته واسه این کار 30 امتیاز از ریونکلاو کم میشه و 20 امتیاز به اسلایترین اضافه میشه.
وقتی ریونکلاویی ها اعتراض کردن پروفسور فریاد زد:ساکت هرچی من میگم همونه.

مرلین از شما میخواد چوب جاروتون رو دستتون بگیرین. شما باید چیکار کنید؟(5 امتیاز)

بستگی داره.اگه جارو روی زمین باشه ما باید با قاطعیت به جارو بگیم"بیا بالا"تا در دستمون قرار بگیره.اونایی که واقعا استعداد داشته باشن تو این قسمت شناسایی میشن.چون طرز صدا کردن جارو در پرواز کردن و کنترل چوب جارو خیلی تاثیر داره.
حالا اگه چوب جارو در جایی بالاسر ما باشه یعنی مثلا روی کمد ما باید بگیم "بیا پایین".البته با همون قاطعیت و استعدادی رو که در بالا گفتم.البته خیلی ها هم برای راحتی کار میگن چوب جارو برس به دست که این راحت تره.(حتی بدون چوبدستی)

هنگام سوار شدن بر روی جارو و اغاز پرواز ، چه نکاتی رو باید رعایت کنین؟! (5 امتیاز)
به نکته خوبی اشاره کردید.اینجا دو تا اتفاق ممکنه واسه ما پیش بیاد.
1.هنگامی که در مدرسه میخواهیم پرواز کنیم.
در اینجا چون ما داخل مدرسه هستیم و ماگل ها از ما دور هستن نیاز نیست به مسائل امنیتی توجه کنیم و فقط باید به مسائل فنی توجه داشته باشیم.اینکه ابتدا چگونه چوب جارو رو در دست بگیریم و چه طوری روی اون بشینیم.در مورد در دست گرفتن جارو در سوال قبلی به اون پاسخ دادم.اما طریقه نشستن.وقتی ما میخوایم روی چوب جارو بشینیم باید حواسمون باشه که چوب جارو رو برعکس نگیریم چون ممکنه به سمت دم روی اون بشینیم که اگه این اتفاق بیفته خیلی واسه شخص پرواز کننده خطرناکه.حالا وقتی ما روی اون نشستیم باید به گونه ای بشینیم که چه در حین پرواز و چه در روی زمین از روی اون سر نخوریم.در هنگام بلند شدن از روی زمین هم ما باید ابتدا باسرعت کم به طرف بالا حرکت کنیم چون ممکنه در این جور مواقع شخص پرواز کننده از روی جارو به زمین بیفته(به خاطر اینکه به طور تقریبا عمودی باید پروازشو شروع کنه).بعد از چند ثانیه اون فرد میتونه سرعتشو افزایش بده به نسبت قدرت جارویی که روی اون سواره.البته نباید زیاد از روی زمین فاصله بگیره چون ممکنه حادثه غیر مترقبه ای پیش بیاد.در هنگام فرود هم حتما باید بدنشو به سمت جلو خم کنه و اروم اروم با کم کردن سرعتش به زمین نزدیک بشه.
2.وقتی در خارج از مدرسه میخواهیم پرواز کنیم.
در اینجا چون خطر دیده شدن توسط ماگل ها وجود داره ما باید علاوه بر مسائل فنی اقدامات امنیتی رو نیز رعایت کنیم.اینکه منطقه پرواز نباید در تیرراس دید ماگل ها باشه.در جاهای بلند و مرتفع قرار گرفته باشه و اینکه تا حدود زیادی از جاهایی که ماگل ها در ان حضور دارن فاصله داشته باشه.البته تا یه ارتفاع خیلی کمی هم در هوای صاف باید پرواز کرد.پرواز تا ارتفاع زیاد در شرایطی که هوا ابری یا مه گرفته هست مانعی ندارد.

احساس خودتون رو در هنگام ارتفاع گرفتن از زمین و پرواز شرح بدین؟! (5 امتیاز)

مشخصا احساس خیلی زیبا و لطیفیه البته برای کسی که پرواز رو بلد باشه.اینکه جریان باد موهای ادم رو نوازش میکنه و هوای پاک و لطیف به ریه های ادم میرسه خیلی قشنگه.بخصوص که ادم میتونه از اون بالا همه چیز رو زیر نظر داشته باشه و جاهای دوری رو که به طور معمولی و روی زمین نمیشه دید رو از اون طریق به راحتی میشه مشاهده کرد.

نمایشنامه:نمایشنامه ای از لحظه در دست گرفتن چوب جارو تا لحظه فرود امدن روی زمین بنویسین.(15 امتیاز)

پروفسور مرلین بعد از اینکه شرایط ابتدایی رو واسه بچه ها توضیح داد و همین طور چگونگی پرواز با جارو رو،از یکی از بچه ها خواست که داوطلب بشه و پرواز کنه.
پروفسور مرلین:من دنبال یه داوطلب میگردم.الته این داوطلب باید قبلا یه اشنایی هایی با پرواز کردن داشته باشه تا بتونه طریقه صحیح پرواز رو به بچه ها یاد بده.
یکی از بچه ها :پروفسور چرا شما خودتون پرواز نمیکنید؟
پروفسور:چون میخوام خودم از این پایین اوضاع رو در اختیار داشته باشم و از اینجا واستون توضیح بدم.خب کی داوطلب میشه؟
خیلی ها داوطلب شدن و لی پروفسور مرلین اکتاویوس رو از اون بین انتخاب کرد.
پروفسور:اکتاویوس بلدی که باید چیکار کنی؟هان؟
اکتاویوس:بله پروفسور.به من اطمینان کنید من خودم تو جوونی هام قهرمان پرواز با جارو بودم.
پروفسور:ببینیمو تعریف کنیم.من ازت میخوام اون تخم مرغی که روی درخت کنار کلبه هاگریده رو واسه من بیاری.فقط اگه کمک خواستی سریع به من بگو.
اکتاویوس با اعتماد به نفس زیادی به فضای باز رفت . روی جاروش پرید.با همون حرکت اول به همه نشون داد که هیچی از پرواز بارش نیست.چون برعکس سوار شده بود
پروفسور مرلین فریاد کشید:هی اکتا پیاده شو.تو که هیچی بلد نیستی.یکی دیگه بیاد داوطلب بشه.
ولی اکتاویوس توجهی نکرد و به سوی اسمون پرواز کرد.
پرفسور:بهت گفتم بیا پایین.مگه کری؟
اکتاویوس:من باید اون تخم مرغ رو واستون بیارم.میخوام شایستگی هامو ثابت کنم.
پروفسور:میخوام ثابت نکنی.برگرد.
اما دیگه خیلی دیر شده بود و اکتاویوس به سمت اون درخت حرکت کرد.اون چند تا ویراژ و حرکت های اکروباتیک هم کرد که با این حرکات ضربان قلب پروفسور مرلین هم بیشتر شد.
پروفسور در حالی که دستش رو رو قلبش نگه داشته بود و دهنش باز مونده بود گفت:اکتاویوس برگرد.قلب من با باطری کار میکنه.
ولی گوش اکتاویوس بدهکار نبود اون به سمت درخت رفت و با یه حرکت سریع تخم مرغ رو از رو درخت برداشت.همه بچه ها با چشمای تمام باز داشتن این صحنه رو نگاه میکردن.اکتاویوس به بالای سر پروفسور مرلین رسید و گفت:نگران نباشید پروفسور تخم مرغ رو واستون اوردم.میتونیم بعد از این کلاس بریم با هم یه املت درست حسابی بزنیم.
پروفسور:نگران نباشم؟واسه من بلبل زبون هم شدی؟فقط کافیه پات به زمین برسه.حالا خیلی اروم رو به جلو خم شو و روی زمین فرود بیا.
اکتاویوس:چشم پروفسور.
اکتاویوس کمکم داشت به زمین نزدیک میشد که یه دفعه تمرکزش رو از دست داد و به سر پروفسور مرلین برخورد کرد.پروفسور مرلین در جا از حال رفت و بعد از چند دقیقه روی دستای بچه ها به سمت درمانگاه قلعه حرکت کرد.
نصفه شب
پروفسور در حالی که کله اش باند پیچی شده بود از خواب بیدار شد.کمی به دور و ورش نگاه کرد و بعد از مدتی یه دسته گل خیلی بزرگ رو دید.اما یه دفعه از پشت اون دسته گل یه صورت با دهن باز و خندون در اومد.اون اکتاویوس بود
پروفسور در حالی که به زور صداش در میومد گفت:تو اینجا چیکار میکنی؟پس خانم پامفری کو؟
اکتاویوس:سلام.من اومدم ملاقاتتون .خانم پامفری الان خوابه.منم بعد از ظهر اومدم قایمکی زیر یکی از اون تختا قایم شدم تا شبو در کنار شما بگذرونم.
پروفسور:میخوام 100 سال سیاه شب رو با من نگذرونی.اخه من از دست تو چیکار کنم.شدی سوهان روح من.
اکتاویوس:فکر میکنم تو این جور مواقع باید به خدا پناه برد.راستی پروفسور کتاب داستان شنگول و منگول رو واستون اوردم بخونم.یکی بود یکی نبود..
پروفسور در حالی که داشت گریه میکرد روشو به اون طرف کرد.


ویرایش شده توسط اکتاویوس پیر در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۳ ۱۲:۳۹:۰۰

یک زن چیزی ج


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۸:۵۷ جمعه ۲ تیر ۱۳۸۵

سارا اوانز old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۶ شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۳۵ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از بالای سر جسد ولدی!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 993
آفلاین
مرلین اینبار با صدایی گوش خراشتر فریاد زد:
_باید جارو رو سمـــــــــــــــــــــت......
بعد یه ذره با خودش فکر میکنه و میگه:
_خب آره باید سمت راست بزارن دیگه!
بعد دوباره داد می زنه:
_حالا همه با هم بگید....بالــــــــــــــــــــا......هر کی نتونست..........
دوباره یه ذره دیگه فکر میکنه و صداشو میاره پایین و میگه:
_درکش می کنم...چون معمولا باید دفعه اولتون باشه!
لحظه ایی بعد همه با هرجوری بود و بکش بکشی بود جارو رو توی دستشون گرفتن.....البته بماند که یه عده ایی هم این وسط گفتن می خواییم کفشامونو تمیز کنیم و بعد دولا شدن و جارو ها تو دستشون بود!
_________________________________________

مرلین از شما می خواد تا چوب جاروتون رو دستتون بگیرین . شما باید چیکار کنین ؟

به حرفش گوش نمی دیم....چون ما باید درک کنیم که مرلین در شرف مردنه و خب هر چی میگه و هر چی از مغزش دستور می گیره ریشه مبنایی و واضحی ندارد و تنها رشته کلامی ست که معنی لغات خویش را در اواسط راه مغز تا زبان از دست می دهد. پس بنابراین گوش کردن به حرف های این چنین آدمی جز گمراهی چیزی در پی نخواهد داشت.

هنگام سوار شدن بر روی چوب جارو و آغاز پرواز ، چه نکاتی رو باید رعایت کنین ؟

1-تمرکز حواس
2-کنترل جارو ( کمربند های خود را ببندید! شوخی!)
3-آرامش و عدم ترس
4-تقویت احساس
5-نگاه نکردن به سایر دانش آموزان( شاید باعث عدم اعتماد به نفس بشه!)
6-عجله نداشتن
7-صبور بودن ( اگر برای نخستین بار موفق نشدیم باید خون سردی خود را حفظ کنیم!
8- نگاه نکردن به چهره پروفسور مرلین ( چون باعث تضعیف روحیه میشه! تجربه کردم!)
9-مثبت اندیشی و اینکه خواستن توانستن است!
10-جلوگیری از حس انتقام در همان لحظات اول ( بعدا هر کار خواستین بکنید!)
11-و در آخر رعایت کردن اصول اولیه برای پروازی بهتر!

احساس خودتون رو در هنگام ارتفاع گرفتن از زمین و پرواز شرح بدین ؟

احساس سرافرازی و غرور به من دست می دهد. اینکه آزاد هستم و می توانم مانند پرندگان پرواز کنم. لبخند می زنم و چشمانم را می بندم. دیدن همه چیز از آن بالا لذت دارد. ( تو دلم قیلی ویلی می ره!) جاروی سبک بالی که بروی آن نشسته ام به من امکان هرگونه تمرکز را می دهد! حالا دیگر ارتفاع من بسیار زیاد شده است. همه چیز بسیار کوچک است ولی اکنون می توانم چیزی های زیادی را ببینم که احساس شعف و شادمانی مرا دو چندان میکند!

نمایشنامه ای از لحظه در دست گرفتن چوب جارو تا لحظه فرود اومدن روی زمین بنویسین.

چوب جاروی دست نخورده خویش را لمس می کنم. احساس می کنم چیزی به من داده اند که بسیار باز ارزش و خارق العاده است. ( دلتو خوش نکن...پسش می گیرن!)
پاهای خود را بر زمین می زنم و از سنگفرش محکم زیر پایم اوج می گیرم. ( بابا قدرت!) احساس می کنم حالا من یک پرنده هستم! ( پرنده ایی جلوی چشم یک شکارچی که با یک خطا با تیر می زنتت!) حالا به هر کجا که می خواهم می توانم پرواز کنم!( صدای مرلین تو گوشمه که میگه فقط توی همین محوطه بازی نه بیش تر نه کم تر!) آسمان آبی را می توانم به خوبی نظاره کنم!( اگه تقلبی نباشه!)باز هم بالا و بالاتر.( سوت مرلین و فریادی که میگه آقا کجا؟ پیاده شو با هم بریم!)
قلعه هاگوارتز از دور به خوبی نمایان است.( چه جلب!) جغد هایی که از پنجره های بزرگ آن اوج میگرند و دور می شوند به سختی قابل مشاهده اند.( خب بابا فهمیدیم اون جا هم جغد داره...حالا هی کلاس می یاد!) هوای خوش بهاری را با تمام وجود به درون ریه های خود هل می دهم. (هوا می پره تو گلوم!) چشمانم را باز میکنم( مگه بسته بود؟؟!) و به اطراف خویش می نگرم!( با نگاه کردن به جنگل ممنوعه فکری شیطانی در ذهنم شکل می گیرد!)
همه چیز زیباست.( چه توهمی!) دوستانم نیز گرداگرد من لذت را با همان طور که من احساس می کنم با تمام وجود درک می کنند! ( بابا درک!) به پایین پای خویش نگاهی می فکنم.( ای ول عجب ارتفاعی!) اکنون من بروی جاروی پرنده ایی سوارم که با آن می توانم به هر ناکجایی بروم و در میان ابر ها سیر کنم!( با آن می توانم بازرس عالی رتبه هاگوارتز را تا دم مرگ ببرمو برگردونم!) اما حالا دیگر زمان پایین رفتن است. چون مرلین برای چندمین بار است که در سوت خود می دمد!( دوباره...دوباره...یه بار فایده نداره!)



Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۸:۲۵ جمعه ۲ تیر ۱۳۸۵

ادی ماکایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۳ یکشنبه ۶ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۲ دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۹
از كوچه پشتي عمه مارج اينا !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 536
آفلاین
سوال 1 : مرلين از شما مي خواد تا چوب جاروتون رو دستتون بگيرين . شما بايد چيکار کنين ؟( 5 امتياز )

-پرفسور، نميشه من چوب جارو رو به دهنم بگيرم؟
-نه
-حالا يه كاريش بكنين لطفاً
-براي چي ساز مخالف ميزني؟ زود باش بگير دستت ... يالا
-آخه پرفسور، من دستم رو براي كاراي مهمتري نياز دارم!
-چه كاري مهمتر از اين؟
-پرفسور، به خاطر اضطرابي كه دارم يكم احساس سنگيني ميكنم! بايد برم مرلينگاه، اونجا هم اگه چوب دستم باشه نيم تونم كاري از پيش ببرم!
-چي؟ توهين؟ ده امتياز از ريونكلاو كم ميشه ...


سوال 2 : هنگام سوار شدن بر روي چوب جارو و آغاز پرواز ، چه نکاتي رو بايد رعايت کنين ؟! ( 5 امتياز )

جارو را سر و ته نگرفته باشيم. حتماً يك پا اينور چوب و يك پا اونور چوب قرار بگيرد. جارو را با دو دست محكم بگيريم، تا اگر فردي خواست آنرا از زير پايمان بكشد موفق نشود. تمام تمركزمان روي چوب جارو باشد و فكر نكنيم كه اكنون سوار چيز ديگري شده ايم. به اطراف بنگريم تا اگر فردي مارا ميديد اينكار را انجام ندهيم، زيرا ممكن است به زمين افتاده و مورد تمسخر قرار گيريم.


سوال 3 : احساس خودتون رو در هنگام ارتفاع گرفتن از زمين و پرواز شرح بدين ؟! ( 5 امتياز )

بي بال پريدن !!


نمايشنامه : نمايشنامه اي از لحظه در دست گرفتن چوب جارو تا لحظه فرود اومدن روي زمين بنويسين . ( 15 امتياز )


هنگامي كه چوب را بر دهن گرفتم،‌سعي داشتم تا سوار آن شوم! اما كاري بود بس دشوار! چوب را از دهن به دست گرفتم و پاي چپ را انطرف چوب بردم، عزمم را جزم كردم تا بنشينم اما نقش بر زمين شدم!
ادي: كوش؟ جاروم كجاست؟
-هر هر هر ... كر كر كر ...
ادي: چرا جارو رو از زير پام كشيدي؟ پس بده جارومو ... يالا
مرلين: مشكلي پيش اومده بچه ها؟

به كمك پرفسور سوار بر جارو شدم و با راهنماييهاش اوج گرفتم. وقتي كه به برادر بزرگم حسوديم ميشد كه سوار جاروش ميشه و اينطرف و اونطرف ميره،‌‌ فكرش رو نميكردم خودم يه روز با جارو پرواز كنم! خيلي حس زيبايي داشتم! از اين بالا، پرفسور به صورت يه ريش سفيد ديده ميشد كه دستي از اون بالا ميومد و مارو راهنمايي ميكرد! از افكارم بيرون اومدم و فهميدم با بقيه فاصله گرفتم. با سرعت به سمت اونا حركت كردم ...
شترق‌ !
-مشكلي نيست بچه ها، برين به تمرينتون برسيد. اين اتفاقات در جلسه اول زياد ميفته
-آخه مگه كوري؟ تير دروازه به اون بزرگي رو جلو خودت نديدي؟

وقتي كه روي برانكارد داشتم به پيش مادام پامفري برده ميشدم، دردم رو فراموش كردم و تنها فكرم اين بود كه پول جاروي شكسته مدرسه رو از كجا بيارم و بدم ...


جي.كي رولينگ نقاش مصري قرن پنجم هجريه


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۸:۰۷ جمعه ۲ تیر ۱۳۸۵

آناکین مونتاگ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۲ شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۵۸ یکشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۰
از 127.0.0.1
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1391
آفلاین
سوال 1 : مرلین از شما می خواد تا چوب جاروتون رو دستتون بگیرین . شما باید چیکار کنین ؟

اول از همه باید دید آیا مرلین کبیر در آن لحظه ی ارزشی در کلاس تشریف داره یا به مرلین گاه پناهنده شده

در حالت اول مثل بچه یآدم شب قبلش مینشینیم خوب درس میخوانیم تمرین میکنیم بعد س کلاس ابتدا مقداری پاچه خواری های لازم را انجام داده بعد با توجه به صحبت های استاد از سمت چپ به چوب جارو نزدیک شده و دست راست را بالای آن گرفته میگویم ((آپ)) بعد پای راست را از روی چوب عبور داده و آن طرف مستقر می کنیم در این لحظه عملیات با موفقیت انجام شده است

اگه مرلین نبود میشه از روی دست یکی تقلب کرد


- سوال 2 : هنگام سوار شدن بر روی چوب جارو و آغاز پرواز ، چه نکاتی رو باید رعایت کنین ؟!


باز بحث بودن و نبودن وسط میاد اگه مرلین نبود که از روش تقلب اگه بود

اول از همه به اطراف نگاه کرده بعد چوب که بین دو پا قرار دارد در جای مناسب خود تنظیم میکنیم سر چوب را به سمت بالا گرفته بر روی ان مینشینیم و بد خود را به جلو خم کرده و با یک فشار از زمین جدا میشویم


سوال 3 : احساس خودتون رو در هنگام ارتفاع گرفتن از زمین و پرواز شرح بدین ؟

چون در این مرحله بودن یا نبودن مرلین اهمیت ندارد تنها یک روش را میگویم و بس

یک احساس توپی بود حال کردم اساسی اون بالا هی باد میزد تو مو هام هی باد میرفت تو دماغم از دهنم میزد بیرون کلا خیلی توپ بید

البته اینطور احساس ها قابل شرح نیست شما همین رو قبول کن

- نمایشنامه : نمایشنامه ای از لحظه در دست گرفتن چوب جارو تا لحظه فرود اومدن روی زمین بنویسین .

خوب فرض کن الان آماده یپروازم

با پام یه فشار به زمین میارم بعد جارو از زمین کنده میشه و من میرم بالا باز هم یه حالی میده که نگو یهو یه پرنده ای از دور میاد نمتونم تشخیص بدم کفیه یا هدی خلاصه نزدیک میشه من هم راهنما میزنم هی نور بالا میدم میبینم نه تاثیر نداره طرف داره ساف میاد تو شیکمم یه مقدار که نزدیک میشه باز نگاش میکنم نمیتون تشخیص بدم

اخه نه اینکه دوتاشون سفیدن تشخیص ش مشکله

خلاصه میبینم طرف از رو نمیره که من سر جارو رو کج میکنم به سمت پایین و چپ بعد به زمین نزدیک میشم و میبینم حس بالا رفتن نیست پس فرود میام

مرلین هنوز نیومده








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.